طه محجوب، مدیر اجرایی دارالقرآن خانه کارگر، در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، در رابطه با قانون مصوب سال 1375 که طبق آن حافظان کل قرآن میتوانند مدرک کارشناسی دریافت کنند، گفت: سؤالی که در رابطه با این قانون وجود دارد، این است که لزوم تغییر اصل موضوع چیست.
وی افزود: در حوزه قرآن سطح علمی دانشگاهها بسیار پایین است. با اصل موضوع که حفاظ وارد دانشگاه شوند موافق هستم. دانشگاه باید بتواند فکر اینها را باز کند البته نه دانشگاهی که الان دایر است. چون در حال حاضر دانشگاهها حفظمحور هستند و فقط باعث میشوند که افراد بیشتر حفظ کنند و وقت تلف شود. این دانشگاه مفید نیست، تا زمانی که وضعیت دانشگاههای ما به این شکل است، نمیتوانیم چیزی را اصلاح کنیم.
محجوب با بیان اینکه ما بهعنوان یکی از موفقترین مجریان دوره کارشناسی حفظ، با حذف آن موافق هستیم، اظهار کرد: حذف این دوره دو پیششرط دارد؛ پیششرط اول اینکه وضعیت دانشگاهها اصلاح شود. پیششرط دیگر اینکه مراکزی تعریف شوند که مانند دانشگاه علمی ـ کاربردی، دورههای پودمانی برگزار کنند؛ به این صورت که هفتاد واحد برای حفظ در نظر گرفته شود که آزمونش برعهده اوقاف قرار میگیرد چون مرجع تأیید حفظ قرآن در کشور ما اوقاف است که در قانون مصوب سال 1375 نیز قید شده، هفتاد واحد نیز بهصورت پودمانی تعریف کنیم و این به رونق مراکز قرآنی نیز کمک میکند.
حذف کارشناسی حفظ در حال حاضر اشتباه است
وی با بیان اینکه حذف کارشناسی حفظ در حال حاضر اشتباه است، عنوان کرد: نه نظام دانشگاهی ما و نه نظام ساختاری ما در حال حاضر آماده این موضوع نیست. زمانی که این دو پیششرط آماده شد، انشاءالله باید درصدد حذف آن باشیم.
محجوب با اشاره به مشکلات پیشآمده در این عرصه ابراز کرد: در حال حاضر این دوره به این موضوع کمک کرده که عدهای که حافظ قرآن هستند، احساس کنند از قرآن و حدیث نیز اطلاع کافی را دارند و این غلط است؛ حتی اگر میخواهیم این کار را بکنیم، بهتر این است که رشته حفظ ایجاد کنیم، چه الزامی دارد که مدرک قرآن و حدیث به اینها بدهیم. بهتر است مدرک جدایی برای اینها تعریف شود. زیرساختهایی را نیز تعریف کنیم. مؤسسههای قوی و مطرح تهران یا مطرح شهرستانی که بنیه و امکان این کار را دارند، دورههای دانشگاهی برگزار کنند.
رشته جدیدی به نام حفظ قرآن ایجاد شود
وی افزود: پیشنهاد ما این است که اگر قانون هم قرار است عوض شود به این ترتیب عوض شود و رشته جدیدی به نام حفظ ایجاد کنند. هیچ لزومی ندارد به کسی که رشته قرآن و حدیث نخوانده است، بگوییم تو قرآن و حدیث خواندهای؛ در حالی که واقعاً کارشناس قرآن و حدیث نیست. برای رشته حفظ نیز میتوان واحدها و دروس متفاوتی را تعریف کرد. بهطور مثال 140 واحد در نظر گرفته شود که 70 واحد آن، واحدهای حفظ قرآن هستند و 70 واحد دیگر نیز واحدهای مرتبط با روشهای حفظ آموزی و یا تربیت مربی حفظ تعیین شود.
محجوب در رابطه با افرادی که بدون گذراندن دوره دبیرستان و اخذ دیپلم با قبولی در امتحان کنکور و کسب نصف نمره قبولی نفر اول آن رشته، موفق به دریافت مدرک لیسانس قرآن و حدیث میشوند، اظهار کرد: در هر جامعهای یک عده نخبه داریم و این غیر قابل انکار است، همانطور که میپذیریم بچههای دیگر مقاطعی را جهشی طی کنند، این را هم میشود پذیرفت.
وی در رابطه با آسیبهای این کار گفت: چون با حفاظ مختلفی در ارتباط بودهام، میتوانم بگویم این بحث فقط نتیجه منفی داشته و ذهن فرد را خراب میکند. بعضاً فکر میکند خیلی توانمند است در حالی که اصلاً حفاظ ما توانایی لازم را ندارند. شاید محاسبات اولیه ریاضیات را هم بلد نیستند، دانشآموز حافظی را دیدهام که تناسب را حفظ میکرد و ذهن خودش را اینقدر بسته نگه میداشت. کلیت قضیه آفت است و وجه فساد آن بر وجه خیر آن غالب است.
