وی افزود: از دیرباز مردم به تجربه آموختند و دریافتند اگر کسی اهل عمل نباشد و شایستگی نداشته باشد نمیتواند در دیگران شایستگی ایجاد کند، در عالم سیر و سلوک نیز همینطور است، نه عرفانهای کاذب و دروغین که شخص بدون ریاضت و با تدریس کتاب عارف شده است، ولی در عالم جدی سیر و سلوک که خیلی به ظرایف دقت میکنند به این نتیجه رسیدند که راهنما، معلم و مرشد زمانی میتواند بر شاگردان خود اثر بگذارد که شخصیت او روی آنان اثر بگذارد؛ اگر کسی از شخصیت یک نفر اثر نپذیرفت از حرفهای خالی او نیز اثر نمیپذیرد.
منظور از تزکیه، تأثیر «شخصیت» پیامبر(ص) است
یثربی بیان کرد: شخصیت و رفتار میتواند پیشگام سازندگی باشد، حرف نمیتواند پیشگام سازندگی باشد. در قرآن کریم خداوند در سوره جمعه میفرماید: «يُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ» (جمعه/2)، پیامبر اسلام(ص) مردم را تزکیه و بعد کتاب آسمانی را برای آنها قرائت میفرماید و یاد میدهد. این تزکیه چگونه است؟ یعنی قبل از آنکه پیامبر(ص) حرف بزند تزکیه میکند؛ ابتدا تزکیه میکند سپس آیه را میخواند. منظور از این تزکیه همان تأثیر شخصیتی پیامبر(ص) است؛ رفتار، حرکات و زندگیاش که دیگران را تحت تأثیر قرار میدهد و برای شنیدن آیهها میآیند. اما اگر رفتار و گفتار کسی زننده بود مردم گرد او جمع نمیشوند و از حرفهای خالی او اثر نمیپذیرند. خداوند در آیه دیگری به پیامبر ما میفرماید: اگر سختگیر و تندخو باشی مردم از گرد تو پراکنده میشوند. این یک حقیقت است که مردم با تندی هدایت نمیشوند، ابتدا باید شخصیت اثر بگذارد؛ بنا براین اساتید بهعنوان اینکه استاد هستند و درس میدهند، اگر فقط درس بدهند نمیتوانند نقش فرهنگی و تربیتی داشته باشند، مطلبی آموزش میدهند، آن را تحویل میگیرند و نمره میدهند.
وی عنوان کرد: افرادی میتوانند بر دانشجویان و دانشآموزان خود اثرگذار باشند که شخصیت اثرگذار داشته باشند یعنی اخلاق و رفتار خودشان درست باشد و شاگرد شیفته اخلاق و رفتارشان شود، آن وقت هر چه به شاگرد بگویند در دل او مینشیند؛ بنا بر این برای اثرگذاری طبقه اساتید، روحانیان، معلمان و حتی بزرگان و مراجع اولین شرط اثرگذاری آن است که از نظر اخلاق و رفتار مردم را تحت تأثیر قرار بدهند، اگر دانشجو از اخلاق و رفتار من بهعنوان معلم خوشش نیاید، بدرفتاری، دهنکجی و بددهنی کنم نباید بخواهم از من بپذیرد که آدم خوبی باش؛ بنا براین استاد میتواند بزرگترین اثر را در اخلاق و تربیت جامعه داشته باشد به شرط آنکه شخصیت شایستهای داشته باشد و خودش آدم پاک و خوبی باشد.
این استاد دانشگاه یادی از شهید مطهری کرد و گفت: بهمناسبت شهادت مرحوم مطهری، یادی از ایشان میکنم، هر کسی به حضور شهید مطهری میرسید واقعاً تحت تأثیر اخلاق و رفتار ایشان قرار میگرفت، در عکسهایشان پارگی عمامه مشخص است، لباس ساده کهنهای نه از روی تظاهر میپوشید، واقعاً در حال فقر بود و طالب دنیا نبود، چنین شخصی میتواند شاگردش را تحت تأثیر قرار دهد و هر چه بگوید در شاگرد هم اثر میگذارد؛ اما استادی که با تبختر راه میرود و حرف میزند و از هر سؤالی بیزار است چگونه میتواند روی شاگرد اثر داشته باشد.
