به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، در صدر اسلام و دهههای اولیه تأسیس حکومت اسلامی به دلیل شور و حرارت اولیه مذهبی و تحت تأثیر تعالیم نبوی بیاعتنایی به تجملات و زینتهای دنیوی بارز بود و همین امر سبب شد تا هنر و معماری از اقبال چندانی برخوردار نباشد.
خوشنویسی یا هنر اسلامی طی آن سالها پا به عرصه وجود نگذاشته بود و نوع کتابت قرآن مسلمانان هنوز ابتدایی بود. در زمان امویان بود که هنر در دنیای اسلام ریشه دواند و در این راستا آثار بسیاری از سوی هنرمندان به ویژه هنرمندان ایرانی خلق شدند، تا اینکه این هنر در دوره قاجار به اوج خود رسید، در واقع این هنر را میتوان تلفیقی از هنر ایرانی و اروپایی دانست.
در دوره ناصرالدین شاه امکان پرداختن به هنر و تجملگرایی درباریان و شاهزادگان فراهم شد و در این راستا هنرمندان با حمایت چنین افرادی سعی کردند تا آخرین ذوق هنری خود را به کار برده و شاهکار هنری خلق کنند و این موضوع سبب شد تا هنر اسلامی در دامن قرآن به اوج خود برسد و قرآن با استفاده از ظرفیتهای هنری به سراسر جهان معرفی شود و در این زمینه هنرمندان ایرانی گوی سبقت را از سایر کشورهای اسلامی ربودند؛ چرا که همواره هنر ایرانی شهره جهانی داشته و دارد.
امروز که چاپ با تلفیق هنر ایرانی و اسلامی به اوج خود رسیده است، در رابطه با قرآن همواره دو نگاه و دیدگاه متفاوت وجود داشته است که عدهای موافق و عدهای نیز مخالف چاپ قرآنهایی با عنوان «نفیس» هستند؛ چرا که این نفاست بر ارزش ریالی و مادی آن افزوده و سبب میشود مخالفان با تعبیر «تجملگرایی» از آن یاد کرده و موافقان آن را تجلی هنر در قرآن بنامند و جد و جهد خود را بر گسترش آن بگذارند و از سوی دیگر تلاش کنند آن را بر طلا و نقره کتابت کنند.
این گزارش، قصد ندارد دیدگاه موافق یا مخالف را تأیید و یا رد کند، بلکه سعی دارد ابهامهایی که ممکن است در هر دیدگاه وجود داشته باشد برای خواننده روشن کند تا با دیدی باز به موضوع بنگرد و پاسخ سؤالهای خود را بیابد.
اکبرخانزاده: ایجاد شوق خواندن در قرآن به شکلی زیبا
طی همین سالها یکی از هنرمندان برجسته کشورمان که در حوزه کتابت قرآن بر طلا دستی بر آتش دارد و حتی وی را در کشورهای عربی به نام همین آثارش میشناسند و تجلیلش میکنند، رائین اکبرخانزاده است.
وی که کتابت ریزترین قرآنها را در کارنامه هنری و قرآنی خود دارد، معتقد است: این که قرآن به صورت نفیس باید در موزه نگهداری شود نافی مقصود نزول آن نیست؛ اگر قرآن به شکلی زیبا و هنری برای مخاطب ارائه شود، شوق خواندن قرآن در او به وجود میآید.
وی میافزاید: من تمام هنر را به خدمت قرآن گرفتهام؛ همچنین وظیفه من به عنوان هنرمند، توجه به زیباییها و جذابیتهای قرآن است، تا مردم را با زبان هنر و خط با کلام وحی آشنا کنم و توجه به مفاهیم و آموزشهای قرآن وظیفه کارشناسان دینی است و اگر ضعفی در آن عرصه وجود دارد، نباید هنر را مقصر دانست.
وی تأکید میکند: هر کسی باید کار و وظیفه خودش را انجام دهد، یک قاری قرآن باید قرآن را با صوتی زیبا و یک هنرمند باید با خط و هنری زیبا ارائه دهد و یک کارشناس دینی نیز باید مفاهیم آن را به شکلی زیبا ارائه کند. اگر همه در جای خود به وظایفشان عمل کنند، مشکلی پیش نمیآید.
آیا چاپ نفیس قرآن با خواندن آن مخالفت دارد؟
صادق خرازی که بیشتر به عنوان یک فعال سیاسی معروف است در حوزه چاپ قرآن نفیس سابقهای چندین ساله دارد و تاکنون نیز 7 قرآن از جمله نیریزی، یاقوت، مصحف نور، مصحف ایران، مصحف طباخ و ارسنجانی را به چاپ رسانده که همه آنها در کشور آلمان به چاپ رسیدهاند.
وی میگوید: نگاه منتقدان قرآنهای نفیس «سوسیالیستی، بد و خطرناک» است و این افراد معنای هنری کار را نمیفهمند؛ باید از آنها پرسید آیا موزهها و کالاهای موزهای باعث اشرافیگری میشوند؟ نمیتوان چنین مباحثی را در مورد قرآنهایی که در مسیر تاریخ با بهترین تذهیبها ارائه شدهاند، مطرح کرد.
