آزادگی و ارزش‌های والای انسانی در نگاه امام حسين(ع) بر همه چيز تقدم دارد
کد خبر: 1744524
تاریخ انتشار : ۲۷ بهمن ۱۳۸۷ - ۱۳:۲۵

آزادگی و ارزش‌های والای انسانی در نگاه امام حسين(ع) بر همه چيز تقدم دارد

حضرت ابوالفضل عباس(ع) در واپسين لحظات عمر، وارد شريعه فرات شد و اسب خويش را در آب خوردن، مقدم بر خود قرار داد و تشنه از آب بيرون آمد و تا قيامت انسان‌ها را در سوز عطش سوزاند.

به گزارش خبرنگار افتخاری خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا) در تبريز، همزمان با اربعين حسينی نشستی تحت عنوان آزادگی در سيره و سلوك امام حسين(ع) با حضور خيل عاشقان حسينی در مسجد حضرت ابوالفضل (ع) تبريز برگزار شد.
حجت‌الاسلام والمسلمين «ميرزا‌ علی ملكی‌تبريزی» از مديران مركز ملی پاسخگويی به سئوالات قم و از اساتيد حوزه علميه در اين نشست به ايراد سخنرانی پرداخت.
وی گفت: اين نشستی كه اكنون انجام پذيرفته دومين نشستی است كه مسئولان در دفتر منطقه 7 كميسيون حقوق بشر اسلامی آن‌را ترتيب داده و موضوع آن آزادگی در سيره و سلوك امام حسين(ع) است، منتها قبل از اين‌كه به اين موضوع بپردازيم لازم می‌دانم به‌عنوان مقدمه به نكته‌ای اشاره كنم و آن اين است كه مبحثی كه مطرح شده با يك جلسه به سرانجام نرسيده و جلسات مختلف و گوناگونی نياز هست و می‌طلبد تا ابعاد مختلف آن شكافته شده و بررسی شود و نياز هست تا كارشناسان و صاحب‌نظران زيادی روی آن كار كنند و نظرات متعدد كارشناسی از آن استنباط كرد تا بتوان نتايج لازم را از آن به‌دست آورد.
وی افزود: پس با يك جلسه و دو جلسه نمی‌توان تمامی ابعاد مفهوم آزادگی را شناخت و فقط در حد مقدمه می‌توان بدان پرداخت كه اميد است عزيزان در منطقه شمال غرب كميسيون حقوق بشر اسلامی با ادامه اين گونه جلسات بتوانند در تبيين ابعاد گوناگون مفهوم آزادگی توفيق يافته و نتايج پر‌باری به‌دست آورند.
حجت‌الاسلام ملكی‌تبريزی اذعان كرد: بعد از رحلت پيغمبر(ص)، حاصل 23 سال زحمت ايشان ناديده گرفته شد و بلافاصله اولين انحراف در دين بنا نهاده شد. به مرور كار به جايی رسيد كه ميان اسلام ناب محمدی(ص) و اسلام رايج در ميان مردم فاصله عميقی ايجاد شد. در سال 60 هجری باروی كار آمدن فاسقی همچون يزيد به‌عنوان خليفه مسلمين، نشانه‌های نابودی اسلام آشكار شد. ديگر آن دين نابی كه همچون آب زلال حيات‌بخش بشر بی‌رمق بود، نه تنها مردگان را زنده نمی‌كرد، بلكه زندگان را نيز به كام مرگ رهنمون می‌كرد.
وی تصريح كرد: در چنين وضعی مردی از خاندان نبوت، مردی از سلاله پاكان، مردی كه وارث تمام خوبی‌ها بود؛ برای احيای دين جدش قيام كرد و با حركت خود آتشی در قلوب بشريت به‌پا كرد كه تا قيامت هرگز خاموش نخواهد شد. حركتی همچون حركت كشتی پهناور در آب‌های متلاطم كه به نجات غرق‌شدگان پرداخت و تا ابد فروغ‌بخش تاريكی‌ها خواهد بود.
وی افزود: در حركت و قيام ابی‌‌عبدالله الحسين(ع) بيشتر از قيام، چگونگی قيام برای ايشان مطرح بوده است. همان‌گونه كه پدر بزرگوارشان علی مرتضی(ع) به فكر چگونه حكومت كردن بود نه فقط حكومت كردن؛ امام حسين(ع) نيز گرچه برای زنده نگه‌داشتن اسلام قيام كرد، اما چگونگی قيام برای ايشان بسيار مهم‌تر بود. ابعاد مختلف قيام ابی‌عبدالله(ع) بسيار عميق و قابل بررسی است كه ما در سخنان امروز به جايگاه آزادگی در انديشه و سلوك امام حسين(ع) خواهيم پرداخت.
وی، امام حسين(ع) از ابتدا برای حفظ دين نبی اكرم(ص) از همه چيز خويش می‌گذرد و شهر و ديار خود را ترك می‌‌كند و مردم را بندگان دنيا معرفی كرده و دين را بازيچه زبان آن‌ها می‌داند و می‌فرمايند: به هنگام احاطه بلا و سختی‌ها دينداران بسيار اندكند. ايشان تمام آزادگان عصر خويش و همچنين عصرهای ديگر را خطاب قرار داده و مرگ با عزت را بهتر از زندگی در ذلت معرفی می‌كند و بالاتر از اين‌ها مرگ را برای بشر زيباتر از گردنبندی برگردن دختران جوان توصيف می‌كند.
