به گزارش
ایکنا از خراسان رضوی، مسئلهای که در چند سال اخیر با آن مواجه شدهایم، تحت عنوان «شکاف بیننسلی» و یا «تفاوت نسلی» از آن یاد میشود. این مورد پدیدهای است که در هر جامعه به تناسب تغییرات اجتنابناپذیر فرهنگی و اجتماعی به وقوع میپیوندد. در این میان برخی کارشناسان و جامعهشناسان تفاوتهای موجود میان هر نسل را نه تنها امری بدیهی و روشن، بلکه شرط لازم برای توسعه و پیشرفت جوامع میدانند.
کارشناسان و افرادی که شکاف نسلی را بهعنوان یک مسئله اجتماعی تلقی میکنند ، نزاع میان نسلها را بهعنوان مهمترین جلوههای نزاع میدانند، زمینه را برای شکاف بین نسل جوان که از ارزشهای نو برخوردار است و نسلهای گذشته که نماینده مقاومت در برابر این ارزشها هستند، فراهم میکند.
باید به این نکته نیز اشاره کرد که جوانان تا حد زیادی از تغییر و دگرگونی استقبال میکنند در حالی که افراد کهنسال و میانسال به دنبال تغییرات زیادی نیستند. در همین خصوص باید گفت امروز در مدیریت جامعه هم سطوح بالا و هم سطوح پایین و همچنین خانواده، در اختیار گروههای سنی میانه و سالمندتر است؛ بنابراین گاهی بیتاثیری جوانان در این حیطهها را شاهد هستیم و در شرایطی سرخوردگی، بیگانگی سیاسی، اجتماعی و یا نوعی تضاد با گروههای میانسال و سالمند هم تلخ به نظر میرسد.
در مقابل اما جوانان نسبت به نسلهای پیش از خود پایبندی بیشتری به ارزشهای جدید دارند و گاهی میتوان گفت نسبت به گروههای سنتیتر عقبنشینی دارند. اما علیرغم تفاوت بین نسلی در ارزشها و هنجارهای مختلف، هنوز میزان پایبندی نسلهای مختلف به ارزشهای خانوادگی تغییر چندانی نکرده است و جوانان تا حدی به اندازه میانسالان و حتی کهنسالان، به خانواده اهمیت میدهند.
در همین خصوص به سراغ چند جوان رفتیم تا حرفهایشان در خصوص روز خودشان، تعریفی که از یک جوان دارند، زبان ، تفاوت بیننسلی، تجربیات و احساسات خود در خصوص آسیبها، دغدغهها و نگرانیهای این دوره از زندگیشان را با ما در میان بگذارند.
جوان، منشأ انرژی و پاکی است
کیمیا دانشجوی 28 ساله مقطع کارشناسی ارشد رشته ویروسشناسی است، در گفتوگو با ایکنا عنوان میکند: به نظر من جوان منشا انرژی، سلامتی و پاکی است. این قشر میتواند به واسطه نیروی ذاتی خود، دست به انجام کارهایی بزند که حتی برای افراد مسنتر تعریف نشده و حتی غیرمعقول باشد. این کارها ممکن است موجبات موفقیت و یا شکست را برای آنها فراهم سازد. چیزی که در هر دو حالت باعث کسب تجربه و افزایش اعتماد به نفس و تلاشهای بیشتر میشود.
وی ادامه میدهد: اما این پاکی، اعتماد به خودشان و دیگران در سنین بالاتر به مرور رنگ میبازد. جوانان باید در جامعه ارج نهاده شوند، حال آنکه در جامعه ما، فرصتها به واسطه تجربیات کمتر، خام شمردن و همچنین اعتماد نداشتن به جوانان نادیده گرفته میشوند. در جامعه ارج نهادن به تفکرات و رفتارهای تازه و مدرنتر مورد انتقاد قرار میگیرند و همین موضوع موجب سرخوردگی و کنارهگیری جوانان میشود.
