در معرفی امام هادی (ع) کم کاری کرده ایم/ زیارت غدیریه امام هادی(ع) در بین مردم ناشناخته مانده است
کد خبر: 3741639
تاریخ انتشار : ۰۵ شهريور ۱۳۹۷ - ۱۰:۱۹

در معرفی امام هادی (ع) کم کاری کرده ایم/ زیارت غدیریه امام هادی(ع) در بین مردم ناشناخته مانده است

معاون پژوهشی مرکز تخصصی حدیث حوزه علمیه گفت: متاسفانه امروز خطبا، وعاظ، مداحان و رسانه ها در معرفی امام هادی علیه السلام کوتاهی کرده اند.

به گزارش ایکنا؛ شفقنا نوشت: امام هادی علیه السلام، دهمین امام همام است که در سال ۲۱۲ هجری، نیمه ذی الحجّه، در اطراف مدینه، در محلی به نام «صریا» از نسل پاک رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم در آسمان امامت و ولایت طلوع کرد و با نورانیت مَقدَم خویش، قلب پدر و شیعیان را پر از نشاط و شادی نمود.

حجت الاسلام حسین محققیان، عضو هیأت مدیره انجمن علمی حدیث حوزه و مدرس حوزه و دانشگاه در  میلاد امام هادی علیه السلام در گفت وگو با شفقنا، حضرت را اینگونه معرفی کرد و سیره علمی و عملی ایشان را به شرح ذیل تببین نمود:

شفقنا- برای آگاهی بیشتر مردم بفرمائید امام هادی علیه السلام دارای چه القابی بود و پدر و مادر ایشان چه کسانی بودند؟

نام او «علی» است و القاب زیبایش عبارت اند از: «نقی»، «هادی»، «عالم»، «فقیه»، «امین»، و «طیّب». و به آن حضرت  «ابوالحسن ثالث» نیز گفته اند. ما در بین ائمه علیهاالسلام ۴ ابوالحسن داریم، امام علی(ع)، امام کاظم(ع)، امام رضا(ع) و امام هادی(ع) ولی در میان ائمه متأخر امام کاظم(ع) ابوالحسن اول، امام رضا (ع) ابوالحسن ثانی و امام هادی (ع) ابوالحسن ثالث هستند.

پدر گرامیش، امام جواد علیه السلام و مادر گرامی اش، «سمانه مغربیّه» است که او را به اسامی ماریه قبطیه، یدش، و حویث، و القابی چون: عابده، سیده شب زنده دار، قاری قرآن و… یاد کرده اند.

امام هادی علیه السلام در سن هشت سالگی و در سال ۲۲۰ هجری به امامت رسید. دوران امامت آن حضرت همزمان بود با خلافت ۶ خلیفه معتصم، واثق، متوکل، منتصر، مستعین و معتز، که از بین آنها متوکل، ستمگرترین خلیفه عباسی، سخت دشمن اهل بیت علیهم السلام و شیعیان بود. ابن اثیر می گوید: «متوکل نسبت به علی بن ابی طالب علیه السلام و اهل بیت او بُغْض شدیدی داشت و اگر به او خبر می دادند که کسی علی و اهل بیتش را دوست دارد، قصد مال و جانش را می کرد.»

متوکل کسی است که کربلا را شخم زد و زیارت امام حسین (ع) را قدغن کرد و جنایات زیادی نسبت به ائمه علیهم السلام مرتکب شد.

امام هادی (ع) در سال ۲۵۴ و پس از ۳۴ سال امامت شیعه در سامرا به دستور معتز مسموم و به شهادت رسیدند.

شفقنا- از امام هادی (ع) با توجه به اینکه سالهای متمادی در حصر بودند، چه تعداد روایت ثبت و به دست ما رسیده است؟

مدت امامت حضرت ۳۴ سال است ولی وقتی روایت‫های ایشان را نسبت به پدر بزرگوارشان مقایسه می کنیم حجم آنها بیشتر است، از امام هادی (ع) تعداد ۴۰۰ روایت به دست ما رسیده است.

علت اینکه روایت‫های امام هادی(ع) بیشتر از بقیه ائمه متاخر است دلایل مختلفی دارد ازجمله؛ «مدت طولانی امامت حضرت »، «در طول عمر با برکت ایشان سه خلیفه در مدت کوتاهی رفتند و سه خلیفه مستقر بودند و حضرت در فرصت هایی که پیش می آمد تبلیغات خود را انجام می دادند و احادیث بیشتری از ایشان نشر پیدا کرد»، « در این دوران شبهات و سوالات جدیدی مطرح می شد که کسی جز امام نمی‫توانست آنها را پاسخ بدهد، لذا از حضرت روایت های بیشتری در اختیار ما قرار گرفته است.

شفقنا-  آیا روایت های امام با توجه به شرایط متفاوتی که داشتند قابل دسته بندی است؟

بله، حضرت چهار مدل روایت دارند؛ «احادیث اعتقادی ( توحید، صفات خدا، جبر و اختیار، امامت بخصوص امام زمان(عج) و مسائل اعتقادی)»، «روایت های فقهی، که تقریبا ۳۰ درصد از روایت های امام فقهی است»، « مواعظ و روایت های کوچک اخلاقی » و « مهمترین چیزی که امروز مردم از امام هادی (ع) می شناسند ادعیه و زیاراتی است که معروف‫ترین آن زیارت جامعه کبیره و غدیریه است».

شفقنا-آیا سبک و سیاق امام در انشاء روایات با سایر ائمه (ع) یکسان بود؟

خیر، یکی از ویژگی های مهمی که امام هادی (ع) نسبت به ائمه (ع) متقدم از خودش داشت، آنست که بسیاری از روایات حضرت به صورت مکاتبه ای است، یعنی در پاسخ به یک سوال جواب داده اند بر خلاف سایر ائمه (ع)، مثلا امام صادق(ع) بیشتر روایاتشان شفاهی است و مکاتبه ای و نامه ای روایت کمی دارند.

شفقنا- امام هادی (ع) در دوران امامت با توجه به شرایط خفقانی که وجود داشت، آیا خدمات علمی و فرهنگی داشتند؟

با توجه به خفقانی که بسیار شدید بود امام هادی علیه السلام خدمات علمی و فرهنگی زیادی به جامعه اسلامی و شیعه ارائه نمود. نوشته‫های حدیثی متعددی به حضرت هادی علیه السلام منسوب است که در چنان دوران اختناقی برای شیعیان و پیروان بیان نموده است، مانند: «رِسالَهٌ فی الرّد علی اَهْلِ الْجَبْرِ وَاَلتَّفْویض» که ابن شعبه در تحف العقول آن را نقل کرده است. همچنین زیارت جامعه کبیره که یک دوره امام شناسی ژرف و عمیق است، یا زیارت غدیریه که در عین حال که زیارت است یک دوره تاریخ نگاری امام علی(ع) است، یادگار آن امام همام می باشد. امروزه کلمات امام هادی علیه السلام در مجموعه ای به نام «مسند الامام الهادی» توسط مرحوم عزیزالله عطاری گردآوری شده است.

