ضرورت اهتمام به تاریخ و منطق تحول آن/ در فقدان حقیقت باید خود را جستجو کرد
کد خبر: 3466730
تاریخ انتشار : ۲۱ دی ۱۳۹۴ - ۱۹:۲۴
ادریس‌هانی:

ضرورت اهتمام به تاریخ و منطق تحول آن/ در فقدان حقیقت باید خود را جستجو کرد

گروه اندیشه: اندیشمند معاصر جهان عرب در نشست «اندیشمندان مسلمان و منطق تحولات تمدنی» گفت: از ابتدا می‌دانستیم که حقیقت ارزشمندتر از همه چیز است و در فقدان حقیقت باید خود را جستجو کرد و خود را برای همه چیز آماده کرد.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، نشست علمی اندیشمندان مسلمان و منطق تحولات تمدنی با حضور ادریس هانی، اندیشمند معاصر جهان عرب از کشور مغرب دوشنبه 21 دی‌ماه، در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد.
ادریس هانی در آغاز سخنانش گفت: یکی از مهم‌ترین مسائل مورد توجه، اهتمام به تاریخ و منطق تحول آن است. به نظر من هیچ مسئله‌ای دینی نیست، مگر اینکه به تاریخ پیوند بخورد. باید در پاسخ به کسانی که می‌گویند چرا موضوعات کهنه مورد اختلاف را پیش می‌کشید بگوئیم، از ابتدا می‌دانستیم که حقیقت ارزشمندتر از همه چیز است و در فقدان حقیقت گم‌شده باید خود را جستجو کرد و خود را برای همه چیز آماده کرد.
وی در ادامه با اشاره به اندیشه سید‌جمال‌الدین اسد‌آبادی، گفت: «محمد عماره» در یکی از کتب خود، دو دروغ به سید‌جمال‌‌الدین اسد‌آبادی نسبت می‌دهد؛ هدف وی از این دروغ‌ها این است که سید‌جمال را غیر‌ایرانی و سنی جلوه بدهد. چرا که سید‌جمال‌الدین یک چهره معقول در تاریخ اندیشمندان مسلمان به حساب می‌آید و اگر ایرانی و شیعه باشد، یک امتیاز محسوب می‌شود.
هانی افزود: سال‌ها بعد عماره در روزنامه‌ای می‌نویسد سید‌جمال‌الدین اسد‌آبادی در حرکت‌های روشنگرانه جهان عرب بسیار موثر بود و او یک سنی بود؛ به نظر من اگر بپذیریم که سید‌‎جمال شیعه و ایرانی بود، می‌توانیم بیشتر جامعه مسلمانان را به وحدت دعوت کنیم. سید‌جمال الهام‌بخش بسیاری از حرکت‌های روشنفکرانه در جهان اسلام است. «هونو» در توصیف سیدجمال می‌گوید او یک نابغه است و وقتی با او سخن می‌گویم گویی با ابن‌سینا در حال گفتگو هستم؛ سید‌جمال خود می‌خواست افغانی بشود چرا که یک منطقه الفراقی درست می‌کرد که تمام جهان اسلام را در برمی‌گرفت.
این متفکر عربی افزود: سید جمال اعراب را ستایش می‌کرد و در مورد‌شان چیزی می‌گوید که خودشان آن را نمی‌گویند، اما متاسفانه حرکت سید‌جمال در جهان اسلام با شکست مواجه شد، البته می‌توانیم حرکت سید‌جمال را در انقلاب اسلامی ایران پی بگیریم.
هانی در ادامه با طرح این پرسش که چرا حرکت سید جمال شکست خورد، گفت: سخن سید‌جمال بحث پیشرفت در جهان اسلام بود، سید‌جمال در پی پاسخ‌دادن به چرایی عقب‌ماندگی مسلمانان بود. به همین دلیل حرکت وی رو به سوی پیشرفت داشت. بعد از سید‌جمال، «محمد رشید‌رضا» در جهان عرب، به عنوان متفکر دنبال روی سید‌جمال شناخته شد، اما رشید‌رضا یک دگروگونی در حرکت سید جمال رخ داد. رشید‌رضا حرکت رو به پیشرفت سید‌جمال را صرفا در مباحث اعتقادی و دینی تنزل داد.
