به
گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از خراسان رضوی، هر ساله پس از واقعه عاشورا تشریح مباحث و اتفاقاتی که برای خاندان امام حسین(ع) افتاده است، به طرق مختلفی در شهر گسترش پیدا میکند و ما نیز برای خدمتی هر چند کوچک به ساحت مقدس حضرت زینب(س) به سراغ افرادی میرویم که صبورانه و به تبعیت از امالمصائب عزیزان خود را راهی عرصه جهاد کردند تا ما همچنان شاهد برافراشته شدن پرچم سرخ حرم آن بانوی بزرگوار اسلام باشیم.
خانوادههای شهدای مدافع حرم از آن دسته افرادی هستند که سعی میکنند با الگو برداری از شخصیت والای حضرت زینب(ع) پا جای پای آن حضرت گذاشته و در حفظ آنچه امامشان بر آن تأکید دارد، بکوشند و در این مسیر حتی عزیزان خود را فدا کرده و زینبوار به صبرپیشگی در طریق حفظ شعائر حسینی گام بردارند.
خانواده شهید علی زادهاکبر یکی از مصادیق حرکت زینبی در عصر و زمان ما به شمار میروند که عزیز خود را در این راه مقدس در احرام شهادت دیدهاند. در یکی از روزهای مهر در گفتوگویی صمیمی با همسر این شهید پای درد و دل ایشان نشستیم تا شاید بتوانیم ویژگیهای بارز و نکات مورد تأکید او را برای سرلوحه قرار دادن مسیر زندگی خود فراگرفته و از این اقیانوس با عظمت معرفت جرعهای بنوشیم.
عرصه فرهنگ، اولویت جهادی شهید زادهاکبرنرگس بهادری، همسر شهید مدافع حرم علی زادهاکبر در گفتوگو با
ایکنا برای ما از سالهای همراهی خود با این شهید بزرگوار گفته و در معرفی همسر خود اینگونه بیان کرد: شهید زادهاکبر فردی با اخلاص و بیریا و حساس و دغدغهمند نسبت مسائل جامعه بود و توجه ویژهای به محرومان و نیازمندان داشت مهماننواز بود و همیشه به فعالیت فرهنگی تأکید کرده و آن را اولویت کاری خود قرار میداد.
وی ادامه داد: سال 79 ازداوج کردیم و همین فعالیت فرهنگی ایشان عاملی برای معرفی وی به خانواده ما شده بود، چون شهید زادهاکبر از همان ابتدای جوانی به فعالیت فرهنگی در بنیاد شهید شهرستان کاشمر مشغول بود و پس از اینکه وارد سپاه شد نیز به فعالیت خود در عرصه فرهنگی و قرآنی ادامه داد که از جمله آنها میتوان همراهی ایشان با مؤسسه فرهنگی، قرآنی «ریحانه ولایت» نام برد.
بهادری اضافه کرد: شب خواستگاری مادرم به من گفت خواب دیدم کبوتری از خانه ما به پرواز در میآید و اینگونه برای من تعبیر خوابش را شهادت همسرم تعبیر کرد و گفت این مرد در راه رسیدن به خدا شهید خواهد شد و پس آن ماجرا بود که ما ازدواج کردیم و وارد زندگی مشترکی شدیم که حاصل آن دو فرزند پسر و دختر بود.
عضو گروه تخریب سپاه
وی ادامه داد: شهید زاده اکبر در طول زندگی مشترکمان به علت شغلی که داشت عضو گروههای تخریب سپاه بود سفرهای زیادی میرفت و مأموریتهای زیادی انجام میداد او در اعزامش به سوریه برای بار اول نیز به مدت 45 روز از خانه دور بود و ما با تماس تلفنی با او در ارتباط بودیم تا اینکه برگشت و خواست تا برای دومین و آخرین بار راهی صحنه نبرد با تکفیریها در سوریه شود.
بار آخر آرزوی زیارت حضرت زینب(س) را داشت
بهادری ادامه داد: مأموریت دور دوم اعزام به سوریه ده روزه بود و گویی حال و هوای او هم با دفعات قبل که به مأموریت میرفت متفاوت بود و میگفت دوست دارم این بار به زیارت حضرت زینب(س) رفته و به حرم این بزرگوار مشرف شوم و با حرفها و رفتار خود بهشت را برایم مجسم کرده و مرا آماده رخداد بزرگی میکرد.
همسر شهید زادهاکبر افزود: بار آخری که میخواست به مأموریت اعزام شود حال و هوای خانه متفاوت بود دخترم بسیار بیتابی میکرد اما شهید زاده اکبر فقط با یک نگاه از ما خداحافظی کرد و به سرعت از خانه خارج شد تا به هدف والای خود در این مسیر برسد چرا که درپی شهادت بود و این را حتی از دیگر شهدا برای خود طلب میکرد و این خواسته بزرگ را از سردار شهید عاصمی خواسته بود.
وی افزود: از بزرگترها شنیدهام در زمان کودکی شهید زادهاکبر به همراه چند تن از اعضای خانواده به دیدار امام خمینی(ره) در قم مشرف شد و در همان ابتدای دیدار با حضرت امام(ره) اشک او جاری شد و نسبت به رهبر کبیر انقلاب اسلامی عرض ارادت کردند و این علاقهمندی و پشتیبانی از ولایت او تا لحظه شهادت ادامه داشت و همیشه بر آن تأکید میکرد تا فرزندانش نیز در این مسیر حرکت کنند.
شهید زادهاکبر حافظ قرآن و عاشق اهلبیت(ع) بود
بهادری اضافه کرد: شهید زادهاکبر بسیار انسان علاقهمند به قرآن بود و حدود شش جزء از قرآن را حفظ کرده و بر قرائت زیارت پرفیض عاشورا مداومت داشت، بسیار شیفته اهلبیت(ع) بود و ارادت خاصی به حضرت رضا(ع) داشت، بار آخری که میخواست به سوریه اعزام شود ما را به زیارت حضرت ثامنالحجج(ع) برد و پس از شهادتش نیز پرچم بارگاه مطهر رضوی به ما اهدا شد که همه اینها از برکت و کرامت امام رئوف است.
همسر شهید زادهاکبر ادامه داد: قبل از اعزام آخرش توصیههایی را به پسرم داشت که بسیار در او مؤثر بود و پسرم نیز مانند پدرش به کار فرهنگی و شهادت علاقه دارد و همیشه با خاطرات پدرش زندگی میکند و امیدواریم که با دعای پدرش بتواند در فعالیت و زندگی خود موفق بوده و به اهداف مهم خود برسد.
وی افزود: وقتی خبر شهادتش را به ما دادند تا قبل از رسیدن پیکرش بسیار بیتاب بودیم اما به محض رسیدن پیکرش انگار که یک آرامش قلبی اطمینان بخش برایمان هدیه آورد و اینگونه به ما صبر را بشارت داد و آن تشیع پیکرش و مراسم خاکسپاری با شکوه سبب شد تا ما به اهداف مقدس این شهید مصممتر شویم و از ایشان درس بگیریم.
یادآور میشود، شهید پاسدار مدافع حرم، علی زادهکبر از اعضای گردانهای تخریب فعال در سوریه بود که در تاریخ 28 مرداد 1395 و پس از مجاهدتهای فراوان فرهنگی و نظامی شربت شهادت را نوشید و پیکر پاکش همجوار شهدای جنگ تحمیلی و انقلاب اسلامی شد و شهر خود کاشمر را بار دیگر با خون مطهر خود زنده به نام شهید کرد تا درخت انقلاب را با خون خود جانی تازه بخشد.
امیر حسین محبتی