فیلم سینمایی «اشنوگل» ساخته علی حاجتمند و علی سلیمانی، کاریست که به نسبت آثار اخیر سینمای دفاع مقدس نگاهی نو به این حوزه داشته و سعی کرده تا حد توان از کلیشههای رایج در این ژانر دور بماند؛ اما این امتیاز به کمک این فیلم در گیشه نیامده و ما باز هم شاهد اتفاقات خوبی برای «اشنوگل» نیستیم. با این مقدمه، نشستی به کوشش خبرگزاری بین المللی قرآن(ایکنا) در محل این مرکز انجام شد تا پیرامون اتفاقات رخ داده درباره فیلم، بحث و گفتوگو شود. در جلسه مورد نظرعلی سلیمانی (کارگردان)، ابراهیم اصغری (تهیهکننده) و آزیتا ترکاشوند (بازیگر) حضور داشتند.
درباره نحوه شکل گیری ایده فیلم توضیح دهید؟
اصغری: سالهاست از پایان جنگ میگذرد، اما شاید مغفولترین موضوع در سینمای دفاع مقدس، شهدا و رزمندگان غواص هستند که درباره آنها آثار کمی تا به امروز ساخته شده است. این کم کاری در شرایطی است که غواصان آسیبپذیرترین بخش در جنگ بودند. به هر حال ایده شکلگیری این کار 3 سال قبل از ساخت، در ذهن ما (تهیهکننده و کارگردانان فیلم) شکل گرفت. در ابتدا هم فیلمنامه این کار توسط فرد دیگری نوشته شد اما آن کار مورد پسند واقع نشد. برای همین من با همفکری دو کارگردان فیلم، فیلمنامه کار را خود به رشته تحریر درآوردم، هرچند همفکری لازم نیز از سوی علی سلیمانی و هادی حاجتمند با من انجام میشد.
در این فیلم به نوعی دیگر منافقان مد نظر قرار میگیرند؟ علل چنین نگاهی در فیلم چیست؟
سلیمانی: ما خانوادههایی در کشورمان داریم که یک فرزند آنها شهید شده و فرزند دیگر نیز اعدام شده، این اتفاقی است که رخ داده است، البته این قبیل اتفاقات به ندرت رخ داده، اما به هر حال وجود دارد. بنابراین نیاز است تا به این جزئیات پرداخته شود؛ جزئیاتی که نشان میدهد منافقان چه جنایاتی کردهاند و چگونه در ایام جنگ تحمیلی با دشمن همکاری نزدیک داشتند!
در این فیلم یک شاخصه به عنوان امتیاز مثبت وجود دارد آنهم تعلیمی است که در فیلمنامه وجود دارد. این موضوع باعث شده تا تماشاگر نتواند پایان فیلم را حدس بزند این ویژگی به چه طریقی در فیلمنامه لحاظ شده است؟
سلیمانی: از ابتدایی که تولید فیلم آغاز شد میدانستیم که بودجه ما بسیار محدود است و ما نمیتوانیم پروداکشن بزرگی برای کارمان داشته باشیم. پس سعی کردیم تمرکز خود را به روی فیلمنامه متمرکز کنیم با چنین نگرشی چگونگی روایت قصه فیلم برایمان دارای اهمیت ویژه شد به ویژه که میدانستیم مخاطب ایرانی به شدت به قصد شنیدن علاقمند است.
با توجه به این توضیح ما بهترین راهکار را برای جذاب کردن قصه، دادن تعلیق به فیلمنامه دانستیم، زیرا میخواستیم هیچ تماشاگری در زمان تماشای فیلم سالن نمایش را ترک نکند، اتفاقی که خوشبختانه در رسیدن به آن موفق بودیم. یکی از جبهههای ما برای رسیدن به خواستمان این بود که هر چند دقیقه اطلاعاتی جدید به تماشاگر بدهیم. این روش باعث میشود مخاطب انگیزه داشته باشد، تا فیلم را تا پایان ادامه دهد.
نکته دیگر که از من درباره آن بسیار سوال میشود این بود که آیا دو کارگردان بودن «اشنوگل» به فیلم ضربه نزده است؟
این مسئله برای من کوچکترین مشکلی نداشت، چون من از همان ابتدا با هادی حاجتمند، همفکری کامل داشتم و درباره هیچ موضوعی هم دچار اختلاف سلیقه نشدیم.
