توجه به الحان قاری را از تلاوت‌های سنتی دور می‌کند
کد خبر: 3767322
تاریخ انتشار : ۰۶ آذر ۱۳۹۷ - ۱۰:۰۶

توجه به الحان قاری را از تلاوت‌های سنتی دور می‌کند

قاری بین‌المللی کشورمان می‌گوید: سلیقه‌ای خواندن و توجه به الحان، ما را از تلاوت‌های سنتی دور می‌کند. اینکه هر قاری بخواهد از الحان مختلف بهره ببرد، به‌تدریج از اصل و اصالت قرآن فاصله می‌گیرد.

به گزارش ایکنا، تسنیم نوشت: در تلاوت قرآن کریم از قرائت "عبدالعزیز حصّان" و "عبدالفتاح شعشاعی" الگوبرداری می‌کند. او معتقد است، استاد حصّان از تحریر و ترکیب نغمات به زیبایی استفاده می‌کند و استاد شعشاعی با ظرافت خاصی از تحریرها بهره می‌برد. "مهدی غلام‌نژاد" از ترکیب و پیوند این دو الگوی قرائت، به سبک و روشی رسیده که در تلاوت‌های خود از آن بهره می‌برد.

در ادامه، گفت‌و‌گوبا قاری بین‌المللی قرآن را بخوانید.

الگوبرداری از موذن‌زاده و عبدالباسط

* آغازِ راه قرآنی شما به چند سال قبل باز می‌گردد؟

از کودکی در روستا زندگی می‌کردیم. روستای "بشاب" در شهرستان "کلیبرِ" استان آذربایجان شرقی. تا دوازده سالگی همانجا بودیم. از همان سن نوجوانی این علاقه را در خود می‌دیدم که بتوانم قاری قرآن شوم. در آن زمان، استادی وجود نداشت که زیر نظرش قرآن را یاد بگیرم؛ البته در آن برهه، نوحه‌خوانی مرسوم بود. همان‌سال‌ها نوارهای نوحه مرحوم سلیم موذن‌زاده را گوش می‌دادم و مثل او نوحه‌خوانی می‌کردم. همان باعث شد که به آینده امیدوار شوم. به تدریج با اذان‌گفتن در مسجدِ روستا، کار را آغاز کردم. شغل پدرم طوری بود که باید به تهران سفر می‌کردیم. پدرم پیمانکار ساختمان است. یادم است نخستین‌باری که مورد تشویق همه قرار گرفتم، زمانی بود که معلم‌ مدرسه‌مان گفت‌:کی می‌تونه اذان بگه؟ من بلافاصله قبول کردم و اذان گفتم. خاطرم است که روزی از سوی اداره آموزش و پرورش برای بازدید به مدرسه‌مان آمده بودند. وقت اذان که شد، موکت انداختن داخل حیات تا نماز بخوانند. من همانجا اذان گفتم؛ به حدی نماینده اداره آموزش و پرورش از اذانم منقلب شد که دستور داد، نمازخانه مدرسه را مجهز کنند. 

به پیشنهاد معلم قرآن مدرسه به مسجد محل رفتم و در جلسه آموزش قرآن مسجد شرکت کردم. یکی از فعالان آن مسجد، نوار تلاوت استاد عبدالباسط را به من داد. بهم گفت: این تلاوت را گوش بده و جلسه بعد آن را اجرا کن.  خیلی تسلط به زبان فارسی نداشتم و فقط آذری صحبت می‌کردم. همان سال به‌همین دلیل 12 تا تجدید آوردم؛ چون اصلاً سر کلاس چیزی متوجه نمی‌شدم امّا تجوید قرآن باعث شد تا لهجه آذری به لهجه فارسی تبدیل شود. بعد از یک هفته آیات سوره "تکویرِ" استاد عبدالباسط را در مسجد خواندم.
استاد رحمتی مشوق اصلی من برای پیمودن این راه قرآنی شدند. هفته‌ای یکبار از مصافت دور به شهریار می‌آمدند و به من آموزش می‌دادند. باید بگویم، استاد اول و آخر بنده در این زمینه ایشان هستند.

* از چه زمانی در مسابقات قرآن شرکت کردید؟

نخستین مسابقاتی که در آن مقام گرفتم، مسابقه‌ی کشوری دانش‌آموزان شهر کرمان بود که به مقام اول دست یافتم.  در مسابقه‌‌ی کشوری در بخش اذان که در مشهد مقدس برگزار شد، نفر اول شدم. پس از آن نیز، در مسابقات رده‌ی سنی بزرگ‌سالان شرکت کردم.

