حكومت جهانى امام عصر و نظريه جهانى‏شدن در عصر ما(5)
کد خبر: 1612147
تاریخ انتشار : ۲۵ آذر ۱۳۸۶ - ۰۸:۲۷
بخش پايانی/

حكومت جهانى امام عصر و نظريه جهانى‏شدن در عصر ما(5)

در بخش ‌پايانی مقاله حكومت جهانى امام عصر و نظريه جهانى‏شدن در عصر ما به بررسی قسمت سوم از گفتار جهانى‏سازى مهدوى و شاخصه‏هاى آن خواهيم پرداخت.

اشاره: اسلام دينى است با اصول و آرمان‏هاى جهانى‌ و از همان ابتداى ظهور خويش به‌دنبال ايجاد حيات طيبه در سطح عالم و براى كليه اَبناى بشرى بوده، بديهى است بنا به معتقدات اسلامى و شيعى، جهانى‏شدن اسلامى و حيات طيبه جهانى در آخرالزمان و در عصر و دولت مهدى موعود تحقق قطعى خواهد يافت.
چنين جهانى‏شدنى با هيچ پروژه و يا طرح جهانى‏سازى فعلى نه از حيث نظرى و نه عملى و نه از حيث شموليت و فراگيرى و مقياس‌هاى موجود قابل مقايسه و اندازه‏گيرى نيست و فقط شناخت مقدماتى آن از راه احاديث وارده ممكن است.
به همين جهت قصد بر اين شد كه در ادامه سخن، پاره‏اى از ويژگى‏هاى دولت كريمه حضرت مهدى و حكومت جهانى سرشار از حيات طيبه وى، آن‏هم نه از باب حصر بلكه از باب احصاء و اشاره، مرور و بازيابى گردد كه 9 عنوان از آن در بخش‌های قبلی اين مقاله گذشت و اكنون چهار مورد ديگر نيز در اين نوشتار بررسی می‌شود.
از برخى روايات اين گونه استفاده مى‏شود كه حكومت جهانى مهدوى و جهانى‏سازى وى در عين حال كه عالم‏گير بوده و بر سراسر جهان، اسلام و قوانين اسلامى حاكم است، ليكن ساير ملل نيز در قالب نوعى حكومت مشابه فدراليسم، ضمن تبعيت از حكومت جهانى، داراى آزادى‏هایى در پيروى از رسوم و فرهنگ‏هاى ملى غيرمتعارض با اسلام هستند و حضرت اين حق و احترام را براى آن‌ها ملحوظ مى‌كنند.
امام باقر عليه السلام مى‏فرمايند: وقتى قائم قيام كند قطايع و حكومت‌هاى طايفه‏اى از بين خواهند رفت.(1)
در عين حال امام صادق ‏عليه السلام نيز می‌فرمايند: وقتى قائم ما قيام كند به هر منطقه‏اى نماينده‏اى مى‏فرستد و به او مى‏گويد: حكومت در اختيار توست، هر چه مصلحت مى‏بينى عمل كن. (2)
نوسازى و احياء دينى بر مبناى مقتضيات جديد
يكى از ويژگى‏هاى فرابرد جهانى‏شدن، لحاظ مقتضيات زمانى و مكانى و حركت بر مبناى تحولات تازه و پاسخگویى به امور جديد است.
قبلاً بيان شد اسلام با اتكاء به ماهيت خود بر مبناى سنت مترقى اجتهاد، اين انعطاف‌پذيرى را به‌عنوان جزء هميشگى خود به همراه دارد.
نظام جهانى‏سازى مهدوى نيز از اين خصيصه ضرورى غافل نبوده و كاملاً بدان مجهز است و در عصر مهدوى، جهان با احياء اسلامى نوين و نوسازى دينى مواجه خواهد شد.
