دجال هدیه مسئولان به گیمرهای ایرانی

به نظر برخی از هموطنان دجال و تهاجم فرهنگی یک خیال بیشتر نیست و دشمن خواندن صهیونیست‌ها نیز از تعصب بی‌جا نشأت می‌گیرد، اما اگر خیال بود صهیونیست‌ها این‌همه هزینه نمی‌کردند تا بازی‌ای با این محتوا تولید کنند و افکار جوانان را برای جنگ اتمی آماده کنند و اطمینان دارم هیچکدام از خانواده‌های ایرانی با هر طرز فکر و عقیده‌ای هم که باشند و حتی خانواده‌های مسیحی و کاتولیک معتقد جهان نیز حاضر نیستند جوانان و فرزندان‌شان اینچنین توسط صهیونیست‌ها شستشوی مغزی شوند.

البته امیدواریم مسئولان حوزه گیم بیشتر به اهمیت بازی‌های رایانه‌ای پی‌ببرند؛ چرا که گیم از نظر دشمنان صرفا وسیله‌ای برای سرگرمی نیست و سبب شده تا آنها به ساخت چنین بازی‌ها و محصولاتی روی بیاورند و درصورتی که جلوی چنین بازی‌هایی گرفته نشود و اطلاع‌رسانی و آگاه‌سازی گسترده‌ای به عمل نیاید، طبق برنامه‌ریزی‌های دشمن این موضوعِ بسیار جدی و خطرناک ادامه پیدا می‌کند و تمام اتفاقات شومی که دشمنان انتظارش را دارند و برای آن سرمایه‌گذاری‌های کلان کرده‌اند به وقوع خواهد پیوست و ما فقط در لحظه آخر متوجه می‌شویم و تنها نظاره‌گر نابودی فرهنگ‌مان هستیم! زمانی که کار از کار گذشته و تنها می‌توان نظاره‌گر بود!!!

مشخصات و خصوصیات دجال و مقایسه با کاراکتر بازی:

تصویر1) چشم راست ندارد / بر پیشانی خود نشانه‌ای از کفر دارد / موهای مجعد دارد / صورت قرمز و خونین دارد و آتش به همراه دارد /چيزي در چشم اوست که گويي آميخته به خون است

سوار بر مرکب سفید می‌شود/ کاراکتر اصلی سوار بر اسب سفید در مناطق بیابانی خاورمیانه می‌تازد

فریبکار/ یکی از ویژگی‌های اصلی کاراکتر فریبکاری می‌باشد و بر بازوی راست اش آرم روباه دارد!

لشگرگیری از بین جوانان،او در میان هواداران همچون ستاره‌ای می‌درخشد/کاراکتر اصلی به قدری بین مخاطبان و طرفداران بازی در دنیا که اکثرا نوجوان و جوان هستند محبوب و پرطرفدار شده است که گویی حلّالِ تمام مشکلات و منجی دنیاست گویی همچون ستاره‌ای در دل تاریکی می‌درخشد!

برای جذب و نفوذ از جاذبه‌های جنسی استفاده می‌کند

سرنوشتش به منطقه خاورمیانه گره خورده/در دیالوگ‌های بازی به انقلاب اسلامی ایران، عراق، مصر، افغانستان، لبنان و اسرائیل و تغیر و تحولات منطقه به وضوح اشاره می‌شود.

مشخصات منفی بازی:

کودک سرراهی است / ادعای پیامبری می‌کند(پیامبر دروغین)/ پلید و ضد دین است/سرنوشتش به آخرالزمان و روز رستاخیز مربوط می‌شود /در متن آهنگ به وضوح این‌ها اشاره شده است! همچنین این قسمت از بازی طوری به پایان می‌رسد که کاراکتر داستان و لشگریانش برای جنگی بزرگتر آماده می‌شوند!

حضرت علي (عليه السلام) از پيامبر اکرم (ص) نقل مي‌کند که فرمود: پيش از قيامت 10 امر حتمي واقع مي‌شود که خروج سُفياني و دجال از امور حتميه‌اي است که اتفاق مي‌افتد.

