ائمه(ع)؛ انسان‌های مافوق یا موجوداتی مافوق انسان
کد خبر: 3649907
تاریخ انتشار : ۱۵ مهر ۱۳۹۶ - ۱۳:۲۳
سیدمجتبی حسینی تشریح کرد:

ائمه(ع)؛ انسان‌های مافوق یا موجوداتی مافوق انسان

گروه اندیشه: مجتبی حسینی با اشاره به پارادوکسی که در خصوص مقامات معنوی اهل بیت(ع) وجود دارد گفت: طبق یک نظر ائمه(ع) انسان‌های مافوق هستند و طبق یک نظر موجوداتی مافوق انسان؛ واقعیت آن است که برخی ویژگی‌ها تنها مخصوص اهل بیت(ع) است و برخی دیگر با انسان‌ها مشترک است.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا) مراسم عزاداری حضرت امام حسین(ع) با سخنرانی مهندس سیدمجتبی حسینی روز جمعه 14 مهرماه برگزار شد و تا 18 مهرماه مصادف با 20 محرم ادامه خواهد داشت. سیدمجتبی حسینی در دهه اول محرم به شرح سه عبارت «ذكْرُكُم فِى الذّاكِرينِ وَ أسْماؤُكُمْ فِى الأْسْماءِ وَ أجْسادُكُمْ فِى الْأجْسادِ» از زیارت جامعه کبیره پرداخت. وی در شب گذشته با معرفی سه نوع نگاه در خصوص این فراز از زیارت، به تبیین عبارات دعا بر مبنای هر سه نظریه پرداخت. 
در فرازهای پایانی زیارت جامعه کبیره خطاب به چهارده معصوم عرض می‌شود: «بِأبى أنْتُمْ وَ اُمّى وَ نَفْسى وَ أهْلى وَ مالى ذكْرُكُم فِى الذّاكِرينِ وَ أسْماؤُكُمْ فِى الأْسْماءِ وَ أجْسادُكُمْ فِى الْأجْسادِ وَ أرْواحُكُمْ فِى الأْرْواحِ وَ أنْفُسُكُمْ فِى النُّفُوسِ وَ آثارُكُمْ فِى الآْثارِ وَ قُبُورُكُمْ فِى الْقُبُورِ ، فَما أحْلى أسْماءَكُم؛ پدرم و مادرم و خودم و خانواده‌ام و دارايى‌ام فدايتان باد! ياد شما در [زبان] ذكر كنندگان است و نام‌هاى شما در ميان نام‌هاست و پيكرهايتان با ديگر پيكرهاست و ارواح شما  در ميان ديگر روح‌هاست و جان‌هايتان در زمره جان‌هاست و آثارتان در ميان ديگر آثار است و قبرهايتان در شمارِ ساير قبرهاست پس نام‌هايتان چه شيرين است!».
حسینی در توضیح این فراز از زیارت اظهار کرد: ما تاکنون یک نگاه کلی به این عبارات نداشتیم. لازم است ابتدا یک نگاه کلی داشته باشیم. در این زمینه سه نگاه وجود دارد. نگاه اول مبنی بر یک معنای ساده برای عبارات است که عموما در کتاب‌ها هم همین معنای ساده گفته می‌شود. بر اساس این نگاه گفته می‌‌شود که اسامی شما مثل بقیه اسما است، اجساد شما در میان اجساد است اما برای شما خیلی خوب است. من هم این نگاه را قبول دارم. خصوصا با عبارت «فَما أحْلى أسْماءَكُم» تأیید می‌شود. این نگاه می‌گوید ویژگی‌های عمومی شما اهل بیت(ع) مثل بقیه مردم است اما برای شما خیلی ویژه است.
وی افزود: این نگاه یک کاربردهایی هم دارد از جمله این که ما می‌توانیم با ائمه(ع) ارتباط نزدیک برقرار کنیم چون از نظر جنس مثل هم هستیم. این نظر به هر حال نظر خوبی است و ما آن را قبول داریم. برخی آیات قرآن مثل آنجایی که می‌گوید اگر ملکی بفرستیم او را به لباس بشر در می‌آوریم این نظر را تأیید می‌کند. پس نگاه اول ما به این چند عبارت این است که شما اسمائتان عین ماست، اذکارتان عین ماست، اجسادتان عین ماست. در این نگاه، خیلی مسئله را در دسترس و قابل ارتباط جلوه می‌دهیم. این نگاه اول درست است اما کاش آن را باز می‌کردیم.
