تنگناهای گفتمان‌های رایج در فهم قرآن؛ خاستگاه نظریه رؤیاهای رسولانه
کد خبر: 3769235
تاریخ انتشار : ۱۲ آذر ۱۳۹۷ - ۱۴:۵۶
مجید معارف بیان کرد:

تنگناهای گفتمان‌های رایج در فهم قرآن؛ خاستگاه نظریه رؤیاهای رسولانه

گروه اندیشه ــ استاد گروه قرآن و حدیث دانشگاه تهران با اشاره به خاستگاه نظر سروش درباره رؤیاهای رسولانه بیان کرد: دو گفتمان رایج یعنی ظاهرگرایی و تأویل‌گرایی مورد توجه سروش نبوده و چون در این دو گفتمان تنگناهایی را احساس کرده است به تعبیرگرایی و ارائه گفتمان جدیدی روی آورده است.

اعظم پویازاده

به گزارش ایکنا؛ نشست «نقد و بررسی نظریه رؤیاهای رسولانه» با سخنرانی مجید معارف، استاد گروه قرآن و حدیث دانشگاه تهران و اعظم پویازاده، دانشیار گروه قرآن و حدیث دانشگاه تهران، امروز، 12 آذر، در تالار شهید مدنی دانشکده‌ الهیات و معارف اسلامی این دانشگاه برگزار شد.

در ابتدای این مراسم سعید شفیعی، از اعضای هیئت علمی گروه قرآن و حدیث دانشگاه تهران که دبیری نشست را برعهده داشت به طرح موضوع پرداخت و این پرسش را مطرح کرد که در بحث فهم قرآن در فراروی عبدالکریم سروش چه مسائل و مشکلاتی وجود داشته که این نظریه مطرح شده است.

در ادامه پویازاده در پاسخ به این پرسش با بیان اینکه این مشکلات در دو حوزه مطرح است، گفت: نخست در تبیین مکانیزم وحی و دوم تبیین مکانیزم محصول وحی که قرآن است. تصویر رایجی که در مورد وحی وجود دارد این است که قرآن در لوح محفوظ است و به امر خدا به جبرئیل نازل شده و او نیز طی مدت ۲۳ سال آن را به تدریج به رسول خدا(ص) نازل کرده است. البته رسول خدا(ص) نیز آیات را به لفظ و معنا از جبرئیل و خدا گرفته است اما از نظر سروش این تصویر اشکالاتی دارد؛ یکی اینکه در این صورت رسول خدا(ص) دستگاه ضبط خواهد بود؛ به بیان دیگر رسول خدا(ص) این آیات را می‌گیرند، ضبط می‌کنند و بعد هم صادقانه به مردم می‌گویند. در واقع در نظریه رایج که سروش آن را قبول ندارد رسول خدا(ص) نقش فعالی در گرفتن وحی ندارند و یک شخص منفعل است.

این عضو هیئت علمی دانشگاه بیان کرد: تصویری که از خدا در نظریه رایج ارائه می‌شود نیز این است که خداوند موجودی دوردست و شبیه سلطان است که آیات را به عوامل خودش می‌دهد و بعد پیک خداوند آیات را به مردم می‌رساند و بین خدا و بشر فاصله وجود دارد. مشکلاتی که از دید سروش می‌تواند وجود داشته باشد اینکه اگر این تصویر را قبول کنیم پس هر کسی می‌تواند پیامبر باشد و کافی است که صادق باشد. مشکل دوم رابطه میان وجود پیشینی قرآن در لوح و نزول تدریجی آیات است؛ یعنی اگر قائل شویم که قرآن در لوح محفوظ بوده و بعد این قرآن طی شرایطی نازل شده، باید گفت این سؤالات که از رسول خدا(ص) می‌شود و شرایط جدیدی که به وجود می‌آید همه اینها سناریوهایی از پیش تعیین شده است و همه نقشی را بازی می‌کنند که قبلاً برایشان درنظر گرفته شده است.

