به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از قم، انتقال خون امروزه به یکی از مهمترین فرایندهای موجود انسانی درحفظ جان انسانها و ادامه بقا و حیات بشریت مبدل شده است و یکی از مصادیق قطعی نجات جان است.
با توجه به اینکه این پدیده پزشکی یکی از روشهای انتقال خون از یک فرد به انسانی دیگر به دلیل تصادف، بیماری و... است، دارای کاربردهای علمی و پزشکی فراوانی است که همه آنها به ادامه حیات بشر کمک میکند و امروزه بدون چنین عملیاتی نمیتوان به نجات بشر از بسیاری از بیماریها امید داشت.
البته این پدیده، یک پدیده نوظهور در عالم پزشکی است و در گذشتههای دور به خصوص دوران معصومین(ع) چنین مسئله ای با این شکل وجود نداشته است که قرآن و روایات به شکل خاص به این عمل اشاره کنند. ولی به هر حال روش اهدای خون از آنجا که بلاواسطه با سلامت فرد و جامعه سروکار دارد و یکی ازراه های حیات جامعه در جنگها، آسیبها و بلایای طبیعی و انسانی و... عملی کاملا خداپسندانه و در راستای بذل جان و بذل نفس قرار میگیرد.
اما، آیات و روایات ما به شکل مستقیم و غیر مستقیم به مساله اهمیت نجات جان انسان و ایثار در راستای خدمت به مردم و مسلمانان اشاراتی دارد؛ در ابتدا، قرآن کریم در کلامی ناب در سوره مائده به اهمیت این موضوع اشاره کرده است.
در واقع قرآن کریم میفرماید: اگر کسی یک نفر را نجات بدهد، زنده کند، انگار همهی مردم را زنده کرده است.«مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسادٍ فِی الْأَرْضِ فَکَأَنَّما قَتَلَ النَّاسَ جَمیعاً وَ مَنْ أَحْیاها فَکَأَنَّما أَحْیَا النَّاسَ جَمیعا» (مائده/32)
ارزش نجات یک انسان، در دیدگاه قرآن
قرآن میگوید: «مَنْ قَتَلَ نَفْساً» کسی که یک نفر را بکشد، گویا، همه کشته است و اگر کسی را نجات دهد گویا همه مردم را نجات داده است؛ در واقع این مساله اهمیت این قبیل بذل از جان را در دستگاه الهی ثابت میکند؛ نکته ظریفی که در این آیه وجود دارد آن است که خداون میفراید که احیاالناس جمیعا؛ یعنی خداوند همه مردم را زنده کرده است یعنی تفاوتی ندارد که جان چه کسی را نجات میدهیم بلکه ارزش انسان به انسانیت اوست و در نجات جان انسان تفاوتی در رنگ و نژاد و دین نیست.
خدمت به عموم مردم، بدون قید و شرط
یکی از مسایلی که در انتقال خون بسیار جالب است و قرآن نیز به آن اشاراتی دارد، مساله بدون قید و شرط بودن کمک است؛ یعنی کسی که خون خود را اهدا میکند در واقع نه طرف گیرنده خون را در اکثر مواقع میشناسد و نه از او چیزی طلب کرده است؛ وی بدون اینکه شخص مقابل را بشناسد به او لطف کرده است و به همین خاطر هم خداوند اجر او را به حسب اخلاصی که دارد دو چندان میکند.
قرآن میفرماید: «وَ أَمَّا السَّائِلَ فَلا تَنْهَرْ» (ضحی/10) یعنی کسی که از شما کمک میخواهد، او را رد نکن ولی سخنی از اینکه «و اما السائل المؤمن» نمیکند بلکه بیان میکند که «وَ أَمَّا السَّائِلَ فَلا تَنْهَرْ».
شخص اهدا کننده خون این خدمت را به هر کسی که سایل و نیازمند خون است انجام میدهد؛ خونی که بقای زندگی او را ممکن میسازد؛ امروزه اگر این اهدای خون بی منت نبود بسیاری از بیماران، افراد حادثه دیده، مجروحان و... در سراسر جهان زنده نبودند؛ این بذل نیز در حالی شکل گرفت که طرف اهدا کننده به هیچ عنوان نمیدانست که به چه کسی این خون را اهدا میکند؛ پس این شکل اهدا، عمل این آیه شریفه قرآن است.