شعری به یاد استاد مطهری
وی ادامه داد: پیش از آنکه از این قسمت گذر کنیم، یک قطعه ادبی سروده خودم درباره شهید مطهری به شما تقدیم میکنم.عرفای ما تعلمیات، بحثها و درسهای استاد را باده و می مینامند، استاد که درس میدهد گویی ساقی باده میدهد، خود استاد هم ساقی است. اگر ساقی در انسان اثر نکند باده اثر نمیکند، در شهادت مرحوم مطهری این مضمون را در ضمن چند بیت آوردهام. شخصیت علامه خیلی بیش از تعلیم او اثر داشت، همیشه تحت تأثیر شخصیت علامه هستم با اینکه دیدگاههایش را اکثراً از نظر فلسفی نقد میکنم، اما شخصیتش برایم همیشه ارجمند بوده است، ابیات در ادامه میآید:
میهمان بزم او بودیم دوش/چشم ساقی در کمین عقل و هوش
حشمتی بالاتر از کاووس و جم/ در پناه آن نگار محتشم
باده در جام حریفان ریختند/ فتنهها با فتنهها آمیختند
لب به لب با جام و هستی بر کفم/چشم بر چشمان مست آن صنم
از قدح تا چشم او دیدم عیان/بود فرقی از زمین تا آسمان
باده کی باشد حریف چشم وی/هر نگاهش نشئه صد جام می
در دل ما یاد او آرام جان/ دولتش جاوید و نامش جاودان
استاد تمام رشته فلسفه و کلام اسلامی بیان کرد: در جامعه در قسمتهای دینی و فرهنگی نیز نیازمند شخصیتهای اثرگذار هستیم نه افرادی که فقط تدریس کنند، سخت بگیرند و تندی کنند، و احیاناً برای خودشان در فکر تأمین درآمد بیشتر و اینطور چیزها باشند، استاد اینگونه اثرگذار نیست.
نارضایی معلمان در شخصیتشان منعکس میشود
یثربی با اشاره به اینکه وضع دانشگاهها
و حتی آموزش و پرورش ما مشکلاتی دارد که استاد نمیتواند چندان اثرگذار باشد، گفت:
آیه یأس نمیخوانم، هشدار میدهم. نارضایی و ناخوشنودی معلمان از وضعیت زندگی در
شخصیتشان منعکس میشود، اکثراً به کارهای غیر از معلمی نیز میپردازند که در
شخصیت افراد منعکس میشود، در اخلاق، شخصیت، برخورد و حوصلهشان اثر میگذارد،
همین مشکل در دانشگاه با توبره به دوش بودن استادها روی دانشجویان اثر میگذارد. اساتید
در بیش از 5 دانشگاه کار میکنند، سالی 20 تا 30 رساله را راهنمایی و داوری میکنند،
رسمهایی هم در دانشگاهها داریم که در 20، 30 سال اخیر باب شده و به شخصیت آنها
آسیب زده است. با عجله و خسته میآیند؛ بنابراین شاگرد میفهمد این استاد به
آموزش، دانشجو و کرسی خود چندان دلبسته نیست و بهدنبال کار و کاسبی است، در نتیجه
شاگردها درس را نیمبند یاد میگیرند اما از نظر اخلاقی نیز پرورش لازم را که در
نظام اسلامی باید داشته باشند، پرهیزگاری یاد بگیرند و دلبسته مال دنیا نباشند، به
دنبال مال و جاه نباشند، آدمهای مهربان، خداترس و محب اهل بیت(ع) باشند، اینطور
نمیشود. اساتید خوب زیاد داریم اما شرایط ما ایجاب کرده به تدریج بر تعداد
اساتیدی که دنبال کار و کاسبی هستند افزوده شود.