به فرموده امام صادق‏عليه السلام: چون قائم قيام كند امر تازه و احكامى تازه مى‏آورد، چنان‌كه رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم در اول اسلام همين‏گونه عمل و خلائق را به امر جديد دعوت كرد، (3) آن حضرت كارهاى مشابه رسول خدا انجام مى‏دهد و همان‏گونه كه رسول خداصلى الله عليه وآله وسلم امور جاهليت را بر هم زد، امور قبل از خود را بر هم مى‏زند و قائم، دين اسلام را تازه مى‏كند. (4)
همين تعبير نيز در بيان امام باقرعليه السلام آمده است، آن‌جا كه مى‏فرمايد: قائم كتابى جديد، امرى جديد و حكمى جديد مى‏آورد و بر عرب سخت مى‏گيرد. (5)
در روايت ارزشمند ديگرى از همين امام همام، ايشان ضمن تشبيه سيره حكومت مهدوى با سيره پيامبر صلى الله عليه وآله وسلم، در ابطال احكام جاهليت، مى‏فرمايند: همچنين است قائم وقتى قيام كند، باطل مى‏گرداند احكامى را كه در ايام مصالحه با كفار در دست خلايق بوده و با عدالت در ميان خلايق رفتار مى‏كند. (6)
بدين منوال جهانى‏سازى مهدوى، معطوف به احياء و تجديد اسلام ناب و نوسازى جديد آن بر حسب مقتضيات جديد بوده و بديهى است چنين امرى منجر به شفافيت اسلام و افزايش پيروان آن دين حنيف خواهد گرديد و ديگر نيازى به بحث و فحص‏هاى طاقت‌فرساى علمى و حوزوى براى فهم و دريافت آراء واقعى شارع مقدس نيست و اكثر شيوه‏هاى درسى و اجتهادى و استنباطى، كهنه و غير قابل استفاده خواهد شد.
عالم عاليقدر آية اللَّه فقيد «قزوينى»، در اثر خويش اين مطلب را در تحليلى جامع اين‏گونه بيان كرده است: خدا مى‏داند كه اين تحول مطلوب و مترقى چگونه خواهد بود، اما به‌نظر مى‏رسد بسيارى از كتاب‌هاى فقه و حديث، نوسازى شود و نقش بسيارى از موضوعات كتاب‌هاى اصولى به پايان برسد، چرا كه امام مهدى قواعد عمومى براى دريافت مسائل شرعى و مقررات دينى را بيان مى‏كند و در پرتو همان‏ها فقهاء را از بسيارى بحث‏هاى اصولى و قواعد آن بى‌نياز مى‏شوند.
كتاب‌هاى مربوط به شرح حال راويان احاديث كه به كتاب‌هاى رجالى معروفند و نيز شرح حال و بيوگرافى آنان و تقسيم‏بندى روايات به صحيح و ضعيف و اصطلاحاتى از اين قبيل، همه و همه نقش‏شان به پايان مى‏رسد، چرا كه اين بحث‏ها بيشتر به حدس و ظنّ تكيه دارد و در عصر غيبت به خاطر نرسيدن دست مردم به امام معصوم‏عليه السلام مورد استفاده قرار مى‏گيرد، اما در عصر ظهور، مردم به مقرّرات و احكام قطعى دست مى‏يابند و از اين‏ها بى‏نياز مى‏شوند.
و نيز در عصر ظهور، بيشتر كتاب‌هاى تفسيرى از اعتبار ساقط مى‏شود، چرا كه مردم با رشد فكرى و ژرف‏نگرى برخواسته از فرهنگ عصر ظهور، به تفسيرهاى برگرفته از نظرات افراطى افراد، بها نمى‏دهند. از اين رو تنها تفاسير برخاسته از روايات رسيده از پيامبر و اهل‏ بيت‏ عليهم السلام باقى مى‏ماند.