شفقنا- چرا از امام هادی (ع) دو زیارتنامه ( جامعه کبیره و غدیریه) طولانی ومفصل در اختیار ما است؟

به زیارتنامه‌‌ای که ویژه زیارت امام خاصی نیست، «زیارت جامعه» می‌گویند و از آنجا که این زیارت متنی مفصل‌تر از بقیه زیارتنامه‌ها دارد به «زیارت جامعه کبیره» معروف شده است. متن زیارت جامعه کبیره به گونه‌ای است که می‌توان آن را هنگام زیارت هر یک از امامان(ع) از دور یا نزدیک قرائت کرد.

سند زیارت جامعه را شیخ طوسی در تهذیب و ابن بابویه در کتاب من لایحضره الفقیه نقل کرده‌اند که متن این زیارت از امام هادی(ع) نقل شده است. ابن بابویه آن را از طریق محمد بن اسماعیل برمکی از موسی بن عبداللّه نخعی و او از امام هادی نقل کرده است.

علامه مجلسی درباره آن می‌گوید: این زیارت کامل ترین زیارت ها از دور یا نزدیک است. و مجلسی اول نیز در شرح من لایحضره الفقیه می‌گوید: این زیارت، بهترین زیارت و کامل‌ترین آنهاست و من همواره در پرتو آن به زیارت ائمه اطهار(ع) در اعتاب مقدسه نایل می‌شدم.

داستان از آنجا شروع می شود که شخصی به نام موسی بن عبد الله نخعی تقاضا می کند تا امام روش سخن گفتن با امامان را به او بیاموزد که از نظر زیبایی «فصاحت و بلاغت» بلند مرتبه باشد و بتوان همه معصومان را به آن زیارت کرد و امام یکی از ماندگارترین آثار معنوی خویش را  به نخعی، آموزش می دهد و به او سفارش می کند که شرط اول در ارتباط و پیوند معنوی با ارواح نورانی معصومین، توجه به عظمت آفریدگار و خدای سبحان است و لذا باید زبانت به ذکر و یاد خدا گویا باشد که این در حقیقت اجازه ورود به محضر خالص ترین بندگان خدا است.

این سفارش امام به همه دین مداران است که تمام برنامه ها باید بر محور توحید و خداشناسی باشد و لذا سفارش می فرماید که باید جسم و روانت را سرشار از وقار و آرامش نمائی تا رشحاتی از فضای عطر آگین معنوی مقام و منزلت معصوم نصیبت شود. در این صحیفه بزرگ امام شناسی به بیش از ۲۰۰ وصف از اوصاف امام اشاره شده است، که در مجموع آن، ترجمان شخصیت حقیقی پیشوایان برتر ترسیم شده است.

زائر هنگامی که مقابل بارگاه امام می ایستد اعتراف می کند که صاحب این بقعه منتسب به با افتخارترین خاندان در این عالم است یعنی بیت نبوت، خانه وحی، خانه ای که مقربان از فرشتگان به آنجا رفت و آمد می کنند. زائر، مدفون در آن قطعه از زمین را خزانه دانش‫ها و مرکز آگاهی‫ها می‫داند، و پس از این وصف او را تنها فرد شایسته زمامداری و رهبری جامعه بشری می‫نامد، و چقدر آگاهانه این دو وصف در کنار هم می آیند که سیاست به معنای رهبری و اداره صحیح زندگی مردم دانش لازم دارد آنهم دانشی که مصدرش وحی باشد.

در این زیارتنامه زائر باید بداند که او در محضر کسی قرار دارد که او پیشوای هدایت و چراغ در تاریکی ها و با وصف مطیعان امر خدا و خالص در بندگی و مطیع اوامر مولی و ذوب شده در حب و دوستی خالق است. و بالاخره زائر می‫آموزد که راهی غیر از روش و منش آنان در زندگی برای رسیدن به سعادت وجود ندارد.

شفقنا-محتوای زیارت جامعه کبیره بیشتر بر روی چه مسائلی تکیه دارد؟

زیارت جامعه کبیره در واقع توصیف بلند و بلیغی است از جوانب گوناگون اصل امامت، که از نظر شیعه استمرار دین، منوط به اعتقاد و تمسک به این اصل است. به دلیل اینکه محتوای این زیارت بر مضامینِ ناظر به مقامات امامان علیهم السلام است، امام هادی(ع) فرموده‌اند که پیش از خواندن این زیارت، زائر صد بار تکبیر بگوید تا دچار غلو در حق امامان نشود.

در این زیارت، اهل بیت پیامبر(ص) جانشینان بر حق وی وصف شده‌اند و به تمام آموزه‌های شیعی به زبانی فصیح اشاره شده است، از جمله به ارتباط ائمه(ع) با پیامبراکرم(ص)، برشمردن مقامات علمی و اخلاقی و سیاسی ائمه(ع)، اسوه بودن آنان، ارتباط امامت و توحید، رابطه شناختِ امام با شناخت خدا، از دیگر مباحث مطرح در این زیارت، عصمت اهل بیت (ع)، یکپارچگی خلقت ایشان، تولی و تبرّی و رجعت و تسلیم است. در این زیارت فضائل امامان به زبانی فصیح و در پیوند با قرآن و سنّت به بهترین وجه بیان شده است بطوریکه اگر کسی اندک آشنایی با زبان عربی داشته باشد به خوبی متوجه مضامین می شود.

شفقنا- به فرازهایی از زیارت جامعه کبیره اشاره ای می کنید؟

در مقطع ابتدایی زیارت‌نامه، «‌السَّلامُ عَلَیکُمْ یا أَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّهِ وَ مَوْضِعَ الرِّسَالَهِ‌(سلام بر شما اى اهل بیت نبوّت، و جایگاه رسالت،و عرصه رفت‏‌وآمد فرشتگان)» امام هادی(ع) این معانی را آورده‏ است: خداوند متعال اهل بیت(ع) را به کرامت خود مخصوص کرده و آنان را پایگاه رسالت و محلّ رفت و آمد فرشتگان و محلّ نزول وحی قرار داده ‏است.

یا مثلا؛ امام هادی(ع) در فراز «‌السلام علی ائمه الهدی و مصابیح الدجی‌(سلام بر پیشوایان هدایت، و چراغ‌هاى تاریکى)» بر نکات ذیل تاکید می‌کند:

اهل بیت(ع) پیشوایان هدایت‏‌اند و دیگر کسانی که از اهل بیت(ع) نیستند اما متصدّی امر هدایت جامعه می‏ شوند، مخالف خطّ هدایت بوده و جزو ائمۀ ضلال یا پیشوایان گمراهی محسوب می‏ گردند. به همین دلیل است که معارف دین را جز از پیشوایان از اهل پیامبر اکرم(ص) نباید گرفت و مسیر حرکت جز مسیر حرکت آنان نباید باشد.

ائمه(ع) کسانی هستند که دارای عقل کامل بوده، پناهگاه مردم جهان و وارثان پیامبران بوده و آنان مَثَل اعلای انسانیت‌اند که دیگران باید به آن‏ها اقتدا کنند و صاحبان دعوت به بهترین کمال‌‏ها هستند که دیگران باید دنباله‌رو آنان باشند.

اهل بیت(ع) محلّ معرفت خدا و مسکن برکت خدا هستند. آنان معدن حکمت خداوند متعال، حافظان سرّ حضرت حقّ، حاملان علم کتاب او و جانشینان پیامبر او هستند.

