به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران(ايكنا) شعبه خراسان رضوی، بیگمان از ريشهدارترين مناسك مذهبی و فرهنگی ايران، عزاداری محرم و صفر است، پديدهای كه مردم در اجراي آن نه سرما و گرما میشناسند و نه سختی.
جريانی كه از دل جامعه بيرون میآيد و بیهيچ برنامهريزی حكومتی سالهای سال است كه باشكوهتر از قبل اجرا میشود به گونهای كه ديگر عاشورا به بخشی از فرهنگ ديرينه ايران تبديل شده، فرهنگی که از ذهن خلاق ايرانی جوشید و نمود پیدا کرد.
ذهن خلاق ایرانی هر دم بازآفرينی خلاقانهای دارد كه تعزيه دليلی بر اين مدعاست، اين آئين، سوگواری نمايشی است كه در نوع خود بیبديل بوده و دارای ويژگیهای درخشانی است كما اينكه فاصلهگذاری كه از تكنيكهای نوين نمايشی بوده، از گذشته بسيار دور در تعزيه رواج داشته است.
بيان اغراقآميز نمايشی كه از ذهن بكر و بدوی و بدون الهام گرفتن از منبعی خاص بوده از ويژگیهای اين نوع خاص هنر است و تلفيق موسيقی و حركات موزون، لحظات احساسی تعويض پردهها همه و همه دنيايي است بیكران كه درك آن، در هر دوره، زمان زيادی را میطلبد.
در تعزيه عدهای اهل ذوق و كار آشنا در مناسبتهای مذهبی و به صورت قالب، در جريان سوگواريهای ماه محرم برای باشكوهتر نشان دادن آن مراسم و يا به نيت آمرزيده شدن مردگان، آرزوی بهرهمندی از شفاعت اوليای خدا به روز رستاخيز و يا برای نشان دادن ارادت و اخلاص بیش از اندازه به اولياء مخصوصا اهل بيت(ع)، با رعايت آداب و رسوم و تمهيدهايی خاص و نيز بهرهگيری از ابزارها و نواها و گاه نقوش زنده برخی از موضوعات مذهبی و تاريخی مربوط به اهل بيت(ع) به ويژه واقعه كربلا را پيش چشم بينندگان بازآفريني ميكنند.
بیگمان اين هنر بديع كه اين چنين با فرهنگ ما پيوند خورده تاثير بسزایي در فرهنگ مردم جامعه داشته و دارد. قبل از اينكه درباره تاريخچه تعزيه صحبت كنيم بايد به معنی تعزيه بپردازیم، تعزيه از نظر لغوی به معنی اظهار همدردی، سوگواری و تسليت بوده همچنين تعزيت، عزاداری كردن و برپا داشتن مجلس عزاداری برای حسين بن علی(ع) است و نمايش دادن وقايع كربلا و حوادثی كه براي برخي از ائمه(ع) رخ داده نیز از دیگر موضوعاتی است که محور تعزیهها قرار میگیرد.
اگر تعزيه به معنی عزاداری و سوگواری و نه به معنی شبيهخوانی امروز قلمداد شود، نخستين سوگواری بعد از پيشامد عاشورا از سوی گواهان عينی واقعه كربلا است، همانها كه در سنين كودكی و نوجوانی پس از عاشورا به اسارت رفته و وقایع آن روز را بیان کردند.
برخی شبيهخوانی و برپايی تعزيه را جهت تماشای عينی واقعه كربلا به يزيد نسبت دادهاند كه گويا از عاملان واقعه كربلا خواسته بود تا اعمالی را كه مرتكب شدهاند نمايش دهند و برخی به ديلميان، صفويه و قاجاريه نسبت میدهند.
محمود رضا سلیمانی، استاد هنر دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه حکیم سبزواری در گفتوگو با خبرگزاري قرآني ايران(ايكنا) شعبه خراسان رضوي در اينباره عنوان میكند: حوادث دردناك و جانگداز كربلا در سال 61 هجری، قمری و شرايط تلخی كه برای خانواده و ياران امام حسين(ع) اتفاق افتاد موجب پيدايش عزاداریهای دسته جمعی و ابداع نوعی نمايش آيينی و مذهبی خاص به نام تعزيه شد.
