به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، بیست و پنجمین ویژهنامه تحلیلی دفتر پژوهش مؤسسه فرهنگی هنری خراسان با عنوان «رصد» با مطالبی درباره «اقتصاد زیارت»، «سالهای بدون نقش»، «لیبرالیسم در کمین اقتصاد زیارت»، «فرصتهای مغفول در بازار بیست میلیونی»، «هتلها در مرز ورشکستگی، مجوزهای جدید چرا صادر نمیشوند؟» و ... منتشر شد.
در بخشی از این نشریه با عنوان «از سونامی زائر تا پدافند غیرعامل» به قلم محمدهادی عرفان، میخوانیم: «یکی از سلاح غیرمتعارف برای مقابله با تحریمها در حوزه اقتصاد میتواند اتکا و اعتماد به مفهوم زیارت باشد. ما حدود 300 میلیون شیعه در حدود بیست کشور دنیا داریم.
اگر به جای مدلهای اقتصادی غربی که به مفهوم «NATIONALITY» یا ملیت تکیه دارد، اقتصاد زیارت را تعریف کنیم که نگاهی به مفهوم «امت و امام» دارد، این امکان وجود دارد که تحریمها را شکسته و روابط اقتصادی قوی با مردم این بیست کشور برقرار کنیم که هیچ کاری به تحریمها ندارند.
مفهوم زیارت از لحاظ پدافند غیرعامل هم میتواند بسیار مؤثر باشد. مفهوم زیارت و اعتقاد قلبی و عمیق زائر به زیارت حرم مطهر اصولاً تحریمبردار نیست و رکود اقتصادی نیز شاملش نمیشود. بنابراین اگر بخشی از برنامه اقتصادی کشور را بر اساس اعتقاد قلبی، به توان اقتصادی زیارت اختصاص دهیم، موتور محرکه قوی و رایگانی برای عبور از فراز و نشیبهای اقتصادی خواهیم داشت.»
در بخش دیگری از همین مطلب آمده است: «از سال 50 به این طرف دائم دور حرم را از هر گونه بنای قدسی خالی کردهایم و طبعا نتیجهاش این شده که مردم خود مشهد هم برای مناسبتهایی مثل احیا و شبهای شهادت و ولادت متمرکز به حرم میآیند، ولی یک شبکهای از مساجد که نقش فشارشکن ایفا میکرده و زائر و مجاور را بین خود تقسیم کنند در مشهد نداریم؛ یعنی مسجد محل و منطقه و شهری که خود را به طور صحیح و ملموسی به زیارت گره زده باشد، نداریم. زائر باید احساس کند وارد یک شهر مذهبی شده و از طرفی زائرپذیری حرم نیز با شبکه پشتیبان آن تعریف شود.»
همچنین در دوازدهمین صفحه از این نشریه مطلبی با عنوان «جاذبههای فرعی، مکمل جاذبه اصلی» به قلم فرید جواهرزاده، دکترای اقتصاد جهانگردی آورده شده است که در ادامه به نقل بخشهایی از آن میپردازیم. در بخشی از این یادداشت با عنوان «مدت ماندگاری مهمتر از تعداد ورودی زائر» میخوانیم: «میتوان حرم مطهر رضوی را جاذبه اصلی گردشگری شهر مشهد و دیگر جاذبههای گردشگری شهر را جاذبههای مکمل تلقی کرد.
البته شاید سؤالی که به ذهن متبادر شود آن باشد که تفکیک مذکور چه سودی در بردارد؟ مسلم است در این ارتباط باید اهمیت جاذبههای مکمل برای مدیریت مقاصد گردشگری را بالا بردن میزان ماندگاری سفر دانست؛ چرا که اهمیت اقتصاد گردشگری در میزان اقامت و مدت ماندگاری آنها سنجیده میشود. نکتهای که متأسفانه در چند سال گذشته از سوی مدیران گردشگری کشور کمتر به آن توجه میشد.»
بیست و پنجمین ویژهنامه تحلیلی دفتر پژوهش مؤسسه فرهنگی هنری خراسان با عنوان «رصد» در هشتاد صفحه منتشر شده است.