این دانشجو اظهار میکند: در خصوص زبان خاص جوان و یا افراد مسنتر نظر خاصی ندارم، اما به این موضوع معتقد هستم که اگر انسانها قدرت پذیرش یکدیگر را داشته باشند، قطعاً مشکلات و سوء تفاهمات میان آنها کاهش خواهد یافت. این پذیرش شامل پذیرفتن افکار، رفتار، اعتقادات و... است. اگر ما انسانها بپذیریم که فارغ از سن، سال، جنسیت، نژاد و هر آنچه که موجبات تفاوت را در ما ایجاد میکند، ممکن است حریم و یا ویژگی یک شخص باشد، قطعا حلقه مفقوده میان انسانها نیز بین خواهد رفت. مشکل از جایی آغاز میشود که هر نسل در باب این سوال به دنبال اثبات کردن حقانیت خود است.
ساز نسل جوان و مسن در کنار هم، نوای خوش بنوازد
کیمیا با بیان اینکه باید تفاوتها را کنار بگذاربم و آنها را بپذیریم و اجازه دهیم رفتارهای صحیح از بالین این افکار متفاوت نسلها سر به بیرون آورند، در غیر این صورت است که هیچسازی بر دیگری برتری و اولویت ندارد، میگوید: رهبر ارکستر هدایت تمام سازها را بر عهده دارد، شما چه فلوت بنوازی، چه ویولون، مهم نتیجه کار و آنچه به گوش میرسد، است. امید دارم روزی برسد که سازهای نسل جوان و مسن در جهت نوای خوش و نه اثبات برتری خود و نواخته شود.
وی از عدم امنیت شغلی، امنیت مالی، آزادی بیان و آزادی جنسی بهعنوان آسیبهای این نسل یاد و اضافه میکند: بزرگترین آسیب برای جوان امروز نداشتن شغل بعد از فارغالتحصیلی از دانشگاه است. این امر موجب سرخوردگی نسل جدید برای تلاش جهت کسب علم و دانش میشود. جامعهای که به دلیل عدم تامین شغل مناسب برای جوانان، پذیرش دانشجو در رشتههای بدون کاربرد و حتی غیرقابل استفاده، هدر دادن عمر، امید و تلاش جوان، به او پاسخ خانهنشینی میدهد، مستحق بیسوادی، بیفرهنگی و فرار مغزهاست. این مهم شاید در رتبه اول موجب آسیب به جوان شود، اما با گذشت زمان موجبات نابودی یک کشور را فراهم میسازد.
عدم امنیت مالی، به معنای از دست رفتن بهترین سالهای زندگی
این دانشجوی کارشناس ارشد رشته ویروسشناسی بیان میکند: نداشتن امنیت مالی حتی در صورت پیدا کردن شغل، موجب سرخوردگی جوانان در انجام کارها میشود. عدم امنیت مالی تنها به معنای بالا رفتن میزان تورم نیست. در زندگی جوانان امنیت مالی به معنای از دست رفتن بهترین سالهای زندگی، به قیمت کار زیاد و از دست دادن فرصت برای خرید حتی اتومبیلی است که هر روز با نرخ جدیدی وارد بازار میشود.
کیمیا عنوان میکند: آزادی بیان برای اعتراض به دو گزینه قبلی یاد شده اگر در جامعه ما وجود داشت، قطعا این مشکلات حل میشد، اما ناگفتهها همیشه ناگفته باقی میمانند و از نشنیدهها نیز نمیتوان انتظار حل شدن را داشت.
