به
گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، امسال در حالی هفته سالمند را گرامی میداریم که شعار آن «آیندهای سالم با مشارکت سالمندان» عنوان شده است؛ در حال حاضر جمعیت سالمند کشور بر اساس آخرین سرشماری سال 95 حدود 9 درصد جمعیت کشور یعنی 7 میلیون نفر اعلام شده و این در حالیست که تا 35 سال آینده این جمعیت به میزان 10 برابر افزایش پیدا میکند، رسیدن هر نوع جمعیتی به مرزهای سالمندی موفقیت چشمگیری برای نظام سلامت آن کشور محسوب میشود اما این افزایش میتواند همچون شمشیر دو لبهای عمل کند چرا که عدم برنامه ریزی و در نتیجه وجود سالمندان از کارافتاده و ناتوان، جامعه را فلج میکند.
از سوی دیگر طبق برآورد سازمان جهانی بهداشت در کشورهای در حال توسعه، جمعیت سالمندان سریع ترین رشد را نسبت به تمام گروههای جمعیتی دارد. تا سال 2030 رشدی معادل چهار برابر رشد کل جمعیت جهان به سالمندان اختصاص دارد که این موضوع به یک مسئله جمعیت شناختی عمده تبدیل میشود.
در ایران افزایش جمعیت سالمند با افزایش سالمندان پیرتر همراه است به طوری که رشد جمعیت سالمند 80 سال به بالا، جمعیت سالمند 60 سال به بالا و رشد کلی جمعیت به ترتیب بیشترین آمار را به خود اختصاص میدهند.
همانگونه که اشاره شد شعار امسال روز جهانی سالمندان در ایران، آیندهای سالم با مشارکت سالمندان است؛ اما مشارکت نیاز به بستر دارد، بستری که مرد یا زن سالخورده به آسانی بتواند امورات خود را به وسیله این مشارکت رفع و رجوع کند.
دو روز از عناوین هفته سالمند امسال، سالمند و مناسبتهای دینی و همچنین سالمند و ارزش های فرهنگی و دینی است؛ مرد یا زن سالمندی که به مسجد میرود تا به عبادت خود بپردازد، در وهله نخست نیاز دارد به آسانی به مسجد ورود کند، حال اگر بر صندلی چرخدار یا به وسیله واکر راه برود مسأله اصلی این است که آیا امکانات لازم برای ورود او به مسجد مهیا است؟ نکته دوم وضوخانههای مساجد است؛ که عموما در طبقه زیر زمین قرار داشته و با چند پله دسترسی به آن مهیا است با این تفاسیر فرد سالمند که امکان دارد دچار ناتوانی جسمی باشد از دسترسی به این وضوخانه محروم میشود، مسأله دیگر داخل مسجد وجود امکان نماز خواندن برای سالمندی است که توانایی نشست برخواست ندارد و میبایست بر روی صندلی فریضه خود را ادا کند مساجد به تعداد کم دارای صندلیهای ویژه نمازخواندن برای این گونه سالمندان هستند لذا علاوه بر مرکز رسیدگی به امور مساجد یا اوقاف باید هیئتهای امنای مساجد سالمندانی را که به این مکانها برای نمازخواندن میآیند شناسایی و این امکانات را برای آنها فراهم آورند.
مورد دیگر اماکن مقدسه و زیارتی هستند که عموم سالمندان به آنها مراجعه و در سالهای پیری انسشان با این اماکن بیشتر است؛ از سوی دیگر آرامش روحی و معنوی این قشر از جامعه به وسیله زیارت این اماکن فراهم میشود.
از سوی دیگر همزمانی هفته سالمند امسال با ماه محرم این نکته را به ما یادآوری میکند که عمده هیئتهای مذهبی در ایران از سوی افرادی تأسیس شدهاند که امروز به سن سالمندی رسیدهاند و کوله باری از تجارب را به همراه خود دارند، بی شک استفاده از تجارب این افراد در این هیئتها و یا هیئتهای دیگری که به تازگی تأسیس شده یا قرار است بشوند بر غنای آنها افزوده و سلوک این افراد انتقال فرهنگ راستین حب اهل بیت را به جوانانی که خود چندین سال دیگر بخش بزرگی از سالمندان را تشکیل میدهند، منتقل میکند.
یکی دیگر از برنامههایی که از سوی وزارت بهداشت برای سالمندان اعلام شده سالمند و امنیت اجتماعی است؛ امنیت اجتماعی مسلما نه فقط سالمندان را که میانسالان، جوانان و دیگر ردههای سنی را به مشارکت اجتماعی در زمینههای گوناگون جذب میکند، اما امنیت اجتماعی از چه حاصل میشود، بخشی از امنیت اجتماعی ناشی از امنیت اقتصادی است؛ عمده سالمندان ما بازنشستگانی تشکیل میدهند که در سالهای بازنشستگی برای امرار معاش مجبور هستند شغلی را اختیار کنند که ممکن است به سلامتی جسمی، روانی، اجتماعی و معنوی آنان آسیب وارد کند، مشاغلی مانند مسافرکشی یا نگهبانی، سرایداری و نظافت منازل عمده این مشاغل است که امروزه برخی از بازنشستگان سالمند آن را اختیار کردهاند. فراغت پس از بازنشستگی که در بسیاری از کشورهای دیگر فرصتی برای بازیابی قوای جسمانی و روانی و افزایش سلامت معنوی است در ایران به دلیل کاهش توان اقتصادی سالمندان از آنان سلب شده است.
از سوی دیگر نباید مسائلی مانند حمل و نقل، اماکن و معابر شهری و سازگاری آن برای سالمندان به ویژه افراد کم توان یا ناتوان را از یاد برد، کمبود مکانهای ویژه تردد سالمندان کم توان و معلولان امری است که این روزها در جامعه بسیار شنیده میشود، سالمندی که میخواهد از خیابان عبور کند با مشکل مواجه است، وقتی میخواهد سوار مترو یا اتوبوس شود به سختی توانایی این کار را دارد لذا میبایست برای تردد این افراد در این معابر هم چارهای اندیشید.
هر نوع مشارکتی برای افراد چه جوان و توانمند باشد و چه پیر و ناتوان نیازمند بسترهای متفاوت است، بستری که دولت، نهادها، انجمنهای مردمی و خود مردم باید آن را فراهم آورند.