خروج سُفیانی: پیش از ظهور مردی از نسل ابوسفیان در منطقه شام خروج می‌کند و با تظاهر به دینداری گروه زیادی از مسلمانان را می‌فریبد و به گرد خود می‌آورد و بخش گسترده‌ای از سرزمین‌های اسلام را به تصرف خویش در می‌آورد و بر مناطق پنجگانه شام، حُمص، فلسطین، اردن و قنسرین (نام شهری در نزدیکی حلب) و منطقه عراق سیطره می‌یابد و در کوفه و نجف به قتل عام شیعیان می‌پردازد و برای کشتن و یافتن آنان جایزه تعیین می‌کند آنگاه که از ظهور امام زمان(عج) باخبر می‌شود با سپاهی گران به جنگ وی می‌رود که در منطقه بیداد (بین مکه و مدینه) با سپاه امام (ع) برخورد می‌کند که داعش نشانه این خروج است!

خروج دجال: دجال فردی است که در آخر الزمان خروج می‌کند. در مورد دجال نظریه‌های متعددی طرح شده است، مثلا گروهی آن را فردی نامیده‌اند و دسته‌ای آن را جریانی می‌دانند و نه شخص معین. همچنین شعر در مورد شخصیت اصلی بازی (رئیس بزرگ) است.

شعر آهنگ بازی:

Standing on the edge of the crater--- ایستاده در لبه دهانه آتشفشان

Like theprophetsonce said--- مانند پیامبران یک بار گفت

and the ashes are all cold now --- و خاکسترشان در حال حاضر همگی سرد است

No more bullets and the embers are dead--- نه هیچ گلوله ای بیشتر و خاکسترهای سوخته مرده‌اند

Whispers in the airtell the tales--- زمزمه‌های پخش شده در هوا داستانی را روایت می‌کنند

Of the brothers gone--- از برادران رفته

Desolation, devastation--- ویرانی، خرابی

What a mess we made, when it all went wrong--- چه افتضاحی به بار آوردیم ، زمانی که همه در غفلت بودند

Watching from the edge of the circus--- تماشا از لبه حلقه سیرک

For the games to begin--- برای آغاز بازی

Gladiatorsdraw their swords --- گلادیاتورها شمشیر خود را می‌کشند

Form their ranks for Armageddon--- تشکیل صفوف خود برای روز رستاخیز آرماگدون

I'm nuclear---من اتمی ام

I'm wild--- من وحشی ام

I'm breaking up inside--- من خُرد شده ام به درون

A heart of broken glass--- یک قلب از خرده شیشه

Defiled--- پلید نجس

Deep inside--- از درون عمیق و ژرف

The abandoned child--- یک کودک رها شده

Standing on the edge of the underworld ---ایستاده بر لبه دنیای زیر خاک(دنیای مردگان)

Looking at the abyss ---نگاهی به پرتگاه

And I'm hoping for some miracle ---و امیدوارم به بعضی معجزات

To breakout to escape from all this ---برای شکستن باید فرار کرد از تمام اینها

Whispers in the air tell the tales ---زمزمه های پخش شده در هوا داستانی را روایت میکنند

Of a life that's gone---یک زندگی که از دست رفته

Desolation, devastation ---ویرانی، خرابی

What a mess we made, when it all went wrong ---چه افتضاحی به بار آوردیم ، زمانی که همه در غفلت بودند

I'm nuclear ---من اتمی ام

I'm wild ---من وحشی ام

I'm breaking up inside ---من خُرد شده ام به درون

A heart of broken glass---یک قلب از خرده شیشه

Defiled ---پلید نجس

Deep inside ---از درون عمیق و ژرف

The abandoned child ---یک کودک رها شده

یکی دیگر از نکات قابل توجه در شعر متن آهنگ این است که چرا متن شعر به اتمی بودن، وحشی بودن و ناپاک بودن تأکید دارد؟! به این دلیل که رژیم صهیونیستی با اعتقاد به آرماگدون، ممکن است در آینده با بمب اتمی به ایران و کشورهای اسلامی حمله اتمی کنند و باعث مرگ میلیون‌ها نفر شوند و می‌خواهد از قبل ذهنیت جوانان دنیا را آماده کند و قباحت آنرا از بین ببرد!