نوشتن هم مانند هر کار دیگری نیازمند داشتن استعدادها و تواناییهایی است. تواناییهایی که بتواند مخاطب را پای کتاب بنشاند تا بتواند از آنچه به نوشتار درآمده است، لذت ببرد و از آنچه در کتاب به عنوان اطلاعات و مطالب قابل استفاده آمده است، بهره ببرد.
اینکه نویسنده نیز باید همانند هر هنرمند دیگری در این حوزه دارای توانمندیهایی باشد موضوعی است که بیتردید همه اصحاب قلم و هنر آن را تأیید میکنند، ولی آنچه باید به عنوان توانمندی از آن بهرهمند باشد، چیست؟
از سویی نوشتن در حوزههای مختلف توانمندیها، اطلاعات و ویژگیهای خاص خود را میطلبد. برای مثال کسی که در حوزه دین قلم میزند، شاید به خوبی یک نویسنده کودک نتواند داستان بنویسد. یا فردی که در حوزه شعر به خلق اثر میپردازد، قطعاً نمیتواند دست به نگارش اثری تاریخی بزند.
در این میان، کتابهایی که در حوزههای تاریخ یک کشور به ویژه حوزه دفاع مقدس و انقلاب اسلامی نیز نوشته میشوند، از ویژگیهای خاص خود برخوردار هستند که نگارنده آنها باید از آن خصوصیات بهرهمند باشد.
به عقیده احمد شاکری، نویسنده و پژوهشگر حوزه انقلاب و دفاع مقدس کشورمان، یکی از ویژگیهایی که نویسنده حوزه ادبیات داستانی دفاع مقدس باید حائز آن باشد، این است که به راهی که در آن قلم میزند ایمان و اعتقاد قلبی داشته باشد. نویسنده این دست آثار باید بیش از آن که به ادبیات ایمان دارد، به راه روشنی که امام (ره) ترسیم میکرد، ایمان داشته باشد.
در این باره میتوان به آیه «الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَیُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنفِقُونَ» اشاره کرد. همان گونه که مومنان باید به وعدههای الهی ایمان داشته باشند، نویسنده آثار دفاع مقدس و انقلاب نیز باید به این راه معتقد باشد.
آنچه در طول دوران دفاع مقدس سبب پیروزی امت مسلمان ایران شد، اعتقاد و ایمان به وعدههای الهی بود. در دعای روزهای پنجشنبه میخوانیم که «بِحُرْمَةِ الْقُرْآنِ أَعْتَمِدُ عَلَیْکَ» یعنی به تو اعتماد میکنیم. اگر این اعتماد راسخ باشد، رهزنان دین و ایمان، نمیتوانند کاری از پیش ببرند.
در دهه 70، ایمان نویسندگان این حوزه که به شهادت، امر غیبی و حماسه معطوف بود، به جشنوارهها و نظریههای ادبی متوجه کردند. در این دهه این موضوع برای نویسندگان مطرح شد که لازمه نویسنده بودن آن است که دور برخی از مفاهیم و شخصیتها را خط بکشند، چرا که برخی افراد با داستان جمع نمیشوند؛ چنین رویکردی موجب ایجاد خطر شد.
جدای از این مسائل، هر نویسنده باید با مبانی نقد ادبی به نحو مختصر آشنایی داشته باشد. افرادی که در این حوزه به نقد میپردازند، مبانی دینی یا سکولار دارند. اگر فردی قدرت فهم و تحلیل و بررسی متون این حوزه را نداشته باشد، به راحتی و به مرور زمان از ایمان خود دست میکشد و این موضوع، تجربه ثابت شده ادبیات انقلاب است.
افرادی که در دهه 80 بر طبل ادبیات سیاه میکوبند، کسانی بودند که به اصطلاح خود، داوطلبانه در جنگ شرکت کردند. سؤال این است؛ آنان که چنین ایثار کردند، اکنون چه اتفاقی افتاده است که این چنین تغییر کردهاند؟ باید توجه داشته باشیم که این خطر در کمین همه نویسندگان است.
نویسندگان این حوزه باید توجه داشته باشند که حتماً باید همراه و همدلی در این حوزه داشته باشند. کسی که در این حوزه به مبانی خاصی اعتقاد دارد، نمیتواند بیطرف بوده یا با همه باشد. چنین رویکردی ناممکن است.
منشور حضرت امام(ره) در این باره چراغ راه روشن ماست و نشان میدهد که جریان انقلاب چیست. شاید لازم باشد که دهها بار آن را بخوانیم. در این باره باید توجه داشته باشیم که همراه و همدل امر مهمی است و نباید از آن غافل بود.
همچنین باید متوجه بود که برخی از جریانها و حلقههای نقد، راهزن اندیشه هستند و در آغاز فعالیت خود، فکر نویسنده را از بین میبرند، سپس نویسنده را از مبانی فکری و اعتقادی خود پایین میکشند.
نویسنده از سویی باید توانایی آن را داشته باشد که در این حوزه علاوه بر نگارش، آموزش هم بدهد. به این معنی که یافتههای خود را منتشر کند. این موضوع کمک میکند که نویسنده به نظام فکری و ساختار منسجم دست یابد. این فرد در 10 سال آینده تبدیل به مدرس داستان میشود.
اینکه اگر بخواهیم در کشورمان یک جلسه آموزش ادبیات داستانی اسلامی داشته باشیم، تعداد مدرسان از تعداد انگشتان یک دست تجاوز نکند، مشکلی است که در این حوزه داریم. استاد حرفهای داستان انقلاب که شناخته شده باشند، انگشتشمار هستند. در این حوزه با فقدان مدرس، مربی و مراد مواجه هستیم. در این باره باید کاری را که برخی نویسندگان در راه غلط انجام داد، ما باید در راه صحیح انجام دهیم.
در این حوزه نباید خود را به افراد سپرد. هیچ تضمینی وجود ندارد که نویسندهای که یک اثر خوب تولید کرده است، بعدها هم بتواند اثر مطلوب ارائه کند. این موضوع همان فرمایش حضرت امیر(ع) است که «إعرف الحق تعرف أهله»؛ تا کسی در حوزه داستان معرفت پیدا نکند، در وانفسای یارگیری و جانبداری از افراد گم میشود.
همچنین در این حوزه نویسندگان نباید در چاپ اثر تعجیل کنند. انتشار کتاب هیچ دلیل محکمی بر نویسنده بودن فرد نیست؛ بهتر است در انتشار کتاب، اصل را بر کیفیت بگذاریم.