برگزاری نخستين روز سمينار «نمايش و دين» با حضور بزرگانی از جهان و ايران
کد خبر: 1518192
تاریخ انتشار : ۱۸ دی ۱۳۸۵ - ۱۲:۱۹

برگزاری نخستين روز سمينار «نمايش و دين» با حضور بزرگانی از جهان و ايران

گروه هنر: سمينار بين‌المللی«نمايش و دين» در نخستين روز برگزاری و در سومين و چهارمين جلسه خود، ميزبان دكتر پيتر چلكوفسكی، دكتر كلاوس هوفمان ، دكتر محمدرضا خاكی و سه تن ديگر از پژوهشگران ايرانی بود.

به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران(ايكنا) به نقل از سايت ايران تئاتر، اين سمينار با همكاری مركز هنرهای نمايشی، انجمن نمايش، گروه آموزشی هنرهای نمايشی دانشكده هنرهای نمايشی و موسيقی، خانه هنرمندان، شبكه چهار سيما و ITI ايران در خانه هنرمندان برگزارشد.
سومين جلسه‌ اين سمينار روز يكشنبه ساعت 14 با رياست دكتر «محمدرضا خاكی» آغاز شد.
«خاكی» در ابتدای جلسه با اشاره به اين كه نحوه جغرافيا و طبيعت هر سرزمين در باورهای آن نقطه جغرافيايی نقش بسيار مهمی دارد، گفت: ايران كشوری كهنسال است و ايرانيان، تاريخ پرفراز و نشيبی را پشت سر گذاشته‌اند و در حوزه باورهای دينی نيز گونه‌های مختلفی را پرورانده‌اند كه باعث شده اين كشور به مركز بی‌بد‌يل و رغيبی ‌در اين زمينه تبديل شود. از زمان شكل گيری حكومت صفويه تاكنون انديشمندان و متفكران ايرانی، آثار ارزشمندی در زمينه تفكر شيعی اسلامی به وجود آورده‌اند.
وی در ادامه سخنرانی اظهار كرد:يكی از مهم‌ترين مراسم اسلام شيعی، سوگواری مراسم محرم است. سوگواری امام حسين(ع) و پايداری خانواده و يارانش الهام‌بخش بسياری از هنرمندان شده كه تعزيه يكی از تكامل يافته‌ترين آن‌هاست. اين نوع نمايش نخست مورد توجه سفرا و مسافران اروپايی قرار گرفت و همين امر موجب شد تا آن‌ها ضمن پرداختن به تعزيه، دست به نگارش كتب متعددی در اين زمينه بزنند. در كشور ما نيز طی دهه 1340 زمينه مطالعه هنر نمايشی فراهم شد و نمايش تعزيه كه تا پيش از آن مورد توجه پژوهشگران قرار نگرفته بود، مورد توجه پژوهشگران زيادی قرار گرفت.
«خاكی» اضافه كرد: قبل از انقلاب با مديريت پروفسور چلكوفسكی يك سمپوزيوم جهانی برگزار شد كه نتيجه آن نيز چاپ يك جلد كتاب در مورد تعزيه بود. اين كتاب در سال 1367 توسط داوود حاتمی با عنوان «تعزيه هنر بومی پيشرو ايران» به چاپ رسيد و اخيراً نيز مجدداً به انتشار رسيده است. جای خوشبختی است كه به روشنی و قطعيت نمايش تعزيه در اكثر دايره‌المعارف‌های فرانسه، انگليس و... مطرح شده است. همچنين اختصاص يكی از شماره‌های فصلنامه‌ای كه زير نظر پروفسور چلكوفسكی به چاپ رسيده، نشان دهنده اهميت آن است. با اين همه نياز به يك مجموعه پژوهشی محسوس است.