وی در ادامه تصریح کرد: مشکل دیگری که سروش آن را مطرح می‌کند تکلم خداست که چطور این آیات را به رسول خود نازل کرده است؛ خداوند دستگاه صوتی ندارد و مجرد است، در حالی که الفاظ مادی هستند و تبیین خردپذیری در نظریه رایج نیست. مشکل دیگر این است که لوح محفوظ چیست و اینکه قرآن در آنجا چطور بوده است؟ اگر به صورت معنا باشد، جبرئیل باید آن را به لفظ تبدیل کرده باشد که او نیز موجودی مجرد است و دستگاه صوتی ندارد.

این عضو هیئت علمی دانشگاه تهران با بیان اینکه مشکل دیگر روایاتی است که در منابع روایی وارد شده است، گفت: در روایات در مورد چگونگی وحی این گونه گزارش شده که وقتی وحی به رسول خدا(ص) نازل می‌شد، ایشان دچار حالات عجیبی مانند تعریق و غش می‌شدند. ناقد این نظریه رایج معتقد است که این احوالات نمی‌تواند در این تصویر از وحی تبیین معقولی پیدا کند. به این دلیل که اگر قرار باشد پیامبر(ص) فقط از خدا لفظ را بگیرد، نیازی به عارض شدن این احوالات نیست. همین طور روایتی که مربوط به اوایل نزول قرآن است که پیامبر(ص) فرمودند جبرئیل را با 800 بال دیدم. اینکه او کیست که این طور ظاهر می‌شود و اینکه رسول خدا(ص) چه نیازی داشتند که او را این طور ببینند و ... نیز مشکلاتی است که به اعتقاد سروش بدان‌ها پرداخته شده اما حل مسئله نشده است.

پویازاده با بیان اینکه سروش وحی را به مثابه تجربه درونی مطرح می‌کند، گفت: تجربه یک فرایند (پروسه) است و می‌توان گفت تجربه فرایند وحیانی است. در این سیر پیامبر بشری است که با تمام لوازم بشری خود وارد این فرایند وحیانی می‌شود. وقتی با این شرایط وارد فرایند وحیانی می‌شود یک سر دیگر را خداوند تشکیل می‌دهد، بنابراین تجربه وحیانی دو سر دارد، یکی سر الوهی و دیگری بشری.

این عضو هیئت علمی دانشگاه تصریح کرد: پیامبر(ص) در این پروسه به کشف و شهود می‌پردازد و برای این مسئله نیاز است که فعال باشد. عبارت سروش این است که مانند یک صیاد چالاک به سمت درک معانی رهمون می‌شود و در عالم خیال پیامبر(ص) با این شرایط اجتماعی و ویژگی‌های روانی خود، صورت‌هایی را بر آن عالم بی‌صورت می‌اندازند. در نتیجه در تصویری که سروش مطرح می‌کند پیامبر(ص) دیگر یک بلندگو نیست، بلکه ناظری است که صحنه‌هایی را می‌بیند و بعد آنها را برای ما در الفاظ خودش می‌آورد. در این تصویر دیگر مشکل لوح محفوظ نیز مطرح نمی‌شود.

پویازاده با اشاره به مشکل دوم سروش یعنی تبیین مکانیزم فهم متن تصریح کرد: سروش معتقد است که وقتی محصول تجربه وحی پیامبر(ص) یعنی قرآن را می‌بینیم، معلوم می‌شود که رنگ و بوی عربی در آن وجود دارد. مثلاً آیات توصیف‌گر بهشت و یا جهنم نشان از فرهنگ عرب را دارد. سروش می‌گوید که اگر قائل باشیم که رسول خدا(ص) بشر است، این آیات قابل درک هستند که این طور عذاب‌ها و یا توصیفات بهشت در قرآن آمده است.

