ناصر مهدوی گفت: ایمان غیر از عقیده است عقیده یک گفتگوی عقلی است ولی ایمان رابطهای است که از درون شکل میگیرد و فرد به خداوند اعتماد و توکل پیدا میکند.پس در ایمان عنصر اساسی اعتماد، توکل و امید است که در ادامه این مولفهها را بررسی میکنیم.
وی در ادامه با اشاره به ویژگی دین عامیانه گفت: دینی که تاثیری در حیات بیرونی و اجتماعی فرد نگذارد دینی عامیانه است. که بر مدار عقیده استوار است. وقتی ایمان در وجود فرد شکل بگیرد به وجود خداوند پشت گرم میشود.اینجا این سوال مطرح میشود که چرا با وجود این همه انسان دیندار در دنیا تا این میزان بد اخلاقی، کشمکش وجود دارد؟در پاسخ باید بگویم دین این افراد بر پایه ایمان استوار نیست و بر پایه عقیده بنا شده است.دینی که بر پایه عقیده باشد نقشی و تاثیری در رفتار فرد ایجاد نمیکند.
این مولوی پژوه در ادامه گفت: در دین عامیانه به ظاهر احکام، دستورها و فرامین توجه میشود در دینداری عامیانه عمدتا به انجام اعمال و تکالیف شرعی دعوت میشوند کمتر از سر ذوق کسی اخلاقی رفتار میکند.
این استاد دانشگاه افزود: نمیخواهم انجام احکام و دستورات دینی بی ارزش نشان بدهم اما باید بگویم روزه گرفتن، نماز خواندن و حج گذاردن باید در کیفیت زندگی فرد نقش داشته باشد و فرد را به خداوند نزدیک کند و فرد از طریق انجام تکالیف به وجود خداوند نزدیک شود.
مهدوی اظهار کرد: خدا باوران دلایل عقلی بسیاری از جمله برهان حرکت، برهان نظم، برهان صدیقین و برهان وجودی را برای اثبات خداوند مطرح میکند اگر روزی همه این دلایل از فرد با ایمان گرفته شود آن فرد ایمان خود را از دست نمیدهد و در ایمان خود راسخ است.معنی این سخن من به معنا غیر عقلانی بودن ایمان نیست ایمان فرا عقلانی است و نوعی شوریدگی باطن است.
این استاد دانشگاه در ادامه با اشاره به نسبت سلوک مومنانه و اخلاق گفت: سلوک مومنانه باید در اخلاق فرد تاثیر بگذارد و سطح نگاه آدمی را بالا ببرد. وقتی فرد با ایمان به خدا دل ببندد دیگر تن به ریا و تزویر برای کسب جاه و جلال نمیدهد.برای او عشق جاودانه خداوند و آزادگی بس است.
مهدوی در ادامه رهایی از حس تنهایی را دومین تاثیر ایمان خواند و افزود: ایمان به خداوند حس تنهای را از آدمی دور میکند امام حسین(ع) زمانی که 20 هزار نفر از کنار او رفتند از مسیر خود خارج نشد و به راه خود ادامه داد چون در دل به خداوند توکل و اعتماد داشت و فرق بین مومن و غیر مومن همین جا مشخص میشود.پس سلوک مومنانه در اخلاق خود را با مناعت طبع نشان میدهد.
وی در ادامه گفت: طمع تلخ تنهای را چشیده باشد میداند که اگر دیگران او را تنها بگذارند خداوند او را تنها نمیگذارد و اگر در جهنم هم باشد میدانند که خداوند هست و او را از درد تنهای نجات میدهد به قول مولانا «روزها گر رفت رو باک نیست تو بمان ای آنکه جز تو پاک نیست»
وی در ادامه به سومین تاثیر ایمان در وجود آدمی اشاره کرد و افزود: امید بزرگترین برکت ایمان است وقتی راه ها بسته باشند فرد امیدوار به وجود خداوند میداند که کلیدی وجود دارد.
وی در آخر مقایسهای بین تفکر انقلابی و تفکر اصلاحی انجام داد و افزود: فردی که تفکر انقلابی دارد زود مایوس میشود صبور نیست و به آینده شتابانه مینگرد ولی فردی که اصلاح طلب است یک روزنه پیدا میکند و میداند که باید مسئله را حل کند.و به زندگی امیدوار است کسی که امید دارد افکارش اصلاحی است و زود مایوس نمیشود و میداند خدای وجود دارد که دستان و نیروی او قویتر است.