حجتالاسلام والمسلمين حجتالله سروری، پژوهشگر و نويسنده حوزوی در گفتوگو با خبرگزاری بينالمللی قرآن(ايكنا) گفت: حادثه غدير خم به نوعی بزرگترين عيد اسلامی است كه در اين روز جهان به عظمت امام علی(ع) و حقانيت شيعه معترف میشود؛ در كتب معتبر ما مطرح شده است كه چهارده نفر در همان روز قصد ترور پيامبر(ص) را داشتند، آنها مطمئن بودند كه پيامبر(ص)قصد معرفی امام علی(ع) را در چنين روزی دارد كه در اين بين به افرادی چون ابوبكر و عمر و عاص عمر بن عوص و طلحه و سالم بن مولای و... بر میخوريم كه پشت كوهی به نام عرشی كمين كردند و از آنسوی میخواستند كه سنگهايی را به طرف شترهای حاجيان پرتاب كنند تا چنين جمعی شكل نگيرد.
وی افزود: پيامبر اكرم(ص) در خطبه غدير به پنجاه آيه در بحث غدير اشاره میكنند كه از اين آيات غديری 25 آيه برای اهل بيت(ع) و 15 آيه دشمنان اهل بيت(ع) و 10 آيه نيز به همين واقعه غدير میپردازد.
اين پژوهشگر حوزه علميه اظهار كرد: ادعای اهل سنت در خصوص خلافت ابوبكر و عمر پس از رحلت پيامبر(ص)، تكيه بر بحث اجماع مردم دارد و پس از پيامبر(ع) بايد ابوبكر به عنوان خليفه جانشين باشد در حالی كه ادلهای از اهل سنت داريم كه اصلا اجماع نبوده است و كسانی بودند كه به اين مسئله در همان زمان هم اعتراض داشتند.
ايستادگی 23 صحابی پيامبر(ص) در مقابل جريان سقيفه با برهان غدير
وی افزود: اينكه چرا همه افرادی كه در غدير بودند اين مسئله را فراموش كرده و يا اعتراضی به ابوبكر برای خلافت نكردند از نظر تاريخ و علم تاريخ و عقلای علما مسئلهای خندهدار است؛ زيرا در همان زمان ادله بسياری وجود دارد كه حداقل 23 سه نفر از شخصيتها و صحابه پيامبر(ص) با پيش كشيدن مسئله غدير پس از انتخاب ابوبكر به اين مسئله معترض شدند كه مطابق اسناد اهل سنت(ع) اين 23 صحابی مقابل ابوبكر ايستادند از جمله بلال حبشی، سعدبن عباده، سلمان فارسی، فضل بن عباس، عتبه ابن ابی لهب، زبيربن عوام، مالك بن نبيره، مالك اشتر نخعی، سعدبن ابی وقاص، ابوذر غفاری و.... در مقابل جريان سقيفه با برهان غدير ايستادند.
سروری اظهار كرد: اين مطلب در شرح نهجالبلاغه ابن ابی الحديد در جلد 1 ص131، تاريخ طبری، تاريخ يعقوبی و... عنوان شده است در همين كتب به صراحت آمده است كه خلافت ابوبكر بر اساس اجماع صورت نگرفته و اين افراد به علاوه امام علی(ع) و حضرت زهرا(س) معترض اين مسئله بودند.
وی ادامه داد: عمرابن خطاب در بحث اجماع جمله مشهوری دارد كه مطمئنا با اين جمله بسياری از اين ادله وهابيت را نقش بر آب میكند، او بيان میكند كه ما در بيعت گرفتن برای ابوبكر شتابزده عمل كرديم و خداوند شر اين كار را از مسلمين دور بدارد؛ اين مطلب عمر كه نشان دهنده نوعی شتابزدگی برای معرفی ابوبكر پس از رحلت پيامبر(ص) است در مسند ابن حنبل، صحيح بخاری، تاريخ طبری، سيره نبويه ابن هشام، شرح نهج البلاغه ، تاريخ خلفا از سيوطی و... ذكر شده است كه نشان دهنده جو سياسی و كودتايی آن حادثه بوده است تا امری شورايی و مبتنی بر امر رسول الله.
