مدرس قرآن و کاسب بازار عنوان کرد:
قرآنخوانی، قرآندانی و قرآنباوری/ نیمی را برای دنیا گذاشتم و نیمی را هم برای آخرت
کانون نبأ: آموزش قرآن سه مرحله دارد، قرآنخوانی، قرآندانی و قرآنباوری؛ ولیکن ما متأسفانه در مرحله قرآنخوانی، گیر کردهایم البته این نشانه مباهات است که کسی بتواند قاری و حافظ قرآن باشد اما اینها لازم هست ولی کافی نیست.
به گزارش کانون خبرنگاران نبأ وابسته به خبرگزاری ایکنا، پس از ورود به منطقه سبزهمیدان بازار تهران راهی بازار فرشفروشها شدیم و پس از پرسوجو از کسبه بازار به مغازه کوچک ولی باصفای حاج امیر کورهپز رسیدیم که سالیان سال در این حرفه کار کرده است و سالهاست در کنار کسب و کار به تدریس قرآن در جلسات مختلف تهران مشغول است.
پس از اندکی صحبت مقدماتی با وی گفتوگو در رابطه با نحوه فعالیت و پیشینه فعالیتهای قرآنی وی آغاز میشود؛ استاد کورهپز از مدرسان قرآن کریم برای نسل حاضر است (دهه 60 و 70)؛ که برخی از کلیدواژهها برایش نامفهوم است؛ مفاهیمی همچون چرایی شغلی که برگزیده، چرا در کنار فرشفروشی بهدنبال فعالیتهای قرآنی رفته است؛ آیا برای او امتیازی در موقعیت شغلی و انجمن صنفی بازار وجود داشته که از آن استفاده بهینه کند؟
کورهپز در حالی که بر روی یکی از فرشهای حجره خود نشسته، گفت: از سنین کودکی با قرآن آشنا شدم؛ در آن زمان فردی بهنام «حاج صدف» که بقال محله ما بود و درهمسایگی مدرسه آیتاله مجتهدی بودند، به عنوان مدرس قرآن به آموزش آن پرداخت و بنده دورههای عمومی قرآن مانند روخوانی و روانخوانی را در کودکی نزد ایشان فرا گرفتم.
آموزش بخش بخش قرآن، به مراتب بهتر از روشهای دیگر است
وی در ادامه افزود: حاج صدف به سبک خاصی قرآن را میآموخت که مخترع آن «باباطاهر رنجبر» بوده است؛ وی قرآن را بهصورت بخش بخش یاد میداد که در حال حاضر برخی از اساتید بزرگ ایران بعد از گذشت سالها نیز به این نتیجه رسیدند که این نوع قرآنآموزی به مراتب بهتر از روشهای دیگر است و با این روش 2 هزار نفر از کسبه محل و مسجدیها و ... که از سواد پایینی برخوردار بودند، روخوانی قرآن را فرا گرفتند؛ حاج صدف از کاسبان خوب محله نارمک بودند؛ وی به لحاظ شخصیتی انسان بسیار منصف و با تقوایی بود.
قرآنخوانی، قرآندانی و قرآنباوری
این مدرس قرآن تصریح کرد: آموزش قرآن سه مرحله دارد، قرآنخوانی، قرآندانی و قرآنباوری؛ ولیکن ما متأسفانه در مرحله قرآنخوانی، گیر کردهایم البته این نشانه مباهات است که کسی بتواند قاری و حافظ قرآن باشد اما اینها لازم هست ولی کافی نیست؛ قرآنخوانی که به صوت و لحن و اصول قرآن خواندن باز میگردد و قرآندانی هم یعنی این که معنی آیاتی را هم که میخوانی بدانی؛ مقام معظم رهبری به این آیه بارها تأکید کردند که: «افلا یتدبرون القرآن و...» (سوره نساء، آیه 82) و لذا قرآن را باید با تدبیر خواند و این یعنی قرآندانی. قرآنباوری هم یعنی قرآن را در زندگی روزمره خود پیاده کنیم ولو یک آیه؛ بهعنوان مثال آیه «والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا و ...؛ یعنی کسانی که در راه ما کوشش کنند ما راه را به سوی آنها نشان میدهیم.» (سوره عنکبوت آیه 69)
آیات قرآن باید در زندگی ما پیاده شود
وی در ادامه اشاره کرد: در حال حاضر تعداد قاریان و حافظان قرآن در جهان زیادند، بهعنوان مثال در مصر طبق آمارهای رسیده 2 میلیون قاری قرآن وجود دارد ولی بنده بر این باورم که در زندگی خودمان هم باید آیات قرآن پیاده شود و آن را سرلوحه زندگیمان قرار دهیم.