این عضو هیئت علمی دانشگاه بیان کرد: مشکل دیگر اینکه آیات اولیه قرآن کوتاه و آیات آخر بلند هستند. سروش معتقد است که نظریه رایج آن را تبیین نمی‌کند، چون وقتی پیامبر(ص) نقش ضبط کننده را داشته باشد، اول و آخر آیات که کوتاه یا بلند باشند معنا ندارد، اما اگر قائل به این نظریه باشیم پس پیامبر(ص) نیز دارد تکامل می‌یابد و نبوت او در حال بسط یافتن است و به همین دلیل در آخر آیات وسعت بیشتری دارد. همین طور سطوح بلاغت که گاهی بسیار بالا و برخی جاها پایین است. علت این مسئله را این طور می‌گویند که نظریه رایج نمی‌تواند آن را تبیین کند اما در نظریه خود قابل تبیین است؛ زیرا کسی که این الفاظ را استفاده می‌کند بشری است که می‌تواند از سطوح بلاغت مختلفی برخوردار باشد. سروش می‌گوید که علت اینکه مفسران در نظریه رایج نتوانستند مشکلات را حل کنند، پیش‌فرض زبانی آن‌ها در مورد قرآن است، چون پیش‌فرض آن‌ها این بود که قرآن کلام خداست اما اینجا قرآن کلام پیامبر(ص) و بشر است.

در ادامه این نشست نوبت به مجید معارف رسید. وی در ابتدای سخنان خود بیان کرد: در بررسی یک نظریه، اگر بخواهیم به صورت روشمند عمل کنیم چهار مطلب باید مورد توجه قرار گیرد؛ این موارد عبارتند از خاستگاه پیدایش یک نظریه، مبانی نظریه، روش اثبات نظریه و پیامدهای آن؛ یعنی یک نظریه را با توجه به این چهار قسمت می‌توانیم بررسی کنیم تا یک تحلیل علمی صورت گیرد.

وی با اشاره به اینکه در مورد دو قسمت خاستگاه این نظریه و نقدهای وارد بر آن صحبت خواهد کرد، گفت: در مورد خاستگاه پیدایش این نظریه، یعنی رؤیاانگاری وحی آقای سروش می‌گویند در مقام فهم و تفسیر قرآن، دو گفتمان رایج وجود دارد؛ یکی ظاهرگرایی که معمولاً این گفتمان توسط اخباریون و اهل حدیث مطرح بوده که هیچ متشابهی را در قرآن برنمی‌تافتند و بسیاری از آیات با میل به ظاهرگرایی ترجمه می‌شده است.

مجید معارف

معارف با اشاره به گفتمان دوم بیان کرد: سروش در مقابل این گفتمان، گفتمان دیگری را معرفی می‌کنند که چالش‌های خود را دارد؛ نه تنها از فهم عمیق آیات بازمی‌دارد بلکه اگر در مورد آن‌ها سؤال کنیم سرکوب هم می‌شویم. این گفتمان دوم تأویل‌گرایی است که ویژه متکلمان و معتزلی‌هاست. آن‌ها وقتی به آیات متشابه برخورد می‌کردند تسلیم معنای ظاهری نمی‌شدند و مجبور به تأویل بودند. در واقع آن‌ها راه را برای تشبیه و ... در آیات قرآن باز می‌کردند و ظاهرگرایی راه را به جمودگرایی باز می‌کردند؛ سروش معتقد است که چون این دو گفتمان عاجز از تبیین هستند باید گفتمان تعبیرگرایی داشته باشیم.

وی با بیان اینکه این نظر برای زمانی است که قرآن خواب‌نامه بشود، تصریح کرد: یعنی حضرت رسول(ص) راوی یکسری رؤیا است و در رؤیا چیز‌هایی دیده و بازگو می‌کند که به نام قرآن نوشته می‌شود. در این زمان معبّری هم می‌تواند آن را تبیین کند لذا این مطالب خاستگاه پیدایش نظریه رؤیا‌های رسولانه است. خاستگاه پیدایش این نظریه تنگنا‌های گفتمان‌های رایج در فهم قرآن است.