وی با اشاره به وجود تعزيه در اكثر كشورهای اسلامی گفت: تعزيه در لبنان، عراق، هندوستان، پاكستان و... نيز در ايام محرم به شكل‌های مختلف اجرا می‌شود. جای آن دارد كه با استفاده از حضور محققان و پژوهشگران كه در اين همايش حضور دارند، مقدمات يك پژوهشكده تعزيه به وجود آيد تا هم امكان پژوهش برای پژوهشگران به وجود آيد و هم به عنوان منبعی معتبر در دسترس علاقه‌مندان قرار گيرد.
در ادامه دكتر «پيتر چلكوفسكی» استاد رشته مطالعات اسلامی و خاورميانه دانشگاه نيويورك كه از مشهورترين كتب وی می توان به آينه جهان نامريی، تعزيه:آيين و نمايش در ايران و ... اشاره كرد، ضمن ابراز خوشحالی از حضورش در اين سمينار گفت: در نمايش‌های مذهبی عيسوی كه درباره شهادت حضرت مسيح است، می‌بينيم كه هر چه از مركز، يعنی اورشليم دور می‌شويم، اجرای اين نمايش‌ها تخيلی‌تر می‌شود كه از آن ميان می‌توان به مراسم «هفته مقدس» اشاره كرد و در مورد تعزيه نيز اين مسأله صادق است.
وی در ادامه با اشاره به مراسم«نخل‌كشی» گفت: نخل يعنی درخت خرما و وسيله‌ای آئينی و مخصوص عاشوراست كه از چوب به اندازه‌های مختلف ساخته می‌شود. برخی از آن‌ها ساختمانی ساده دارند كه توسط دو نفر حمل می‌شود و برخی ديگر به اندازه يك ساختمان سه طبقه ساخته می‌شوند و صدها نفر آن را حمل می‌كنند كه در روز عاشورا در مقابل دسته به دوش كشيده می‌شود. جلوی نخل را معمولاً با آينه می‌پوشانند و درخشش آينه‌ها نشان دهنده هاله نور امام حسين(ع) است و شركت كنندگان می‌توانند از جلوی نخل اين درخشش را مشاهده كنند. پشت نخل معمولاً توسط پارچه مشكی پوشانده می‌شود و ساختمان حرم امام حسين توسط نخل طلايی طراحی می‌شود. در حقيقت نخل نشانه اتحاد اجتماعی برای دهكده يا منطقه مورد نظر محسوب می‌شود كه مراسم نخل‌ كشی را برگزار می‌كنند.
«چلكوفسكی» در ادامه سخنان خود اظهار كرد: نزديكی ايران به كربلا، امكان سفر ايرانيان به آن ديار و زيارت حرم سيدالشهدا(ع) را فراهم كرده و به شيعيان ايرانی نيز اجازه داده كه مردگان خود را به كربلا حمل كنند.
جلسه با پخش تصاويری از مراسم نخل كشی در ايران و هندوستان ادامه يافت.
سپس «جهانشير ياراحمدی» دانشجوی كارشناسی ارشد ادبيات نمايشی در دانشگاه آزاد اسلامی واحد بوشهر، كه پژوهش‌هايی با عناوين تعزيه در بوشهر،تئاتر بوشهر و ... را انجام داده در خصوص«روضه‌خوانی» گفت: روضه‌خوانی عبارتی است كه در سطحی‌ترين حالت ممكن، روضه‌خوانی متداول را تداعی می‌كند. روضه‌‌خوانی عبارت است از داستان‌ها و حوادث مربوط به كربلا كه توسط روضه‌خوان، رو به جمعيت خوانده می‌شود. روضه‌خوانی به شدت با دين و مسائل دينی در ارتباط است و در حقيقت اين شكل نمايشی به تمامی ريشه در دين دارد. بررسی نمايه‌های پژوهشی نشان داده كه تا به امروز روضه‌خوانی به شكل دقيق و نمايشی مورد مطالعه قرار نگرفته است. دلايل اين مسأله فراوان و البته پنهان است، اما يكی از آن‌ها شايد اين باشد كه به شدت به «خطابه» قرابت دارد و مطالعه آن محتاج دقت فراوان است. بنابراين در اين مقاله پژوهشی، روضه‌خوانی با خطابه كه هدف اصلی‌اش تبليغ است و قصد القای يك انديشه خاصی به مخاطب را دارد، متفاوت است. «نقالی» هنر اصيلی است كه ريشه‌های آن را بايد پيش از اسلام پی‌گيری كرد. اين گونه نقالی توسط گوسان‌ها خوانده می‌شد. پس از اسلام به «نقالی آوازی» و «قوالی» تبديل شد. پس از آن نيز «مناقبت‌خوانی» به وجود آمد و اهل سنت نوع ديگری را با نام «فضايل‌خوانی» به وجود آوردند.
