به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از کهگیلویه و بویراحمد، خبرنگار ایکنا همزمان با سالروز تولد معصومه(س)، دلنوشتهای را تدوین کرده که با هم میخوانیم:
دخترم با تو سخن میگویم گوش کن با تو سخن میگویم...
زندگی در نگهم گلزاریست و تو با قامت چون نیلوفر شاخه پر گل این گلزاری....
من در اندام تو یک خرمن گل میبینم گل لبها، گل گیسو، گل لبخند شباب.
من به چشمان تو گلهای فراوان دیدم گل عفت، گل صد رنگ امید، گل فردای بزرگ، گل فردای سپید...
میخرامی و تو را مینگرم چشم تو آیینه روشن دنیای من است تو همان خردنهالی که چنین بالیدی راست چون شاخه برومند شدی...
همه پرغنچه درختی همه لبخند شده تو گل شادابی به ره باد مرو، غافل از باغ مشو...
دخترم گوهر من؛ گوهرم دختر من، تو که یک گوهر دنیای منی دل به لبخند حرامی مسپار. دزد را دوست مدار دیوخویان پلیدی که سلیمان رویند همه گوهر شکنند، دیو کی ارزش گوهر دانست؟؟
نه خردمند بود آن که اهریمن را از سر جهل سلیمان خواند....
عشق تو بر گردن من چون زنجیریست و تو چون قطعه الماس درشتی کمیاب گردن آویز بر این زنجیری تا نگهبان تو باشم ز حرامی در شب بر خود از رنج بپیچم همه روز، دیده از خواب بشویم همه شب...
آری ای دخترکم ای سراپا الماس از حرامی بهراس. قسمت خود مشکن. قدر خود را بشناس. قدر خود را بشناس
خدای مهربانم، تو مهربانیات را زمانی به من اثبات کردی که روز آفرینش، دختر بودن را برایم برگزیدی..
فاطمهای آفریدی تا من در تمام طول تاریخ به واسطه او بر خود ببالم، از تو سپاسگزارم که همه خوبیهای دنیا را در وجودم به امانت نهادی تا من از روز ازل به دختر بودن خود ببالم...
طلعت دینپرور