حسینی ادامه داد: یکی از پاردوکس‌هایی که در ارتباط با ائمه(ع) وجود دارد همین است که ما نمی‌دانیم بگوییم این ائمه(ع) قابل ارتباط و در دسترس هستند یا انسان‌های مافوق‌اند یا موجودات مافوق انسان هستند؛ یعنی سه نظر شد. ما الآن درگیر این هستیم. اگر در دو کلمه بخواهیم خلاصه کنیم باید بگوییم اینها انسان‌های مافوق‌اند یا موجودات مافوق انسان هستند. نظر سوم هم این است که اینها آدم‌های خیلی خوبی هستند و در دسترس‌اند. این پارادوکسی است که به راحتی جمع نمی‌شود اما قابل جمع است. افرادی که در جلسات گذشته حضور داشتند این مرز را رد کردند و این نگاه برایشان نگاه روشنی شد. دیگر نگران این نیستند که ویژگی‌هایی درباره ائمه(ع) بگوییم که در انسان‌های عادی نباشد. برخی ویژگی‌ها فقط مخصوص اهل بیت(ع) است و برخی ویژگی‌ها را آنها دارند اما دیگر انسان‌ها نیز می‌توانند داشته باشند. 
حسینی در ادامه ضمن اشاره به این نکته که برخی فضائل اهل بیت(ع) را مصداق غلوّ می‌‌دانند به تعریف غلوّ بر اساس آموزه‌های مکتب اهل بیت(ع) پرداخت و گفت: یک معنای غلوّ در کسانی است که ائمه(ع) را به مرز خدایی می‌رسانند. اولین مخالفان این گروه خود اهل بیت(ع) بودند و بیشترین لعنی که از اهل بیت(ع) سراغ داریم در خصوص همین غالیان بیان شده است. در تاریخ افرادی بودند که ادعا می‌کردند اهل بیت(ع) نمی‌میرند، این اشخاص به شدت ملعون و مطوردند. 
وی به معنای دیگر غلوّ اشاره کرد و گفت: یک عده کسانی بودند که در تاریخ شیعه از آنان نام برده شده و  برخی از محدثین هستند. این افراد وقتی کمی حرف‌های غیرمعمولی درباره اهل بیت(ع) می‌شنیدند می‌گفتند غلوّ است، در حالی که غلو نبود. غلوّ در مقام الوهیت و خدایی و مرگ است. افرادی بودند که بر اساس اغراض مادی خود پس از شهادت امام کاظم(ع) ادعا کردند که آن حضرت وفات نکرده بلکه غیبت کرده است. این در حالی است که  قرآن صراحتا می‌فرماید: «إِنَّكَ مَيِّتٌ وَإِنَّهُمْ مَيِّتُونَ؛ قطعا تو خواهى مرد و آنان [نيز] خواهند مرد (سوره 396 آیه 30).» اینها غلوّ است. چند نفر خطاب به امیرالمومنین(ع) گفتند: السلام علیک یا ربنا! حضرت فرمودند سریع توبه کنید و الا مجازات می‌شوید. آنها نیز توبه نکردند و حضرت آنها را مجازات کرد. 
وی اضافه کرد: بنابراین آن غلوی که همه قبول دارند این است که مقاماتی را به اهل بیت(ع) نسبت بدهی که مختص ذات الوهیت است. مقاماتی که صراحتا با آیات قرآن و سیره اهل بیت(ع) مخالف دارد. حضرت علی(ع) فرمودند: هلك فيّ رجلان: محبّ غال، و مبغض قال؛ دو نفر در ارتباط با من هلاک شدند: یکی آنهایی که در محبت غلو کردند، یکی آنهایی که در دشمنی غلو کردند.
کارشناس معارف اسلامی به موضوع اصلی بحث بازگشت و یادآور شد: نگاه اول از این  بحث می‌کند که «اجسادکم فی الاجساد» یعنی همان جسدی که ما داریم شما هم دارید؛ اما شما خیلی ویژه‌اید. خصوصا در ادامه زیارت که می‌گوید «فَما أحْلى أسْماءَكُم» این نظر یک مقدار تأیید می‌شود. یعنی شما همین اسماء را دارید اما اسامی شما چقدر شیرین است. این یک دیدگاه درباره این مجموعه از زیارت است. در خصوص نگاه دوم باید دقت خاص بکنید. بر اساس نگاه دوم، این فراز دعا مثل یک منحنی است که اول به ذکر اشاره می‌کند، سپس به اسماء، سپس اجساد، سپس ارواح، سپس انفاس، سپس آثار و در آخر به قبور. یک منحنی من البدو الی الخلق در عالم خلقت است. 
