برگههای تقویم ورق میخورد و روزها و ماهها از پی میگذرد و کم کم میرسیم به تاریخی که یادآور دلاورمردیها و مجاهدتهای زنان و مردان انقلابی این مرزوبوم است، روزهایی که در پس تمام رعب و وحشتهایش مردان و زنانی بودند که از جان خود گذشتند و برای دفاع از آرمانهای خود در مقابل حکومت شاهنشاهی ایستادند، آری این روزها، روزهایی نیست جز ایام الله دهه فجر...
بهمنماه که فرامیرسد دیگر زن و مرد و پیر و جوان معنا و مفهومی ندارد، چراکه مردم از هر قشری برای برگزاری هرچه باشکوهتر جشن پیروزی انقلاب به تکاپو میافتند و برای یادآوری رشادتهای دلاورمردان و شیرزنان این دیار از هیچ تلاشی فروگذار نمیکنند.
آری مردم ایرانزمین این چنین قدردان داشتههایشان هستند و برای دستیابی به اهدافشان آنچه در توان دارند در طبق اخلاص میگذارند و عرضه میکنند.
گفتنیها بسیار است و نوشتن درباره رشادتهای مردم ایران زمین در آن برهه زمانی در این مقال نمیگنجد و سعی شده در این گزارش، تنها به بخشی از فعالیتهای شاخص مردم در آن زمان که برگزاری جلسات و کلاسهای قرآن بود، بپردازیم.
برگزاری جلسات قرآنی
در ابتدا باید این نکته را یادآور شویم که علاقهمندی مردم به برنامههای قرآنی و برگزاری جلساتی در این زمینه از همان دوران انقلاب یا بهتر است بگوییم قبل از آن میان مردم موج میزد و برگزاری کلاسهای قرآنی در مساجد یا منازل مردم در واقع جزء لاینفک زندگی بود. حال بنابر موقعیت زمانی و مکانی، جایگاه این محافل تغییر میکرد و اگر فضای حاکم بر جامعه فضایی آرام و کم دغدغهای بود مساجد محل امنی برای دورهمی قرآندوستان بود و اگر تدابیر شدید امنیتی موج میزد اهالی محل ترجیح میدادند که این محافل را در منازل خود برگزار کنند، البته این را هم باید یادآور شد که مردم آن دوره آنقدر با جسارت بودند که تحت هیچ شرایطی از برنامههای اینچنینی غافل نمیشدند.
از همان جا بود که کم کم این دورهمیها و برگزاری محافل قرآنی جایگاهی شد برای تصمیمگیری درباره مسائل مهمی از جمله مبارزات سیاسی و دفاع از آرمانهای مردمی که با جسارت تمام مقابل ظلم و ستم شاهنشاهی میایستادند. در واقع میتوان گفت در زمانی که رژیم شاهنشاهی وضعیتی خفقانآور را در جامعه حاکم کرده بود و مردم حق هیچگونه اعتراضی نداشتند، همین محافل قرآنی یکی از مکانهای اصلی برنامهریزی برای اعتراضات و حرکات انقلابی بوده است.
دورهمی مردم برای آموزش قرآن
آن زمانها دیگر برای مردمی که عاشق انقلاب و امامشان بودند خانه و کاشانه و خانواده معنا و مفهومی نداشت و همه اهل محل میشدند یک خانواده و با همدلی و همزبانی که میانشان حاکم بود برای شهر و مملکتشان تصمیم میگرفتند و برای رسیدن به اهداف مشترکشان از هیچ تلاشی فروگذار نمیکردند و سعی میکردند علاوه بر اینکه برای فراگیری آیات قرآنی و آشنایی با مفاهیم آیات الهی دور هم جمع شوند، از مسائل دیگر غافل نشوند و چنان این مجالس قرآنی ـ دینی را کنترل میکردند که علاوه بر بار معنویش، بار سیاسی هم در کنارش به چشم میخورد.
شاید گفتن این چند جمله دور از واقعیت نباشد که مردمانی که عاشقانه و بدون هیچ واهمهای گرد هم جمع میآمدند تا آیاتی از قرآن را با هم بخوانند و مفاهیم آن را در زندگیشان پیاده کنند، همان کسانی بودند که در مقابل دشمنان انقلاب سینه سپر کردند و از خود و خانوادهشان گذشتند تا کشورشان در آینده بدور از هیچ دغدغهای روزگار بگذارند و این جلسات و محافل همچنان مستدام باشد.
برپایی جلسات قرآن به ثمر نشست
حال پس از گذشت سالها از آن ماجرا، تمام تلاشهای شبانهروزی مردمان آن روزگار به ثمر نشسته و مردم ایران زمین در شرایط عادی و بدور از دغدغه روزگار میگذراند و همان محافل گرم قرآنی که بدور از هیچ زرق و برقی و تنها با همت مردم برگزار میشد، در دایرهای وسیعتر به کار خود ادامه میدهد و با عناوینی چون خانههای قرآنی شهری و روستایی و یا مؤسسات قرآنی مردم نهاد فعالیت میکنند.
