به گزارش ایکنا از خوزستان، من فقط تصاویر شما را دیده ام، در قابها، روی مزارها و بسیار از شما شنیدهام؛ از مردانی که بزرگ بودند، ترس را تحقیر کردند، به مرگ لبخند زدند و رفتند، اما آن سوی را نمیبینم، آن سو، آن چه لبخندتان با دیدنش شکفت، آن را نمیبینم؛ فقط یک چیز را میدانم و میبینم.
شما که رفتید، انگار دریچه ای به آفتاب باز کردید، سیاهیها رفت، غریبهها جرأت نکردند یک قدم به خاکمان نزدیک شوند. آسمان بارید، رنگین کمان در آمد و زندگی بعد از سالها لبخندی به پهنای آسمان زد؛ جان گرفت از خونهای شما.
آن سو را نمی بینم، اما این سو، شما که رفتید به غیر از مادرانتان که میگویند دلشان را گذاشتند کنار دل زینب(س)، به غیر از پدران پشت خمیده و کمحرفتان، به غیر از بچههای چشم به راه و همسرانتان که چشمه اشکشان خشکیده همه حالشان خوب است.
شما را فقط در قاب همین عکسها و کلمهها دیده و شنیدهام، اما خوب که فکر میکنم می بینم، شما در راه پر فراز و فرود «شدنِ» انسان؛ یاریش کردید، میگویند راه خدا و پیامبرش را یاری کردید و چرا نامتان «شهید» نباشد؟ و چرا «شهید» نورانی ترین کلمه نباشد؟ وقتی این همه آفتاب از شما برای روزهای تاریک ما ماند.
شما در جریان نبردی به بلندی تاریخ انسان بر زمین، حق را، روشنی را یاری کردید و جانتان شد کمترین تحفهای که میشد آن را تقدیم «الله» کرد و تقدیم کردید، رفتید تا انسان و انسان بودن بماند، انسان در جستجوی خدا و خداگونه شدن بماند، رفتید که خدا بماند.
و امروز شما نقطههای نور و رحمت این سرزمین شدید. همه میگویند بدن و جامهتان از پاک باختگی شما کسب شرافت کرده و همین است که امروز دست به دامان شما شدهایم، دستگیرهمان شدهاید تا نیفتیم، نلغزیم.
دستگیر و دعای گوی ما بمانید.
کامله بوعذار
انتهای پیام