خرازی چاپ قرآن نفیس را نافی خواندن آن نمیداند و ادامه میدهد: قرآنهای نفیس نیز برای خواندن تهیه میشوند و حتماً از سوی مردم خوانده میشوند؛ مردم در موزهها و کتابخانههای بزرگ دنیا به سراغ این قرآنها میروند و از آنها استفاده میکنند و این یک حقیقت است که هر کس در خانهاش نیاز به یک قرآن نفیس دارد و امیدوارم هر چه زودتر تکنولوژی چاپ قرآن نفیس به کشورمان وارد شود.
آیا میتوان معرفی هنر ایرانی در قرآن نفیس و ارزان بودن را با هم جمع کرد؟
احمد حاجیشریف، معاون نظارت بر چاپ و نشر قرآن سازمان دارالقرآنالکریم که منتقد چاپ قرآنهای نفیس است، اما بر نقش هنر ایرانی در معرفی قرآن اذعان دارد و معتقد است: قرآن باید ارزان در اختیار مردم قرار گیرد تا همگان آن را بخوانند و قرآنهای نفیس از موزهها خارج شوند و تنها به نگهداری در موزهها محصور و محدود نشود.
به نظر میرسد نظر وی درباره چاپ قرآنهای نفیس این است که قرآنهای نفیس در موزهها نه به صورت گران، بلکه ارزانتر چاپ شود و در اختیار مردم قرار گیرد تا هنر خوشنویسی ایرانی به سراسر جهان معرفی شود، البته برای این کار قرآنی که چاپ میشود باید به شکلی باشد که بتواند معرف این هنر باشد و البته ارزان در دسترس بودن هدف است و باید حمایتی از ناشران در این باره صورت گیرد، در غیر این صورت هر دو در یک جا نمیتوانند جمع شوند.
وی میافزاید: این قرآنها را جلدسازی زیبایی انجام میدهند و جعبهای از پوست طبیعی میزنند که این جلدسازی نزدیک به یک میلیون تومان بر هدیه اصلی قرآن میافزاید و کمتر کسی قادر به خریداری آن است.
حاجیشریف با بیان اینکه این قرآنها برای خواندن نیست، تصریح میکند: قرآن نفیس که قیمت آن 4 – 5 میلیون تومان است، قابل خواندن نیست؛ چرا که با چند بار باز و بسته شدن یکی، دو میلیون تومان از ارزش آن کاسته میشود و این قرآنها برای نگهداری در موزهها و مجموعههای تاریخی مناسب هستند.
بهرامپور: ایراد بر چاپکنندگان قرآنهای نفیس وارد نیست
ابوالفضل بهرامپور، مؤلف تفسیر «نسیم حیات» که مخالف چاپ قرآنهای نفیس است، بیان میکند: ایراد بر چاپکنندگان قرآنهای نفیس وارد نیست، بلکه بر خریداران این گونه کتابها وارد است؛ چرا که لابد این قرآنها خریدار دارد که این همه هزینه برای آن صرف میشود؛ از این رو باید فرهنگ مردم ارتقاء یابد و خواندن برای آنها اهمیت داشته باشد، چرا که غالب مردم این آثار را برای خواندن خریداری نمیکنند.
وی با بیان اینکه قرآنهای نفیس در منازل جنبه زینتی دارند، میافزاید: کسانی که به دنبال تهیه قرآن یا سایر کتابهای نفیس هستند، در پی تشریفات، هدایا و... هستند، وگرنه تولید چنین آثاری هیچ ضرورتی ندارد و تهیه آن نیز معنا ندارد. البته من حکم شرعی درست نمیکنم. حکم شرعی برعهده فقیه است؛ از این رو ارشاد یا سازمان دارالقرآن میتوانند از چاپ آن جلوگیری کنند.
آنچه در دیدگاههای متفاوت مصاحبهشوندگان خواندید، نشان میدهد که نه میتوان بعد هنری کار را نادیده گرفت و نه اینکه چاپ قرآنهای نفیس عاملی برای تجملگرایی باشد، بلکه باید با نگاهی متعادل در این زمینه سخن بگوییم؛ چرا که غرب از همین هنر استفاده کرده و بر مقدسات و ارزشهای اسلامی و دینی ما مسلمانان میتازد و هر چند وقت یک بار با ارائه اثری موهن سعی دارد نگاهی خشن و متحجرانه از اسلام نشان دهد؛ در همین حال هنر ایرانی و اسلامی که زبانزد جهانیان است میتواند در خدمت قرآن و اسلام قرار گیرد و نمود زیباییها و پیشرفت و اعتدال باشد.
پس این دیدگاه که قرآن نفیس را نمیتوان خواند، شاید کمی نادرست باشد، چرا که این قرآن هم میتواند خوانده شود؛ از این رو نمیتوان آن را عامل مهجوریت قرآن دانست؛ چرا که مهجوریت قرآن به معنی نبود قرآن در خانه به صورت نفیس یا غیرنفیس نیست، بلکه خواندن آن است که به نظر میرسد خواندن، نمیتواند از ارزش آنها بکاهد؛ هر چند باید مراقبتهایی از این اثر فاخر و نفیس انجام شود تا دچار تاخوردگی، لکه و ... نشود.