این دعوت‌کنندگان به سوی حقّ دارای چند ویژگی هستند که اصالت آن‏ها را در مسیر الهی‌‏شان روشن می‌‏کند:

آنان دعوت‌کنندگان به سوی خدا و راهنمایان مردم به راه‫های رضایت و خشنودی حضرت احدیت‏‌اند.

ائمه(ع) در راه اطاعت از اوامر خداوند متعال ثابت قدم هستند.

به خداوند متعال محبّت تام و تمام دارند.

در توحید خداوند متعال مخلص هستند.

شعائر الهی از قبیل امر و نهی خداوند متعال توسّط آنان آشکار می‌شود.

آنان هیچگاه در کلام و گفتار و همچنین در عمل از امر خداوند متعال پیشی نمی‏ گیرند.

فراز دیگر این زیارت «‌فالراغب عنکم مارق واللازم لکم لاحق والمقصر فی حقکم زاهق‌ (روگردان از شما خارج از دین، و ملازمِتان ملحق‌شونده‌ی به شما،و کوتاهى‌کننده در حقّتان قرین نابودى است)» به عاقبت گروه دوستداران اهل بیت(ع) و دشمنان اهل بیت(ع) می‌پردازد و دوستداران را اهل سعادت و دشمنان را اهل شقاوت معرفی می‌کند.

تبیین صحیح جایگاه معصوم در زیارت جامعه کبیره بسیار ملموس است چرا که این زیارت نامه معصوم است و جایگاه واسطه گری ائمه میان خداوند و مردم به زیبایی ترسیم شده است.

شفقنا-علت آنکه امام هادی(ع) زیارت نامه به این مفصلی را انشاء فرمودند؟

برای پاسخ به یان سوال باید برگردیم به اوضاع اجتماعی جامعه در زمان حضرت، زمانی که امام به جهت خفقان و فشاری که مخصوصا از جانب معتصم و متوکل وارد شده بود.

متوکل خلیفه بسیار سختگیر و مشقت‫های فراوانی را برای شیعیان به وجود آورده بود و به حدی اهل بیت(ع) را اذیت و آزار می داد که حتی مورخان به ستوه آمده بودند. خوارزمی، یکی از مورخانی که نزدیک به ۵۰ سال بعد از متوکل است، می گوید وضعیت اهل بیت(ع) در حالی بود که یک خانواده فقط دارای یک لباس است و متوکل در آمد بیت المال را صرف ختنه کردن فرزندش می کند و به رقاصه‫ها مبالغ سنگینی می دهد در حالیکه خاندان پیامبر(ص) نانی برای خوردن ندارند.

این فضای خفقان را در نظر بگیرید، فضایی که امام در آن به سر می برند و نمی توانند ترددی داشته باشند، اصحاب امام احتیاج به برقراری ارتباط با امام دارند و از طرفی عده ای با عنوان غالیان ظهور کرده و جامعه را به انحراف می کشند و معتقدند امام، خدا است و صفات خداوند را به امام نسبت می دهند. می گویند نماز لازم نیست بخوانیم، لازم نیست روزه بگیریم و عقاید خرافی و اباحه گری را نشر می دهند، در این فضا امام معصوم می خواهد یک بسته کاملی را در معرفی دین، جایگاه خدا، مرز رابطه امام با خدا، تبیین کند، بهترین راه کار اینست که در قالب دعا ویژگی های همه معصومان (ع) و جایگاهی که معصوم در عالم خلقت نسبت به خداوند دارند را تببین کند، لذا می بینیم بر خلاف اینکه بگویند ” نه ” ما اینطور نیستیم ، ما معبود نیستیم، خالق نیستیم ، فقط نفی این جریان را مطرح می کنند، امام را معرفی می کنند و می فرمایند؛ امام کسی است که علم غیب را از جانب خدا دارد و جایگاه امامت را به نحو صحیح تبیین می کند.

شفقنا- چه جریان های انحرافی در زمان امام وجود داشت ؟

در دوران امام از لحاظ فرهنگی وضعیت به گونه‌ای بود که افکار و اندیشه‌های مختلفی در میان مسلمانان رواج یافته بود که اسلام ناب را تهدید می‌کرد. اندیشه‌های منحرفی که اصل اسلام را مورد هدف قرار می‌داد. امام هادی(ع) در عین اینکه به ‌شدت تحت نظر بودند و روابط و اقدامات ایشان کنترل می‌شد وظیفه هدایت جامعه و مقابله با انحرافات و بحران‌ها را هم به عهده داشتند.

افکار انحرافی که از خارج به اسلام وارد می‌شد از یک طرف و برخی از فرقه‌های انحرافی که در میان خود شیعیان به‌وجود می‌آمد، از سوی دیگر شرایط را دشوار می‌کرد. فرقه‌هایی مانند غالیان، مشبه، مفوضه و … که هر کدام از این‌ها انحرافی را وارد دین می‌کردند و لازم بود که امام با همه اینها مقابله کند و این شرایطی بود که امام هادی(ع) با آن مواجه بودند. مهم‌ترین وظیفه امام هادی(ع) در این دوران هدایت و نجات جامعه مسلمانان از بحران‌ها بود، یعنی نجات جامعه از انحرافات عقیدتی که در میان مسلمانان و به‌ویژه شیعیان منتشر شده بود.

انحراف جبر و تفویض یکی از این مسائل انحرافی بود، مسئله جبر و تفویض دو اندیشه انحرافی است که در مسائل کلامی مطرح بود و عده‌ای قائل به جبر و عده‌ای قائل به تفویض بودند. یکی از یاران امام هادی(ع) در این باره نامه‌ای به حضرت نوشتند و راه چاره طلبیدند که امام(ع) در پاسخ ابتدا به ثقلین به عنوان مقدمه اشاره کردند. امام تمسک به ثقلین را راه‌حل ریشه‌ای و اساسی جامعه و مشکلات معرفی کردند و با استناد به سخنان ائمه پیشین و خصوصا امام صادق(ع) فرمودند: «لا جبر و لا تفویض و لکن امر بین امرین: نه جبر است و نه تفویض، بلکه چیزى میان این دو است» و دیگر سخنان حضرت(ع)، هردو نظریه (جبر و تفویض) را باطل کردند و فرمودند ما معتقدیم خداوند مقتدر خلق را با نیروی خود آفریده و توانایی پرستش خود را به آنها داده و آنها را به آنچه می‌خواهد امر و نهی کرده است.

امام(ع) پیروی یا نافرمانی از امر خداوند را به خلق واگذار کرده است. به این شکل هم پاسخ انحراف را داده و هم راه حل را بیان فرموده‌اند. ویژگی امام این است که ابتدا اصل انحراف را به طور کامل تبیین و مشخص می‌کنند که چیست و بعد راه درست را معرفی می کنند و نشان می‌دهند.

گروه دیگری که در زمان امام هادی(ع) در میان مسلمانان بودند غالیان بودند. غالیانی که متاسفانه به اسم شیعه باعث بدنامی شیعیان و اهل بیت‌(ع) می‌شدند و هرکدام از ائمه(ع) به نوبه خود با اینها مبارزه کرده‌‌اند و البته بحث غلو مختص مسلمانان نیست و در مسیحیت و دیگر ادیان نیز وجود داشته است.