همين‏گونه قرائت‏هاى مختلف از قرآن شريف كه دليلى براى آن‌ها نازل نشده است برداشته مى‏شود. چرا كه مردم قرآن و قرائت صحيح آن را به گونه‏اى كه بر قلب مصفّاى محمد صلى الله عليه وآله وسلم فرود آمده است، از امام مهدى مى‏آموزند و تفسير و پيام و مفهوم آن را، آن‏گونه كه خدا اراده فرموده مى‏شناسند و بر معارف بلند و راز و رمز شگفتى‏هاى آن، كه همچنان ناشناخته و پوشيده است، آگاهى مى‏يابند. (7)
در دولت جهانى مهدوى، فضاهاى ارتباطى و رسانه‏اى دچار تحولات شگرف و بنيادينى خواهد شد كه ساده‏ترين برداشت از روايات وارده، استفاده از رسانه‏هایى مانند اينترنت و تلويزيون و گسترش ارتباط مردم با يكديگر از اين طرق را به ذهن متبادر مى‏كند.
ولى به‌نظر مى‏رسد كه اين روايات حاكى از پيشرفت‏هاى وسيعى در اين زمينه باشد و بتوان اين دوره را از حيث وضعيت رسانه‏ها و ارتباطات به دوره‏اى بسيار فراتر از دوره ظهور اَبررسانه‏ها تشبيه كرد.
ابتدا رواياتى در اين زمينه يادآورى می‌شود، امام صادق‏ عليه السلام مى‏فرمايد: ان المؤمن فى زمان القائم و هو فى المشرق لَیَرى أخاه الذى فى المغرب و كذا الذى فى المغرب يرى أخاه الذى بالمشرق،(8)، مؤمن در عصر قائم در حالى كه در مشرق است، برادر خويش را كه در مغرب است مى‏بيند و همچنين آن‌كه در مغرب است برادر مؤمن خويش را در مشرق مى‏بيند.
و يا در فرازى قابل تأمل‏تر فرموده‏اند: انّ قائمنا اذا قام مدّالله لشيعتنا فى اسماعهم و ابصارهم، حتى لا يكون بينهم و بين القائم بريد يكلّمهم فسيعون و ينظرون اليه و هو فى مكانه (9)، هنگامى كه قائم ما قيام كند، خداوند در دستگاه شنوایى و بينایى شيعيان ما، گستردگى و كشش ويژه‏اى مى‏بخشد تا ميان آن‌ها و مهدى ما نامه‏رسان يا واسطه‏اى نباشد.
فهم روايت اول با وجود پيشرفت‏هاى امروزى عرصه فناورى ارتباطات همانند تلويزيون و اينترنت، دشوار و پيچيده نيست.
اما با توجه به روايت دوم، به‌نظر مى‏رسد كه پيشرفت‏هاى عصر ظهور در عرصه گسترش فضاهاى ارتباطى تنها منحصر در تكنولوژى و ابزارهاى ارتباطى نباشد، بلكه اين خود مؤمنين هستند كه بواسطه سطوح عالى ايمانى خود، برخوردار از كمالات اعطایى الهى شده و گوش و چشم‌هاى آنان داراى قدرتِ فرابينى، فراشنوایى و فرامكانى شده و همان‌طور كه مى‏توانند در هر لحظه با يكديگر ملاقات سمعى و بصرى داشته باشند، مى‏توانند با حضرت مهدى نيز از چنين ارتباطى برخوردار باشند و از فيض مطلق وجود او در وراى مكان‏ها و زمان‏ها استفاده كرده و نزد ايشان براى متابعت و پيروى، دائم الحضور باشند. بديهى است در عصر حضور كه هر چيز به كمال نهایى خود مى‏رسد، تجهيز انسان‌هاى مؤمن به‌عنوان اشرف مخلوقات به چنين مواهب الهى دور از ذهن نيست و به‌همين خاطر مى‏توان تصور كرد كه با اين پيشرفت‌ها در خلقت انسان‌هاى برگزيده، كشف ساير كرات در فضاهاى لايتناهى و افشاى ميلياردها اسرار نهفته در كائنات براى بشر عصر ظهور نيز نه تنها ممكن، بلكه به‌منتهاى حد خود خواهد رسيد و اسرار بى‏شمار كائنات بر ايشان كشف خواهد شد.