وی خاطر نشان میكند: اين نوع عزاداری و انجام نمادين يك اتفاق دلخراش در فرهنگ ايران سابقه بسيار كهن حتی مربوط به روزگاران اسطورهها دارد اين مسئله به همان جريان معروف به سوگ سياوش و شايد قبل از آن میرسد بنابراين چون اين نمايش به نوعی به تئاتر مذهبی شيعيان نيز معروف است و از طرف ديگر حامل يك نمايش درام و تراژديك از اين واقعه است در گسترش فرهنگ عاشورايی، كارآمدی خاص و قطعی دارد.
اما سیدمحسن مصطفیزاده، مدرس و كارشناس پژوهشگر تعزيهخوانی عنوان میکند: نمیتوان تاریخ دقیقی برای تعزیه بیان کرد، از تحقیقاتی که در این زمینه انجام شده گاهی این موضوع را به دوران آلبویه و سلطنت عزالدوله نسبت میدهند و برخي به دوران صفویه، اما آنچه مشخص بوده این است که هنر تعزیهخوانی در دوره صفویه گسترش و در دوره قاجاریه به اوج شکوفایی خود رسیده است و برخي افراد نیز این موضوع را به دوران کهن ایران نسبت میدهند.
تعزيهخوانی، جدال حق و باطل را به نمایش میگذارد، جدالی كه در آن هر چند به ظاهر ناحق پيروز میشود اما حقيقت امر پيروزی حق است كه با خون به دست میآيد، نبردي که نتیجه آن را در زمان حال میبینم. تعزيه را میتوان به عنوان يك جريان فرهنگساز در جامعه معرفی كرد جريانی كه مردم را به سمت حمايت از مظلوم و برائت از ظلمستيزی فرا میخواند.
سليمانی با بيان اينكه سراسر تعزيهخوانی از دو طيف و يا دو دسته اولياخوان و اشقياخوان تشكيل میشود، بيان كرد: در روايتی كه در سراسر تاريخ هميشه وجود داشته اولياخوانان كسانی هستند كه از انسان و انسانيت، خدا، دين، عدالت و صداقت دفاع میكنند و نقشهای خود را موزون و خطابهای سر میدهند و اشقياخوانان كسانی هستند كه ظالمند و بی عدالت، حق و حقانيت را برای منافع خود زير پا گذاشته و با شقاوت ستمپيشگی زندگی میكنند.
وی عنوان كرد: بديهی است كه در تعزيهخوانی نزاع حقگويان با ناحقگويان به بهترين وجه هر ساله به نمايش در میآيد بنابراين پردازش به عدالت و پرهيز از خونريزی و خشونت از ظرفيتهای متعالی اين هنر و نمايش آئينی است كه میتواند عدالت و رفع ظلم و ولايتمداری را در جامعه فرهنگسازی کند.
مصطفیزاده در اين رابطه عنوان میكند: هر مقوله فرهنگی از عناصر مختلف و متعددی تشكيل شده است، تعزيه نيز دارای عناصر مختلف و متعددی است بنابراين اساسا مقوله تعزيه يك مسئله فرهنگی محسوب ميشود.
وی ادامه داد: در تعزيه عناصر تاريخی، ادبی، هنری، اجتماعی، سياسی، اعتقادی و موسيقايی و ... ديده میشود كه بعضی از اين عناصر شاخصتر و بعضی ديگر متعادلتر هستند به طوری كه عناصر آداب و رسوم و فرهنگ عاميانه به صورت بنيادی در اين مقوله وجود دارد.
تعزيهای که به دست ما رسیده مديون فداكاریها و ايثار تعزيهخوانهای دوره قاجار و بعد از آن است. شاعرانی همچون مير غم، مير عزا، ملاحسين مازندرانی، ميرزا محمدحسين اصفهانی، رضوانی، برادرزادهها و نوادگان يغمای جندقی و ... اشعاری را در زمينه تعزيه بر جای گذاشتهاند كه هنوز در اغلب مجالس تعزيهخوانی در سراسر ايران از آن اشعار استفاده میشود.
تعزيه جدا از نمايشی بودنش برای مردم عامی، روايتی از يك اتفاق سرنوشتساز تاريخی است، برگی از حماسه بزرگ شيعی به شمار ميرود.
چون اين اشعار و اين نسخ بدون تحقيق و پژوهش نوشته شدهاند، تحريفات و خرافات زيادی به اين نسخهها وارد شده است. با توجه به نقشی كه تعزيه در فرهنگسازی و انتقال مفاهيم عاشورایي دارد لازم است اين هنر را از انحرافات و خرافات پاك کرد.