نويسنده كتاب «بی بصيرتانی از حادثه كربلا»، يادآور شد: سوال اينجاست كه اگر ملاك تعيين در انتخاب خليفه اجماع مردم بوده است پس چرا اين اجماع در مورد عمر عملی نشد؟ و اگر ملاك وصيت است چرا در مورد عثمان عملی نشد؟ پس با ادله اهل سنت خلافت اين سه نفر باطل است؛ نكته بعدی آنكه سوال ما از منكران غدير اين است كه آنان عنوان میكنند كه پيامبر(ص) در بحث امامت وصيتی نداشتند و همه امور را به مردم واگذار كردند ولی اين سوال را از وجدان خود نمیپرسند كه چگونه میشود ابوبكر بيش از پيامبر(ص) دلش برای امت سوخته است كه بعد از خود جانشينش را مشخص كرده است؟ و اينكه اگر قرار است كه كسی منصوب شود چرا عمر اين كار را نكرد؟
وی افزود: سوال ديگر آن است كه اگر تعيين كردن خليفه موجب ايجاد دو دستگی ميان مردم است چرا پيامبر(ص) به اين اصل حياتی اشاره نكرد؟ پس میتوانيم بگوييم كه بحث جانشينی امام علی(ع) حتمی است و آيه 67 سوره مائده هم كه پيامبر(ص) در روز عيد غدير در 18ذی الحجه مطرح كردند دليل همين مسئله است.
سروری يادآور شد: بسياری از علما و مفسران اهل سنت بيان و اقرار كردند كه در اين آيه «الْیَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْكُمْ نِعْمَتِی وَرَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلاَمَ دينا» روز غدير مطرح شده است؛ آنچه مهم است اين است كه روايات مهمی از ابوبكر داريم كه حديث «من كنت مولا» را ابوبكر تاييد كرد كه در مورد عيد غدير است كه منابع اهل سنت هم اين مسئله را اعلام كردند؛ مهمترين مسئلهای كه داريم اين است كه اين آيه ولايت به اقرار اهل سنت در مدح امام علی(ع) و جريان غدير است؛ آنها اصلا اين آيه را به آيه غدير معروف میدانستند؛ اين مطلب در تاريخ مدينه و دمشق از ابن اساكر، حديث 586، روح المعانی آلوسی، سيوطی در تفسير درالمنثورو ... اشاره شده است.
وی گفت: يكی ديگر از شبهات آنان، مسئله كلمه مولی است كه جديدا آنها اين مطلب را به دوستی تعبير كردهاند كه به جز بحث سندی و ادبی آن، از نظر عقلی نيز اين ادعا خندهدار است؛ زيرا از نظر عقلی چه كسی میتواند بيان كند كه پيامبر(ص) در آن روز گرم اين همه انسان را از پيش و پس جمع كردند و بر جهازی رفتنند و خطبه خواندند و با اين همه تشريفات میخواستند بگويند كه علی(ع) دوست من است؟ آيا مردم نمیدانستند كه امام علی(ع) هميشه همراه پيامبر(ص) است؟ آنها میگويند ولی معنانی مختلف دارد كه ما هم اسناد معتبر زيادی داريم مبنی بر اينكه پيامبر(ص) در ابتدای اين خطبه از مردم اقرار گرفتند كه آيا من بر شما اولی نيستم و آيا من حق رسالت بر گردن شما ندارم كه مردم هم همه تاييد كردند و پس از اين زمينه چينی مسئله ولايت و جانشين بعد از خود را مشخص كردند كه مشخصا اين بحث با يك هدف خاص بيان شده است؛ اين بحث در مستدرك علی الصحيحين هم مطرح شده است كه ايشان به اين بحث من كنت مولاه اشاره كردهاند.
سروری يادآور شد: آنها قبلا میگفتند كه مولا به معنای دوست است كه چگونه قبول میكنند كه پيامبر(ص) 120هزار نفر را در همچنان روز داغی جمع كنند و اعلام كنند كه علی دوست من است؛ نكته ديگر بر طبق متون خود اهل سنت، اولين كسانی كه به امام علی(ع) تبريك گفتند و بخ بخ يا علی گفتند، عمر و ابوبكر بودند و هم ايشان، حضرت را مولا خواندند؛ اين مطلب در تاريخ مدينه و دمشق حديث 575، 577، 588، مناقب علی(ع) خوارزمی و ابن مقابلی شافعی، تاريخ بغداد جلد هشتم و.. به صراحت آمده است كه همين دو نفر امام را ولی ناميدند و به ايشان تبريك گفتند.