وی در مورد مجالس روضه‌خوانی گفت: مجالس روضه‌خوانی همواره به دو شكل مردانه و زنانه برگزار می‌شود. روضه‌خوانی زنانه، مجلسی است كه روضه‌خوان و جماعت شركت كننده، همگی زن هستند ولی روضه‌خوانی مردانه، با حضور تعدادی از زنان و مردان می‌تواند برگزار شود. به طور كلی روضه‌خوانی يك نمايش دينی است. شكل روضه‌خوانی هيچ گاه از يك اسلوب خاصی پيروی نكرده و در هر منطقه از كشور به يك صورت برگزار می‌شود.
در جلسه چهارم اين سمينار ابوالفضل حری، دكتر كلاوس هوفمان و فرح يگانه به‌ سخنرانی پرداختند.
ابوالفضل حری دارای كارشناسی ارشد زبان و ادبيات انگليسی از دانشگاه علامه طباطبايی كه مقالات پژوهشی چون درآمدی بر اصول و مبانی ترجمه طنز و ... داشته در ابتدای جلسه گفت: اين مقاله در بررسی نقش تماشاگر در نمايش دينی، دو پرسش را مطرح می‌كند: تماشاگران چگونه از نمايش، تفسير دينی ارائه می‌دهند و نمايش‌ها چگونه تماشاگران را به سمت اهداف دينی خود رهنمون می‌شوند؟ پاسخ به پرسش اول به دو مسأله دامن می‌زند. اول، تأثير عاطفی نمايشی روی تماشاگران و دوم تجزيه و تحليلی عقلانی و نقادانه از سوی مخاطب/ منتقد، پاسخ به پرسش دوم مستلزم شناخت دستور زبان نمايشی از جانب مخاطب و به كارگيری اين دستور زبان به نحو احسن از جانب هنرمند است. در اثر هنری عموماً و نمايش دينی خصوصاً، باورپذير كردن صحنه‌ها برای تماشاگر اولويت دارد؛ به گونه‌ای كه شايد بتوان گفت حقيقت مانندی يا باور كردن هر آن چه روی می‌دهد، مسأله اصلی آثار هنری ـ دينی است. نمايش از جهتی ديگر نيز بر تماشاگران خود تأثير می‌گذارد: عمل/ ديدن نمايش بسيار شبيه آئين‌های پاگشايی در نظر مردمان نخستين است؛ بنابراين نمايش دينی از طريق ايجاد نوعی شور و هيجان، احساسات نهفته آدمی را كه ريشه در فطرت اصيل انسانی دارند، بيدار می‌كند. احساساتی كه در يك حالت، جاذبه و ترس توأمان، امور مينوی و قدسی انسان ديندار را به نمايش می‌گذارد. در واقع نمايش دينی، نمايش برانگيخته شدن عواطف پاك انسان است؛‌ عواطفی كه در دنيای متمدن، مادی‌گرا و ثروتمند امروز به باد فراموشی سپرده شده است.
