به گزارش ایکنا از خراسان رضوی، در حال عبور از یکی از خیابانهای سبزوار با زنی حدودا چهل ساله که با صورتی سوخته و دستی معلول درحال درخواست کمک از مردم است، مواجه میشوم؛ این آغاز ماجرایی میشود برای نوشتن سرگذشت یک مادر با سه فرزند تحت سرپرستش که به گفته خودش هیچ حامی به جز خدا ندارد.
از او میخواهم نشانی محل زندگی اش را بدهد تا بتوانم کمکی برایش انجام دهم؛ آدرس در جنوب سبزوار است و او به همراه سه فرزندش در حال زندگی است، محل سکونت وی در کنار جاده کمربندی سبزوار به سمت مشهد و در منطقهای فقیرنشین قرار گرفته است.
در کوچهای تاریک وارد خانهای میشویم که مستاجر خانه مدعی است گاز خانه به علت بدهی قطع شده، هیچ وسیله گرمایشی در آنجا وجود ندارد و از تلویزیون و امکانات زندگی امروزی چیزی وجود ندارد.
در گوشهای از این ساختمان تاریک که درب ورودی اتاق آن شکسته، بانویی با سه فرزندش بدون برخورداری از امکانات اولیه در کنار نوجوان ترک تحصیل کردهاش زندگی میکند و در اتاق کناری آن، مستاجر دیگری در حال گذران زندگی است.
اتاق سوم این ساختمان، بدون درب و دارای وسایل به هم ریختهای است که نشان میدهد گویی سالهاست کسی فرصت نظافت آنجا را نداشته است.
وارد اتاقی سرد میشویم که محل سکونت همان بانوی 40 ساله کنار خیابان است؛ او میگوید از ترس صاحبخانه آخر شب بخاری برقی را مصرف میکند و فرزندانش را از شدت سرما خانه عمهاش فرستاده است.
وی با بیان اینکه هیچ کسی را به جز خدا در این شهر ندارد و به علت انفجار کپسول گاز در روستا دست و صورتش سوخته است، به خبرنگار ایکنا گفت: برای اجاره این اتاق، ماهی 50 هزار تومان اجاره پرداخت میکنم که چهار ماه اجاره خانه عقب افتاده است.
عدم پذیرش بهزیستی و کمیته امداد به دلیل از دست دادن شناسنامه
وی افزود: به دلیل از دست دادن شناسنامهها در آتش سوزی منزل روستایمان در شهرستان جوین، بعد از مهاجرت به سبزوار کمیته امداد و بهزیستی از پذیرش ما خودداری کردند.
این بانو با بیان اینکه از هر گونه مصرف مواد مخدر متنفرم و حتی سیگار نیز نمیکشم، تصریح کرد: در حال حاضر که مواد مخدر مصرف نمیکنم، بدبختم و این حال و روزم است، وای به روزی که مواد مخدر مصرف کنم.
وقتی از او سوال میکنم چگونه روزگار خود را میگذارنید، بیان کرد: تحت پوشش هیچ نهادی نیستیم و با کمکهای مردمی روزگار خودمان را میگذرانیم.
وی با اشاره به اینکه همیشه از دستگیری توسط ماموران جمع آوری متکدی ترس و واهمه دارم، افزود: شبها مسیر جنوب شهر تا چهار راه بیهق و مناطق مختلف شهر میروم، به امید اینکه مردم کمکی بکنند و بتوانیم لقمه نانی بخوریم.
در این روزهای آخر سال که ما به دنبال خرید عید و نوشدن هستیم، هستند کسانی که حتی در هزینه کردن برای مایحتاج اولیه زندگی مشکل دارند؛ شاید بسیاری از این افراد در کوچه و خیابان هستند و ما بیتفاوت از کنارشان میگذاریم حتی شاید در همسایگی ما چنین افرادی زندگی کنند. حواسمان باشد آنها نیز سال نو دارند و اتفاقا سهم شادی بیشتری نیازمند هستند.
یادمان نرود که خداوند در آیه 19 سوره ذاریات فرموده است: «وَ فی أَمْوالِهِمْ حَقٌّ لِلسَّائِلِ وَ الْمَحْرُومِ، و در اموالشان براى سائل و محروم حقى بود». برخی در این رابطه بیان کردهاند، سائل درخواست خویش را علنی میکند، اما محروم به تعبیر دیگری از قرآن«یَحْسَبُهُمُ الْجاهِلُ اَغْنِیاءَ مِنَ التَّعَفُّف» ؛ افراد بى خبرآنها را از شدت خویشتن دارى غنى مى پندارند.بقره/273» شخص آبرومندى است که براى معیشت خود نهایت تلاش و کوشش را انجام مىدهد، در عین حال دستش به جایى نمىرسد و کسب و کار و زندگیش بهم پیچیده است و با این احوال خویشتندارى کرده و از کسى تقاضاى کمک نمىکند.
آنها را از روی چهره میشناسی
مطابق این تعریف سائل فردی است که آبروى خود را پیش روى دیگران مىریزد، پس نباید او را از بخشش خود، هر اندازه هم که کم باشد، محروم ساخت؛ چرا که در حدیث از رسول خدا(ص) نقل شده است: «سائل را از آنچه سؤال کرده است باز مدارید و محروم مسازید».
و راه شناخت این افراد به گفته قرآن« تَعْرِفُهُمْ بِسيماهُمْ لا يَسْئَلُونَ النَّاسَ إِلْحافاً وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَليمٌ؛ آنها را از سیمایشان میشناسی از مردم به اصرار چیزی نمیخواهند. و هر چه از مال انفاق کنید مسلّما خداوند به آن داناست»؛ آرى گرچه خاموشند ولى در عمق چهره آنها، نشانههاى رنجهاى جانکاه درونى براى افراد آگاه آشکار است و رنگ رخساره آنها از سرّ درونشان خبر مىدهد.
علیاکبر ملکی
انتهای پیام