امام هادی(ع) به صورت قاطع و صریح با غالیان مقابله می‌کردند و جواب افرادی که گزارش غالیان را به امام می‌دادند، فرمودند که این‌ها از شیعیان ما نیستند و از آنها دور یکنید و در جایی دیگر با صراحت آنها را لعن کردند. مشبّهه و مجسمه نیز از دیگر گروه‌هایی بودند که در آن دوران انحرافاتی را ایجاد می‌کردند و امام هادی(ع) با آنها هم به‌شدت مقابله می‌کرد. گروهی دیگر صوفیان بودند که امام با این‌ها هم به مقابله پرداختند و به شیعیان دستور دادند که از نزدیکی با آنها پرهیز کنند.

جریان فرهنگی انحرافی دیگری که در آن دوران صورت گرفته بود و از عصر مامون آغاز شده و تا زمان امام هادی(ع) ادامه یافته بود به «محنه القرآن» معروف است. اصل جریان مذکور بر این اساس بود که عده‌ای می‌گفتند که قرآن مخلوق است؛ امام هادی(ع) در این باره فرمودند: برای چیزی که برای سوال کننده و پاسخ دهنده فایده‌ای ندارد، بی‌جهت خود را به زحمت نیندازید و وارد این مسائل نشوید.

شفقنا-آنطور که در تاریخ بیشتر اشاره شده بحث جریان انحرافی غالیان است، غالیان چه کسانی هستند؟

منظور از “غُلات ” اهل غلو است و از آن با تعبیر “غالیان” نیز یاد می شود. منظور از معنای اصطلاحی غُلو، ” غُلو در دین” است و جنبه اعتقادی این قضیه است. در اسلام این پدیده بیشتر در مورد اهل بیت (ع) دیده می شود و به جهت اینکه در این بزرگان برجستگی های خاصی بروز و ظهور داشته در مورد ویژگی های ایشان غُلو کرده اند .

در دوره امام هادی (ع)علاوه بر غالیانی که از قبل بودند و تقریبا از شیعه مستقل شده بودند افراد دیگری نیز بودند که خودشان جریان غلو در این زمان را تاسیس می کردند و یا به آن دوباره دامن می زدند.

شفقنا-امام چگونه با این جریان انحرافی برخورد کردند؟

امام هادی (ع) به پنج روش در برابر غُلات ایستاد. روش اول اینکه حضرت، وکلای اصیل خودشان را در قبال این غالیان تقویت می کردند. در روش دوم بحث استخفاف غُلات (یعنی عدم توجه به اینها ) بود. روش سوم در تنگنا قرار دادن غُلات بود و ایشان را از خودشان می راندند. در روش بعد حضرت لب به لعن آنها باز می کرد و در نهایت حکم قتل غُلات بود.

شفقنا-یعنی حضرت دستور قتل هم داده اند؟

بله، در کتب  «رجال کشی: ص ۵۲۵ ح۱۰۰۶»، « مناقب ابن شهر آشوب: ج۴ ص ۴۱۷» و « بحار الانوار: ج۵۰ ص ۲۰۵» آمده است؛

حَدَّثَنِی الْحُسَیْنُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ بُنْدَارَ الْقُمِّیُّ، قَالَ حَدَّثَنِی سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِی خَلَفٍ الْقُمِّیُّ، قَالَ حَدَّثَنِی مُحَمَّدُ بْنُ عِیسَى بْنِ عُبَیْدٍ، أَنَ‏

أَبَا الْحَسَنِ الْعَسْکَرِیَّ (ع) أَمَرَ بِقَتْلِ فَارِسِ بْنِ حَاتِمٍ الْقَزْوِینِیِّ وَ ضَمِنَ لِمَنْ قَتَلَهُ الْجَنَهَ، فَقَتَلَهُ جُنَیْدٌ، وَ کَانَ فَارِسٌ فَتَّاناً یَفْتِنُ النَّاسَ وَ یَدْعُو «۱» إِلَى الْبِدْعَهِ، فَخَرَجَ مِنْ أَبِی الْحَسَنِ (ع): هَذَا فَارِسٌ لَعَنَهُ اللَّهُ یَعْمَلُ مِنْ قِبَلِی فَتَّاناً دَاعِیاً إِلَى الْبِدْعَهِ، وَ دَمُهُ هَدَرٌ لِکُلِّ مَنْ قَتَلَهُ، فَمَنْ هَذَا الَّذِی یُرِیحُنِی مِنْهُ وَ یَقْتُلُهُ! وَ أَنَا ضَامِنٌ لَهُ عَلَى اللَّهِ الْجَنَّهَ.

قَالَ سَعْدٌ، وَ حَدَّثَنِی جَمَاعَهٌ مِنْ أَصْحَابِنَا مِنَ الْعِرَاقِیِّینَ وَ غَیْرِهِمْ بِهَذَا الْحَدِیثِ عَنْ جُنَیْدٍ ثُمَّ سَمِعْتُهُ أَنَا بَعْدَ ذَلِکَ مِنْ جُنَیْدٍ: أَرْسَلَ إِلَیَّ أَبُو الْحَسَنِ الْعَسْکَرِیُّ (ع) یَأْمُرُنِی بِقَتْلِ فَارِسِ بْنِ حَاتِمٍ الْقَزْوِینِیِّ لَعَنَهُ اللَّهُ، فَقُلْتُ لَا حَتَّى أَسْمَعَهُ مِنْهُ یَقُولَ لِی ذَلِکَ یُشَافِهَنِی بِهِ، قَالَ، فَبَعَثَ إِلَیَّ فَدَعَانِی فَصِرْتُ إِلَیْهِ، فَقَالَ: آمُرُکَ بِقَتْلِ فَارِسِ بْنِ حَاتِمٍ! فَنَاوَلَنِی دَرَاهِمَ مِنْ عِنْدِهِ، وَ قَالَ: اشْتَرِ بِهَذِهِ سِلَاحاً فَاعْرِضْهُ عَلَیَّ فَذَهَبْتُ فَاشْتَرَیْتُ سَیْفاً فَعَرَضْتُهُ عَلَیْهِ، فَقَالَ: رُدَّ هَذَا وَ خُذْ غَیْرَهُ، قَالَ، فَرَدَدْتُهُ وَ أَخَذْتُ مَکَانَهُ سَاطُوراً فَعَرَضْتُهُ عَلَیْهِ، فَقَالَ: هَذَا نَعَمْ، فَجِئْتُ إِلَى فَارِسَ وَ قَدْ خَرَجَ مِنَ الْمَسْجِدِ بَیْنَ الصَّلَاتَیْنِ الْمَغْرِبِ وَ الْعِشَاءِ، فَضَرَبْتُهُ عَلَى رَأْسِهِ فَصَرَعْتُهُ وَ ثَنَیْتُ عَلَیْهِ فَسَقَطَ مَیِّتاً، وَ وَقَعَتِ الضَّجَّهُ «۲» فَرَمَیْتُ السَّاطُورَ بَیْنَ یَدَیَّ «۳»، وَ اجْتَمَعَ النَّاسُ وَ أُخِذْتُ إِذْ لَمْ یُوجَدْ هُنَاکَ أَحَدٌ غَیْرِی، فَلَمْ یَرَوْا مَعِی سِلَاحاً وَ لَا سِکِّیناً، وَ طَلَبُوا الزُّقَاقَ وَ الدُّورَ فَلَمْ یَجِدُوا شَیْئاً، وَ لَمْ یُرَ أَثَرُ السَّاطُورِ بَعْدَ ذَلِکَ.

