به گزارش ایکنا از استان مرکزی، وقتی عصای سفید را میبینیم ناخودآگاه تمام فکر و ذهنمان به سمت افراد نابینا میرود، گاه انسانهای بینا با یک آه کشیدن و گفتن طفلکی یا خدا روشکر کردن از کنارش میگذرند، اما آنچه باید به بدان توجه شود این است که افراد نابینا مانند انسانهای بینا حق زیستن و استفاده از امکانات را دارند، اما کمتر به رفاه این افراد توجه میشود، آیا با توسعه امکانات وقت آن نرسیده برای نابینایان در ابعاد مختلف فکری شود؟
نابینایی و ناشنوایی در هیچ سونوگرافی تشخیص داده نمیشود. نوزاد نابینای خانواده متولد میشود بدون هیچ گناه و دخل و تصرفی در دیدن. این نوزاد اولین رابطه حسی را با والدین برقرار میکند، وای از روزی که این حس با ترحم و چه کنم با آینده او همراه شود، با رشد نوزاد احساس ناامنی هم تقویت میشود، محدودیت بینایی فاجعهای بزرگ تلقی میشود و پدر و مادر سعی دارند با فاصله گرفتن از بستگان این ناتوانی را مخفی کنند، شاید همین فضا بزرگترین خیانت در حق نوزادی است که هیچ دخالتی در نابینایی خود نداشته است.
برای آشنایی با مشکلات جامعه نابینایان به سراغ محمدطاهر میرزایی، قاری نابینای ملی که دارای مدرک کارشناسی ارشد روانشناسی است، میروم. خوشبختانه زمانی رسیدم که مراجعهکنندهای نداشت، در مورد خودش گفت: از سال 73 درس خواندن را شروع و از سال 74 حفظ قرآن را شروع کرده است.
طاهرمیرزایی ادامه داد: از همان زمان علاقه زیادی به شنیدن صدای قاریانی همچون عبدالباسط، منشاوی و شحات محمد انور داشتم با اینکه خیلی موفق نبودم اما سعی میکردم مانند قاریان بخوانم.
حافظ 15 جزء قرآن کریم
وی تصریح کرد: در مدت سه سال 8 جزء قرآن را حفظ کردم و در حال حاضر 15جزء حفظم. از سال 81 فراگیری قرآن را به صورت فنی ادامه داده و به جد در رشته قرائت، مفاهیم و تفسیر وارد شدم. قاری ملی هستم، جسته و گریخته قرآن را حفظ میکنم ولی خیلی غصه میخورم که چرا به پایان نرسید.
طاهرمیرزایی بیان کرد: یکی از کارمندان بهزیستی با خرید واکمن و نوار کل قرآن با صدای مرحوم محمدصدیق منشاوی تشویقم کرد حافظ کل شوم اما نتوانستم. خانواده با اینکه اطلاعات قرآنی نداشتند اما با دعای خیر خود بزرگترین حمایت را از من کردند. ناگفته نماند تلاوت در محافل قرآنی و دعوت دوستان در جلسات از دیگر عوامل انگیزشی من بود.
وی ادامه داد: قبل از ازدواج چند نفر از دوستان حفظ قرآن را آغاز کردند، بعد از ازدواج همسرم و خانواده ایشان به طور مستقیم و غیرمستقیم فعال قرآنی شدند و خوشبختانه سه نفر از دوستانم حافظ کل قرآن هستند.
طاهر میرزایی گفت: استفاده از مفاهیم، ترجمه وتفسیر برایم سخت بود، اما حفظ به خاطر داشتن کتاب بریل و نوار سخت نبود. امروز استفاده از ابزار و نرم افزارها محدودیتها را در حوزه آموزش قرآن کم کرده است. نابینایان برای آموزش میتوانند از قرآن «منهاج» یا اپلیکیشن قرآنی «قلم هوشمند قرآنی» استفاده کنند.