وی در ادامه گفت: رشید‌رضا هم عصر «عبدالوهاب» بود و او را مدح می‌کرد، اما حرکت او را می‌توان فرهنگی بدانیم. شاگردان رشید‌رضا نیز این حرکت را ادامه دادند و به جای اینکه جامعه اسلامی را شکل بدهند، جماعت اسلامی را تشکیل دادند و در نهایت نیز با شکست مواجه شدند.
این متفکر عرب بحث را به اخوان المسلمین رساند و افزود: بعد از شکست حرکت رو به پیشرفت سید‌جمال ما شاهد حرکت‌های سلفی و تندرو در جهان اسلام هستیم؛ در جهان عرب دو رویکرد محافظه‌کاری و رویکرد لیبرالی حاکم است. این دو رویکرد نزا‌ع‌ها و جنگ‌های فکری زیادی با هم داشتند. جنگ اعراب و اسرائیل و شکست «جمال عبدالناصر» تاثیر فراوانی بر اندیشمندان جهان عرب بر جایی گذاشت، آنها پیروزی را برای خود مسلم می‌دانستند و این شکست شروعی برای تحول و تغییرات ایجاد کرد. شروعی برای روی آوردن به مدرنیته و اینکه دیگر سنت عربی نمی‌تواند پاسخی به نیازهای انسان امروزی بدهد.
هانی در ادامه با اشاره به تفکر عبد العروی، گفت: العروی سه ویژگی فناوری علم و دانش، سیاست و شیخ را مطرح می‌کند (منظور از شیخ محمد عبده‌) است. وی مشکل جهان عرب را در نگاه آنها به سنت می‌دانند و معتقد باید با تمام قوت با هر چیزی که مربوط به سنت است مبارزه کرده است.
وی ادامه داد: العروی معتقد است باید همان مسیری که غرب طی کرده است را جهان عرب نیز طی کند و این مسیر یگانه راه تاریخی است و نباید در پی ایجاد الگوی تجدد اسلامی باشیم؛ این حرکت آغازگاه عکس‌العمل‌های در جهان عرب می‌شود و بسیاری در رد و اثبات آن بحث‌هایی را شروع کرده‌اند.
این متفکر عرب در ادامه با اشاره به تفکر «محمد عابد الجابری» گفت: محمد عابد الجابری بحث نقد عقل عربی را مطرح می‌کند. وی معتقد به مدرنیته و تجدد است، اما این اعتقاد به نقد سنت منجرب نمی‌شود. جابری سنت از بین تفکرات غربی تفکر مارکسیستی را بر می‌گزیند؛ وی یک نگاه اعتقادی نسبت به سنت و تاریخ دارد، اما وارد جزئیات تاریخی نمی‌شود.
وی در ادامه گفت: عابد‌ الجابری در کتاب نقد عقل عربی مفاهیم بنیادی را مطرح می‌کند و معتقد است ابتدا باید مشخص کنیم که منظور ما از عقل چیست؟ آیا عقل محض کانت یا چیز دیگری است؟ ابتدا باید مقصود خود را از عقل مشخص کنیم، عقل منهای فرهنگ نداریم عقل از خلأ شروع نمی‌شود.
وی در ادامه گفت: چرا عابد الجابری از عقل عربی سخن می‌گوید و از عقل اسلامی سخنی به میان نمی‌آورد. جابری در پاسخ می‌گوید من از عقل اسلامی که عقل فارسی را در بهره می‌گیرد، اطلاعی ندارم. به همین دلیل عقل عربی را مورد بررسی قرار می‌دهم.
وی در آخر مقایسه‌ای بین ویژگی‌های عقل عربی و عقل غربی انجام داد و گفت: در عقل غربی توجه به عمل و رفتار مهم است این در حالی است که در عقل غربی اکتشاف، فهم و استنباط علم و دانش مهم است.
captcha