ابو جنید گفت: حضرت ابوالحسن عسکرى مرا مأمور کرد براى کشتن فارس بن حاتم قزوینى و چند درهم پول داده فرمودند با این پول شمشیرى بخر ولی آن را بمن نشان ده و من رفتم و شمشیرى خریده خدمت آن جناب آوردم فرمود این را پس بده سلاح دیگرى بخر، من بجاى شمشیر ساطورى خریدم وقتى خدمت امام آوردم فرمود این خوب است.

راوی می گوید به تعقیب فارس رفتم از مسجد خارج شد بین نماز مغرب و عشا ساطور را بر فرق او فرود آوردم بزمین افتاد و مرد، من ساطور را پرت کردم مردم جمع شده مرا گرفتند چون غیر از من کسى دیگر وجود نداشت ولى در دست من نه کارد و نه ساطور و سلاحى دیدند در ضمن اثر ساطور هم روى مقتول نبود بناچار مرا رها کردند.

به هر حال سیاست های امام جواب داد و از نفوذ غالیان کاسته شد و نشانه آن این است که هیچ کدام از غالیان دوره امام هادی (ع) نتوانستند به جریان و فرقه تبدیل شوند.

شفقنا-اسامی برخی از غالیان مشهور زمان امام هادی (ع) را ذکر کنید؟

در زمان امامت امام هادی (ع) غالیانی چون حسن بن محمد معروف به ابن بابا قمی، محمد بن نصیر، احمد بن محمد سیاری،  فارس بن حاتم قزوینی قائل به تناسخ بودند این در حالیست که در زمان سایر ائمه (ع) تنها یک یا دو چهره سرشناس غالی فعالیت می کردند و اوج فعالیت آنان در زمان امام هادی(ع) بود.

شفقنا-حضرت در دوران امامت خود چه تعداد شاگرد تربیت کردند؟

یک اقدام مهم امام هادی(ع) پرورش شاگردان بود که علی‌رغم آن فضای اختناق و خفقانی که وجود داشت ایشان شاگردان زیادی را تربیت کردند که ۲۷ نفر از آنان دارای تألیف بودند، و مجموعا ۴۱۴ اثر را به رشته تحریر در آوردند. از میان آنها احمد بن محمد برقی ۱۲۰ کتاب، فضل بن شاذان نیشابوری ۱۸۰ کتاب، محمد بن عیسی بن عبید ۱۹ کتاب، محمد بن ابراهیم ۶۰ کتاب، و یعقوب بن اسحاق ۱۲ کتاب نگارش کرده اند.(۵) و راویان متعددی از حضرت روایت نقل کرده اند که اسامی ۱۸۵ نفر از آنان در رجال گرد آوری شده است.

ایوب بن نوح، حسن بن راشد مکنی ابوعلی، حسن بن علی ناصر، عبدالعظیم حسنی، عثمان بن سعید، علی بن جعفر همانی،  حسین بن سعید اهوازى،  ابراهیم بن داود هاشمى یعقوبى، ابراهیم بن عبده نیشابورى، ابراهیم بن محمد همدانى از جمله شاگردان این امام همام هستند.

شفقنا-در مورد «زیارت غدیریه » به عنوان دومین زیارت نامه مفصل امام توضیحاتی بفرمایید.

زیارت غدیریه زمانی از سوی حضرت انشاء می شود که متوکل عباسی ایشان را از مدینه به سامرا منتقل کردند، حضرت این زیارت نامه را در نجف انشاء می کنند، این زیارت نامه، منبع غنی قرآنی و روایی در خصوص ولایت امام علی(ع) است اما متأسفانه به خوبی در جامعه و در بین مردم شناخته نشده است.

زیارت غدیریه، با بیان فضایل، سوابق دین‌داری و جهاد و سختی‌ها و محنت‌های مولا علی(ع) در دوران خود، نمونه کامل و جامعی از عقاید شیعه به مسئله ولایت حضرت امیرالمومنین(ع) است که توسط امام هادی(ع) در روز عید غدیر در حرم جدشان علی(ع) انشا کردند.

زیارت غدیریه، زمزمه روح‌نواز دهمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت در وصف امام علی(ع) و ولایت است که در آثاری چون مفاتیح الجنان، جلد دوم موسوعه زیارات المعصومین(ع)، آثار علامه مجلسی و … ذکر شده است؛ «زیارت غدیریه» منبعی ارزشمند از دلایل قرآنی و روایی ولایت علی‌ابن‌ابیطالب(ع) است که در بخش‌های مختلف آن، وجوه تشابه امیر مومنان علی(ع) با سایر انبیای الهی بیان شده است.

در فرازی از این زیارت آمده است که «پس سهم خویشان پیامبر را از باب فریب براى تو مقرّر داشتند، ولى به جور و ستم از اهلش برگرداندند چون حکومت به تو برگشت با خویشان پیامبر در حالى‏ که از آن دو نفر روى ‏گردان بودى، به خاطر پاداشى که نزد خدا براى تو بود، به همان صورت عمل‏ کردى که آن دو نفر عمل کردند، پس گرفتارى تو به آن دو نفر به گرفتارى پیامبران(درود خدا بر ایشان)در هنگام تنهایى و بى ‏یاورى شبیه شد و در آرمیدن در بستر پیامبر شبیه به اسماعیل ذبیح(درود بر او)شدى چه آن‏که تو نیز مانند او قبول کردى و اطاعت نمودى‏ به همان صورت که اسماعیل صابرانه و پاداش‌‏خواهانه اطاعت کرد».

امام هادی(ع) در ادامه زیارت غدیریه به خوابیدن امیرمومنان در بستر پیامبر(ص) اشاره کرده است: «تو نیز زمانى که پیامبر(ص) در بسترش خواباندت و به تو فرمان داد در خوابگاهش بیارامى و او را با جانت از شر دشمنانش حفظ کنى، فرمانبردارانه به پذیرش دعوتش شتافتى، و خود را براى کشته شدن آماده کردى، در نتیجه خدا از فرمان‏برداریت قدردانى کرد و از کار زیبایت به گفتارش جلّ ذکره در قرآن پرده برداشت، آنجا که‏ فرمود: «و از مردم کسى است که جانش را براى بدست آوردن خوشنودى خدا مى‏فروشد»، این بخش از زیارت به واقعه لیله المبیت و خوابیدن امیرالمومنین(ع) در بستر پیامبر اکرم(ص) اشاره شده و از آن به عنوان حرکتی اسماعیل‌وار برای اجابت دستور خداوند متعال یاد شده است.