طاهر میرزایی با اشاره به خلأهای کودکان با محدودیتهای خاص اظهار کرد: کودکان و نوجوانان عادی برای آموزش قرآن مشکلی ندارند و تنها با حمایت خانواده و تشویق به اهداف میرسند، اما گاهی نابینایان با حمایت ناگاهانه خانوادهها مواجه میشوند و همین عامل زمینه سرخوردگی و خاموش شدن توانمندی، عدم استقلال شخصی و اعتماد به نفس، عدم ترسیم آینده روشن نه تنها در حوزه قرآن بلکه در حوزههای دیگر را باعث میشود.
عصا؛ عامل استقلال
وی ادامه داد: یکی از مهمترین علل سرخوردگی افراد نابینا بروز رفتارهای خرافی بین افراد سطح بالا و پایین جامعه است. شخص نابینا به وسیله عصا مستقل حرکت میکند و امتناع از عصا به شخصیت او لطمه میزند، یقینا فرد نابینا بدون استفاده از عصا نمیتواند در فعالیتهای فرهنگی هنری ورود کرده، پیشرفت کند و توانمند تربیت شود.
وی اضافه کرد: گاهی هم خانواده افراد نابینا اجازه نمیدهند فرزندشان از عصا استفاده کند و این کار را عار میدانند. شاید احساس میکنند عصا سرخوردگی میآورد یا باعث تحقیر شخصیتی میشود در صورتیکه اگر وسعت دید خود را نسبت به استفاده از این ابزار بالا ببریم متوجه میشویم عصا هم در ارتقای شخصیت و هم بالا رفتن پذیرش اجتماعی نابینایان مؤثر است.
طاهرمیرزایی در تشریح رفتارهای خرافهگرایی گفت: فرد نابینا گاهی دچار تشویش شده و از حرف مردم میترسد همین تفکر اجازه نمیدهد از ابزار و تکنولوژی مخصوص نابینایان یا کم بیناها استفاده کند، به طور مثال تلفن همراه خودم هوشمند و دارای سیستم گویاست. افراد نابینا و کمبینا باید در وهله اول این محدودیت را بپذیرند و قبول کنند محدودیت ایجاد شده که خود آنان در بروزش هیچ نقشی نداشتند عیب محسوب نمیشود بلکه با استفاده از ابزار و تجهیزات تا حد بسیاری میتوانم این محدودیت را جبران کنم.
دلسوزیهای بیش از حد خانوادهها
وی از دلسوزیهای بیش از حد خانوادهها از فرزندان نابینایشان گلایه کرد و افزود: مهارتآفرینی یکی از لوازمی است که والدین باید بر انجام آن اصرار بورزند، والدین فرزند را وابسته تربیت میکنند در صورتیکه بستن بند کفش، پوشیدن لباس، لقمه گرفتن، جمع کردن وسایلی که روی زمین ریخته کارهای اولیهای است که باید به فرد نابینا آموزش داد. والدین برای مهارتافزایی و ارتقای توانمدی فرد نابینا از مشاوران و کارشناسان توانبخشی در انجمن نابینایان استفاده کنند. گاهی عدم به روز بودن والدین و مسئولان فرد نابینا را از جامعه عقب میاندازد.
قاری ملی تصریح کرد: در انجمن نابینایان آموزش مهارتهای زندگی از جمله آموزش جهتیابی، آشپزی، رایانه و زبان اگر بیش از 5 نفر از ثبتنام کنند، ارائه میشود. ابزار کمک توانبخشی به نابینایان از لوازم مورد نیاز بچههاست، بسیاری از افراد نابینا قدرت خرید گوشیهای هوشمند را ندارند اگر خیرین توجیه شوند و تمام یا بخشی از تجهیزات توانبخشی دوستان نابینای مرا تأمین کنند کار بسیار بزرگ و خیرخواهانهای انجام دادند. امید است رسانه هم از نقش مؤثر خود در این حوزه استفاده کند.
طاهرمیرزایی اظهار کرد: فعالیت نابینایان و کمبینایان در حوزه قرآن به اندازه انگشتان دست است، یکی از مهمترین دلایلش این است که دانشآموزان وابسته به خانواده هستند و در حوزه تردد مشکل دارند و تهیه سرویس ایاب و ذهاب هم بودجه لازم وجود ندارد. استان مرکزی از جمله استانهایی است که در آن کمتر شاهد حضور نابینایان در مسابقات مختلف قرآن در سطح ملی هستیم و این درد بزرگی است.