وی اضافه میکند: بنابراین از جوانی که این آسیبها را دیده و قادر به تامین نیازهای خود نیست، نباید انتظار تامین زندگی دیگری را داشت و داشتن این انتظارات و تامین نیازهای اولیه مانند خوردن، آشامیدن، تولید مثل و... به خاطرهها میپیوندد. بنابراین جوان اگر خارج از چارچوبها، برنامهها و اعتقادات بهدنبال آزادی جنسی بود، حق محکومیت و یا قضاوت او را نداریم، چرا که همان سه مورد اول یعنی امنیت شغلی، امنیت مالی و آزادی بیان را هم نتوانستیم تامین کنیم و بهتر است سکوت کنیم.
او در خصوص مطالعه و بهرهمندیاش از کتب و منابع مذهبی، حضور در سخنرانیهایی که در سطح شهر برگزار میشود و جهانبینی که میتواند برایش بهدنبال داشته باشد، عنوان میکند: کتب دینی و مذهبی زیادی را مطالعه نکردهام، اما به عنوان نمونه، تلاش کردم که قرآن را بخوانم و به نظرم همه کتابها میتوانند تا حدودی به ما اطلاعات و دید متفاوتی عرضه کنند. به عنوان مثال، اگر قرآن کریم به صورت صحیح تفسیر گردد که برای زبان و نسل ما قابل درکتر باشد، میتواند بیشتر مورد استفاده قرار گیرد. به طور حتم من و همچنین همنسلان من به مطالعه آن میپردازیم، اما انتظار فهمیدن کتب دینی و قدیمی بدون تفسیر و به روزرسانی برای نسل جدید، کاری غیرمنطقی است.
این دانشجو اضافه میکند: من ترجیح میدهم به جای گوش دادن به سخرانیهای سطح شهر، به مطالعه کتابهایی از انسانهای منطقیتر، موفقتر و با سوادتر بپردازم. هیچ گونه جهان بینی را در سخنان کسانی نمیبینم که خود، درکی از جهانبینی ندارند و خودبینی را پیشه کردهاند. من خود را از نسل کتابخوان این جامعه میدانم و معتقد هستم که در همه جهان هستی چه در غرب، شرق، شمال و جنوب همواره انسانهای بزرگی حضور دارند که میتوانند نکتههای مهمی از زندگی را از طریق کتب، فیلمها، نمایشها و... به ما آموزش دهند.
کیمیا میگوید: قرار دادن یک شخص، یک کتاب، یک داستان، یک کشور، یک نسل و... به عنوان الگوی واحد همان اندازه میتواند نادرست باشد که دشمن شمردن و یا غیرالگو خواندن آنها میتواند مضر باشد، ما میتوانیم از هر کتاب، کشور، داستان، شخص، نسل، نژاد و... برداشتی داشته باشیم و از آن برداشت چه خوب و چه بد بهره ببریم و یا نبریم. من به این موضوع معتقد هستم از هر چیزی که میتواند در بهبود روابط، انسانیت و رسیدن به درجات عالی معنویت، پیشرفت علمی، حتی مدرنیست و یا سنت موثر واقع شود، الگوپذیری داشته باشیم.
ویژگی یک جوان سرنترس داشتن اوست
فرشته 26 ساله، فارغالتحصیل مقطع کارشناسی رشته مدیریت آموزشی که هم اکنون خود را برای آزمون کارشناسی ارشد سال 98 آماده میکند به سوالهایم در این باره این گونه پاسخ میدهد: ویژگیهای یک جوان از نظر من سر نترس داشتن، انگیزه بیحد و اندازه برای پیشرفت، موفقیت و همچنین رقم زدن آیندهای که برای او رضایتبخش باشد، است. البته در وضعیت فعلی جامعه ما، بیش از اینکه به جوانان انگیزه داده شود، سرخوردهشان میکنند و سنگ جلو پایشان میاندازند. اما امید تنها موردی است که تمام موانع را پس میزند، اما امید بالاخره جوانه میزند و او را به اهداف دلخواه خود میرساند.