غدير انكاری از زمان وهابيت اوج گرفته است
اين پژوهشگر حوزوی اظهاركرد: غدير انكاری از زمان وهابيت اوج گرفته اگر چه در گذشته هم بود كه بسياری از اهل سنت در مقابل اين حقيقت محض سر تعظيم فرود آورند از جمله شرح ابن ابی الحديد معتزلی كه در جلد يك آورده است مورد احترام همه اهل سنت هم هست كه ايشان نيز میآورد كه همه فضايل به علی(ع) منصوب میشود كه حتی دشمنانش نتوانستند فضايلش را منكر شوند كه او رئيس همه فضيلتها است و همين تعبيرات است كه نشان میدهد جانشين رسول خدا از نظر اين علمای اهل سنت چه جايگاهی داشته و چه تفاوتی با ديگران داشته است.
ذكر روايات مربوط به غدير در منابع اهل سنت
وی گفت: بسياری از منابع معتبر از اهل سنت منكر غدير نشدند؛ حديث خطبه غدير از بزرگان اهل سنت نقل شده است و ضياالدين مقبلی از بزرگان عامه میگويد كه اگر حديث غدير را معلوم ندانيم هيچ واقعهای در اسلام قابل اثبات نيست؛ او اين مطلب را در هدايت العقول در جلد 2 عنوان میكند.
وی افزود: ابن مقابلی از قول استادش ابوالقاسم محمد میگويد كه حديث صحيح غدير را يك صدنفر از صحابه روايت كردند و من هيچ ضعفی در اين روايت نمیبينيم؛، حافظ ابوعبدالله گنجی شافعی میگويد كه بعد از ذكر حديث از احمد در مسند خود نيز اين مبحث را آورده است؛ ابوالمعالی جوينی میگويد كه من در بغداد يك جلد كتاب ديدم كه جلد 28 از اسناد «من كنت مولافهذاعلی مولا» بود؛ حافظ عمادالدين ابن كثير شافعی نيز میگويد چنين نقلی درباره اين حديث دارد ولی متاسفانه در 200 سال اخير فرقه وهابيت اين همه شبهه و دروغ را در اين بين وارد كرد.
سروری عنوان كرد: حافظ شافعی گفت روزی ديدم كه طبری دو جلد احاديث غدير را جمع آوری كرده بود؛ جلال الدين سيوطی میگويد كه حديث غدير، متواتری است كه نمیشود منكرش شد و ابن حجر ايتمی میگويد كه در حديث غدير كه حديث صحيحی است هيچ شكی در آن كارگر نيست و گروهی مانند احمدبن حنبل آن را اخراج كردهاند.
اين پژوهشگر حوزوی يادآور شد: شيخ محمد صبا میگويد كه پس از واقعه غدير سی نفر از اصحاب اين حديث را روايت كردند؛ ابومحمد عاصمی میگويد كه پيامبر گفت كه من كنت مولاه فهذا علی مولا و همه اين مطلب را پذيرفتهاند؛ مولوی ولی الله حبيب كه در مرات المومنين میگويد كه پس از ذكر حديث بايد دانست كه اين حديث صحيحی است و كسی كه در صحت آن شك دارد قطعا در اشتباه و خطا گرفتار شده است.
استناد حضرت زهرا(س) به خطبه غدير
وی گفت: حادثه عظيم غدير عظيمترين حادثه بشريت است كه سند هويت شيعه است؛ خطبه غدير بزرگترين سند حقانيت شيعه است و اين را بايد گفت كه حضرت زهرا(س) وقتی میخواهند كه نسبت به ظلمی كه بر ايشان رواداشته شده است احتجاج كنند به خطبه غدير استناد كردند كه غدير حجت را بر همه تمام كرد و احدی نمیتواند منكر بحث غدير شود؛ خود غدير خنثی كننده يك بمب بزرگ عليه جامعه اسلامی است كه منافقان آن را برای انفجار جامعه اسلامی توليد كردند؛ بحث غدير عصاره خلقت است و چكيده تمام اديان الهی است.