پس از صحبت‌های حری، دكتر كلاوس هوفمان رييس انجمن فدرال درام و تئاتر آلمان و كميته اجرايی «تئاتر و كليسای» كليسای پروتستان آلمان، رئيس آكادمی فدرال آموزش فرهنگی آلمان و مدير پروژه هايی چون تئاتر و توسعه و طرح تئاتر و مهاجرت وزارت فدرال آموزش و پژوهش آلمان در مورد موضوع ابعاد مذهبی و معنوی تئاتر معاصر اروپا به بيان نظراتش پرداخت. وی گفت: مدرنيته به خود‌مداری و استقلال هنر و دين انجاميده و بدين ترتيب تنوع زيباشناختی وسيعی را رقم زده و به تشديد و تقويت تجربه‌های مذهبی، مجال دو چندان بخشيده است. اين خود معنايی، مجالی نو برای ديدار مجدد دين و تئاتر با تمامی گستره واقعيت‌های خاص خود فراهم می‌آورد و بدين ترتيب، گفت‌وگويی نو ميان اين دو درمی‌گيرد.
اين تنديشمند افزود: در عرصه تئاتر، امر مقدسی می‌تواند در هيأت تجربه معنوی و معرفت دينی در هيأت رفتاری غير جزمی از نو احيا شود، تئاتر عرصه‌ای است فراخ با جنبه‌های آئينی و سرگرم كننده. وی افزود: دست كم سه نوع رويكرد به رابطه تئاتر و دين را می‌توان به شرح ذيل برشمرد:
الف) هنرمندان عرصه تئاتر متون مذهبی، همچون عهده عتيق و عهد جديد و مضامينی همچون ده فرمان، ايمان و نماز را برای اجرای نمايش خود برمی‌گزينند.
ب) هنرمندان با پژوهش در باب سرچشمه‌های تئاتر، دينی و آئينی را از نو بازمی‌يابند و بر صحنه می‌آورند.
ج) هنرمند در مواجهه با مرگ و رنج، با درنورديدن مرزهای روح بشر و يا با رسيدن به نوعی خلسه و مستی عارفانه و مذهبی است كه به يك بازيگر تبديل می‌شود.»
فرح يگانه ديگر سخنران جلسه كه تاكنون مقالاتی چون تئاتر فستيوالی ايران،شور آفرينش هنری،تئاتر ايران در سال 2003،تئاتر در ايران، را در مجلات معتبر بين المللی به چاپ رسانده در ادامه گفت:نمايش، جزئی از تماميتی بس وسيع‌تر است، بخش است از گسترده‌ای از ارتباطات و در اين ميان صحنه تمهيدی است برای مشاهده شدن. عناصر اوليه هر رويداد تئاتری، حضور فيزيكی بازيگر و تجربه تماشاگران است. اين مواجهه رو در رو و مستقيم بازيگر و تماشاگر و يا به عبارتی ديگر «رويدادی بودن» يك رويداد تئاتری، ما را وامی‌دارد كه به جزئيات آنچه ميان بازيگران و حضار روی می‌دهد، در لحظه رويداد بينديشيم و نيز به اين كه آن‌ها در حضور يكديگر به چه می‌انديشند، چه هويتی می‌يابند و چه روندی را تجربه می‌كنند.
پروفسور «يلمار ساوتر» بنيانگذار الگوی«رويداد تئاتری» معتقد است كه اغلب نظريه‌های تئاتری در مورد مفهوم جامع «رويداد تئاتری» تا دهه 1990 يك جانبه، كوته بينانه و محدود بوده‌اند.
او معتقد است كه تماشاگر، دليل و شرط لازم برای وجود هنر است و يك رويداد تئاتری به شروع و اتمام نمايش محدود نيست؛ زيرا هميشه قبل از شروع نمايش، انگيزه‌ای برای شروع كردن و پس از اتمام آن نيز تأثيراتی از آن بر جای خواهد ماند. بدين ترتيب، هر رويداد هنری دارای جنبه‌های سياسی ـ اجتماعی است كه در پيوند با محتوا و روش ارائه آن است.
captcha