عدالت‌خواهی و ظلم‌ستیزی در نهضت حسینی
کد خبر: 3645571
تاریخ انتشار : ۰۲ مهر ۱۳۹۶ - ۱۰:۰۰

عدالت‌خواهی و ظلم‌ستیزی در نهضت حسینی

گروه اندیشه: انسان به فطرت خود دوستدار عدالت و بيزار از ستم است و مدرسه حسينى، مدرسه رشد فطرت در جهت حقيقت آدمى است. حسين(ع) خود مظهر عدالتخواهى و ظلم ستيزى است.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، مصطفی دلشاد تهرانی در یادداشتی با عنوان «عدالت‌خواهی و ظلم‌ستیزی در نهضت حسینی» می‌نویسد: امام حسين(ع) خود مظهر عدالتخواهى و ظلم ستيزى است و قيام او قيامى در جهت برپايى قسط و رفع ستم و ستمگرى بوده، چنانكه فرموده است: «مَا الاِْمَامُ إِلاَّ الْعَامِلُ بِالْكِتَابِ، وَ الآخِذُ بِالْقِسْطِ، وَ الدَّائِنُ بِالْحَقِّ، وَالْحَابِسُ نَفْسَهُ عَلَى ذَاتِ اللهِ»(تاریخ الطبری، ج ۵، ص ۳۵۳).
پیشوای بر حق كسى است كه به كتاب خدا عمل كند و راه قسط و عدالت را پيشه خود سازد و از حق پيروى نمايد و وجود خويش را وقف ذات الهى كند.
فطرت بيدار آدمى عدالتخواه و ظلم ستيز است و انسانِ زنده نمى تواند نسبت به بى عدالتى و ستمگرى سكوت كند و دم بر نياورد. از اين روست كه فرياد عدالتخواهى و ظلم ستيزى حسين (ع) پيوسته شنيده مى‌شود: «أَلاَ تَرَوْنَ أَنَّ الْحَقَّ لاَ يُعْمَلَ بِهِ، وَ أَنَّ الْبَاطِلَ لاَ يُتَنَاهَى عَنْهُ؟»(همان ، ص ۴۰۴)؛ آيا نمى بينيد كه به حق عمل نمى شود و از باطل دورى نمی‌گردد؟

حسين (ع) با اين بيان همگان را به عدالتخواهى و ظلم ستيزى بر مى انگيزد، زيرا هر فطرت بيدارى اين سخن را سخن خويش مى يابد و نمى تواند بدان لبّيك نگويد.
عدالت ميزانى است كه بنيان همه چيز بدان است و برپايى مردمان و سلامت ايشان و اساس دين و آيين به آن است، چنانكه اين حقيقت به صراحت در آموزه های پيشوايان حق و عدالت وارد شده است. در آموزه‌های امیر مؤمنان علی(ع) آمده است: «الْعَدْلُ أَسَاسٌ بِهِ قِوَامُ الْعَالَمِ؛ عدل اساسى است كه بنيان عالم بدان است».(مطالب السؤول ، ابو سالم نصیبی ، ص ۶۱)  

«الْعَدْلُ يُصْلِحُ الْبَرِيَّةَ؛ عدالت مردمان را اصلاح مى نمايد(شرح غررالحکم ، خوانساری ، ج ۱ ، ص ۱۳۳)

«الْعَدْلُ حَيَاةُ الاَْحْكَامِ؛ عدالت حيات احكام  [ دين ] است»(همان ، ص ۱۰۴)

بنابراين در هر زمان بايد به حسين(ع) تأسّى نمود و براى زدودن ستم و برپا كردن عدالت تلاش و مبارزه كرد. به گفته علّامه اقبال لاهوری:  
 
چون خلافت رشته از قرآن گسیخت  
حرّیت را زهر اندر کام ریخت

خاست آن سر جلوه خيرالامم         
چون سحاب قبله باران در قدم

رمز قرآن از حسين آموختيم         
ز آتش او شعله ها اندوختيم  

بر زمين كربلا باريد و رفت         
لاله در ويرانه ها كاريد و رفت

تا قيامت قطع استبداد كرد         
موج خون او چمن ايجاد كرد


captcha