حدود 180 آموزگار قرآن ناشناس در سطح تهران وجود دارد
کورهپز در ادامه داد: مسئول شعبه مرکزی جلسات قرآن ما آقای مخلباف(مدیرمسئول مؤسسه قرآنی میقاتالقرآن) هستند که بیشتر تأکیدشان بر مسائل اعتقادی است نظیر احکام و اعتقادات و ادبیات عرب و...؛ کسی که میخواهد معلم قرآن شود باید ابتدا دوره تفسیر را سپری کرده باشد سپس ادبیات عرب را به پایان رسانده باشد و بعد از آن دوره اعتقادات را گذرانده باشد و بعد از طی این دورهها میتواند آموزگار قرآن باشد که بیشتر تکیه جلسات ما بر موضوعات مذکور است؛ حدودا 180 معلم قرآن در سطح تهران از پاکدشت و کرج و اطراف تهران گرفته تا مناطق دور دست پایتخت، که به صورت ناشناس فعالیت میکنند و درآمدی هم برای اینکار دریافت نمیکنند؛ از این تعداد بخشی را بانوان و برخی را آقایان تشکیل میدهند؛ پس این قرآنباوری خیلی مهم است و در مسیر قرآنی که حرکت میکنیم باید سعی کنیم در زندگیمان همان را پیاده کنیم.
کوره پز در مورد ضرورت قرآنآموزی و اینکه دلیل ورود در مباحث قرآنی منافع دنیوی (شغلی و صنفی) ایجاب میکرد و یا خیر، تبیین کرد: بنده 32 سال است که به کار فرش پرداختهام، در سوره آلعمران آیه 145 آمده است: «...ومن يرد ثواب الدنيا نوته منها ومن يرد ثواب الآخره نوته منها...؛ هر کسی که اراده دنیا کند ما به او دنیا را میدهیم و هرکس اراده آخرت کند به او آخرت را میدهیم» بنابراین انسان باید مسیر خود را مشخص کند که دنیا را میخواهد و یا آخرت را که عقل سلیم هم میگوید به دنبال چیزی که بالاتر است باید برویم.
کوره پز در مورد اولین حادثهای که سبب ورودش به مباحث قرآنی شده تشریح کرد: از ابتدای کودکی قرآن را از مدرسه و هیئت شروع کردیم و پس از گذشت حدودا 15 تا 16 سال پیش، یکی از دوستان به بنده گفت که جلسه قرآنی هست که احکام و اعتقادات و ... دارد و من راغب شدم در آن جلسات حضور یابم؛ مسئول آن جلسات، حاج محمود مخملباف، پدر مرتضی مخملباف(مدیرمسئول مؤسسه میقاتالقرآن) بود که چند سال پیش مرحوم شدند.
افزایش روزی دست خداست
وی در مورد گرایش به جلسات قرآن ادامه داد: دوست بنده تعریف میکرد روزی به مغازه رفتم که مرحوم مخملباف به من گفت که آقا جلال بیا نهار بخور و من هم دیدم که یک قابلمه کوچک غذا آنجا وجود دارد که دو نفری هم سیر نمیشوند و با این وجود مرا هم دعوت کردند؛ دو نفر دیگر هم به ما اضافه شدند که من هم مردد بودم که سر سفره بنشینم یا بروم که تا به خود آمدم و دیدم که ما غذای این قابلمه کوچک را خوردیم و سیر شدیم؛ ایشان کاسب باتقوایی بودند، مثلا در بازار سید اسماعیل که حالت بنکداری و عمدهفروشی داشت اگر کسی هم یک عدد سوزن میخواست از جعبههایی که وجود داشت یک عدد سوزن را بدون تکلف به مشتری میداد یعنی یک درآمد خیلی جزیی داشتند و یا ناخنگیر میفروختند و ... ولی روزیشان را خدا میداد و روزی هم به زیادی نیست.