جهانى‏سازى مهدوى همانند جهانى‏سازى غربى تأثيرات و تبعات تخريبى نسبت به محيط زيست و ساكنان موجود در آن ندارد، آن‏گونه كه امروزه جهان با مشكلات زيست‌محيطى عظيمى مانند سوراخ شدن لايه ازن، گرم شدم زمين بر اثر گازهاى گلخانه‏اى، نابودى جنگل‏ها، روند رو به انقراض پاره‏اى از موجودات و آلودگی‌هاى صنعتى و شيميایى محيط زيست مواجه است.
پيامبر اكرم (ص) در فرازى زيبا، خشنودى كليه موجودات انسانى و غير انسانى را از حكومت جهانى حضرت مهدى با عبارت يرضى عنه ساكن الارض و السماء (10) بيان كرده‌اند و در بيانى ديگر، حكومت مزبور را مايه رفاه و فرح و شادمانى كليه موجودات به‌شمار آورده و مى‏فرمايند: فيفرح به اهل السماء و اهل الارض و الطير و الوحوش و الحتيان فى البحر (11)، ساكنان آسمان و مردم زمين، پرندگان، درندگان و ماهيان دريا، همه در سايه لطف و حكومت او شادمان و فرحناك هستند.
بديهى است كه اين شادمانى صرف‏نظر از رعايت آرمانى حقوق كليه جانداران و حفظ حقوق محيط زيست آن‌ها در دولت جهان‏شمول مهدى موعود قابل تحقق و ميسر نيست.
همچنين در روايتى از امام حسن‏ عليه السلام نقل شده كه حتى در دولت حضرت مهدى، درندگان آزادانه و بدون مزاحمت زندگى مى‏كنند (12) كه اين امر بيان‌گر اوج صلح و آرامشى است كه دولت جهان‏شمول مهدوى براى بشريت به ارمغان خواهد آورد.
دولتى كه عالم را به‌سمتى سوق خواهد داد كه تمام آيات الهى به‌منتهاى ظهور خود برسند و حق و باطل از هم جدا شوند و بنا به پاره‏اى استنباط‌ها، ديگر معصيت خداى سبحان انجام نشود و بارى‌تعالى با كمترين دخالت هواى نفس و بدون وسوسه شيطان به‌طور خالص عبادت شود، تا جائی‌كه مردگان نيز با اشك شوق خواهان رجعت به دنيا و احياى خويش از خداوند مى‏شوند تا افتخار و آرزوى زندگى در اين دوره براى آن‌ها نيز محقق شده و يارى‏گر موعود الهى باشند.

________________________________________
1. «سعادت‏پرور»، ظهور نور، ص 202، (به نقل از اثبات الهداة ج3، ص 523، روايت 409).
2. همان، ص 203، (به نقل از اثبات الهداة، ج 3، ص 573، روايت 712).
3. «على دوانى»، مهدى موعود، ج 2، ص 224 (به نقل از ارشاد شيخ مفيد، ص 364).
4. همان، ص 246.
5. «سعادت‏پرور»، ظهور نور، ص 199، (به نقل از اثبات الهداة، ج 3، ص 540، روايت 502).
6. «على دوانى»، مهدى موعود، ج 2، ص 284، (به نقل از تهذيب، ج 6، ص 154، باب 70، ح 1).
7. «قزوينى»، امام مهدى از ولادت تا ظهور، ص 735 و 736.
8. همان، ص 773. (به نقل از بحارالانوار، ج 52، ص 391 و معجم احاديث المهدى، ج 4، ص 56).
9. همان. (به نقل از كافى، ج 8، ص 240، خرائج ج 2، ص 840 و معجم احاديث الامام المهدى، ج 4، ص 57).
10. ر.ك: «سعادت‏پرور»، ظهور نور، ص 207، (به نقل از التشريف بالمنن، ص 146، ح 175).
11. «صافى گلپايگانى»، منتخب الاثر، ص 472، ب 3، ح 3.
12. ر.ك: «شريعت‏زاده خراسانى»، حكومت جهانى مهدى از ديدگاه قرآن و سنت، ص 279، (به نقل از الاحتجاج طبرسى، ج 2، ص 11).
captcha