امام علی(ع) در جای دیگری از زیارت غدیریه به هارون برادر حضرت موسی(ع) تشبیه شده که آمده است: «سپس گرفتاریت در جنگ صفین، درحالى‏ که قرآن‌ها از روى حیله و فریب به نیزه‌‏ها بالا رفته بود، در نتیجه شک و تردید پیدا شد و حق به یک سو افتاد و از گمان پیروى شد، این گرفتارى‌ات‏ شبیه به گرفتارى هارون شد، زمانی که موسى او را بر قوم خود امارت داد، آن‌ها از او پراکنده شدند، هارون بر سر آنان فریاد مى‌‏زد و مى‌‏گفت: اى مردم شما به گوساله آزمایش شده‌‏اید به درستى که پروردگار شما خداى بخشنده است، از من پیروى کنید و از دستورم پیروى نمایید، گفتند همچنان روى آور به گوساله خواهیم بود، تا موسى به سوى ما بازگردد!! و همچنین تو اى امیرمومنان، همین که قرآن‌ها بالا رفت گفتى: اى ملّت‏ شما به آن آزمایش شدید و گرفتار نیرنگ گشته‌‏اید، امّا از خواسته تو سرپیچى کردند و با تو به مخالفت برخاستند.»

سرتاسر «زیارت غدیریه»،‌ شاهد و گواهی است بر ولایت امام علی(ع)، وقتی که امام هادی(ع) در فرازهای مختلفی از این زیارت عبارات مختلفی را در وصف اولین امام معصوم(ع) می‌فرماید: «شهادت مى‏‌دهم که تویى برادر رسول خدا، جانشین و وارث علمش، و امین او بر قانونش و جانشین او در امّتش و شهادت مى‏‌دهم که تویى امیرمؤمنان آن حقّى که قرآن به‏ ولایتت گویا شد و رسول خدا(ص) در این زمینه براى تو از امّتت پیمان گرفت و شهادت مى‏‌دهم که تو و عمو و برادرت کسانى هستید که با خدا با جان‌هایتان معامله کردید.»

امام هادی(ع) در فراز دیگری از این دعا، از شک‌کننده درباره ولایت امام علی(ع) به عنوان روی‌گردان از دین یاد کرده و آورده است: «شهادت‏ مى‌‏دهم اى امیرمؤمنان که شک کننده درباره تو به رسول امین ایمان نیآورده و اینکه روى گرداننده از ولایت‏ تو به ولایت غیر، معاندانه روى گردان از دین است، دین میانه‏‌اى که پروردگار جهانیان براى ما پسندیده و آن را روز غدیر به ولایت تو کامل نموده است.»

چه خوب است فرصت دهه ولایت را غنیمت دانسته و در آستانه عید سعید غدیر خم، با زیارت غدیریه امام هادی(ع) که در بین مردم ناشناخته مانده است، انس بیشتری گرفته و با جایگاه امامت و ولایت بیشتر آشنا شویم.

شفقنا-با توجه به دوران حصر امام هادی (ع) در سامرا شیعیان چگونه با حضرت ارتباط داشتند؟

از آنجا که دوران زیادی از امامت حضرت در سامرا و در حصر بودند، امکان ملاقات و ارتباط با حضرت بسیار سخت بود و لذا به لطف فعالیت‫های علمی که از زمان امام باقر(ع) و امام صادق(ع) شروع شده بود، جامعه شیعه به کتاب های متعددی دسترسی داشت که در زمان امام رضا(ع) نشر پیدا کرده بود. اولین جوامع حدیثی ما در زمان امام رضا(ع) بسط و گسترش پیدا کرد و می بینیم که شیعه احتیاج ندارد مرتب و به صورت منظم در زمان امام هادی (ع) به ایشان مراجعه کنند و به عبارتی دیگر شیعه برای دوران غیبت در حال تربیت و آماده شدن است.

لذا مساله تربیت استاد – شاگردی در دوران امام قوت بیشتری گرفت و دیگر رسیدگی به امور و پاسخگویی به سوالات مردم از طریق نمایندگان، وکلا و شاگردان خاص حضرت انجام می گرفت.

شفقنا-یکی از موضوعاتی که در دوران امام شکل گرفت بحث شبکه وکالت بود، ضرورت تشکیل این شبکه چه بود؟

اقدام دیگر امام هادی(ع) شکل دهی یک سلسله از فقها و عالمان دینی به عنوان شبکه وکالت بود، البته این موضوع پیش از آن نیز وجود داشت اما حضرت آن را تقویت می کنند و در جامعه رشد می دهند تا هر کسی در هر نقطه ای از جهان اسلام بتواند ازطریق این شبکه با علم صحیح و منبع علم صحیح که امام(ع) است، ارتباط برقرار کند. با این روش مردم به رجوع به عالمان دینی تشویق شدند. یه این معنا که فرد در هر نقطه دورافتاده که دسترسی به امام معصوم ندارد، می تواند به عالمی که مورد تایید اوست رجوع کند و پاسخ پرسش های خود را جویا شود.

حضرت شاگردان بسیاری را تربیت کرده اند و در نقاط مختلف کشور فرستاده اند بطوریکه شیخ طوسی۱۸۵ شاگرد را از امام هادی(ع) نام می برد. یکی از آنها حضرت عبدالعظیم حسنی است که با مهاجرت به ری، جریان تشیع منطقه مرکزی ایران را تحت تاثیر معارف خود قرار می دهند.

اگر تاریخ شیعه را بررسی کنیم ، خواهیم یافت از زمان امام هادی (ع) حضور امام بسیار کم رنگ شده است و حتی ارتباط مردم و حتی وکلا با امام خیلی کم است و در زمان امام حسن عسگری(ع) مراجعین به وکلا مراجعه می کنند و در زمان غیبت صغری جامعه آهسته آهسته آماده می شوند برای غیبت کبری امام عصر روحی ارواحنا فده که نه امامی حاضر است و نه وکیلی، در این برهه علما و مراجع معظم تقلید نایب امام عصر(عج) پاسخگوی سوالات و شبهات مردم می باشند.

شفقنا-به چه جهت احادیث و روایات حضرت دارای اهمیت ویژه ای است؟

علت اهمیت احادیث و روایات حضرت در چند نکته است، اول اینکه؛ امام هادی (ع) از آنجا که متأخر از بقیه امامان است و اگر کسی روایتی را نقل می کند با فاصله زمانی کمی نقل می کند دارای اهمیت بیشتری است، بطوریکه شیخ کلینی متوفی سال ۳۲۹ هجری می باشد، مرحوم کلینی دوران غیبت صغری را درک کرده و این بدان معناست که فاصله اش با امام هادی(ع) تنها با یک واسطه است برخلاف فاصله ای که با امام صادق(ع) با ۴ واسطه دارد. این کوتاهی واسطه بین نویسنده کتاب با امام اهمیت بالایی را رقم می زند.

دوم اینکه نشر حدیث در زمان امام هادی(ع) به صورت مکاتبه و نامه نگاری بود و ثبت روایات از طریق همین نامه ها انجام می گرفت در نتیجه نقل به معنا در این احادیث کمتر است. این توضیح شاید مناسب باشد که امام هادی شرایط سختی در ارتباط با اصحاب خود داشتند لذا شبکه وکالت را با ۴ وکیل و نایب اصلی در قم، کوفه، مدائن و حجاز فعال کردند و این وکلا خودشان در مناطق تحت نظر خود نمایندگان امین و متعهد را انتخاب کردند تا پاسخگوی سوالات مردم باشند و این نمایندگان در بخش های مورد اشراف خود نمایندگان خرد را معرفی کردند تا مردم با اطمینان بیشتر جواب سوالات خود را دریافت کنند. با راه اندازی این شبکه وکالت مردم کم کم با نبود امام و دوران غیبت آشنا شدند بطوریکه این سیستم به مدت ۵۰ سال از زمان شهادت امام جواد(ع) پایه ریزی شد تا در زمان غیبت امام زمان (عج) شیعه دچار شوک و تردید نشود.