شخصیتی که آسیب دیده است
وی در پاسخ به این سؤال که با این توضیحات آیا نمیشود از استاد توقع تربیت داشت؟ اظهار کرد: این مشکلات ایجاد شده و شخصیت استاد آسیب دیده، همه شاگردان میفهمند این استاد درس را سهل میگیرد. جزوههای ناچیز میدهند، اکثراً از دانشجو تبعیت میکنند، تشکیل نشدن کلاس زیاد مهم نیست، اینها به شاگرد منعکس میشود؛ در نتیجه از نظر رفتاری و شخصیت بازتاب خوبی در ذهن شاگرد ندارند؛ لذا این جریان به تأثیرات اخلاقی آسیب میزند.
یثربی در جواب این پرسش که آیا شرایط آموزش عالی را میتوانیم توجیه مناسبی
ذکر کنیم؟ در مقایسه با شرایط زمانه شهید مطهری آیا الان شرایط بهتری برای بحث
تربیت نیست؟ بیان کرد: نه! شرایط زمانه شهید مطهری بسته نبود، الان هم بسته نیست،
مگر اینکه بعضیها خودشان را سانسور میکنند، هیچ کسی نیست که با آثار من آشنا
باشد و نفهمد هر چه فکر کردهام نوشتهام، حتی در حد یک تلفن گلایه هم تابحال مشکل
نداشتهام. شرایط بسته نیست؛ اما مادیات جریان را بهم ریخته است؛ استاد یا به حقوق
خود قانع نیست، چون میبیند همه افزونخواهی میکنند یا نمیتواند با آن زندگی
کند. همه میفهمند استادی که 10 دانشگاه تدریس میکند به خاطر علم نیست، بخاطر
درآمد است، اگر پول ندهند یک دانشگاه هم تدریس نمیکند؛ بنا بر این اینها به شاگرد
منعکس میشود و اثر میگذارد و شاگرد نیز از ابتدا دنیادوست تربیت میشود، دنیادوستی
در جامعه ما گاهی اوقات رنجآور است.
وی افزود: همه مراجع فتوا میدهند افرادی که وضع خوبی
دارند یارانه را دریافت نکنند، اما چقدر اثر میگذارد و چند نفر آدم پردرآمد میگویند
که از نظر اخلاقی درست نیست این پول را دریافت کنم؟ در نهایت هم دولت مجبور میشود
با قانونگذاری تعیین کند یارانه چند درصد مردم قطع شود، در صورتی که 45 هزار تومان
در زندگی افرادی که کمی حقوق یا درآمد داشته باشند هیچ تأثیری ندارد، اما اخلاق
طوری است که ما به این حرفها پایبند نیستیم و افزونخواهی در جامعه فرهنگ شده
است، هر کس میخواهد پول بیشتری داشته باشند، همینها هم به نسل بعدی منعکس میشود. هماکنون همه طبقات مردم از این
ناهنجاریها رنج میبرند و روی روحیه آنان اثر داشته است. من با لیسانس به عنوان
معلم استخدام شدم و 700 تومان حقوق میگرفتم، هیچوقت خودم را با بزرگترین سرمایهدار
مقایسه نمیکردم، راضی بودم، اما الان اگر فردی 10 میلیارد هم دریافتی داشته باشد گرسنهترین
فرد جامعه همین آدم است.