وی توضیح داد: ذکر، مرز عالم خلق و امر است، در عالم امر اینها نیست. ابتدای شروع عالم خلق برای وجود مقدس ائمه ذکر است. قرآن می‌فرماید: «إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ؛ چون به چيزى اراده فرمايد كارش اين بس كه مى‏‌گويد باش پس [بى‌درنگ] موجود می‌شود (سوره 36 آیه 82). » «یقول» یعنی ذکر شد. فاصله بین عالم امر و عالم خلق فقط فاصله بین «کن» و «یکون» است نه خود «کن». «کن» برای عالم امر است، «یکون» برای عالم خلق است. یعنی شما این دو کلمه را کنار هم بگذارید «کن» برای عالم امر است، «یکون» برای عالم خلق است. 
مولف مجموعه اثر «مقامات اولیا» خاطر نشان کرد: بدو عالم خلق برای خلق ائمه(ع) آن ذکری است که بیان شد. آن ذکر، علی(ع) شد، بعد اسم پیدا کرد. بعدا که آمد در عالم زمینی جسد پیدا کرد. در رحم جسد به وجود آمد اما روح نداشت. وقتی یک مدتی از  دورانی جنین می‌گذرد روح در او دمیده می‌شود. یک مطلب دقیق‌تری اینجا هست و آن اینکه نفس کی ایجاد می‌شود؟ این نفس برای بعد از تولد است، برای مدت‌ها بعد از تولد است. آیه «وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا؛ سوگند به نفس و آن كس كه آن را درست كرد سپس پليدكارى و پرهيزگارى‏ اش را به آن الهام كرد (سوره 91 آیه 7 و 8)» مربوط به دوران جنینی نیست. 
وی توضیح بیشتر داد: بعد از مرحله نفس، زمانی است که شما دارید زندگی می‌کنید و از شما آثاری صادر می‌شود. هر حرفی که ما زدیم آثار ماست. آخریم مرحله هم مرگ و قبر است. بر مبنای نگاه دوم، این فرا از زیارت دارد موازات خلقت خلقی این آدم‌های معمولی یک منحنی در خصوص اهل بیت(ع) بیان می‌کند. اولین مرحله ذکر است. این مرحله قبل از مرحله اسمی است.
وی افزود: در نگاه دوم ما داریم این فراز زیارت را به صورت یک منحنی نگاه می‌کنیم: مرحله ذکری، مرحله اسم، مرحله جسد و ... . اسم اهل بیت(ع) قبل از این که جسد بیاید آمده است. در حدیث جابر، پیامبر(ص) همه اهل بیت(ع) را به اسم نام بردند در حالی که ایشان هنوز متولد نشده بودند. پس از مرحله ذکری به مرحله اسمی رسیدند اما به مرحله جسد نرسیدند. نگرش دوم درباره این عبارت کلی این شد که این یک منحنی است و نقاط اصلی را در خود بیان کرده است. حالا یک وقتی می‌گوییم مرحله قبل ذکر چگونه بوده است؟ «هَلْ أَتَى عَلَى الْإِنْسَانِ حِينٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُنْ شَيْئًا مَذْكُورًا؛ آيا زمانى طولانى بر انسان گذشت كه چيز قابل ذكرى نبود (سوره انسان آیه 1).» 
مجتهد حوزه علمیه در پایان گفت: یک نگرش سومی هم وجود دارد. در ابتدا شما می‌گویی: «بِأبى أنْتُمْ وَ اُمّى وَ نَفْسى وَ أهْلى وَ مالى». «تفدیه» یعنی فدا کردن. تفدیه مثل مثلث سه ضلعی است مرکب از فداشونده، فداکننده و آن چیزی که برایش فدا می‌شود. عبارت «بابی انت» تفدیه است. دو تفدیه دو ضلع دارد که ضلع سوم را می‌سازد: فداکننده که من هستم،  فداشونده که پدر و مادر و ... است، موردش اسماء، ذکر، ارواح، انفس، آثار و قبور اهل بیت(ع) است. 
یادآور می‌شود این مراسم تا 18 مهرماه برابر با 20 محرم ساعت 20 در حسینیه فاطمه الزهرا واقع در خیابان دولت، خیابان محسنیان، کوچه داریوش، پ۲۳ برگزار می‌شود.
کد
captcha