در «اشنوگل» بخش مهمی از فیلم به بحث منافقان مربوط میشود این مسئله با چه انگیزهای در فیلم مد نظر قرار گرفته است؟
اصغری: نگاه ما به موضوع منافقان مربوط به دهه 60 میشود زمانیکه آنها در جنگ به کشور خود خیانت کردند، اما تمام تلاش ما این بود که نگاهمان جدید باشد برای همین برادر زن منافق فیلم «اشنوگل» یکی از فرماندههان هشت سال جنگ تحمیلی است. این زن پس از سالها از کردار خود پشیمان میشود و عاجز تنها خاطرات گذشته را به یاد میآورد و غصه میخورد. درباره منافقان هم باید بگویم که منافقان دهه 60 با منافقان زمان حال متفاوت هستند، اما اگر باز هم برای آنها موقعیتی پیش آید باز هم خیانت گذشته را تکرار خواهند کرد. در حقیقت من منافقان را داعشان امروز میدانم که خیانتشان نسبت به مردم خودشان بود. در همین رابطه باید تاکید کنم که این کار با هجمههای فراوان از سوی حامیان منافقان در خارج از کشور روبهرو شده، امری که نشان میدهد ما خوب عمل کردهایم.
وقتی درباره خیانت منافقان سخن میگوییم تنها به اعمال آنها در 60 مربوط نمیشود، بلکه در زمان حال نیز چنین خیانتهای را شاهد هستیم. برای نمونه هم میتوان به خیانت اخیر آنها پیرامون مسائل هستهای اشاره کنم، چون آنها با اطلاع رسانی خود، برای کشور مزاحمتهای فراوانی ایجاد کردند، حتی در اغتشاشات روزهای اخیر، باز هم میتوان ردپای منافقان را مشاهده کرد.
برخوردی که در «اشنوگل» با منافقان از طریق ماموران امنیتی صورت میگیرد چندان واقعی نیست، زیرا از نگاه من این همه نرمش در مقابل منافقان کمی دور از ذهن است.
اصغری: اتفاقاً چنین برخوردهای به واقع در عالم واقع رخ داده، چون با فرمان عفوی که چند سال قبل مقام معظم رهبری دادند بسیاری از آنها به میهن بازگشتند، البته پر واضح است کسانی این امکان را پیدا کرده بودند که از سازمان بریده بودند.
سلیمانی: میخواهم برای روشنتر شدن موضوع از فیلم «پناهنده» ساخته مرحوم ملاقلیپور حرف بزنم در این کار موضوع منافقان هستند. این فیلم به ما میگوید درست است که منافقان فرزندان بدی برای کشورشان بودند، اما به هر حال فرزندان این خاک هستند و باید به آنها پناه داد. به همین دلیل هم به افراد نادم از سوی مقام معظم رهبری فرمان عفو داده میشود. با این توضیح در پایان فیلم وقتی تفحص انجام میشود پلاک یکی از شهدا، به خواهرش داده میشود، خواهری که سابقاً عضو سازمان منافقان بوده است. این کار به آن خواهر میفهماند نتیجه خیانت وی کشته شدن برادرش را در پی داشته است.
اصغری: در «اشنوگل» سعی شده به مطالبات نسل جوان هم توجه شود برای همین سوالات نسل جوان امروز از زبان مامور امنیتی از رزمنده سابق که نماینده جوانان دهه شصت است پرسیده میشود. ولی پاسخ با نگاهی از بالا داده نمیشود، بلکه تنها واقعیت گفته میشود تا تماشاگر خود درباره آن تصمیمگیری کند. برای همین هم میگویم اگر ما درباره منافقان در سینما و تلویزیون بیشتر حرف میزدیم امروز برخی از جوانان درباره آنها دچار اشتباه نمیشدند و نمیگفتند چرا نسبت به آنها این همه سختگیری میشود؟
شما به عنوان بازیگر تا به حال در دو فیلم «اشنوگل» و «قلادههای طلا» نقش منافق را بازی کردید، برای بهتر شدن کارتان، آیا نسبت به این سازمان مطالعاتی داشتهاید یا تنها به اتکا به فیلمنامه و راهنمای کارگردان نقش خود را بازی کردید؟
ترکاشوند: برای این که نقش خود را در این فیلم و «قلادههای طلا» به خوبی ایفا کنم سعی کردم آشنایی نسبی با تاریخچه این سازمان داشته باشم برای رسیدن به این هدف هم سعی کردم با کسانی که در این حوزه مطلع هستند، ارتباط برقرار کرده و از مشاورههای آنان بهرهمند شوم.
