گروه سياسی: رهبر عزيزمان در آن روزهای خون و شهادت با لباس ساده سربازی و كلاه بسيجی در بين رزمندگان حركت میكردند، ايشان كه ما را امروز به همت مضاعف و تلاش بيشتر میخواند خود برای امام(ره) اينگونه بود؛ همت مضاعف در سيره تبعيت از امام(ره)، توسط حضرت آيتاللهخامنهای عزيز و تلاش مضاعف در امور جبههها.
به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران(ايكنا) به نقل از سپاهنيوز، در ارتباط با نقش مقام معظم رهبری در شورای عالی دفاع و جبهههای جنگ، نكات و محورهای مهمی در خاطرات رزمندگان، مسئولان و اسناد دفاع مقدس وجود دارد. از جمله اثرگذاری و بهبود روحيه رزمندگان، جلب حمايت مردم در كمك به جبههها و ايجاد روحيه و انگيزه در بين مردم، برخورد مقتدرانه با تخلفات و كارشكنیهای امثال بنی صدر، برنامهريزی و تلاش برای آزادسازی سوسنگرد و حصر آبادان، ارائه گزارشهای به موقع به امام و... بخشی از اين نكات مهم هستند.
معظم له در جلسات شورای عالی دفاع نقش تعيين كنندهای در تصويب طرح بعضی از عملياتهای مهم از جمله شكست حصر آبادان ايفا كرد. حضور ايشان باعث شد تا در مقابل بنی صدر كه اجازه هيچ فعاليتی را به نيروهای مردمی و سپاه پاسداران نمی داد، سدی محكم قرار گيرد. با تشكيل رسمی حزب جمهوری اسلامی در ۲۹ بهمن ۵۷، آيتالله خامنهای به عنوان يكی از اعضای مؤسس اين حزب، وارد عرصهی فعاليتهای سياسی رسمی در نظام جمهوری اسلامی شدند. اين حزب كه در واقع محل تجمع نيروهای انقلابی و معتقدان به خط امام بود، توانست با ايجاد تشكيلات منسجم و گسترده در سراسر كشور، نقش مهمی را در راه استقرار جمهوری اسلامی ايفا كند.
با استعفای دولت موقت در ۱۵ آبان ۵۸، شورای انقلاب به فرمان حضرت امام، وظيفهی اداره كشور، رتق و فتق امور و برگزاری انتخابات را عهدهدار شد، آيتالله خامنهای به وزارت دفاع رفته و به عنوان معاون اين وزارتخانه مشغول به كار شدند. هرچند مدتی بعد به خاطر كارشكنیها و مخالفتهای بنیصدر مجبور شدند وزارت دفاع را ترك كنند. از ۳ آذر همين سال به بعد، ايشان مدتی نيز سرپرستی نهاد تازه تأسيس سپاه پاسداران را بر عهد داشتند.
در تاريخ ۲۴ دی ۵۸ رقم خورد. امام(ره) در حكمی خطاب به ايشان نوشتند: «جنابعالی كه بحمدالله به حسن سابقه موصوف و در علم و عمل شايسته هستيد، به امامت جمعه تهران منصوب میباشيد.» و با اين انتصاب، مهمترين تريبون سياسی، اجتماعی و فرهنگی كشور را به آيت الله خامنهای سپردند.
۲۰ ارديبهشت ۵۹ تنها چند روز پيش از آغاز به كار مجلس اول، امام مسئوليت جديدی را به آيت الله خامنهای واگذار نموده و ايشان را به عنوان نماينده خود در شورای عالی دفاع منصوب كردند كه وظايفی همانند شورای عالی امنيت ملی كنونی داشت. در حكم حضرت امام آمده بود: «برای تشكيل شورای عالی دفاع ملی بر مبنای اصل يك صد و ده قانون اساسی جمهوری اسلامی ايران، جنابعالی به عنوان مشاور از طرف اينجانب منصوب میشويد و در اين موقع چون در وضع استثنائی هستيم، لازم است هر هفته با بررسی كامل، رويدادهای داخلی ادارات مختلف ارتش را برای اينجانب ارسال داريد.»
با آغاز جنگ تحميلی عراق عليه ايران در ۳۱ شهريور ۱۳۵۹، برهه جديدی از فعاليتهای آيتالله خامنهای شروع شد. در روزهای آغازين جنگ و در حالی كه هيچ تشكيلات نظامی منسجمی در مقابل ارتش عراق وجود نداشت، آيت الله خامنهای با همكاری شهيد دكتر مصطفی چمران، ستاد جنگهای نامنظم را در خوزستان پايهريزی كردند و پس از آن نيز به عنوان حامی نيروهای مردمی و سپاه پاسداران، در جبهه ها حضور داشتند.
