سالهایی بود که تلاش طراحان و تولیدکنندگان معطوف به ایجاد تنوع برای پوشش کامل اسلامی برای خریداران بود، زمانی که پیدا کردن لباس مناسب الگوی پوشش یک زن مسلمان کار چندان مشکلی نبود.
اما امروز . . .
زمانی که در سکوتی بهتآور از مقابل ویترین مغازههای لباسفروشی میگذری، فرصت مناسبی برای مرور عبارتهای بیان شده توسط مسئولان و متولیان فرهنگی کشور است: «ساماندهی بازار»، «الگوی اسلامی پوشش»، «دسترس پذیری نمادهای اسلامی»، «برخورد با فروشگاههای متخلف» و ...سایر عبارت زیبای اسلامی که در هیاهوی این بازار تنها به کلمات ختم شدند و فرصت مجال و عرض اندام در عرصه حقیقی را نیافتند.
رقابت برای شکست!
و به این نتیجه میرسی که تنها دلیل برای این تغییرات عظیم، فقط و فقط یک حرکت عظیم بر علیه فرهنگ ما و البته با پشتوانه اقتصادی است؛ امروز در فروشگاههای شهر پیدا کردن یک پوشش مناسب، منطبق با الگوی زن مسلمان بهسادگی محقق نمیشود و رقابتی عجیب در طراحیهای بدن نما و ضد پوشش شکل گرفته است.
رساندن تن به قالب لباس!
رقابتی که در آن هر یک از طراحان و تولیدکنندگان لباس تلاش میکنند بخش بیشتری از بدن خریداران را به نمایش بگذارند و تن را به قالب لباس برسانند! رقابتی که بسیاری از خانواهها، بسیاری از جوانان و بخش عمدهای از فرهنگ اصیل ما را به سوی زوال حرکت میدهد. رقابتی که شاید متسابقان حاضر در آن، محصولات تولیدشده خود را به خانوادههای خود پیشنهاد ندهند.
شاید در حاشیههای این بازار هنوز مجالی هم برای لباسهای مناسب و دارای حجاب کامل هم وجود داشته باشد اما نگاهی کوتاه به قیمت آنها، حسرتی خفته را در میان خریداران بیدار میکند؛ بله امروز حجاب داشتن گران تمام میشود.
در جایگاهی که تنپوشهای بدننما و تحریککننده با قیمتهای ناچیز و اندک به بازار تزریق میشود و الگوهای آن لحظه به لحظه و حتی پیش از بازارهای اروپایی به شهرهای ایران میرسند، به هیچ عنوان برنامه منسجم یا حتی منظمی برای طراحی الگوهای اسلامی و ایرانی به چشم نمیخورد.
لازم به یادآوری است قانونی مشتمل بر هشت ماده و شش تبصره در جلسه روز پنجشنبه، 28 اسفندماه سال 65 در مجلس شورای اسلامی تصویب و به تأیید شورای نگهبان رسیده است، مبنی بر رسیدگی به تخلفات و مجازات فروشندگان لباسهایی که استفاده از آنها در ملاء عام خلاف شرع است و یا عفت عمومی را جریحهدار میکند. زمانی تامین بازار و نظارت بر اجناس آن کنترل شده بود، ولی امروز بازار داخلی ما نیز شرایط را بر متدینین سخت کرده اما مدام از برخوردهای قضایی میشنویم و کمرنگ شدن فرهنگ!
از سوی دیگر نیز قیمتها بهعنوان عاملی مهم برای تکمیل سلیقه خریدار، مخاطب را به بازار موصوف سوق میدهد.
به راستی چگونه میتوان در بازار یک کشور اسلامی، انواع مدها و الگوهای مخالف با اصول اساسی اعتقادی را به ثمن بخس خرید و فروش کرد، اما بهای پوشش کامل را با قیمتهای نجومی پیدا کرد؟
مسئول فراهم کردن الگوهای مناسب برای خریداران، دسترس پذیر کردن الگوهای اسلامی، برخورد با الگوهای تحریک کننده و ... کدام نهاد یا سازمان است؟
و از میان تمامی ارگانها، کدامیک وظیفه ایجاد تنوع و الگو را در پوششهای اسلامی دارند؟
اگر در کشورهای اروپایی، مقابله با پوشش اسلامی در جایگاه قانون و مصوبات مجلس آن پیگیری میشود، در یک کشور اسلامی وظیفه رونق الگوی اسلامی هیچ متولی نخواهد داشت؟
هیچ گروه و نهادی تولیت نظارت بر بازار و قیمتهایی که تبدیل به آفتی برای پوششهای مناسب شدهاند را نباید داشته باشد؟ و هزاران سوال دیگر که امید است مجالی برای پاسخ بیابند.
«وَالسَّلَامُ عَلَى مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَى»
مرضیه منگلی