وی اظهار میکند: زبان نسل امروزی، در واقع میان خود جوانها نیز خیلی قابل فهم نیست. در واقع دنیای افراد آنقدر متنوع و مختلف شده است که گاهی دو فرد همسن و سال هم به درک مشترکی از پدیدههای یکسان نمیرسند. چرا که گسترش فضای ارتباطات و تکنولوژی این امکان را برای ما فراهم کرده است که گاهی از هزاران مسئله در یک زمان کوتاه مطلع شویم. بسیاری از این موارد هم ممکن است با فرهنگ و سبک زندگی ما همخوانی نداشته باشد، اما بر روی ناخودآگاه ما تاثیرگذار خواهد بود و باعث تغییر در جهانبینی، هم در جهت مثبت و هم در جهت منفی میشود.
این فارغالتحصیل مقطع کارشناسی رشته مدیریت آموزشی تصریح میکند: نسل امروز بیشتر از قدیمیها دلش تنهایی همراه با شتاب میخواهد. به این معنی که بسیاری از جوانان برای رسیدن به هدف و چالش اصلی زندگی خود تمایل بیشتری دارند که فردی عمل کنند و معطل کسی نباشند. بر خلاف گذشته که بیشتر روحیه همکاری و دست گیری دیگران در میان مردم وجود داشت و زندگی را سخت نمیگرفتند.
وی عنوان میکند: اما در حال حاضر درصد قابل توجهی از جوانان به خاطر آرزوهای بسیار و تضاد آنها با مشکلات اقتصادی کشور، زندگی را بیش از اندازه به خود سخت میگیرند، هر چند در ظاهر ممکن است نسبت به نسل گذشته از نشاط بیشتری برخوردار باشند اما در باطن مشکلات روحی زیادی که این نسل تحمل میکند، ابدا قابل مقایسه با نسلهای پیشین نیست. همین تضادها در مجموع باعث ایجاد فاصله بین این دو نسل شده و نسلی که معتقد به آهسته و پیوسته بودن است، چطور میتواند با این نسل مدام در حال دویدن بدون توقف به نقاط مشترک فراوان در گفتوگو برسد؟!
فرشته عنوان میکند: مشکل اقتصادی، اشتغال، عدالت در سطح اجتماعی به عنوان مثال در رابطه با عدالت تحصیلی، اختلاف طبقاتیهای فوقالعاده زیادی که به نظر میرسد در کشور ما رتبه نسبتا بالایی نسبت به سایر نقاط دنیا دارد، از سری مشکلات موجود برای تقریبا هر جوانی است که تمام این موارد باعث میشود فرد فرصت شکوفایی استعدادهای خود را از دست بدهد و به ناچار در چارچوبهای اجباری که برای گذران زندگی و نیازهای اولیه او، همچنین فساد و رانت بالایی که در زمینههای مختلف سیاسی، اجتماعی و حتی فرهنگی در کشور وجود دارد، سالها و گاهی تا پایان عمر در جا بزند و روز به روز بیانگیزهتر شود.
وی در خصوص مطالعه و میزان بهرهمندیاش از کتب و منابع مذهبی، همچنین حضور در سخنرانیهایی که در سطح شهر برگزار میشود و کسب جهانبینی که میتواند برایش به دنبال داشته باشد، میگوید: مطالعه منابع دینی مانند قرآن و تاریخ اسلام برای من بسیار کمک کننده است. سخنرانیها نیز همیشه برایم مانند یک موتور انرژیبخش خصوصا در ایام ماه محرم و ماههای رجب، شعبان و رمضان عمل میکند، چرا که باعث میشود بسیاری از اوقات به خودم بیایم و برای بازسازی ارتباطم با خدا تلاش کنم و تمام هم و غم من، دنیا و کم و کاستیهای زندگی دنیایی نباشد. در خصوص الگوپذیری در زندگی نیز باید گفت الگوهای زندگیم همیشه شامل افرادی میشود که در سطوح مختلف موفق هستند، تک بعدی نیستند و من را هم به کشف دنیا از زوایا و طرق مختلف تشویق میکنند.