* آموزش حرفه‌ای را محضر کدام‌یک از اساتید به‌نام کشور گذراندید؟

از زمانیکه استارت مسابقات برایم زده شد، راهی تهران شدم و  در جلسات درس اساتیدی نظیر استاد ابوالقاسمی، عارف حسینی و جعفری شرکت کردم.

استاد ابوالقاسمی، استاد بزرگ ایران است

* نام استاد ابوالقاسمی را آوردید. سال گذشته در مسابقات کشوری اوقاف که در ارومیه برگزار شد، مقام سوم را کسب کردید. یکی از رسانه‌ها با استاد ابوالقاسمی مصاحبه‌ای داشتند که او گفته بود غلام‌نژاد با نمره‌ای که از من دریافت کرد، سوم شد. شاید در وهله اول انتظار می‌رفت تا نسبت به صحبت استاد، واکنش نشان دهید امّا شما شیرینی به دست به جلسه ایشان رفتید.

من استاد احمد ابوالقاسمی را خیلی دوست دارم و او را استاد بزرگ ایران می‌دانم. واقعاً نمره‌‌ی ایشان را بر روی چشمانم می‌گذارم. اولاً افتخار می‌کنم که او به تلاوت من، نمره می‌دهد. ثانیاً اگر در آن مسابقات به من نمره‌ی کمی دادند، قطعاً حق من همان بود. من پس از  اتمام مسابقات با نیت تشکر از استادم به این جلسه رفتم؛ اصلاً  هم نیت دیگری نداشتم. معتقدم، استاد اگر به شاگردش سخنی بگوید، حق است.

روحیه‌ام با تلاوت‌های شلوغ، سازگارتر است

* در تلاوت از قرائت عبدالعزیز حصّان و عبدالفتاح شعشاعی الگوبرداری می‌کنید. این دو تلاوت، چه ویژگی‌هایی دارد که الگوی تلاوت شما شده‌ است؟

روحیه‌ام با تلاوت‌های شلوغ، سازگارتر است؛ البته چند سالی است که تلاوت استاد حصّان را گوش نمی‌دهم چراکه برای حضور در مسابقات باید به تلاوتی دست می‌یافتم که باب میل هیات داوران و در چهارچوب استاندارد‌های آیین‌نامه‌ای باشد.

* رسیدن به تلاوت استاندارد، چند سالی است که به چالشی بزرگ برای قاریان تبدیل شده است. شما که سابقه حضور در مسابقات متعدد دارید، چطور می‌شود به  این درجه رسید؟

استرس و اضطراب، موضوع لاینفک از مسابقات است. با این حال که پنج دوره در مسابقات کشوری شرکت کردم هنوز هم وقتی بر روی جایگاه حاضر می‌شوم، استرس تمام وجودم را می‌گیرد. جالب اینجاست که استرس مسابقات کشوری از مسابقات بین‌المللی نیز بیشتر است.

* آیا سخت‌گیری در آیین‌نامه‌ مسابقات توانسته سطح کیفی مسابقات قرآن را افزایش دهد؟

معتقدم، کسی که بتواند از آیین‌نامه مسابقات ایران به سلامت رد شود، می‌تواند قاری کاملی باشد. قاری که بتواند از سدّ هیات داوران در مسابقات بگذرد، مشخص است که توانسته انتظارات آیین‌نامه‌ای را رعایت کند و به استاندارد‌های مسابقات برسد.

مسابقات یاد می‌دهد که قاری در چهارچوب بخواند

* تلاوت آیین‌نامه‌ای چه آورده‌ای برای قاریان کشورمان دارد؟

سلیقه‌ای خواندن و توجه به الحان، ما را از تلاوت‌های سنتی دور می‌کند. اینکه هر قاری بخواهد از الحان مختلف و از موسیقی‌های هندی، آفریقایی و غیره بهره ببرد، به‌تدریج از اصل و اصالت قرآن فاصله می‌گیرد. این موضوع در مسابقات نیز صدق می‌کند یعنی  اگر آیین‌نامه و چهارچوبی برای قاریان تعریف نشود، هر کسی با هر سلیقه‌ای می‌تواند اجرای خود را به صحنه بیاورد. مسابقات یاد می‌دهد که قاری در چهارچوب قرآن بخواند و تلاوت‌ها نزدیک به خواندن پیامبر(ص) که تکیه بر تجوید دارد، باشد. اگر قرار باشد ما به الحان و موسیقی‌های گوناگون فارسی، هندی و غیره تکیه کنیم و از تجوید بگذریم؛ به‌تدریج و با گذر نسل‌ها، الحان اصیل عربی به فراموشی سپرده می‌شوند.