حضور توأمان در جبهه های جنگ، شورای عالی دفاع، حزب جمهوری اسلامی و مجلس، اين امكان را به آيت الله خامنهای می داد كه نگاهی جامع نسبت به مسايل كشور داشته باشند. اين نگاه باعث میشد تا ايشان نشانهها و نمادهای بیكفايتی و خيانت بنی صدر را به خوبی ببينند. آيت الله خامنهای پس از آن كه از توصيههای مشفقانه به بنی صدر برای حفظ وحدت و همراه شدن با انقلاب، نااميد شدند، در خط مقدم مقابله با دسيسههای او قرار گرفتند و با نطقهای خود در مجلس شورای اسلامی بر بیكفايتی وی تأكيد كرده و از خيانتهايش پرده برداشتند.
استدلالهای آيت الله خامنهای در مورد خيانتهای بنی صدر به گونهای بود كه در جلسه نهايی بررسی عدم كفايت سياسی رييس جمهور در مجلس، نمايندگان موافق با عدم كفايت، با در اختيار قرار دادن وقت خود، از ايشان خواستند تا در آن جلسه هم صحبت كنند. حضور آيت الله خامنهای در پشت تريبون در حالی كه كيف بزرگی از اسناد را به همراه آورده بودند، تعجب خيلیها را از ميزان خيانتهای بنی صدر در طول مدت ۱۶ ماهه رياست جمهوريش برانگيخت.
نقشهای متعدد و تأثيرگذار آيت الله خامنهای در جمهوری اسلامی در كنار پافشاری ايشان در مقابله با جريانهای منحرف و بيگانه، گروهك منافقين كينهتوز را كه وابستگی آنها به بيگانگان در شرايط آن روز روشن شده بود، به تصميم خطرناكی رساند. تنها با گذشت يك هفته از تصويب عدم كفايت سياسی بنی صدر در مجلس و پس از بيانيه منافقين در اعلام جنگ مسلحانه با نظام، آيت الله خامنهای در مسجد ابوذر تهران مورد سوء قصد قرار گرفتند. حضرت امام (ره) بلافاصله پس از ترور، در پيام خود پرده از چهره عوامل ترور برداشتند: «اينان آنقدر از بينش سياسی بینصيبند كه بیدرنگ پس از سخنان شما در مجلس و جمعه و پيشگاه ملت به اين جنايت دست زدند و به كسی سوء قصد كردند كه آوای دعوت او به صلاح و سداد در گوش مسلمين جهان طنينانداز است.»
ناگفتههای نقش حضرت آيتالله خامنهای در حماسه آزادسازی سوسنگرد
۲۶ آبان ماه سالروز حماسه آزادسازی سوسنگرد در سال ۵۹ است كه حضرت آيتالله خامنهای نماينده وقت امام خمينی در شورای عالی دفاع نقش برجستهای در اين زمينه داشتند و در شرايطی كه بنیصدر با كارشكنیها و خيانتهايش ساز مخالف میزد، حضرت آيتالله خامنهای با همراهی جمعی از فرماندهان بهويژه شهيد چمران، اين حماسه بزرگ را هدايت كردند. اين در حالی بود كه در صورتی كه سوسنگرد آزاد نمیشد، شرايط جنگ قطعاً به مراتب سختتر میشد.
سرلشگر فيروزآبادی رئيس ستاد كل نيروهای مسلح در خصوص نقش آيت الله خامنهای به عنوان نماينده حضرت امام خمينی(ره) در شورای عالی دفاع میگويد: همت مضاعف آيت الله خامنهای به عنوان نماينده حضرت امام در شورای عالی دفاع در انجام عمليات آفندی آزادسازی سوسنگرد و خنثی كردن نقش كارشكنانه بنی صدر و حاكم كردن فرمان امام خمينی(ره) كه به حفظ اهواز و جلوگيری از سقوط حتمی آن انجاميد و راه را برای طراحی و اجرای عمليات پيروز فتح المبين، طريق القدس و آزادی سرزمينهای اشغال شده و بيتالمقدس هموار ساخت.