شفقنا-آیا از امام هادی (ع) معجزات و کرامت هایی ثبت شده است؟

بله، امام هادی (ع) همه همانند همه ائمه علیهاالسلام دارای کرامت و معجزاتی هستند که در کتب تاریخی از جمله عیون المعجزات و مناقب ابن شهرآشوب به ثبت رسیده است.

شفقنا-اگر نمونه ای به خاطر دارید ذکر کنید:

در کتاب « بحار الانوار،ج ۲،احوال امام هادی،ص ۱۴۹ » آمده است، متوکل، خلیفه سفاک و جبار عباسی، از توجه معنوی مردم به امام هادی علیه السلام بیمناک بود و از اینکه مردم به طیب خاطر حاضر بودند فرمان او را اطاعت کنند رنج می برد. سعایت کنندگان هم به او گفتند ممکن است علی بن محمد(امام هادی) باطنا قصد انقلاب داشته باشد و بعید نیست اسلحه و یا لا اقل نامه هایی که دال بر مطلب باشد در خانه اش پیدا شود. لهذا متوکل یک شب بی خبر و بدون سابقه، بعد از آنکه نیمی از شب گذشته و همه چشمها به خواب رفته و هر کسی در بستر خویش استراحت کرده بود،عده ای از دژخیمان و اطرافیان خود را فرستاد به خانه امام که خانه اش را تفتیش کنند و خود امام را هم حاضر نمایند. متوکل این تصمیم را در حالی گرفت که بزمی تشکیل داده مشغول می گساری بود. مامورین سر زده وارد خانه امام شدند و اول به سراغ خودش رفتند.

امام را دیدند که اتاقی را خلوت کرده و فرش اتاق را جمع کرده، بر روی ریگ و سنگریزه نشسته به ذکر خدا و راز و نیاز با ذات پروردگار مشغول است. وارد سایر اتاقها شدند، از آنچه می خواستند چیزی نیافتند. ناچار به همین مقدار قناعت کردند که خود امام را به حضور متوکل ببرند .

وقتی که امام وارد شد،متوکل در صدر مجلس بزم نشسته مشغول می گساری بود.دستور داد که امام پهلوی خودش بنشیند. امام نشست. متوکل جام شرابی که در دستش بود به امام تعارف کرد.امام امتناع کرد و فرمود:«به خدا قسم که هرگز شراب داخل خون و گوشت من نشده،مرا معاف بدار»، متوکل قبول کرد، بعد گفت:«پس شعر بخوان و با خواندن اشعار نغز و غزلیات آبدار محفل ما را رونق ده » حضرت پاسخ دادند: «من اهل شعر نیستم و کمتر،از اشعار گذشتگان حفظ دارم »، متوکل گفت:«چاره ای نیست،حتما باید شعر بخوانی »، امام شروع کرد به خواندن اشعاری که مضمونش به شرح ذیل است؛

« قله های بلند را برای خود منزلگاه کردند،و همواره مردان مسلح در اطراف آنها بودند و آنها را نگهبانی می کردند،ولی هیچ یک از آنها نتوانست جلو مرگ را بگیرد و آنها را از گزند روزگار محفوظ بدارد » .

«آخر الامر از دامن آن قله های منیع و از داخل آن حصنهای محکم و مستحکم به داخل گودالهای قبر پایین کشیده شدند،و با چه بد بختی به آن گودالها فرود آمدند»، «در این حال منادی فریاد کرد و به آنها بانگ زد که، کجا رفت آن زینتها و آن تاجها و هیمنه ها و شکوه و جلالها؟ »، «کجا رفت آن چهره های پرورده نعمتها که همیشه از روی ناز و نخوت،در پس پرده های الوان،خود را از انظار مردم مخفی نگاه می داشت؟»، «قبر عاقبت آنها را رسوا ساخت.آن چهره های نعمت پرورده عاقبه الامر جولانگاه کرمهای زمین شد که بر روی آنها حرکت می کنند»، «زمان درازی دنیا را خوردند و آشامیدند و همه چیز را بلعیدند،ولی امروز همانها که خورنده همه چیزها بودند ماکول زمین و حشرات زمین واقع شده اند» .

صدای امام با طنین مخصوص و با آهنگی که تا اعماق روح حاضرین و از آن جمله خود متوکل نفوذ کرد این اشعار را به پایان رسانید.نشئه شراب از سرمی گساران پرید. متوکل جام شراب را محکم به زمین کوفت و اشکهایش مثل باران جاری شد .

به این ترتیب آن مجلس بزم در هم ریخت و نور حقیقت توانست غبار غرور و غفلت را، و لو برای مدتی کوتاه، از یک قلب پر قساوت دور کند.

شفقنا-در مورد سیره امام هادی(ع) نکاتی را بیان بفرمایید.

امام هادی (ع) مانند پدران بزرگوارشان سرچشمه اخلاق هستند بطوریکه آنچه خود می گویند عمل می کردند.

در باره سخاوت حضرت همین بس که زمانیکه حضرت در محاصره بودند و وجوهات به ایشان نمی رسید، هیچ سائلی دست خالی از خانه ایشان رد نمی شد.

در باره علم حضرت در تاریخ آمده است وقتی که ایشان در ۸ سالگی به امامت رسیدند، معتصم نامه ای به حاکم مدینه نوشت با این مضمون که یکی از علمای بزرگ ناصبی را مامور تربیت امام گردانند و حاکم فردی ناصبی و متعصب را با عنوان جُنیدی معرفی کرد تا در قصری بدور از تردد افراد با امام مشغول تربیت حضرت شود.

در کتاب اثبات الوصیه، ص۲۳۰-۲۳۱ از مسعودی مورخ معروف نقل شده است، ” امام هادی(ع) دومین امامی است که در دوران کودکی به امامت رسید، هنگامی‌که امام جواد(ع) توسط خلیفه عباسی به شهادت رسید، امام هادی(ع) هشت سال بیشتر نداشت که هدایت و رهبری جامعه را در دست گرفت.

به امامت رسیدن امام هادی(ع) در دوران کودکی بر حکمای عباسی گران آمد، از این رو شخصی به نام «ابو عبدالله جنیدی» را که سرآمد دانشمندان آن عصر بود، به عنوان معلم امام معرفی کردند. البته آنان به بهانه تعلیم، امام هادی(ع) را در حصاری قرار دادند و از ارتباط وی با شیعیان جلوگیری کردند، اما اندک زمانی بیشتر نگذشت که امام هادی(ع) آن چنان بر جنیدی اثر گذاشت، که به عظمت امام هادی(ع) اعتراف کرد و در نهایت به امامت وی معتقد شد”.