اصغری: جوانان ما باید بدانند که منافقان از ابتدا دشمن نبودند چون در زمان شاه آنها فعالیت انقلابی داشتند بعد از انقلاب آنها در پی سهمخواهی برآمدند، اما وقتی دیدند انقلاب به آنها باج نمیدهد دست به اسلحه بردند و 17 هزار نفر از مردم این سرزمین را به شهادت رساندند از اینجا بود که آنها منافق نامید شدند. این اتفاقات باید در قالب فیلم و کتاب به جوانان داده شود، والا اگر در این زمینه ما کم کار باشیم آنها حرفهای خود را به گوش جوانان خواهند رساند. موضوع دیگر اینکه ما با ساختن فیلم در این باره (دفاع مقدس)، داشتههای خودمان را برای مردم تصویر کردهایم. برای درک بهتر خاطرهای را بیان میکنم.
من چند سال پیش به اتفاق چند نفر از فرماندهان جنگ به کشور چین سفر کرده بودیم. در آنجا وقتی مقامات نظامی آن کشور فهمیدند چند نفر از فرماندهان عملیات والفجر همراه ما هستند از ما خواستند که درباره تاکتیکهای جنگ با آنها سخن گوییم، زیرا برای آنها عجیب بود، چگونه ما در مقابل یک کشوری که از سوی قدرتهای بزرگ حمایت میشد تا به این اندازه به موفقیت دست یافتیم.
شما به عنوان تهیهکننده سینمای دفاع مقدس همیشه به شهدای بسیج و سپاه پرداختید آیا علت خاصی داشته که هیچگاه به شهدای ارتش نپرداختهاید؟
اصغری: من قلباً به شهدای بزرگ ارتش علاقمند هستم برای مثال هر به شهید صیاد اشاره میکنم، اما تا زمانی که ارتش خود از ساخت چنین آثاری حمایت نکند من چگونه میتوانم در این زمینه کاری تولید کنم. نکته دیگر اینکه وقتی من خواستم درباره فرماندهان و شهدای بسیج و سپاه فیلم بسازم، امکانات اولیه در اختیارم بود اما این امتیازات درباره شهدای ارتش را شاید آنگونه که باید در اختیارم قرار نداشت.
جدا از موضوعات معنا، کمی هم درباره بخشهای فنی فیلم به ویژه انتخاب بازیگر بگویید، زیرا این سوال در ذهن تماشاگر پیش میآید، اگر فیلم از بازیگران چهره سود برده بود، شاید در گیشه با موفقیت بیشتری روبهرو میشود؟
سلیمانی: ما میخواستیم از بازیگران چهرهتر سود ببریم، اما محدودیت مالی دستمان را بسته بود، اما درباره دیگر بخشها ما امکانات لازم را تا حدودی در اختیار داشتیم به ویژه که فیلم در شهرک دفاع مقدس فیلمبرداری میشود و ما بسیاری از تجهیزات در اختیارمان بود. در انتها میخواهم نکتهای را بیان کنم، آنهم اینکه نیاز قصه ما بیش از این ایجاد نمیکرد تا خرج کلان کنیم منظور اینکه هیچگونه کم کاری در فیلم رخ نداده است.
ترکاشوند: در بخش پایانی این گفتوگو میخواهم نکتهای را بیان کنم آنهم اینکه دیگر همانند گذشته تماشاگران تنها به چهره بازیگران توجه ندارند، بلکه مردم به کیفیت کار بازیگران، بیش از ظاهر توجه میکنند. این اتفاق خوبی است که معتقدم در سینمای کشورمان باید به شکلی جدیتر از آن حمایت شود.