«بمب؛ یک عاشقانه» دومین تجربه کارگردانی پیمان معادی، بازیگر بینالمللی سینمای ایران است که از امروز ۱۴ آذرماه روی پرده رفته است. این اثر یک فیلم عاشقانه در حوزه جنگ است که در آن زندگی مردم در هشت سال دفاع مقدس روایت میشود. از دو منظر میتوان به این اثر نگریست، ابتدا در بعد معنایی و بعد فنی.
بمب، به تماشاگر ایرانی نشان میدهد آن چیزی که در سینمای ایران به اسم فیلمهای دفاع مقدسی باب بوده، همه آن چیزی نیست که در این آثار روایت شده است، بلکه موضوعاتی نیز وجود دارند که به زیبایی به این حوزه پرداختهاند، بدون اینکه کوچکترین شعاری در کار دیده شود. پیمان معادی بهاندازهای زیبا و واقعی تهران دهه ۶۰ را تصویر کرده که همه قادرند با آنهم ذات پنداری کنند، بهویژه افرادی که در آن دوران حضور داشتهاند و آن زمان را سپری کردهاند.
قصه فیلم درباره زوج جوانی است که در زندگی شخصی خود دچار مشکلات فراوانیاند، زیرا میترا همسر قهرمان قصه که لیلا حاتمی نقشش را بازی میکند، قبلاً نامزد بردار پیمان معادی (ایرج، نقش اول فیلم) بوده که شهید شده است. همین مسئله برای قهرمان فیلم، سختیهایی را به وجود آورده که درنهایت با اتفاقاتی که در فیلم رخ میدهد برطرف میشود. قصه این دو آدم در فیلم میتواند آینهای برای تمام افرادی باشد که در آن دوران جوانی خود را سپری کردهاند، چون در آن سالها هر خانواده ایرانی حتما یک رزمنده و یا یک شهید در حلقه نزدیکان خود داشت.
آدمهایی که در بمب وجود دارند بههیچوجه تیپ نیستند، حتی شخصیت طنز فیلم (سیامک انصاری) بازی متفاوتی از خود نشان میدهد که در کارهای گذشته او دیده نشده است. همچنین حبیب رضایی بهعنوان بازیگر مکمل بازی بسیار خوبی ارائه کرده است. بازیگران نوجوان فیلم هم از دیگر امتیازات فیلم هستند که هم به لحاظ رفتار هم به لحاظ فیزیک، همخوانی بسیار خوبی با نقش دارد. درباره شخصیتپردازی فیلم باید به نقشهای فرعی هم اشارهای داشته باشیم، چون بازی آنها در راستای بهتر دیده شدن کل اثر است. برای مثال در سکانسهایی که حمله هوایی رخ میدهد، اهالی ساختمان به زیرزمین خانه میروند، اما مکانی که اهالی در آن پناه میگیرند، خود محلی برای شکلگیری روابط مسالمتآمیز بین اهالی ساختمان است، حتی برخی از مشکلات آنها در همان چند دقیقهای که در کنار هم هستند بازگو و رفع میشود.
علاوه بر بازی خوب بازیگران باید به فیلمنامه این اثر هم اشاره کرد که به بازیگران کمک میکند تا تصویری خوب روی پرده خلق کنند، بهویژه تعلیقهایی که در فیلم وجود دارد بهخوبی تماشاگر را با اثر همراه میکند.
در فیلمهای دفاع مقدسی عموماً آدمها یا مذهبی هستند یا اینکه نسبت به باورهای دینی کمتوجه، اما در بمب چنین دستهبندی وجود ندارد، بلکه ذات انسانی آدمها مورد توجه است. این مسئله به معنای کمتوجهی به موضوعات دینی یا اعتقادی نیست، بلکه نشان دهنده واقعنگری کارگردان در نگاه به آدمها است، بدون اینکه بخواهد آنها را قضاوت کند.
درباره مباحث فنی فیلم هم میتوان به چند آیتم اشاره کرد، ابتدا باید به کارگردانی فیلم اشاره کنیم. معادی در ساخته اول خود «برف روی کاجها» قصهای را روایت میکرد که بهشدت شخصی است، اما در بمب توانسته از دنیای شخصی خود خارج شود و به جهان اطراف خود نگاه کند. این اتفاق هم همانگونه که پیشتر گفته شد به شکل کاملاً مطلوبی انجام شده است بهویژه در دکوپاژ و میزانسن، نسبت به فیلم اول ما پیشرفتهای زیادی را در ساختههای معادی شاهدیم.
شخصیتپردازی و بازیگری در این اثر مطلوب است و که انتخابهای خوب معادی، نمرهای مثبت در کارنامه وی محسوب میشود، البته در فیلمهایی که کارگردان خود بهعنوان بازیگر در مجموعه حضور دارد، هدایت صحنه بهشدت سخت است، اما بمب از این بابت آسیبی ندیده است.
اما بخش خیرهکننده این فیلم به طراحی صحنه و لباس این فیلم مربوط میشود که دقیقاً همان چیزی است که در دهه ۶۰ روی داده است. جالب است بدانید که هماکنون در تهران محلاتی است که بتوان در آن تهران دهه ۶۰ را تصویرسازی کرد بسیار کم است، اما محسن شاهابراهیمی، طراح صحنه فیلم بهخوبی از عهده این کار برآمده است. سارا خالدی زاده، طراح لباس فیلم هم همسو با شاه ابراهیمی در کارش به موفقیت بسیار خوبی دستیافته است.
فیلمبرداری تحسینبرانگیز محمود کلاری نیز یکی از نکات مثبت این فیلم است. وی با قابهایی که در فیلم میبندد در برخی مواقع به بیننده احساسی بسیار خوب انتقال میدهد، بهویژه در زمینه نور و رنگ، کلاری سحرانگیز عمل میکند.
عباس شوقی، مدیر جلوههای ویژه میدانی و محمد لطفعلی مدیر جلوههای ویژه بصری فیلم در ایجاد صحنههای انفجار، بالاتر از ظرفیت سینمای ایران عمل کردهاند بهویژه در سکانس ابتدایی، صحنههایی خیرهکننده از حمله هوایی را شاهدیم، اما تنها نکته منفی که در اکران جشنواره موجب آزار بیننده شد، ریتم کند فیلم است که تا حدودی جز الزامات قصه است، ولی بههرحال معادی در اکران عمومی سعی کرده با کوتاه کردن بخشهایی از فیلم تا حدودی به ریتم فیلم بیفزاید.
بمب علاوه بر پخشکننده داخلی (نیکان فیلم)، پخشکننده بینالمللی نیز دارد. کمپانی «دریم لب» وظیفه اکران خارج از کشور این فیلم را بر عهده دارد. این مسئله یک ظرفیت بسیار خوب سینمایی است که سالهاست از آن غافلیم درصورتیکه از آن میتوان بهعنوان عاملی در جهت رونق اقتصادی فیلم بهره گرفت.
کلام پایانی پیرامون «بمب؛ یک عاشقانه» این است که معادی یک فیلم بسیار زیبا و دلنشین ساخته که تماشاگر بابت دقایقی که با آن سپری میکند، احساس خوبی خواهد داشت، برای همین باید امید داشت تا بازهم چنین کارهایی در سینمای ایران تولید شود.
به قلم، داوود کنشلو
انتهای پیام