در مسابقاتی که امروز سازمان اوقاف برگزار می‌کند، به استاندارد‌های آیین‌نامه‌ای در بخش صوت و لحن، تجوید، وقف و ابتدا و غیره توجه ویژه‌ای می‌شود؛ خصوصاً تلاوت‌های 20 دقیقه‌ای که به مسابقات اضافه شده است، در تعیین قاری برتر کمک شایانی می‌کند. قاری در این آیتم، عیارسنجی می‌شود و کسی می‌تواند از سدّ آن عبور کند که به پختگی نسبی رسیده باشد.

* آیا انتخاب نماینده ایران در ادوار مختلف مسابقات بین‌المللی کشورمان نیز ارتباط مستقیمی با آیین‌نامه دارد؟

به‌نظرم همه این مسائل به آیین‌نامه برمی‌گردد. آیین‌نامه ایران با همه دنیا فرق می‌کند، همانطور که مثلاً آیین‌نامه کشور کویت با کشور ایران فرق می‌کند. سال گذشته که به مقام دوم مسابقات کویت دست‌یافتم متوجه شدم هر کشور آیین‌نامه خاص خودش را دارد. سال گذشته پیش از اعزام به کویت، آیین‌نامه مسابقات را مطالعه کردم و با همه نمایندگان کشورمان در ادوار گذشته گفت‌و گو کردم؛ متوجه شدم در کویت جوی حاکم است که باید به آن توجه کرد و آن اینکه اصالت قرآنی بیش از هر چیز دیگری مورد اهمیت است. در آنجا فصاحت تجوید بیشتر از هر چیزی مورد ارزیابی است چراکه بسیاری از کسانی که قضاوت مسابقات را بر عهده دارند، عالم دینی هستند. و اگر به عالم دینی الحان ارائه بدهید، خیلی قبول نمی‌کند و احتمال دارد بگوید شما بدعت در تلاوت کردید. من در مسابقات، به سبک خلیل‌الحصری خواندم، تلاوتی که در عمر قرائتم همتا نداشت. وقتی که اجرایم تمام شد، داوران گفتند: اولین عجمی هستی که به این شکل می‌خوانی. آکسان‌ها را درست انجام دادم و صدایم را بیش از حد بلند نمی‌کردم. یکی از علمای دینی آنجا می‌گفت: آیه‌ای وجود دارد که صدای خود را از صدای پیامبر(ص) بالاتر نبرید.

* نظرتان درباره سطح بندی قاریان و اردوی انتخابی چیست؟

اردوی انتخابی فقط اضطراب قاریان را بیشتر می‌کند چراکه قاری در طول مسابقات به قدر کافی استرس می‌کشد و دیگر تاب و توان این را ندارد که دوباره استرس مضاعف را تحمل کند. امّا درباره سطح‌بندی، معتقدم از زمانی که  سطح‌بندی‌ها اعمال شده است، تعداد بیشتری از قاریان، موفق به کسب مقام شدند. در گذشته نهایتاً سه نفر به مقام می‌رسیدند امّا امروز شاهد آن هستیم که حتی تا 7 یا 8 نفر نیز به درجه عالی، ممتاز و غیره بر روی سکوی قهرمانی می‌ایستند.

* آیا این تئوری صحیح است که پرونده قاریان پس از کسب مقام در مسابقات بسته می‌شود؟

این موضوع، بستگی به خود قاری دارد. اگر به همان قانع شود و پیشرفت خود را در گرفتن مقام اولی ببیند، قطعاً افول می‌کند و یقیناً از دید‌ها خارج می‌شود. مخصوصاً با این سنت غلطی که در کشورمان نهادینه شده که قاری منتخب پس از کسب مقام، به‌مدت یکسال بر سر زبان‌ها می‌افتد و با آمدن نفر جدید از یادها می‌رود. امّا در این میان، کسانی هستند که پس از مسابقات، تازه شکوفا شدند و بیشتر از گذشته درخشیدند.

بسیاری از نمایندگان کشورمان با آیین‌نامه مسابقات خودمان می‌روند و طبیعتاً نمره نمی‌آوردند و اعتراض می‌کنند که حق ما را خورده‌اند؛ البته گاهی غرض‌ورزی در نمره‌دهی به نمایندگان ایران وجود دارد امّا همیشه این ادعا صدق نمی‌کند؛ مثلاً در مسابقات کویت، داور عربستانی و کویتی نمره خوبی به من دادند.
معتقدم نمایندگان کشورمان اگر مطابق با آیین‌نامه کشور میزبان جلو بروند، راحت می‌توانند از سد داوران بگذرند و مقام بیاوردند. در کشور خودمان نیز اینطور است؛ برخی از متسابقان نسبت به آیین‌نامه کشورمان اشرافیت ندارند و وقتی پای نمره‌دهی پیش می‌آید، مثلاً در حوزه وقف و ابتدا به مشکل برمی‌خوردند و نمره از دست می‌دهند.