البته حالا که دیگر قرار نیست که هیچ محفل و جلسه قرآنی در خفا و پنهانی برگزار شود، بالطبع مسئولیت برگزارکنندگان آن نیز بیشتر شده و چون دیگر مثل آن زمان این محافل با اندک کمکهای مردمی برگزار نمیشود و در قبال هر طرح و برنامهای و بنا بر اینکه از کدام سازمان مجوز گرفتهاند، بودجه دریافت میکنند و در مقابل بودجه دریافتی مسئول هستند و باید پاسخگو باشند.
البته ناگفته نماند که در حال حاضر آنطور که مسئولین امر اظهار داشتهاند مجموعاً 8 هزار مؤسسه و خانه قرآن شهری و روستایی در سطح کشور فعالیت دارند که از این تعداد 6 هزار مؤسسه از سوی سازمان دارالقرآن مجوز گرفتهاند و مابقی آنها از اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی و بعد از آن دو اتحادیه تشکل های قرآن و عترت کشور و اتحادیه مؤسسات قرآنی مردم نهاد مسئولیت این مؤسسات را به عهده گرفتند.
حال بعد از این مدت امروزه شاهد آن هستیم که مؤسسات و خانههای قرآنی مختلفی با عناوین متفاوت در گوشه گوشه کشورمان به رسالت خود در زمینه رساندن پیام قرآن به مردم و قرآندوستان فعالیت میکنند و در طول سال با اجرای طرحها و برنامههای مختلف قرآنی کمک شایانی برای پیشبرد اهداف جامعه قرآنی برداشته اند.
گسترش چمشگیر فعالیتهای قرآنی بعد از انقلاب
این نکته قابل تأمل است که فعالیتهای قرآنی در زمان بعد از انقلاب، بالاخص در زمینه آموزشی و ترویجی گسترش چشمگیری داشته است و در واقع آغاز تأسیس مؤسسات و خانههای قرآنی به شکل امروزی از همان زمان کلید خورد و میتوان گفت دارتحفیظ القرآن الکریم، مؤسسه جامع قاریان مشهد، مؤسسه مهد قرآن و جامعةالقرآن با شعبههایشان در سراسر کشور از اولین مراکز قرآنی بودند که بعد از انقلاب تأسیس و شروع به فعالیت کردهاند.
بودن حس رقابت میان مؤسسات متعدد موجب شده تا موجی از قرآنآموزی در کشور ایجاد شود و هر کدام از مؤسسات برای اینکه نشان دهند که در عرصه آموش قرآن در سطح بالایی قرار دارند در برپایی کلاسهای قرآنی از هم پیشی میگیرند. در واقع با گذشت زمان، شاهد آن هستیم که از دل همین مؤسسات و خانههای قرآن شهری و روستایی چهرههای قرآنی برجستهای تربیت شدند و باعث افتخارآفرینی برای کشورمان شدند.
ترویج آموزههای قرآنی و آشنایی مردم با قرآن و مفاهیم آن از جمله اهداف مهم تأسیس مؤسسات قرآنی در روستاها و مناطق محروم است، حال این مؤسسات به چه شکل اداره و حمایت میشوند خود جای بحث دارد، چراکه تنها تأسیس و دادن مجوز کافی نیست و حمایت مادی و معنوی خود راهکاری برای تربیت نسل قرآنی است.
حال این سؤال باقی است مسئولانی که وظیفه حمایت و پشتیبانی از این مؤسسات و خانههای قرآن شهری و روستایی را دارند، آیا به وظیفهشان خوب عمل کردهاند؟ آیا تنها رسالتشان مجوز دادن است و بس؟
اتفاقنظر مدیران مؤسسات بر مسئله حمایت نشدنشان
اگر پای صحبتهای مدیران مؤسسات و خانههای قرآنی بنشینیم، همگی بر این قضیه اتفاقنظر دارند که بعد از کلی تلاش برای تأسیس مؤسسه در شهر و روستایشان تنها توانستند مجوز ابتدایی را کسب و تنها مبلغی ناچیز برای راهاندازی دریافت کنند و بعد از آن دیگر حمایتی نشدهاند و در واقع اهدافشان در همان ابتدای راه به بن بست رسیده و نتواسنتند آن طور که در شأن قرآن و قرآندوستان است خدمت کنند.
در ضمن امروزه این مؤسسات با توجه به گسترش تهاجمات فرهنگی، گستره کاریشان فراتر از برگزاری صرف جلسات و محافل قرآنی رفته و در کنار برپایی اینجور محافل به بحث ترویج و تبلیغ و پژوهشهای قرآنی نیز میپردازند و بالطبع دایره بزرگتری از فعالان و قرآن دوستان را تحت حمایت خود دارند و در برابر تک به تک این افراد مسئولیت دارند، چرا که مؤسسات و خانههای قرآن شهری و روستایی قرار است که نقش همان جلسات و محافل قرآنی دوران انقلاب را بازی کنند، پس چه خوب است گامهای بلندتری را در این راستا بردارند.
مریم علئی