جوان باید به مقتضای سنش پرتلاش تر باشد
در ادامه مهدی، دانشجوی 23 ساله مقطع کارشناس ارشد علوم قرآن و حدیث در گفتوگو با ایکنا عنوان میکند: یک جوان به مقتضای سنی که دارد پرانرژیتر است و باید پرتلاش تر باشد. جوان به این دلیل که در برههای از زمان قرار دارد که در حال طی کردن مسیر نوجوانی به جوانی است، باید از رشد فکری کافی برخودار باشد. جوانی که نتواند قضایای جامعه خود را مورد تجزیه و تحلبل قرار دهد، به نظر باید از سنی که قرار دارد پایینتر باشد و از این لحاظ رشد فکری از اهمیت بالایی برخوردار است.
وی با بیان اینکه گمان میکنم جوانان بیشتر از لحاظ مذهبی و دینی با خطر روبرو میشوند که در این میان این آسیبها گاهی از سمت خود افراد و بخشی هم از سمت حکومت است، تصریح میکند: البته بحث این نیست که چه احکامی را رعایت میکنند و یا رعایتی صورت نمیگیرد، بیشتر موضوع پیرامون باورها و اعتقادات شخص است که میتواند تحت تاثیر عوامل مختلفی قرار گیرد. اگر کسی از اعتقادات قویتری برخوردار باشد، به عنوان مثال فضای مجازی و واقعی نباید برایش تفاوت چندان کند.
این دانشجوی کارشناسی ارشد رشته علوم قرآن و حدیث میگوید: علاوه بر موارد مالی، از جمله دغدغهها و نگرانیهایی که برای هر جوانی مهم تلقی میشود، بحث ازدواج و شغل، است.
مهدی در خصوص مطالعه و میزان بهرهمندیاش از کتب و منابع مذهبی، همچنین حضور در سخنرانیهایی که در سطح شهر برگزار میشود و کسب جهانبینی که میتواند برایش به دنبال داشته باشد، ادامه میدهد: اگر به مشکلی برخورد کنم و نیازمند به کمک و راهنمایی باشم، سعی میکنم بیشتر به متخصص مربوطه رجوع کنم. اگر فرد موردنظر در دسترس باشد به خود فرد و در غیر این صورت به سایت و کتب مربوطه در این خصوص مراجعه میکنم.
جوان؛ نشاط و شادابی
فاطمه 23 ساله، دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد رشته روانشناسی است. وقتی پای صحبتهایش مینشینم این گونه میگوید: دوره جوانی در کنار اولین خصوصیتی که ممکن است با شنیدن کلمه «جوان» به ذهن آید، یعنی نشاط و شادابی؛ با ویژگیهایی چون استقلالطلبی نسبی از خانواده و نوعی خوداتکایی همراه است. خصوصیاتی مانند ایدهآلگرایی، نقادی نسبت به پدیدههای مختلف مسائل جامعه و البته فقدان تجربه کافی در افراد جوان بارز است. جوان احساس تعهد در روابط خود را مدنظر قرار میدهد. همچنین به نظر من جوان از دید جامعه فردی با نیازهایی مانند اشتغال، ازدواج و دیگر نیازهای مختلف است.
وی ادامه میدهد: به نظر من زبان یک جوان، زبان عجیب و غریبی نیست که هیچکس نتواند به آن مجهز باشد. هر انسانی طبعا از این مرحله عبور کرده یا میکند. حال اگر بخواهیم از آنچه باعث سوء تفاهمات گوناگون در روابط بین نسل جوان و دیگران است بگوییم، شاید بتوان عدم همدلی، شناخت صحیح و درکی نسبی از شرایط و شخصیت یک فرد جوان و نیز عدم شکلگیری یک گفتوگوی منطقی و ضعف در بیان صحیح انتظارات در روابط بین جوان و اطرافیان و به ویژه خانواده را از جمله این عوامل دانست.