حماسههای دشت آزادگان و بويژه حماسه سوسنگرد پيامها، درسها و عبرتهای بزرگی دارد. اين حماسهها در ۴۵ روز آغاز دفاع مقدس اتفاق افتاد.
با رسيدن خبر تهاجم دشمن به جبههها، آقا به جبههها شتافتند و ضمن بررسی اوضاع، با عشق شوق جهاد، با لباس رزم و سلاح در دست به همراه رزمندگان در رزم و شناسايی شبانه از روز سوم و چهارم جنگ شركت كردند. ساماندهی ستاد جنگهای نامنظم در همين روزها اتفاق افتاد. روز جمعه آن زمان، آقا به تهران برگشتند و در نماز جمعه تهران، فراخوان عمومی دادند و عاشقان اسلام، قرآن و امام و ميهن را از سراسر كشور به حضور در جبههها و دفاع در برابر دشمنانی كه در پی ريشهكن كردن انقلاب نوپای ملت ايران بودند دعوت كردند و خود دوباره به جبهه و ميان رزمندگان و خطوط مقاومت شتافتند و داوطلبان عاشق را سازماندهی كردند. آن روزها كسی نبود در منطقه جنوب، اهواز و جبههها سرپرستی نداشت. حضور آقا در آن منطقه همه را دور ايشان جمع كرد و ايشان سازماندهی كردند و با نظارت و هدايت ميدانی، هستههای اوليه مقاومت سپاه و بسيج را در جبههها تشكيل دادند و رزمندگان و نيز داوطلبان ارتشی را با تعيين فرمانده انسجام بخشيدند.
مثلاً رزمندگانی كه در شهر سوسنگرد در برابر دشمن مقاومت میكردند، آقا يك افسر ارتشی را فرمانده آنها قرار دادند، فرمانده نيروهای سپاه، جنگهای نامنظم و مردم بوستان و سوسنگرد كه آنجا مقاومت میكردند. آقا شورای عالی دفاع را در متن مسائل جنگ قرار دادند، اين عضو شورای عالی دفاع كه در متن جبههها و در بين رزمندگان حضور فعال داشت، بهترين نما را از جنگ برای شورای عالی دفاع میآوردند و چشم و دست امام در جهاد مقدس ملت قهرمان شدند و با رساندن اطلاعات به امام خمينی(ره) و ولیامر زمان زمينه اجرای فرامين و تدابير امام در جبههها را با همت مضاعف و كار مضاعف فراهم كردند.
رهبر عزيز در آن روزهای خون و شهادت با لباس ساده سربازی و كلاه بسيجی در بين رزمندگان حركت میكردند، ايشان كه ما را امروز به همت مضاعف و تلاش بيشتر میخواند خود برای امام(ره) اينگونه بود؛ همت مضاعف در سيره تبعيت از امام، توسط حضرت آيتاللهخامنهای عزيز و تلاش مضاعف در امور جبههها.
در مورد نقش آيتالله خامنهای و حضور و نقش راهبردی تعيين كننده ايشان در مسند نمايندگی حضرت امام و سپس رئيس شورای عالی دفاع در دفاع مقدس و در هنگام رياست جمهوری به چند محور میتوان اشاره كرد:
۱- حضور بسيجیوار در روزهای حساس جنگ به عنوان چشم و دست حضرت امام و معنويت و پشتگرمی رزمندگان.
۲- فراخوان و سازماندهی هستههای اوليه نيروهای مردمی و بسيجيان حاضر در جبههها.
۳- هدايت جنگهای نامنظم و چريكی در اوايل جنگ تحميلی.
۴- سرپرستی و هماهنگ كردن نيروهای ارتش، سپاه و مردمی در عمليات مقاومت و مقابله با دشمن.
۵- نقش آفرينی در عملياتهای بزرگ با نظارت عالی و انسجام بخشی به فرماندهان ارتش و سپاه.
۶- حضور فعال در طراحی و فرماندهی عملياتها و تمشيت امور نيروهای مسلح.
۷- تلاش پيوسته دائمی در رفع مشكلات رزمی و پشتيبانی جبههها در سراسر كشور در ارتباط با ائمه محترم جمعه، استانداران و مسئولين.
۸- مقابله با سياستهای خائنانه بنیصدر در اداره جنگ و رويارويی با انديشه ليبرالی امريكايی حاكم بر نحوه مصاف با دشمن كه گاه بوی خيانت و جرم از آن استشمام میشد.