مشکلات معلولان در سطح کلان است
وی اضافه کرد: استانها در کمکاری حوزه کودکان معلول و کمتوان مقصر نیستند، گلایه به سطح کلان کشور است، بهزیستی کشور هیچ کلاس آموزشی برای کارشناسان توانبخشی استان ما و دیگر استانها برگزار نکرده است که این آموزشها در انجمنها جهت بالا بردن مهارت کودکان و نوجوانان با توانمندی خاص صورت گیرد. مشکلات ما در حوزه کلان است که جهان سومی عمل میکنیم وقتی در حوزه کلان جهان سومی عمل شود در سطح استانها معلولان نابینا بسیار مظلوم واقع میشوند.
طاهرمیرزایی رفتار مردم در برخورد با افراد نابینا را معقول خواند و گفت: زمانی بود نگاه مردم دلسوزانه بود، خود من وقتی عصا در دست میگرفتم روزی چند نفر به گمان اینکه من متکدی هستم پول میدادند، اما درخشش و چهره شدن چندین نابینا در سطح کشور و جهان باعث تغییر نگرش مردم شده است، افراد نابینا خودشان در زمینه تغییر نگرش مردم نسبت به خود و هم نوعانشان مؤثرند.
وی افزود: رسانهها در تغییر نگرش مردم مؤثر و مقصر هستند. رسانه این ظرفیت را دارد تا افراد توانمند معلول در حوزههای مختلف را با انجام مصاحبه، مسابقه، مستندسازی و .. به مسئولان و مردم معرفی کند. از سوی دیگر مسئولان امتیاز ویژه برای خبرنگاران، فیلمنامهنویسان، مستندسازان و ... برای تهیه اخبار قائل شوند، چون دردسر فعالیت در این حوزه بسیار است اگر امتیاز ویژه قائل نباشند کاری هم صورت نمیگیرد.
گلایه از معابر عمومی
طاهرمیرزایی که از معابر عمومی و پیادهروها خیلی گلایه داشت گفت: معابر عمومی و پیادهرو همه افتضاح هستند. در مرکز شهر وقتی فرد نابینا در حال گذر است ناگاه به منابع فلزی یک متری که برای جلوگیری از تردد ماشینها قرار گرفته برخورد میکند، اگر قرار به عدم تردد خودروهاست باید فکری دیگری شود تا زمینه زحمت نابینایان فراهم نشود. پیادهروها سنگفرش شدند و سنگفرشی را برای تردد نابینایان در نظر گرفتند که عصای فرد نابینا در سوراخهای موجود در سنگ فرش گیر میکند. بهتر است از سنگفرشهای خطی استفاده شود. گاهی حتی سنگفرشهای جلوی بانکها، مساجد یا منازل لوکس تخریب شده و به سلیقه صاحبخانه یا کارفرما سنگفرش میشود، حتی برای عبور از چراغ قرمز هیچ تسهیلاتی در نظر گرفته نشده است.
این حافظ 15جزء قرآن در پایان، ادامه داد: بهتر است برای ساماندهی به امور نابینایان جلسات هماندیشی بین سازمانها با خیرین و خیرین با معلولین انجام و نیازمندی آنان و هزینهکردها در این حوزه اولویتبندی شود تا افراد نابینا با فراغ بال بهتری از توانمندی و تجهیزات الکترونیکی استفاده کنند. استانداری در 10 سال گذشته حتی یکبار جلسهای با حضور نابینایان برگزار نکرده تا اولویتهای آنان را ساماندهی کند، اگر جلسهای برگزار شده با کارمندانی است که اطلاع کافی ندارند. یکی از وظایف معاونت اجتماعی استانداری این است که بداند خیرین حوزه سلامت در خصوص نابینایان چه کردند.
گزارش از مریم روشن
انتهای پیام