ریشه پیدایش نظریه تناسخ کجاست؟
کد خبر: 3472404
تاریخ انتشار : ۱۳ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۵:۵۵
آیت‌الله‌العظمی جوادی آملی مطرح کرد:

ریشه پیدایش نظریه تناسخ کجاست؟

گروه حوزه‌های علمیه: صاحب تفسیر ارزشمند و گرانسنگ تسنیم با بیان اینکه نظریاتی مانند تناسخ از دل بی اعتقادی به معاد و تعریف نادرست از انسان بیرون می‌آید گفت: اگر حوزه علمیه مباحث انسان شناسی را به صورت دقیق مورد توجه قرار دهد و تعریف قرآنی از انسان را رواج دهد نظریاتی مانند تناسخ خود به خود باطل می‎شوند.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) آیت‌الله‌العظمی عبدالله جوادی آملی امروز 13 بهمن ماه در درس تفسیر در مسجد اعظم گفت: قرآن و عترت یک حقیقت در دو لباس هستند. بنابراین نه قرآن را بدون عترت و نه عترت را بدون قرآن نمی‌توان شناخت، البته فرموده‌اند که به نام ما اهل بیت روایت جعل می‌کنند ولی به نام قرآن نمی‌توانند، پس روایات عترت نیز باید با محک قرآن سنجیده شود.
وی افزود: شما اگر خواستید فروع و اصول کلی دین را بگیرید از قرآن باید بگیرید زیرا این میزان و ترازوست، قرآن را خوب بفهمید؛ عام و خاص و ناسخ و منسوخ و قرینه و ذی القرینه آن را به خوبی مشخص کنید اما این ترازوست و باید بعد به روایت مراجعه کنید اگر این روایت مخالف قرآن بود بر دیوار بزنید و اگر نبود بپذیرید.
روایت معادل عترت نیست
وی افزود: این روایت است که مخالف قرآن است نه عترت زیرا عترت معادلی ندارد جز عترت، اما همین عترت به ما گفته‌اند که به نام ما جعل حدیث می کنند بنابراین روایت را بر قرآن عرضه کنید. لازم نیست حتما موافق قرآن باشد، زیرا خیلی از مسایل جزیی است که در قرآن نیامده و پیامبر آن را دریافت کرده و به ما فرموده است اما اگر چیزی مباین قرآن بود حرف ما نیست.
آیت‌الله جوادی آملی بیان کرد: در نصوص علاجیه اگر دو خبر معارض هم بودند یکی از بهترین راه‌های تشخیص اعتبار انطباق بر قرآن است، اگر موافق بود حجت است؛ پس اصل اول اینکه فهم قرآن بدون عترت ممکن نیست و راه نجات از مجعولات هم آشنایی و تسلط بر کل قرآن و رجوع بر روایات و عرضه آن بر قرآن است. در این صورت آن روایت اگر مخالف نبود، می‌تواند تخصیص و خاص و ... باشد.
این مفسر قرآن با بیان اینکه قرآن منهای عترت قرآن منهای قرآن است زیرا «لن یفترقا» است، به تعبیر حدیث ثقلین تصریح کرد: در لا یمسه الا المطهرون اگر ضمیر به کتاب مکنون برگرد نمی توان استنباط فقهی از آن داشت بلکه خبر می دهد که کسی به آن دسترسی ندارد؛ اگر ضمیر در یمسه به دور برگردد حکم فقهی دارد و در غیر این صورت حکم عقلی از آن بیرون می آید که فقط اهل بیت می توانند آن را دست بزنند.
آیت الله جوادی آملی بیان کرد: در آیات دیگر فرمود کتاب مرقوم یشهده المقربون، از اماا کاظم رسیده است که خداوند باسط الیدین است دو  دست بی دستی خدا راست است و مومن که جزء ابرار است نیز دو دستش یمن و برکت دارد و با هر دو دست کار حسنه انجام می دهد و کلتا یدیه یمین است  اما منافق و کافر با هر دو دست گناه می کنند و کلتا یدیه مشئمه هستند؛ بنابراین مقربون کسانی هستند که بر کتاب ابرار احاطه دارند که مصداق کامل مقربون اهل بیت(ع) هستند.
وی افزود: مقربون از اعمال و خصوصیات ابرار مطلع هستند بنابراین اگر نزول را آویختن بگیریم وقتی در خدمت قرآن قرار گرفتیم دیگر اینطور نیست که قرآنی را به ما داده اند و در روز قیامت حسابرسی می کنند اگر این طرف طناب را رها کنیم آن را از دست ما هم اکنون در همین دنیا می گیرند؛ امام سجاد اگر چیزی به مستمند می داد دست خود را می بوسید و در توجیه آن می فرمود دستم به دست بی دستی الله رسید زیرا او یاخذ الصدقات است.
استاد برجسته حوزه علمیه با بیان اینکه جامعه را با دین می توان پرورانید و قرآن محور دین است عنوان کرد: وحدت معبود و الوهیت و توحید الوهی محفوف به دو برهان است که ربوبیت حق در آغاز و انجام به استقبال آن می روند؛ یکی اینکه او خالق آسمان و زمین و همه چیز است و رب شما و پدرانتان است، پس هیچ معبودی جز خدا نیست زیرا حیات و ممات شما به دست اوست.
تبیین دقیق مباحث انسان شناسی در حوزه
وی تاکید کرد: اگر در حوزه این بحث انسان شناسی خوب پرورانده بشود و معلوم شود که حقیقت انسان برگشت ناپذیر به دنیا نیست و انسان کادح الی ربک است و کسانی که رجعت هم کرده اند در بدن دیگری وارد نشده اند بحث تناسخ خود به خود از بین می رود؛ اگر کسی برای معاد این برهان را داشته باشد که خدا حکیم و عادل است و در دنیا ظلم فراوان است (تا اینجا را تناسخیه قبول دارند ولی دلیل معاد نیست) ولی وقتی دلیلی برای معاد می شود که بگوییم اصل جزا و پاداش حق است و در دنیا این کار محال است پس در جای دیگر و آن قیامت است اما تناسخیه باور جهان دیگر برایشان سخت است و نمی توانند بی نظمی این عالم را نیز پبذیرند به همین دلیل این طور توجیه کرده‌ان و به وادی تناسخ درافتاده اند.
آیت الله جوادی آملی عنوان کرد: ائمه پشت سر هم در هر جا خواستند سخن بگویند اول دنیا را معرفی کردند و فرمودند دنیا دار غرور است؛ 100 جلد بحار مشحون از این حرف هاست ؛ آنچه لازم بود انبیاء و اولیاء بگویند ماهیت این دنیاست که متجر اولیاء است و دار غرور برای کافران.
این مفسر قرآن عنوان کرد: چرا این القاب فلان را به من ندادند و این ما و من چیزی است که ما را در دنیا و آخرت می سوزاند وگرنه دنیایی که متجر اولیاء الهی است جای بدی نیست؛ امام علی هر شب بعد از نماز عشاء می فرمود مردم بارهای خود را برای سفر قیامت ببندید زیرا اینجا محل تجارت است.
وی ادامه داد: دنیای بد، لعب است و لعب مانند لعاب دهان است ولی کسی که مومن است با دست پر حرکت می کند و ثقلت موازینه است؛ در ابتدای سوره زخرف هم فرمود که ما برای انذار کتاب را فرستادیم و در آیه سه دخان نیز روی همین انذار تاکید کرده است.
captcha