۹- بازديد و سركشی از جبهههای جنوب و غرب كشور و ارتباط مستقيم و تنگاتنگ با رزمندگان خطوط مقدم و مردم مقاوم و شجاع و برجای ايستاده برای حفظ شهر و آبادیهای خود.
۱۰- تبيين ابعاد سياسی جنگ تحميلی و انتقال پيام حماسه دفاع مقدس ملت ايران از راه سخنرانی در مجامع بينالمللی و مصاحبه با رسانههای جهانی و خنثی كردن عمليات روانی دشمن.
۱۱- تقويت نقش مردم در جنگ و دفاع مقدس از طريق ايراد خطبه و حضور در تجمع رزمندگان و حضور مؤثر در جبههها و تبليغ جهاد و معنويت و ابلاغ سلام امام به رزمندگان به عنوان بهترين هديه جانبخش.
۱۲- حمايت و پشتيبانی از گروههای معارضين مسلمان عراقی برای سازماندهی و تحرك و تشديد عمليات عليه رژيم بعثی صدام و ظرفيتسازی برای آينده جامعه اسلامی عراق.
مطالعه وبررسی روند عمليات آزادسازی سوسنگرد در ۲۶ آبان ماه ۱۳۵۹ بيانگر نقش مهم و محوری رهبر معظم انقلاب بود. به گونهای كه حضور معظم له در آن ايام در منطقه از الطاف خاصه الهی به ملت ايران محسوب میشد.
حبيب شريفی فرماندهی سپاه سوسنگرد كه در بستان بود پل رودخانه كرخه را منفجر كرد و عراقیها را پشت رودخانه معطل گذاشت.
۲۳ آبان، آقا در تهران در شورای عالی دفاع كه بنی صدر رئيس آن بود نگرانی خود را از جان حدود ۵۰۰ جوان كه در سوسنگرد در برابر عراق دفاع میكردند ابراز فرمودند و اين جلسه را وادار كردند به يك مصوبه كه بنیصدر را موظف كرد برای آزادسازی سوسنگرد اقدام كند. اولين خيانت بنی صدر در همين جلسه ظاهر شد، با زرنگی و ترفند، فرافكنی كرد و گفت: من دارم مسئله سوسنگرد را حل میكنم. جلسه شورای عالی دفاع تعطيل شد، آقا از جلسه بيرون آمدند و راهی جبهه شدند. روز يكشنبه رسيدند به جبهه و با استاندار، شهيد چمران، فرماندهان ارتش و سپاه جلسه تشكيل دادند و طرح عملياتی آزادسازی سوسنگرد را تهيه كردند. عراق هم داشت میكوبيد و خود را به سوسنگرد نزديك میكرد و حلقه محاصره اين شهر را تنگ میكرد. رزمندگان ما هم مردانه مقاومت میكردند طوری كه روحيه اين همه تيپ و لشكر زرهی و مكانيزه عراق را تضعيف و حركت آنها را كند كرده بودند.
روز ۲۵ آبان آقا با بنی صدر كه در دزفول بود تماس گرفتند و گفتند: آقای بنی صدر طرح آزادسازی سوسنگرد اين است: بايد تيپ ۲ لشكر زرهی اهواز بيايد در اين عمليات شركت بكند. شما دستور بده كه اين لشكر بيايد، بنی صدر با سنگينی گفت كه شما برويد در لشكر، نيروها را تشويق كنيد، نوازش كنيد، من هم دستور میدهم. آقا رفتند به محل لشكر و با فرماندهان لشكر صحبت كردند آنها را آماده كردند. امير شهيد فلاحی هم آنجا بركارهای ارتش سرپرستی و نظارت میكردند و همچنين در آن زمان رئيس ستاد ارتش هم بودند و خاطر جمع كه عمليات صبح فردا انجام میشود.
تا ساعت ۱۱، ۱۲ شب با فرماندهان راجع به جزئيات صحبت كردند. رفتند استراحت بكنند شهيد چمران آمد پشت در و در زد، آقا بلند شويد، چه شده؟ فرمانده لشكر ۹۲ زرهی میگويد به من ابلاغ شده، فردا تيپ۲ در عمليات شركت نكند مگر بنا به دستور، يعنی اين كه، تيپ۲ فقط با دستور بنیصدر حركت میكند.