“مسعودی مورخ معروف می‌نویسد: «پس از رحلت امام جواد(ع) «عمر بن فرج رخجی» پس از ادای مناسک حج به مدینه رفت و عده‌ای از اهل مدینه و دشمنان اهل بیت(ع) را جمع کرد، و به آن‌ها گفت: فردی به من معرفی کنید که اهل علم، ادب و قرآن باشد، ولی دوست‌دار اهل بیت پیامبر(ص) نباشد، تا این کودک را جهت تعلیم به او بسپارم و به این بهانه، تماس رافضه را با او قطع کنم. آنان دانشمندی به نام «عبدالله جنیدی» را که در فضل و دانش بر اهل مدینه برتری داشت و در دشمنی نسبت به اهل بیت(ع) سابقه‌دار بود، را به وی معرفی کردند. عمر بن فرج او را احضار و حقوقی را از طرف سلطان برایش تعیین کرد.

وی می‌گوید: «جنیدی پیوسته ملازم و همراه امام هادی(ع) در کاخی واقع در صریا بود و شب هنگام درب را به روی امام می‌بست و کلید‌های آن را همراه خود می‌برد؛ به گونه‌ای که پیروان حضرت از شنیدن سخنان او محروم شده بودند»”.

محمد بن سعید می‌گوید: روز جمعه جنیدی را دیدم. به او گفتم: آن کودک هاشمی که تربیتش را بر عهده گرفته‌ای، چه می‌گوید؟ او نگاه تندی به من کرد و گفت: کودک می‌گویی و شیخ هاشمی نمی‌گویی؟! تو را به خدا سوگند می‌دهم، آیا داناتر از من در مدینه سراغ داری؟ گفتم: نه. گفت: به خدا سوگند، گاه سخنی به او می‌گویم و به نظر خودم تلاش بسیاری کرده‌ام، امّا به گونه‌ای به من پاسخ می‌دهد که از او استفاده می‌کنم. مردم نیز گمان می‌کنند که من به او می‌آموزم، در حالی که به خدا سوگند، من از او بهره می‌برم.

محمد بن سعید گوید: سخن او را نشنیده گرفتم و در وقت دیگری او را ملاقات کردم و از حال آن حضرت پرسیدم و اظهار داشتم: حال آن جوان هاشمی چگونه است؟ در پاسخ به من گفت: از این سخن بگذر. «سوگند به خدا که او بهترین فرد روی زمین است و او برترین کسی است که پروردگار آفریده است». او می‌گوید: پس از گذشت چند روز بار دیگر جنیدی را در حالی ملاقات کردم که هدایت یافته و به امامت امام هادی(ع) اعتقاد پیدا کرده بود.

بنابراین همان‌گونه که حضرت به هادی ملقب است، واقعاً هدایت‌گر و هدایت‌کننده است، آن حضرت دل‌سوزانه جنیدی متعصب را تحت تأثیر قرار داد و با نفس الهی و علم خدادی‌اش او را هدایت کردند. هدایت‌گری آن حضرت به این خلاصه نمی‌شود، بلکه او در دوران امامتش با این‌که تحت کنترل شدید خلفای عباسی بود، اما هرگز جامعه و شیعیان از ناحیه کمبودی نداشتند و آن‌ها را رهبری می‌کرد.

شفقنا-چگونه می توانیم سیره و سجایای اخلاقی امام را در جامعه امروز خود بکار ببندیم؟

دوران امام هادی (ع) شباهتهای زیادی با عصر کنونی دارد ، ما امروز با ۳ قشر مسلمان سروکار داریم ، گروهی که در مسیر حق و صراط مستقیم حرکت می کنند، عده ای که پیش روی می کنند و عده ای که از امام خود عقب افتاده اند.

کسانیکه امروز به عنوان تکفیری شیعیان را می کشند و نواصب شده اند، کسانیکه از درون شیعه غالی شده اند و تکفیری های شیعه هستند و دارند با اسم شیعه به شیعه ضربه می زنند و از سوی دیگر برخی شیعیان دارند خودمان را تکفیر می کنند مثل غالیان و فرقه سازی می کنند.

در زمان امام هادی (ع) این جریان ها و نحله های انحرافی وجود داشت و حضرت برای مقابله با آنان معارف اصیل را رونمایی کرد، جایگاه بر حق امامت و شیعه را در جامعه اسلامی تبیین کردند که نمونه آن در ادعیه نورانی « جامعه کبیره » و « غدیریه » کاملا مشهود است.

حضرت در برابر جریان های انحرافی نه برخورد سلبی کردند، نه برخورد انفعالی و نه منفعل شدند، بلکه معارف را نشر دادند، شبهات جامعه را پاسخ دادند و در راستای هدایت امت اسلامی بحث هدایتگری، روشنگری و تبلیغ معارف اسلامی را تا آخر انجام دادند.

شفقنا-چرا امروز جامعه اسلامی شناخت و معرفت بالایی نسبت به امام هادی(ع) ندارد؟ علت مظلومیت امام چیست؟

ما معتقدیم همه ائمه معصومین علیهاالسلام مظلوم هستند و ائمه (ع)متاخر ما مظلومیت خاصی دارند یعنی اگر نبود ملجاء نورانی امام رضا(ع) در ایران شاید کسی امام کاظم(ع) و امام جواد(ع) و ائمه بعد از ایشان را نمی شناخت، به برکت امام هشتم است که جهان اسلام به ویژه شیعیان پدر و فرزند بزرگوار ایشان را می شناسند و نسبت به فرزندان آن بزرگواران ارادت دارند.

ما به عنوان مروجیّن دین و معارف اسلامی در جامعه، خطبا، وعاظ، مداحان و حتی رسانه های آنطورکه باید به وظایف خود در معرفی ائمه متاخر تلاش شایسته ای انجام نداده اند، ما همه امام علی (ع) و امام حسین(ع) را از کودکی می شناسیم و این در حالیست که تربیت کنندگان باید توجه داشته باشند که کُلُّهُم نورٌ واحِدٌ و همه ائمه نور هستند و امام باقر(ع) با امام هادی(ع) فرقی ندارند و همینطور سایر ائمه، لذا باید نسبت به معرفی و تببین شخصیت ائمه معصومین علیهاالسلام از دوران کودکی شکل گیرد، البته ممکن است افراد از روی علاقه فردی نسبت به امامی مانند حضرت علی(ع) یا امام حسین(ع) ارادت ویژه و بیشتری داشته باشند ولی در کل همه نور واحدی هستند.

علت دیگری غریبی و مظلومیت امام هادی(ع) و امام حسن عسگری(ع) آنست که به جهت آماده سازی جامعه اسلامی برای عصر غیبت حضور کمتری به صورت مستقیم درمیان مردم داشتند و باعث شد مردم کمتر با این حضرات تعامل داشته باشند.

غربت و سایه مظلومیت سامرا از گذشته وجود داشته است، بطوریکه در دورانی که شعیه در کربلا و نجف حضور داشتند و باعث آبادانی این دو شهر بودند، سامرا مظلوم و فاقد جمعیت شیعه بود، بطوریکه به صورت سنتی هم شیعیان کمتر به زیارت امامین عسگریین (ع) مشرف می شدند.

این وظیفه تک تک ما است که نبست به همه ائمه اطهارعلیهم السلام معرفت بیشتری را کسب کنیم و هر چه بیشتر و بهتر سیره علمی و عملی این بزرگواران را در جامعه به کار ببندیم.

captcha