به گزارش ایکنا از قزوین، تکریم و تعظیم شهیدان، این اسوههای ایثار و شهامت شکر نعمت به شمار میرود چرا که شهدا حق بزرگی بر گردن یکایک ما دارند در سال جاری استان قزوین میزبان بزرگترین رخداد فرهنگی یعنی برگزاری کنگره ملی ۳ هزار شهید استان قزوین است. در این راستا زین پس خبرگزاری ایکنا به معرفی شهدایی از خیل شهدای استان قزوین که سالروز تولدشان است میپردازد تا به این بهانه رهتوشهای از باغ معرفت و بصیرت شهدا را برای خود به ارمغان آوریم.
شهید متولد امروز: ابراهیم علی بهرامخانی 19 ساله
شهید متولد امروز: ابراهیم علی بهرامخانی، در ششم مرداد ۱۳۴۲، در روستای کهلآباد از توابع شهر زنجان به دنیا آمد. پدرش عبدالله و مادرش صغرا نام داشت. تا سوم ابتدایی درس خواند و مجرد بود. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت.
بیست و سوم تیر ۱۳۶۱، در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای روستای عبدلآباد از توابع شهر آبیک واقع است.
امروز دنیای مستضعفان تنها امیدش به انقلاب اسلامی ایران است
این شهید بزرگوار در وصیتنامه خویش چنین نگاشته است:
«ای صاحب اختیار مؤمنان! ای آرزوی عارفان! ای فریادرس فریادخواهان! ای محبوب دلهای راستگویان! و ای خدای جهانیان! گواه باش که در این دنیا -بهظاهر- در تنهایی زیستم؛ ولی تو را بهترینِ دوستها، آمالها و عشقهایم یافتم؛ پس مرا بهسوی خودت، فراخوان.
خدایا! شاهد باش که از تمامی مظاهر مادی، گذشتم و شاهد باش به عشق تو، در مسیر تو، حرکت کردم و اینک فقط پیوستن به تو را انتظار دارم.
خدایا! من، خواهان شهادتم؛ نه به این معنی که از زندگی خسته شدهام و یا میخواهم گناهانی را که انجام دادهام، بهوسیله رنج کشیدن در راه تو و ریختن خونم به خاطر تو، پاک گردد؛ بلکه میخواهم شهید شوم تا اگر زنده بودنم موجب رشد دیگران نشد، لااقل خونم بتواند این موضوع را جبران کند و درخت انقلاب را آبیاری نماید.
میخواهم شهید شوم تا خونم به علی(ع) و حسین (ع) گواهی دهد که رهرو راهشان بودهام. ای بهترین دوستها، یارها و عشقها! مرا دریاب. من جوانی گناهکار و غافل هستم و از دیار عاشقان خسته میآیم، که شاید مرا بپذیری.
ای معشوقم! مرا فراخوان که دیگر نمیتوانم صبر کنم. چه سخت است آنگاه که بین دو دوست و عاشق و معشوق، فاصله میافتد! و چه سخت است آن موقعی که یک رهرو به مقصدش نمیرسد؛ پس خدایا! این سختیها را از دوش من بردار.
مادرم! در شهادتم صبور باش و دیگر مادران شهدا را نصیحت کن و دلداری بده. مادرم! اگرچه نمیتوانم ببینمت؛ اما مرا حلال کن و از تو معذرت میخواهم که نتوانستم وظیفهام را نسبت به تو، انجام دهم.
برادرانم! -در این لحظات آخر- احساس میکنم که دیگر بین شما نخواهم بود. خیلی دلم میخواست که یکبار دیگر حرم امام رضا(ع) را زیارت کنم. در سنگر علم و مدرسه، فعالانه بکوشید و درس را با هدف بخوانید؛ هدفی در جهت رشد بهسوی الله. درس نخواندن شما، خیانت به جامعه و ملت مستضعف و به آینده ایران اسلامی و انقلابی است.
امروز ایران ما و امروز اسلام ما، به جوانانی که بتوانند بهوسیله ی نیروی خلاق خود دست به ابتکار بزنند، نیاز دارد. امروز صدور انقلاب در سطح بینالمللی، احتیاج به فرهنگ غنی اسلامی دارد؛ پس ای دانش آموزان! در همه زمینهها و نهتنها در زمینه درس، بکوشید و رشد کنید. امروز دنیای مستضعفان تنها امیدش به انقلاب اسلامی ایران است.
اگر در شهرهای غیرجنگی زندگی میکنیم، باید بدانیم که در قبال خون شهیدان، مسئولیم و در محیط انجمنهای اسلامی، باید جوانان روی رشد افراد، از نظر فکری، نظامی، سیاسی و امربهمعروف و نهی از منکر، برنامهریزی صحیح داشته و به تشکیل گروههایی که بتوان روی آنها از هر نظر کار کرد، توجه فراوان داشته باشید.
برادرانم! روی مسائل اسلامی تکیه کنید. همیشه، در فکر رشد دیگران باشید. باید سعی کنیم که بیشتر به یاد خدا باشیم و رابطهی خود را با او نزدیک کنیم، که اگر غفلت کنیم، جزو غافلین محسوب میشویم. همیشه سعی کنیم نفس خود را تحتفشار قرار داده و خود را با سختیهای جامعه وفق دهیم و به یاد افراد سطح پایین جامعه باشیم و به آنها کمک کنیم».
روحش شاد و راهش پر رهرو
انتهای پیام