مصطفیزاده در اين باره بيان میكند: متون و نسخي كه برای تعزيه نوشته شده توسطه افراد عامی تدوين شده و سينه به سينه به دست ما رسيده است، در واقع اين افراد بر اساس شنيدهها از پدرشان و یا منبرهایی كه برگزار میشده به نگارش درآمده است.
وی عنوان میکند: طبيعتا اين متون نمیتواند از انحرافات و خرافه به دور باشند بنابراین بايد اين متون دوباره بازنگری و با دين مطابقت داده شوند تا از اين خرافهها و انحرافات پاك شوند.
تعزيه به عنوان يكی از هنرهای ايرانی ـ اسلامی محسوب میشود، هنری كه بيشترين رواج خود را با حمايت دولت و حكومت صفويان پيدا كرد. در دوره شكوفايی تعزيه، با رواج تشيع و دلايلی مانند روضهخوانی و حملهخوانی تعزيه از حمايت بيشتری برخوردار شد.
مصطفیزاده با بيان اينكه تعزيه جزو ميراث فرهنگی ايران است، تصريح میکند: پديده تعزيه سابقه تاريخی، هنری و اعتقادی دارد و قدمت آن به چندين قرن میرسد و اين هنر اعتقادی توانسته نقش بسزایی در فرهنگسازی كشور ما داشته باشد.
اما نكتهای كه در اين ميان نبايد از ياد برد اين است كه هنر تعزيه نيز مثل ساير نمايشها از انحرافات و غلو دور نمانده و اگر دقت نشود و اين انحرافات و غلوها از اين هنر اصيل عاشورايی حذف نشود، كاركرد مثبت خود را از دست خواهد داد.
سليمانی در ادامه میگوید: اگر مراسم تعزيهخوانی با حفظ استانداردهای هنری و موازين روايی صحيح و درست و با پرهيز از انحرافات و خرافات و از روی صدق و خلوص اجرا شود، يكی از بهترين راههای گسترش فرهنگ اصيل عاشورايی در جامعه به شمار میرود كه اين امر فقط با پژوهش امكانپذير است.
وی تصريح میکند: امروزه تحقيقات بسيار خوبی درباره تعزيهخوانی و اجرای صحيح آن صورت گرفته است و شخصيتهای علمی چون دكتر جابر عناصری و ديگران درباره اين نمايش تحقيقات فراوانی انجام دادهاند.
سليمانی خاطرنشان كرد: البته منابع مكتوب به صورت پراكنده و يا به صورت يكجا از دوران مختلف تاريخی مخصوصا دوران صفويه به بعد برای تحقيقات وسيعتر در دست است اما بايد گفت باب پژوهشی برای فهم درست و اجرای اصيل هميشه باز است و اين نمايش هنوز هم جای پژوهشهای نوين را در دامنه خود حفظ كرده است.
استاد تاريخ هنر دانشگاه سبزوار گفت: تعزيه از انحرافات و خرافه جدا نميشود مگر اينكه با تحقيق و پژوهش واقعيت را از خرافه جدا كنيم البته تعزيهخوانی با استفاده از تحقيقات عميق و اجرای مطلوب هنری میتواند تحريفها و بدعتها را از ميان بردارد زيرا مخاطب به صورت واقعی و رو در رو با جريان عاشورا و حوادث آن روبرو میشود لذا امكان زدودن تحريفها و بدعتها بسيار زياد است.
سلیمانی ادامه میدهد: هنر تعزيه، در طول زمان تغييراتی را به خود ديده است اما هنوز هم جزو اصيلترين و پرسابقهترين هنرهای ايرانی و اسلامی ايران به شمار ميرود.
مصطفیزاده نیز با اشاره به اينكه اصلاح تعزيه بايد از چند بعد مورد توجه قرار بگيرد، تصريح میکند: نخستین مسئله این است که تحريفات بايد از متون تعزيه حذف شوند و دوباره مورد بازنويسی قرار گیرند؛ دومين مسئله شكل برگزاری تعزيه است زیرا بعد از گذشت چندين قرن هنوز تعزيه به شكل سنتی برگزار میشود بدون اينكه نقاط ضعف تعزيه شناسایی و نقاط قوت آن تقويت شود.