* مهدی غلام‌نژاد اهل ورزش است و به صورت حرفه‌ای در رشته رزمی فعالیت می‌کند. آیا قرائت قرآن با ورزش منافات ندارد؟

 در رشته کیک‌بوکسینگ کمربند مشکی دارم و مدرک مربی‌گری ووشو هم گرفتم؛ البته چند سالی است که از دنیای حرفه‌ای فاصله گرفتم. به نظرم ورزش هیچ منافاتی با قرآن ندارد بلکه به نَفَس قاری کمک شایانی می‌کند و در کنترل استرس نیز نقش موثری دارد.

*پس چرا از ورزش حرفه‌ای دور شدید؟

مصدومیت در رشته‌‌ای که من دنبال می‌کردم، زیاد بود؛ یعنی بیشتر مواقع با بینی شکسته و کبود به جلسات قرآن می‌رفتم. به‌همین دلیل با همه علاقه‌ای که به رشته رزمی داشتم از آن دور شدم.

* گویا فوتبال هم بازی می‌کنید؟

بله فوتبال را تفریحی دنبال می‌کنم.

قاری قرآن فقط نباید قرآن بخواند

*شما درفضای مجازی هم خیلی فعال هستید و نسبت به برخی از رویدادها واکنش نشان می‌دهید.

بله. قاری قرآن فقط نباید قرآن بخواند. معتقدم قاری قرآنی که به مسایل سیاسی روز اشرافیت نداشته باشد، یک جایی از کارش می‌لنگد. کسی که مسلمان است باید حواسش به محیط پیرامونی خودش باشد. باید ما از تاریخ عبرت بگیریم و در بزنگاه‌ها تصمیمات مناسب بگیریم. قاری قرآن باید ولایتی باشد. قاری که آیات را می‌خواند و ولایت را در آیات مشاهده نمی‌کند به نظرم خیلی موفق نیست.

*بعد از کسب مقام اول در مسابقات بین‌المللی ایران چه برنامه‌ای دارید؟

بعد از مسابقات، می خواهم مطالعات در زمینه قرآن را افزایش دهم. می‌خواهم متفاوت قرآن بخوانم. یعنی متمایز قرآن بخوانم. از تقلید صرف بیزارم. نه اینکه از چهارچوب خارج بشوم بلکه نوع جدیدی از تلاوت را تجربه کنم و تفسیر را همراه با قرائت دریابم. دوست دارم طوری قرآن بخوانم که مردم مفهوم آیات را متوجه شوند و درونشان اثر بگذارد.

*چقدر زندگی‌تان را با قرآن همراه کردید؟

همیشه سعی‌ام بر این بوده که قرآنی باشم. البته عمل کردن حتی به یک آیه قرآن کار سختی است، امّا همیشه پیش خودم می‌گویم، من قاری قرآن هستم و سعی کردم در رفتارهای اجتماعی و حتی فضای مجازی طوری صحبت کنم که مردم نسبت به قاری قرآن بدبین نشوند. رفتار قاری قرآن باید الگو باشد. قاری تکبّر ندارد، چون تحت نظارت خداوند و قضاوت مردم قرار دارد.

* در روز پایانی مسابقات سراسری قرآن و زمانیکه لوح افتخار مقام اولی را به شما اهدا کردند. اشک‌های شما برای مادرتان که در بستر بیماری است، سرازیر شد.

6 دوره کشوری شرکت کردم و مقام ‌های غیر از اولی را کسب کردم. امسال مادرم مریض شد و اصلاً وقت نداشتم تمرین کنم. مادر موجودی است که اگر مریض شود، شاکله خانواده از هم می‌پاشد. امسال به مادرم گفتم شرکت نمی‌کنم و مادرم گفت: "وای بر من که اگر بخاطر مریضی‌ام از مسابقات دور شوی". بهش گفتم می‌روم امّا انتظار نداشته باش که رتبه بگیرم و بهش نگفتم که به دلیل رسیدگی به شما و اینها شاید نتوانم مقام کسب کنم، بلکه گفتم چون مریض احوال هستم شاید نتوانم رتبه خوبی بدست بیاورم. مادرم گفت دعا می‌کنم برات. زمانی که مقام اول را کسب کردم، به این رسیدم که موفقیت‌ها همواره در گرو تمرین و ممارست نیست بلکه باید موضوعات دیگری هم هستند که شما را به قله‌های موفقیت می‌رسانند. دعای یک مادر می‌تواند کار تمرین صد سال را به دوش بکشد.

کلام آخر...

پیشنهاد می‌کنم به پدر و مادرتان احترام کنید. قرآن می‌فرماید: "بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً". قطعاً خواهیم دید، خداوند چه عزتی به شما عطا خواهد کرد.

انتهای پیام

captcha