استاد دانشگاه تهران با تأیید سخنان پویازاده در تحلیل سخنان سروش و مکانیزم وحی گفت: می‌خواهم بگویم که در کار‌های عالمان مسلمان در مورد برخی از این چالش‌هایی که سروش مطرح می‌کند دیدگاه‌هایی وجود دارد؛ مثلاً عالمانی داریم که سعی در جمع آیاتی دارند که بیان‌گر نزول دفعی و تدریجی هستند؛ برای نمونه برخی می‌گویند که نزول دفعی نداریم تا اینکه به این سناریوی از قبل تعیین شده و جبر مطلق نرسند؛ مانند شیخ مفید که قائل به نزول دفعی نبود.

وی در ادامه افزود: برخی نیز می‌گفتند که قرآن دو نحوه وجودی دارد، یکی کلی که صورت‌بندی لفظی است و عبارتی ندارد و کلیاتی از حقایق است و یکی نیز نزول تدریجی. آیات دفعی را حمل بر نزول کلیات می‌کردند و آیات بیان‌گر نزول تدریجی را حمل بر حسب حوادث می‌کردند. این‌ها راه‌حل‌هایی است که در کتب علوم قرآنی از ناحیه عالمان ارائه شده و بعضاً هم معقول است. معتقدم زمانی نظریه سروش می‌تواند درست باشد و مدعی حل این چالش‌ها باشد که همه نظریه‌ها را دیده باشد. با همین ادعا برخورد علمی می‌شود و آدم‌ها می‌روند و می‌بینند که چطور به این غوامض پاسخ داده شده است. مسئله دیگر اینکه بگوییم فقط دو گفتمان داریم، اما آیا گفتمان‌های سومی نداریم که بگوید اصل بر حجیت ظواهر است مگر اینکه قرائن عقلی و نقلی مانع شود و بتوانیم جا‌هایی را تاویل کنیم؟
 
معارف در ادامه به تقد ماهیت تجربی وحی در نظریه رؤیاهای رسولانه پرداخت و گفت: سروش در گفتمان رؤیا‌های رسولانه تلاش دارد که رسول خدا(ص) را از حد قابلیت گیرنده تبدیل به عنصری فعال و اثرگذار کند؛ از این رو به نظر وی پیامبر(ص) در شکل‌دهی و صورت‌بندی وحی کمک می‌کند. در این صورت باید بدانیم نسبت پیامبر(ص) با خدا چیست؟ و آیا شخصیت او در حد یک عارف تنزل می‌یابد که بعد به دنبال رحلت ایشان عالمان دیگر او را ادامه دهند؟ این نظریه نباید ابهاماتی را ایجاد کند، البته ایشان می‌گویند که پیامبر(ص) ختم عمری کردند نه پیامی و بلاغی.

وی در پایان به استناد سروش به بحث اختلاف در سوره‌های مکی و مدنی اشاره و تصریح کرد: تمام عالمان مسلمان این اختلافات را دیده‌اند اما آن‌ها به این اختلافات پاسخ داده‌اند. سروش می‌گوید که سوره‌های مکی محصول دوران ابتدای وحی است که رسول خدا(ص) هنوز تجربه قوی در ارائه صور خیال نداشت و کوتاه حرف می‌زد و دچار لکنت می‌شد و بعد با تجربه قوی‌تر توانست با عبارت طولانی‌تری خیالات دوران رؤیا را بیان کند. اما علمای مسلمان می‌گویند در مکه قرآن به عنوان معجزه ارائه شد و در سوره‌های مکی عنصر اعجاز نمایان‌تر است و در این آیات کلیات عقاید بیان می‌شود. اما سوره‌های مدنی مربوط به تشکیل حکومت است، قانون را می‌گوید و جامعه‌شناسی را مطرح می‌کند. این مواجهه عالمان مسلمان با اختلافات سوره‌های مکی و مدنی است.

انتهای پیام
captcha