خدمات شهید «احمدی روشن» به ایران و غزه/ آنچه که مصطفی دوست داشت علی بداند

صدیقه سالاریان، مادر شهید مصطفی احمدی‌روشن، در گفت‌وگو با خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) با اشاره به این موضوع که مصطفی تک پسر و فرزند دوم خانواده احمدی‌روشن بود، گفت: مصطفی، فارغ‌التحصیل مهندسی شیمی از دانشگاه صنعتی شریف بود. او خدمات مختلفی را برای مردم ایران و دیگر مسلمین از جمله مردم فلسطین و غزه انجام داد. از آنجایی که مردم غزه در تحریم هستند و نمی‌توانند کالای مورد نیازشان را وارد کنند، مصطفی روی سوخت موشک کار کرد و چون مواد شیمیایی وارد غزه نمی‌شد، تلاش کرد تا سوختی تولید کند که از نیشکر درست شده باشد؛ چرا که نیشکر در غزه فراوان است و در نهایت مصطفی فرمول چنین سوختی را بدست آورد.

وی ادامه داد: کار دیگر مصطفی برای مردم غزه تولید لوله‌های بدون درز برای موشک بود؛ چرا که چنین لوله‌هایی به دلیل تحریم‌ها وارد غزه نمی‌شد. همچنین او برای ملت ایران فعالیت‌هایی همچون غنی‌سازی سه و نیم درصد، بیست درصد و بومی سازی قطعاتی برای انرژی اتمی کشور داشت. او تلاش خود را می‌کرد تا در همه محصولات مورد نیاز، بومی‌سازی را داشته باشیم.

مادر شهید احمدی‌روشن تصریح کرد: مصطفی همچون دیگر بچه‌ حزب‌اللهی‌ها، تک بعدی نبود و در تمامی ابعاد خودش را رشد و گسترش داد. او با همه افراد متفاوت ارتباط می‌گرفت و حتی کسانی بودند که در مقابل تفکرات سیاسی او قرار داشتند، اما او به خاطر سربلندی و پیشرفت کشور، با آنها در یک خط قرار می‌گرفت و کار می‌کرد. گاها پیش آمده بود که افرادی بودند در نقطه مقابل تفکرات سیاسی مصطفی بودند و بارها با هم بحث می‌کردند، اما چون می‌دانست طرفش فرد قابلی است، برای اهداف مملکت با او همکاری می‌کرد.

وی بیان کرد: صبح 21 دی ماه سال 90 روز چهارشنبه بود که مصطفی شهید شد. مصطفی همیشه از اول تا آخر هفته به نطنز می‌رفت و تنها پنجشنبه و جمعه در تهران بود. آن هفته و چهارشنبه‌ای که مصطفی به شهادت رسید، استثناً او یکشنبه به تهران برگشته بود و زمانی که برای کاری با او تماس گرفتم، متوجه شدم تهران است. آن شب مصطفی به همراه خانواده‌اش شام منزل ما آمدند و برایش غذای موردعلاقه‌اش قرمه‌سبزی پختم.

مادرشهید احمدی‌روشن ادامه داد: همیشه مصطفی به دلیل اینکه صبح زود ساعت چهار به نطنز می‌رفت، شب‌ها زود می‌خوابید به همین دلیل من هم همیشه زمانی که مصطفی و خانواده‌اش شام منزل ما بودند، سریعا شام را آماده می‌کردم. آن شب آخر یعنی یکشنبه، مصطفی شامش را زود خورد و رفت و دیگر مصطفایم را ندیدم.

وی یادآورشد: علی تنها فرزند مصطفی هم‌اکنون کلاس چهارم است و همسر و فرزند مصطفی در واحدی مستقل کنارمان زندگی می‌کنند. علی هر چه سنش بالاتر می‌رود، بیشتر دلش برای پدرش تنگ می‌شود و بهتر بگویم خلأ پدر را بیشتر احساس می‌کند.

مادرشهید احمدی‌روشن گفت: مصطفی به دلیل مشغله کاری‌اش، وقت کمی برای خانواده‌اش داشت، اما زمانی هم که بود به خانواده‌اش خوب می‌رسید. حتی همسرش بارها می‌گفت که برای بعد از آمدن مصطفی، گلایه‌های بسیاری را آماده می‌کردم، اما وقتی اخلاق خوش مصطفی را می‌دیدم، دلم نمی‌آمد که گلایه کنم.

وی بیان کرد: مصطفی بسیاری از مباحث دینی را در قالب بازی به علی، پسرش یاد می‌داد. برای مثال او با پسرش بسیار شمشیربازی می‌کرد و بارها در بازی به علی حمله می‌کرد و می‌گفت: علی، عقب‌نشینی نکن؛ مرد باش. مصطفی همه خصوصیاتی که می‌خواست علی داشته باشد در بازی به او یاد می‌داد. با علی، کشتی می‌گرفت و بسیاری از حرف‌ها را در قالب بازی به او می‌گفت.

سالاریان اظهار کرد: دعای من و پدر و همسر شهید احمدی‌روشن این است که علی، راه پدرش را پیش بگیرد. همچنین ما از جوانان ملت ایران می‌خواهیم سیره و روش مصطفی و مصطفاهای مملکت ادامه داشته باشد و امور کشور را در دست بگیرند و ان شالله بتوانند کشور را بسازند که آقا امام زمان(عج) را شاد کنند.