فاطمه عنوان میکند: باید گفت مسلما در هر جامعهای چالشها و آسیبهای بسیاری متوجه قشر جوان است. به عقیده من و به عنوان یک دانشجو، در یک نگاه کلی و در حال حاضر آنچه گریبانگیر نسل جوان جامعه ماست، موانع اقتصادی و عدم حمایتهایی از این دست و در ادامه عدم امیدواری نسبت به بهبود وضعیت است که در چشم جوان امروز خود میتواند چالشی بزرگ باشد و یا حتی تبدیل به بحرانی برای ادامه مسیر در جهت دستیابی به اهداف دوره جوانی شود. همچنین ترس از نرسیدن به یک موقعیت شغلی مناسب برای فردی که دوران جوانی خود را صرف تحصیلات در دانشگاه کرده است، پیامدهایی مانند کاهش اعتماد به نفس، سرخوردگی، افسردگی و... را به همراه داشته و نیز مانعی برای رسیدن به اهدافی چون تشکیل خانواده و فرزنددار شدن به حساب میآید.
این دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد رشته روانشناسی تصریح میکند: دغدغهها در هر دوره سنی وجود دارد و با نگرانیهایی برای دستیابی به هدف مورد نظر همراه است. در کنار دغدغههای روانی که برای هر جوانی وجود دارد، برخی دغدغههای من به کسب تجربه در مورد حوزه تحصیلی و یافتن بستری برای به عمل در آوردن دانش به دست آمده از دوران دانشگاه برمیگردد.
از او در خصوص مطالعه و بهرهمندیاش از کتب و منابع مذهبی، حضور در سخنرانیهایی که در سطح شهر برگزار میشود و جهانبینی که میتواند برایش به دنبال داشته باشد، جویا میشوم و بیان میکند: از کتب مذهبی به میزان کمی استفاده کردم و سخنرانیها و همایشهایی را با موضوعات گوناگون در دانشگاه شرکت داشتم و یا در فضای مجازی دنبال میکنم. البته سوالات بسیار زیادی درباره دین و مسائل دینی دارم. اصولا برخی کتابها از جمله کتب دکتر شریعتی جهانبینی متفاوت و جذابی را درباره دین به انسان میدهد و مبتنی بر نگاه عاقلانه به دین و نیز در نظر گرفتن جنبههای مختلف یک امر است.
فاطمه اضافه میکند: در مورد الگوپذیری نیز باید بگویم به نظر من الگو در هر مسالهای میتواند متفاوت باشد. یک استاد که در تلاش است دریچههای جدید و متفاوت تفکر را به روی دانشجویان خود بگشاید و یا توانایی تفکر نقادانه نسبت به موضوعات و پدیدهها را در آنها تقویت کند، برای من دانشجو میتواند به مثابه یک الگو عمل کند.
قشنگترین ویژگی یک جوان، ایدهآلگرا بودن اوست
نرگس 26 ساله، فارغالتحصیل رشته داروسازی که در حال حاضر در یک داروخانه به عنوان مدیر فنی مشغول به کار است، در خصوص ویژگیهای و ابعاد مختلف یک جوان اظهار میکند: بنظر من مهمترين و يا شايد قشنگترين ويژگي یک جوان، ايدهآل گرا بودن اوست، اينكه هنوز قيود اجتماعي و فردي، همچنین افکار، روياها و حتي عمل، او را محدود نمیکند و میتواند خود و جهانش را تغيير دهد و يا لااقل فكر ميکند كه میتواند. از منظر جامعه هم چيزي كه بيشتر از همه از یک جوان انتظار میرود، نشاط، شادابي و انرژي اوست.