گره گشایی از غیب
انتقال خون یکی از مصادیق گره گشایی خداوند برای مومنانی است که محتاج به کمک هستند؛ امام حسن(ع) فرمودند که پدرم از جدم رسول اکرم(ص) نقل کرد که اگر کسی گرهای از کار مسلمین یا شخص مؤمنی بگشاید و حاجت او را بر آورده سازد. مانند آن است که نه هزار سال خداوند را عبادت کرده،روزها را به روزه و شبها را به شب زندهداری سپری کرده باشد.
در واقع کسی که خون خود را در راه خدا انفاق میکند از شیره جان خود زده و به مردم میدهد تا گره آنها در روی تخت بیمارستان و در سخت ترین شرایط جسمی و روحی به نوعی حل شود؛ چه قلبهای از تپش ایستاده و چه رگهای بی طراوتی که با اهدای خون افراد به تپش و طراوت افتادهاند و این گره گشایی قطعا بدون نیت خیر غیبی چیز دیگری نبوده است.
اهدای خون انفاق جاریه
اهدای خون را میتوان یک صدقه جانی نام نهاد؛ شخص اهدا کننده در واقع به مردمی که به آن خون نیاز دارند صدقه میدهد و به همین دلیل این کار او با برکت همراه خواهد بود.
پیامبر اکرم(ص)فرمودند:چون صدقه از دست صاحبش بیرون رود،پنج کلمه گوید:من فانی بودم،جاویدم کردی.کوچک بودم،بزرگم کردی،دشمن تو بودم،دوستم کردی.تو مرا حفظ میکردی،اینک من تا قیامت نگهبان تو هستم.
در واقع صدقه و انفاق باعث ماندگاری انسان و طلب خیر صاحب نفسی که با خون تو ادامه حیات داده است عمرانسان را پربرکت و جان او را نیز بیمه خواهد کرد.
از پیامبر(ص)نقل شده که راجع به صدقه از شیطان پرسیدم که چرا جلوگیری میکنی؟گفت: ای محمد چون ببینم کسی صدقه میدهد گویا اره بر سر من نهادهاند و مانند چوب میبرند،پرسیدم: چرا؟گفت:صدقه پنج خاصیت دارد:مال را زیاد میکند،بیمار را شفا میدهد،بلا را دور میکند، صاحبش چون برق جهنده از پل صراط بگذرد و بیحساب وارد بهشت شود.
پاداش انفاق کنندگان
خداوند برای انفاق کنندگان پاداشهای ارزندهای قرار داده است؛ «فالذین امنوا منکم و انفقوا لهم اجر کبیر» (حدید/7)و خود او پاداش انفاق را بر عهده گرفته است.
اکنون به ذکر برخی از پاداشهای انفاق کنندگان میپردازیم: جایگزینی، برخورداری از ثواب مجاهدان، همراهی در هنگامه رستاخیز و شادی در روز قیامت از جمله پاداش های انفاق در راه خداست.
خداوند در قرآن کریم میفرماید:«و هر چیزی را(در راه خدا)انفاق کنید،جای آن را پر میکند و او بهترین روزی دهندگان است.» در بحث انتقال خون این مساله به خوبی خود نمایی که کرده است که خداوند هم خون پاک و تازه را جایگزین آن خون میکند و هم مشکلات مرتبط با فشار خون و چربی و ... را از بدن دور میکند و او را سلامت میکند و هم به پاداش و اجر معنوی میکند.
گروهی خیال میکنند با انفاق کردن چیزی را از دست میدهند و کسانی که انفاق نمیکنند، اموالشان باقی میماند.
امام صادق(ع)میفرماید: «در روز جمعه دو فرشته این گونه دعا میکنند «اللهم اعط کل منفق خلفا و کل ممسک تلفأ»(33) «خدایا به هر انفاق کنندهای عوضی عطا فرما و هر بخیلی را به تلف شدن مال دچار فرما».