مدیر اجرایی دارالقرآن خانه کارگر افزود: گاه دیده شده که به جای اینکه حافظ قرآن نورانی شود، ظلمانی شده است، پسر نوجوان حافظی را میشناسم که به او پیشنهاد شده بود با اجنه ارتباط برقرار کند و توانایی برعکس خواندن قرآن را بهدست بیاورد و یا به او گفته بودند که میتوانی این توانایی را کسب کنی که بگویی در ذهن مردم چه آیهای خوانده میشود. اینها کودک و نوجوان هستند، یک نوجوان سیزده ساله ذهن پویا و دقیقی ندارد، وقتی به ما اطلاع دادند به خانوادهاش گفتیم. از نوجوان خواسته بودند که سکههایی را که در مراسم بهعنوان جایزه میگیرد، بهعنوان حقالزحمه این کار بپردازد.
حافظ قرآن بودن نه شرط لازم و نه شرط کافی ورود به رشته قرآن و حدیث است
وی اظهار کرد: بهتر است که به این افراد مدرک علوم قرآن و حدیث ندهیم. وزارت علوم رشته جدیدی به نام لیسانس حفظ قرآن تعریف کند. رشته علوم قرآن و حدیث کارکرد و سیستم خودش را دارد. در این رشته پایههای تفسیری و عربی شرط لازم و کافی است اما حافظ بودن قرآن نه شرط لازم است و نه شرط کافی. به این مفهوم که وقتی میخواهیم چیزی یاد بگیریم یکسری شرایط لازم باید باشد و یکسری شرایط کافی. حافظ کل قرآن بودن برای کسی که میخواهد رشته قرآن و حدیث یاد بگیرد، نه شرط لازم است و نه کافی. نتیجه این میشود که هیچ اشرافی به رشته علوم قرآن و حدیث ندارد و فقط میگوید کارشناس علوم قرآن و حدیث هستم در حالی که هیچ اطلاعی از آن رشته ندارد.
دانشگاهها در بحث علوم قرآن و حدیث ضعیف هستند
محجوب در ادامه سخنانش اشارهای به ناکارآمدی امتحانهای تستی برای سنجش وضعیت افراد اشاره و عنوان کرد: این وضعیت قطعاً نمیتواند محک و پایش درستی برای تعیین وضعیت اشخاص باشد. دانشجوهای ما در رشته قرآن و حدیث نیز وضعیت خوبی ندارند. شاید دانشجویان علوم قرآن و حدیث تنها کمی بهتر از حفاظ قرآن باشند. دانشگاهها در بحث علوم قرآن و حدیث خیلی عقب هستند و این اصلاً جای شک و شبهه ندارد. حتماً این نقص در دانشگاهها در سیستم وزارت علوم در بحث رشتههای الهیات هست.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا این قانون ناقض عدالت آموزشی است؟ گفت: بستگی دارد چه طور وارد موضوع شویم و چه نگاهی داشته باشیم. اگر سیستم آموزشی کشور ما درست بود این حرف صحیح بود؛ ولی در حال حاضر در وضعیتی قرار داریم که دانشجوی کارشناسی ما با کسی که یک دوره 9 ماهه را طی میکند خیلی تفاوت ندارد وقتی در چنین وضعیتی قرار میگیریم نتیجه این میشود که خیلی بیعدالتی آموزشی نیست میتوان آن را به بینظمی آموزشی تعبیر کرد. بیعدالتی وقتی است که شرایط متناسب هر نفر تعیین شود. در حال حاضر سطح سواد دانشجوهایمان خیلی از بچههای حافظمان بالاتر نیست. سیستم دانشگاهی ما ضعیف عمل میکند و اصلاً کل ساختار اشتباه است. به اینها مدرک قرآن و حدیث میدهیم به جای آن مدرک حفظ بدهیم؛ اینها کلیدهایی است که مشکل را کاملاً حل میکند.
مدیر اجرایی درالقرآن خانه کارگر در ادامه صحبتهایش گفت: اگر میخواهیم موضوع را حل کنیم تقبیح کردن کارشناسی حفظ یا تقبیح کردن دانشگاه راهکار نیست، راهکار این است که ساختار جدیدی پیشنهاد بدهیم. دوره لیسانس حفظ تعریف کنیم. در این دوره 70 واحد با تأیید اوقاف واحدهای حفظ باشد و 70 واحد نیز واحدهایی باشد با مضمون روشهای حفظ آموزی و یا حفظ تدبر محور.
همان قانون سال 1375 ظرفیت تعریف لیسانس حفظ را نیز دارد
محجوب اظهار کرد: در قانون مصوب سال 1375 اعطای مدرک قید شده اما قید نشده که چه مدرکی بدهند. همین قانون ظرفیت و راهکاری است که لیسانس حفظ تعریف کنیم. از آن طرف به رشته علوم قرآن و حدیث اجحاف نمیشود که یک عده بدون داشتن سواد قرآن و حدیث بگویند ما لیسانس قرآن و حدیث داریم. از سوی دیگر با تعریف مدرک حفظ به خود حافظان قرآن نیز اجحاف نمیشود. جایگاه و کارکرد رشته علوم قرآن و حدیث با کارکرد رشته حفظ در جامعه فرق دارد و باید بپذیریم که این دو مدرک را یکی دانستن خطاست.