اين محقق و استاد حوزه تأكيد كرد: به‌راستی كسی می‌تواند مشكل مرگ را برای بشر به چنين زيبايی حل كرده و ترسيم كند؟ وقتی برادر بزرگوارش محمد بن حنفيه به ايشان پناه بردن به مكه، يمن، ريگستان‌ها و دره‌های كو هستان را پيشنهاد می‌كند، امام(ع) در پاسخ می‌فرمايند: «اگر در دنيا پناهگاهی هم نداشته باشم باز با يزيد بيعت نخواهم كرد.» بله، بسياری از كارها و حركت‌ها در انديشه و سلوك ابی‌عبدالله(ع) جايگاهی ندارد، لذا زمانی كه نماينده تام‌الاختيار امام(ع) وارد كوفه می‌‌شود و با بيعت عمومی اهل كوفه مواجه می‌شود و فرصت به قتل رساندن عبيدالله بن زياد را برايش مهيا می‌كند، از اين اقدام صرف‌نظر كرده و اظهار می‌كند: ما از حيله و قتال غافلگيرانه پرهيز داريم. آيا مسلم فرزند عقيل نمی‌توانست با اين اقدام مسير تاريخ را عوض كند؟! اين چه سلوكی است مردانگی و آزادگی بر آن سايه افكنده و به خاطر اين صفات قيمت گزافی پرداخت می‌شود.
حجت‌الاسلام ملكی‌‌تبريزی تأكيد كرد: امام حسين(ع) از ابتدای حركت تا روز عاشورا در هر منزل و هر موقفی، مسير را روشن می‌كند و همراهان خود را در انتخاب مسير آزاد می‌گذارد. در منزلگاه زباله خبر شهادت مسلم بن عقيل و خيانت كوفيان را می‌شنود و اين اخبار را بدون مخفی‌كاری به همراهان خود اطلاع می‌دهد و می‌فرمايد: اكنون از شما هر كه می‌خواهد برگردد كه از ما بر او بيعتی نيست و در شب عاشورا نيز ياران خود را آزاد می‌گذارد و گردن آن‌ها را از بيعت خويش مبرا می‌كند و در روز عاشورا به هر بهانه‌ای از اذن ميدان به ياران خود خودداری می‌كند. اين بود كه فقط مردان عاشق‌پيشه و آزاده همراه او ماندند و ياران او خالص‌ترين ياران تارخ شد.
وی گفت: كدامين سياستمدار و كدامين انقلابی در طول تاريخ اين چنين عملی را انجام می‌دهد، جز مردان الهی و در كدامين حركت، آزادگی انسان‌ها بر همه امور و پيشامدها غلبه می‌كند. وقتی امام (ع) به نزديكی كوفه رسيد و با اولين لشكر مجهز يزيد يعنی لشكر حر مواجه شد، لشكر حر از تشنگی توان خود را از دست داده بودند. امام(ع) دستور سيراب كردن لشكريان حر را صادر كرد و در اين موقع همه لشكر، حتی اسبان خود را نيز سيراب كردند. آيا تا به‌حال انديشيده‌ايم كه اين چه برخوردی است با لشكر دشمن؟! موقعی كه رويارويی و جنگ حتمی شد، زهير كه يكی از ياران با‌وفای امام حسين (ع) بود پيش آمد و عرض كرد: يا بن رسول‌الله(ص)، اكنون لشكر يزيد به سركردگی حر فقط هزارنفرند و قبل از افزايش لشكر می‌توانيم آن‌ها را نابود كنيم و اين كار آسان‌تر از آن است كه لشكريان به هزاران نفر افزايش پيدا كنند و ما را محاصره كنند، اگر اجازه دهيد بر آن‌ها بتازيم. امام(ع) در پاسخ فرمودند: «انّی اكره ان ابداهم بالقتال: من دوست ندارم شروع‌كننده جنگ باشم.»
اين محقق و استاد حوزه در ادامه سخنانش افزود: آيا عقل ناقص ما نمی‌گويد كه اين كار امام(ع) می‌توانست سرنوشت جنگ را تغيير دهد و يا.... امام(ع) كه عقل كل است و بر تمام عالم احاطه دارد، آزادگی و مردانگی و ارزش‌های والای الهی را بر همه چيز مقدم می‌دارد و حركت خود را تا قيامت اين چنين ترسيم می‌كند. آيا عقل ناقص ما آرزو نمی‌كند كه روز عاشورا كاش سرلشكر فداكار امام حسين(ع)، حضرت ابوالفضل(ع) از شريعه فرات تشنه بيرون نمی‌آمد و می‌توانست بهتر مبارزه كند؟ اما درك عقل كامل برای ما دشوار به نظر می‌رسد كه آزادگی و آزاد مردی را به تمام بشر آموخت و بشريت را تا ابد تشنه مردانگی خويش كرد.
وی در پايان سخنانش گفت: لذا امام حسين(ع) نيز در واپسين لحظات عمر، وارد شريعه فرات شد و اسب خويش را در آب خوردن، مقدم بر خود قرار داد و تشنه از آب بيرون آمد و تا قيامت انسان‌ها را در سوز عطش سوزاند. در مقابل دشمن از هيچ كار غير انسانی پرهيز نكرد. نامردانه حمله جمعی انجام داد، از دور تيراندازی جمعی كرد، آب را بر اطفال و زنان منع كرد، اطفال را به شهادت رساند، سنگباران كرد، به خيمه‌ها حمله كرد و ... . آيا در قبال اين همه نامردی و ددصفتی، جز مردانگی و آزادگی و مروت چيزی از ياران آفتاب مشاهده كردند؟! چه بگوييم از سلوك امام حسين(ع) كه هنوز بشريت به درك كامل آن نرسيده است و معماهايش هنوز بر بشر ناگشوده مانده است.
captcha