آقا خيلی ناراحت شدند و تلفنی دغدغهشان را توسط آقای اشراقی به حضرت امام اطلاع دادند، آقای اشراقی به آقا دستور امام را ابلاغ فرمودند كه، « فردا سوسنگرد بايد آزاد شود». آقا با تكيه براين نظر ولايی امام و با نگاه عقلانی خودشان كه نمیشود صبر كرد تا فردا بنی صدر دستور بدهد كه جلو بيايد، ممكن است تا ۱۱ صبح طول بكشد و جوانان ما در سوسنگرد قتل عام بشوند. همان شب دست به نامه بردند و دو نامه نوشتند كه در اختيار ستاد كل هست، يكی خطاب به فرمانده لشكر ۹۲ و ديگری به شهيد فلاحی، به لشكر ۹۲ فرمودند: شما آماده باشيد محكم كه فردا رأس ساعت س در عمليات شركت كنيد اگر شركت نكنيد جوانان ما در سوسنگرد شهيد خواهند شد و مسئوليت شكست اهواز و دسترسی دشمن به اهواز برعهده آن كسی خواهد بود كه اين كار شكنیها را میكند، میدهد به شهيد چمران؛ شهيد چمران هم زير نامه مینويسند من هم اعلام جرم میكنم، نامه را میفرستند برای فرمانده لشكر ۹۲ و شهيد فلاحی، تيپ۲ آماده میشود كه صبح وارد عمليات بشود.
الحمدلله صبح ۲۶ آبان با اين همت و تلاش مضاعف رهبرعزيز ما، تيپ ۲ لشكر۹۲ زرهی، تيپ۳ لشكر ۹۲ زرهی از شمال، دو گروهان سپاه و جنگهای نامنظم و يك يگان پياده از لشكر ۷۷ روی جاده سوسنگرد از ابوحميظه به سوسنگرد حمله میكنند.
لشكرهای زرهی عراق كه محاصره سوسنگرد را تنگ كرده بودند، وقتی با اين هجمه نيروهای مصمم و عاشق و بسيجی مواجه میشوند و تعدادی از تانكهايشان را بسيجیهای خط شكن میزنند و دودش بلند میشود و هوانيروز تعداد ديگری از تانكهای آنها را میزند. با تاكتيكهای ويژهای كه شهيد چمران به كار میبرد و خودش مثل ماهی روی زمين میپريد كه تير بارها و تانكها او را از بين نبرند و بتواند به عنوان فرمانده عمليات ادامه بدهد. تانكهای عراقی شروع كردند از شرق و جنوب سوسنگرد فرار كردند و ساعت ۱۱ يگانهای مقدم رزمندگان اسلام وارد سوسنگرد شدند. جوانانی كه در سوسنگرد مقاومت میكردند و صد نفر شهيد داده بودند، آنگاه خوشحال شدند و اشك شوق ريختند، همديگر را در آغوش گرفتند و ارتش زرهی شمال هم از سبحانيه اخراج شد توسط تيپ ۳ لشكر ۹۲ و گروهان سپاه تا دهلاويه، لشكر۹ زرهی عراق را به عقب راند و سوسنگرد آزاد شد و اهواز از تهديد عراق خارج شد و پايه اميد برای پيروزیهای بعدی در عمليات شكست حصرآبادن، فتح المبين، طريق القدس وبيت المقدس ريخته شد. اين است نقش رهبری عزيزما.
بركات عمليات سوسنگرد در چند محور خلاصه شده است.
۱- نشان دادن مقاومت مردمی و رزمندگان برای دفاع از سرزمين ايران و عقب راندن اشغالگران بعثی.
۲- افشای خيانت بنی صدر و دستور وی در عدم اعزام به موقع يگانها از سوی ارتش برای آزادسازی سوسنگرد.
۳- هوشمندی و درايت مقام معظم رهبری و نقش راهبردی معظم له در عرصه دفاع مقدس به ويژه در حوزه مديريت، طراحی و اجرای عمليات آزادسازی سوسنگرد و همت مضاعف ايشان در اجرای امر امام(ره).
۴- ضرورت توجه همهجانبه و در خور به حوادث و رخدادها و مقاصد سرنوشتساز و تاريخی دفاع مقدس به خصوص آزادسازی خرمشهر مورد تأكيد است.
۵- حقانيت رهبری و ضرورت برجستهسازی نقش آفرينیهای معظمله در هشت سال دفاع مقدس برای نسل جوان و مسئوليت دستگاهها، مراكز و نهادهای متولی امر تدوين تاريخ دفاع مقدس لازم است آثار و بركات تعيين كننده پيروزی رزمندگان در عمليات سوسنگرد در ادامه جنگ بيان شود.