وی ادامه داد: در اين تغيير و تحول بايد بنياد سنتی تعزيه حفظ شود و تنها نقاط قوت و ضعف آن مورد توجه قرار گيرد تا به هنر اجرای تعزيه لطمهای وارد نشود.
مصطفیزاده عنوان میکند: سومين مسئلهای كه بايد مدنظر قرار گيرد، محتوای متون تعزيه است چون اين اشعار را افراد عامی سرودهاند، بسياری از آنها از لحاظ فنی و زبان گويشی ضعيف هستند که باید دوباره اين اشعار سروده شوند.
وی میافزاید: تعزيه دارای قواعد، قوانين، اصول و روش خاصی است كه بايد در اين اصول، اجرا و نگارش ضرورتا رعايت شود زيرا اگر از اين قواعد و قوانين فاصله بگيريم به اصل فرهنگی پديده تعزيه لطمه وارد میشود.
اين كارشناس تعزيه بيان میکند: اين مسئله بدان معناست كه اگر تعزيه به يك تحول تعالي نياز دارد، بی شك چه در متون و چه در اجرا، نبايد از اصول و قواعد تعزيه جدا شد.
وجود رسانههای همهگير مثل تلويزيون، سينما و راديو باعث شده هنرهای سنتی در جامعه كمرنگتر بشوند و تعزيه نيز از اين موضوع مستثنی نيست بنابراین باید در نظر داشت قبل از حضور رسانههای الكترونيكی، ديجيتالی و مدرن، تعزيه در پيامرسانی، مخاطبسازی و مخاطبشناسی نقش ارزنده داشته و هرگاه علمای دينی در هدايت و رهبری آن نقش ايفا میکردند، در پرتوافشانی و تنوير افكار و افزايش تعبد پيروان و علاقهمندان، موثر و مفيد بوده است.
ولی با ظهور رسانههای مدرن چون تئاتر، سينما و ... از اهميت و كاربرد تعزيه كاسته شده تا بدان جا كه امروزه تعزيه به صورت سمبليك و نمادين در حوزههای محدود فرهنگی استفاده و ياد میشود.
محسن مصطفیزاده كارشناس و مدرس تعزيه در اين باره معتقد است: ورود هنرهای جديد مثل سينما و تلويزيون، اينترنت و ... به زندگی جوامع بشری باعث نمیشود كه هنر تعزيه رو به زوال بگذارد زیرا در دنيای مدرن هر چيزی جايگاه خودش را دارد.
وی ادامه میدهد: لزوما حضور اين هنرهای جديد نفیكننده يك هنر سنتی، اجتماعی و اعتقادی مثل تعزيه نيست اگر چه با حضور اين رسانهها كاركرد فرهنگسازی تعزيه كم رنگ شده است.
مدرس و كارشناس تعزيه تصريح میکند: اگر در هنر تعزيه اصول و قواعدش رعايت شود میتواند مانند يك فيلم تاثيرگذار باشد و جايگاه خود را مثل قبل حفظ كند.
سليمانی نیز در اين باره میافزايد: برگزاری مراسم كهن و برپايی رسوم و آيينها هيچگونه مغايرتی با پيشرفت فناوری و تكنولوژی ندارد بلكه امروزه میتوان از اين تكنولوژی و فناوری برای بيان مباحث فرهنگی در كشورهای گوناگون بهره برد.
وی تصريح میکند: اين يك قانون است كه فناوری ابزاری برای بهبود وضعيت انسان است نه برای اضمحلال او بنابراين ارزش فرهنگ عاشورايی برای ما بيش از آن است كه اين ابزارها و پيشرفت تكنولوژی بتواند آن را كمرنگ كند.
بنابراین تعزیه به عنوان میراث فرهنگی کشورمان و یک مقوله فرهنگساز در جامعه باید حفظ و پاس داشته شود، از اين رو اجرای درست تعزيه كمك شايستهای به فرهنگ اسلامی ـ شيعی در كل جهان خواهد کرد که این مسئله بدون پژوهش و تحقیق و استفاده از نظرات کارشناسان و علمای مسلط به دین امکانپذیر نیست.
یادآور میشود، در گزارش بعدی به فلسفه تعزیه و جریانشناسی این هنر اسلامی ـ ایرانی پرداخته خواهد شد.