وی ادامه میدهد: در خصوص حلقه مفقوده و تفاوت میان نسلها نیز باید گفت، حلقه مفقودهاي وجود ندارد و به نظر من میتوان آن را پيدا و دو نسل را به یکدیگر مرتبط كرد. هر نسلي در شرايط فرهنگي و اجتماعي خاص خود رشد کرده، شكل گرفته و تمام شده است و میتوان گفت نمیتوان توقع بیشتر از این را برایشان قائل بود. حتی انتظار درك متقابل داشتن هم بیهوده به نظر میرسد، تنها كاری كه میتوان آن را در پی گرفت اين است که تفاوتها را شناسايي كرد، از بيرون، تحليلي بر روی آنها انجام داد و دانست چگونه میتوان با این تفاوتها کنار آمد.
این فارغالتحصیل رشته داروسازی عنوان میکند: علاوه بر دغدغه اقتصادی که از نظر همه جوانان بسیار حائز اهمیت است، یکی دیگر از دغدغههای این نسل مسائل فکری و شاید عقیدتی است. مقام معظم رهبری در این خصوص تعبیری را بیان میکنند که جوانان دچار بحران هویت هستند. ما جوانان نمیدانیم که در این دنیا چه کاره هستیم. بر همین اساس وقتی با نواقص، کمبودها، بی عدالتیها و ظرفیتهای کمی که در دنیا وجود دارد، روبرو میشویم، همچنین وقتی مشکلاتی پیش روی هرکدام از ما قرار میگیرد، در قالب یک انسان ضعیف و سردرگم قرار میگیریم.
وی ادامه میدهد: شناختی که باید از خود و اهدافمان به عنوان یک انسان داشته باشیم، نداریم و به همین دلیل گاهی جلوی مشکلات کم میآوریم، گم میشویم و در همین راستا برخی این عقیده را پیدا میکنند که در همین دنیا بهترین لذتها را داشته باشند و خود را محدود به همین موارد میکنند و یه عده دیگر هم که بر این عقیده نیستند، باز هم چندان قوی و محکم نمیتوانند در برابر مشکلات و دغدغههای خود ایستادگی کنند.
نرگس با بیان اینکه در حال حاضر مطالعه و گوش دادن به سخنرانیهای دینی و مذهبی در زندگیش کاهش یافته است، عنوان میکند: در این خصوص احساس میکنم مواردی که باب میلم باشد را نمییابم و همچنین دغدغههای دیگری مانند موارد اقتصادی و... پیدا کردهام و پرداختن بیشتر به موارد مذهبی و دینی در حاشیه قرار گرفتهاند. البته باید بگویم مطالعاتم در این زمینه بالا نبوده اما به جز طیف مذهبی، افراد دیگر کمتر به سراغ این منابع میروند، گاهی این مسائل چندان جذابیتی برایشان ندارد و این موضوع یک آفت محسوب میشود که منابع دینی و مذهبی مانند سخنرانان، افراد پاسخگو به شبهات دینی، مسئولین فرهنگی جامعه و... نمی توانند طیفهای مختلف جامعه را جذب کنند.
وی در ارتباط با اینکه چه آسیبهایی بر سر راه یک جوان وجود دارد که ممکن است او را از مسیر اصلی زندگیش دور کند، میگوید: این مورد بیشتر به شخصیت خود جوان بستگی دارد، به عنوان مثال اگر فردی محکم، با پشتکار و به اصطلاح فردی برو باشد کمترین عوامل میتواند او را از مسیر اصلی زندگیش دور و یا خارج کند. به عنوان مثال همسر من فردی است که بسیار محکم در مسیری که باب میلش است حرکت میکند، حتی اگر خانواده و اطرافیانش به او گوشزد کنند که این مسیر، مسیر صحیحی نیست اما او، خود و مسیرش را قبول و اعتماد به نفس کافی دارد و بر این عقیده است که این راه و سختیهای آن را پذیرفته است و پای مشکلات آن نیز میماند.
انتهای پیام