اولین عبارتی بود که با دل و جان آموختم
این مدرس قرآن افزود: این واقعه برایم جالب بود که پایهگذار جلسه قرآن چنین شخصیت خودساختهای هستند و ما با آقا مرتضی (پسر حاج محمود مخملباف)، برای ثبتنام اقدام کردیم که همان اول هم در سطح بالاتر پذیرفته شدم؛ از ابتدا با تجوید و مخارج و صفات حروف آشنا شدم و چون به آموزههای قرآنی علاقه زیادی داشتم، با وجود سختیهای زیادی همچون نبود امکانات امروزی از لوحفشرده و جزوات آماده و...، توانستم قرآن را به خوبی یاد بگیرم و اولین جمله و عبارتی که خوب آموختم و یاد گرفتم آیه «وَالَّذينَ جاهَدوا فينا لَنَهدِيَنَّهُم سُبُلَنا ...؛ کسانی که در راه ما کوشش کنند راه را به آنها نمایان میکنیم» از این آیه خیلی خوشمان آمد و ماندگار شدیم.
نیمی را برای دنیا گذاشتم و نیمی را هم برای آخرت
کورهپز در مورد مدت زمان فعالیتهای حرفهای قرآن خاطرنشان کرد: حدودا 15 سال است که در سطح تجوید و مخارج حروف و صفات حروف که حالت حرفهای پیدا میکند و از روخوانی خارج شده، فعالیتهای قرآنی را بهصورت حرفهای دنبال میکنم و با وجود سختیهای فراوان (سرما و گرما و ...) که از هر صد نفر که به کانون قرآن میآمد یک نفر میتوانست، معلم قرآن شود که با تلاش زیاد و پشتکاری که داشتم نگذاشتم زحمات اساتید پایمال شود و برای تدریس هم مشقاتی را تحمل کردم که صبحها تا ظهر به مغازه میرفتم و بعد از ظهرها را اختصاص به قرآن دادم؛ نیمی را برای دنیا گذاشتم و نیمی را هم برای آخرت؛ از این موضوع راضیام و روزی ما هم از جانب خدا به قدر کفاف میرسد.
هر پدر مادری وظیفه قرآنآموزی به فرزندان دارد
مدرس قرآن در مورد آموزش قرآن به فرندانش افزود: وظیفه هر پدر و مادری است که به فرزندان خود قرآن بیاموزد بنده دارای 3 فرزند هستم که همگی با قرآنخوانی آشنا هستند اما یکی از آنها با بنده به جلسات میقاتالقرآن میآید و در حد انتظار فعالیت دارد که بنده هم به وی برای ادامه کار اجبار نمیکنم، اگر بخواهد میتواند ادامه دهد؛ همسر بنده هم فعالیتهای قرآنی دارد و با پسرم نیز در منزل کار میکند.
سنگریزه قرب دارد یا عقیق...
وی در ادامه افزود: ما در هفته حدودا 6 تا 7 جلسه قرآنی داریم، بهجز زیارت عاشورا و دعای عهد صبح که بعد از نماز 365 روز سال ترک نمیشود، یاد امامحسین(ع) همیشه در زندگی ما هست که روزی نیست که در مصائب ایشان محزون نشویم که آن روزی که زیارت عاشورا نخوانیم روز مرگ ماست اما در خصوص هیئات مذهبی باید اذعان کرد که فقط سینهزنی و روضهخوانی ملاک نیست بلکه باید اهداف امام حسین(ع) را دنبال کنیم و به کمک نیازمندان برویم؛ شعری هست که مداحان میخوانند: «کس نمیداند که در بحر عقیق/ سنگ ریزه قرب دارد یا عقیق» یعنی این که هیچکس نمیداند که در نزد خداوند چه کسی مقرب است آن کسی که مشهور و معروف است یا کسی که به صورت گمنام به فعالیت میپردازد.
امیر کورهپز به عنوان مطلب پایانی در مورد شاگردان کلاس خود تشریح کرد: در صنف ما، افراد متدین و هیئتی و زیادی وجود دارد؛ جلسه قرآن ما روزهای سهشنبه در مدرسه شیخ عبدالحسین برگزار میشود که از اصناف دیگر (اصناف پارچه و کفش و چرم و...) در این جلسات شرکت میکنند و اعلام کردیم که هر کسی مایل هست میتواند از جلسات ما استفاده کند.
عده کم هم میتوانند در محیط کاری خود اثرگذار باشند
وی در ادامه افزود: مواقعی هم هست که تعداد شرکتکننده در کلاس ما کاهش پیدا میکند و از این موضوع خسته هم میشوم (به دلایلی نظیر تداخل با ساعات کاری و دوری راه و...) و افراد در جلسات ما سری به سری میآیند و تا مرحلهای پیش میروند و دیگر ادامه نمیدهند به دلایلی که ذکر کردیم ولی در مجموع راضیام و میگویم که همین عده کم هم اگر قرآن و احکام و اعتقادات یاد بگیرند هر کدام میتوانند در محیط کاری خود اثرگذار باشند.