غدير ثمره نبوت و خط مشی بشر تا آخرين روز دنيا است
اين استاد حوزه، يادآورشد: امام صادق(ع) میفرمايند كه تمام انبيای الهی به عظمت غدير معترف بودهاند و به عنوان يك روز بزرگ از آن ياد میكردند؛ در تهذيب شيخ طوسی آمده است كه امام صادق(ع) فرمودند كه خداوند بزرگ هيچ پيامبری را بر نيانگيخت كه مگر اينكه اين روز را عيد گرفت؛ حديث معتبری داريم كه در اين روز توبه حضرت آدم پذيرفته شد؛ در اين روز كشتی نوح بر كوه جودی قرار گرفت؛؛ ابراهيم(ع) از آتش نجات يافت و موسی(ع) هارون را جانشين خود كرد و حضرت عيسی(ع) شمعون را وصی خود انتخاب كرد؛ پس غدير ثمره نبوت و خط مشی بشر تا آخرين روز دنيا است؛ علامه امينی از صد صحابه اين مطلب را نقل كرده است كه همه آنها را هم از منابع اهل سنت ذكر میكند؛ سی صد و شصت نفر از راويان اهل سنت به غدير اشاره كردهاند.
وی گفت: غديرستيزی جريانی بوده كه در طول تاريخ از طرف افرادی چون ابن تيميه جريان داشته ولی اكثر علمای عامه اقرار به عظمت غدير و امام علی(ع) دارند؛ ولی با اين وجود از 200 سال پيش فرقه ضاله وهابيت تمام تلاش خود را كردند كه در بحث غدير شبهه به وجود بياورند؛ به عنوان مثال در محل غدير روستايی ايجاد شد كه نگذاشتند در آن مسجدی به وجود بيايد و راه آن را مسدود كردند و هر كاری كردند كه اين حقيقت را كتمان كنند ولی غافل از اينكه دست خداوند هميشه حق را نمايان خواهد كرد؛ همين امسال 5 ميليون كتاب به نام دشمنت را بشناس در مراسم حج عليه شيعه به زائران حج هديه شد.
خطبه غديريه امام هادی(ع)؛ يكی از دلايل ترور شخصيتی ايشان
اين پژوهشگر حوزوی يادآور شد: يكی از دلايل ترور شخصيتی امام هادی(ع) در سالهای اخير به دليل خطبه غديريه ايشان است كه از بهترين اسناد در استناد شيعه به غدير است ؛ايشان در زيارت روز غدير به روشنی به زوايای پيدا و پنهان غدير اشاره میكند.
سروری عنوان كرد: حوزه علميه ما وظيفه دارد با حضور جدی در عرصه رسانه، جايی كه بيشترين حمله را به معارف ما از آنجا برنامهريزی میكنند راهی برای مقابله با اين تفكرات غلط پيدا كند؛ امروزه شبكههايی چون ولايت را داريم كه كارهای مثبتی كردهاند ولی اين حضور بايد همه جانبه باشد؛ زيرا اگر به منطق و نظر و اسناد است هيچ منطقی به پای شيعه نمیرسد و مشكل ما رسانه است؛ امروز 300 كانال وهابی تا بن دندان مسلح تيشه به ريشه شيعه میزنند در قطر كتابی به نام «خليفه مظلوم يزيد بن معاويه» منتشر میشود و از سال 1381 به اين سوی شيعه ستيزی با چاپ 10 ميليون نسخه كتاب عليه شيعه وارد فاز جديدی شد كه حوزه بايد در اين مسير بيش از پيش فعال شود و متاسفانه موج شيعه كشی كه در عصر حاضر باب شده است نشانی از مظلوميت ماست.
وی گفت: حوزه ما بايد نسبت به كارهای تبليغی به ويژه غدير حساسيت بيشتری داشته باشيد؛ 150 سال پيش خطبه غدير يكی از لوازم حياتی در جهيزيه دختران بود كه با خود به خانه بخث میبردند زيرا اين خطبه نشانی از شيعه بودن آنها بود كه اين رسوم زيبا الان محو شده است كه بايد اين سنن زيبا را از طريق رسانه و منابر احيا كنيم.