وی با بیان اینکه روحیه افزونخواهی روز به روز بیشتر ریشه میدواند، گفت: همه به این فکر میافتند که علاوه بر حقوق چیز دیگری نیز نصیبشان شود. امیدوارم انشاءالله مسئولان جامعه به شرایط یک مقدار توجه بیشتری کنند. بهمناسبت تحریم تریاک و خرید و فروش آن از سوی برخی مراجع مطلبی میگویم. نباید فقط حکم را بگوییم. دنیا، دنیای مطالعه شرایط است، پیش از هر چیز باید به شرایط جامعه فکر کنیم. اگر جامعه طوری بود که فرزند دیپلم میگرفت، سربازی میرفت، استخدام میشد، حقوق میگرفت و ازدواج میکرد آیا کسی به طرف هروئین و تریاک میرفت؟ اما وقتی خانوادهای چهار فارغالتحصیل لیسانس و فوق لیسانس دارد و هیچ کدام شغل ندارند و همیشه هم بخاطر تحصیل سرزنش میشوند، چطور میتوان توقع سالم زندگی کردن را داشت؟ یکی از دانشجویانم که با حقوق جزئی به من کمک میکرد اخیراً دیگر نیامد چون در آرایشگاه مشغول کار شده است، مادرش میگفت ما از اول اشتباه کردیم کاش به جای فوق لیسانس از اول در آرایشگاه مشغول کار شده بودی.
موانع نقشآفرینی استاد در تربیت شاگرد
وی گفت: شرایط را باید درست کرد. هر کسی خانهنشین باشد و در را به روی خود ببندد بهدنبال سیگار، حشیش، هروئین و همه چیز خواهد رفت، ولی اگر شرایط درست باشد کیست که بهدنبال سم و اینطور چیزها برود، امیدوارم به شرایط فکر کنند، شرایط طوری است که استاد را از اینکه تأثیر زیادی روی اخلاق جامعه داشته باشد دور کرده است، به نقش استاد در تربیت فرزندان آسیب زده است.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه فرآیند تربیت استاد در مراکز آموزش عالی چگونه باید لحاظ شود؟ ابراز کرد: معتقدم جامعه ما میتواند تا این حد از خانوادهها پول برای تحصیل دریافت نکند. تبعیضها از پیشدبستانی شروع میشود. ای کاش حداقل مذهبیها که مدرسه خصوصی دارند آن را به دولت تحویل دهند و زمانی را که روی مدرسه خودشان برای درآمد صرف میکنند برای خدا در کل آموزش و پرورش جامعه صرف کنند؛ بنابر این آنچه اثر میگذارد حرف خالی نیست، شخصیت است و شرایطی که در جامعه حاکم است.
تربیت از مشکلات ملی ماست
یثربی در پاسخ به این سؤال که خلأ نبود تربیت دانشجویان را چه کسی باید پوشش دهد؟ عنوان کرد: مسئولان فرهنگی باید به فکر باشند بحث پیچیدهای نیست. به طور مثال قاچاق را بخواهند ریشهکن کنند با اعدام قاچاقچی شروع نکنند، اعدام را به حداقل برسانند ولی به جامعه شغل اضافه کنند، مشکل اشتغال، درآمد و ازدواج را حل کنند. سیاستگذاران تربیتی جامعه باید به چنین چیزهایی فکر کنند. به این فکر نکنند که هفتهای دو استاد اخلاق را به کلاسها برای درس اخلاق بفرستند، به این فکر کنند که این دانشجو چقدر به زندگی امیدوار است، چقدر جامعه را درست میداند و چقدر میداند که حق به حقدار خواهد رسید، چقدر میداند که اگر مدرک خود را اخذ کرد روی زندگی او تأثیر خواهد داشت، از دانشگاه آمار میگیرید هیچ کس امید اندکی نیز ندارد که با مدرک خود میتواند کار آبرومندی پیدا کند، قطعاً اینها اخلاق را بهم میزند. مسئولان برای برنامهریزی، مشورتهای جدی با کارشناسان تربیتی و اساتید روانشناسی داشته باشند.
از مردم به نام آموزش کاسبی نشود
وی افزود: در نظام اسلامی صحیح نبود آموزش را مادی کنند، در قانون اساسی ما هم
آمده که تحصیل رایگان است، نمیگویم رایگان باشد که برای دولت خیلی مشکل است ولی
از مردم به نام آموزش کاسبی نکنند، جلوی چشم است که بعضی مراکز آموزشی چقدر از این
راه درآمد دارند، دولت قدرت نشان بدهد و آنها را ملی کنند و به دست چند استاد
بسپارند. رسالههایی که به نام من است بشمرید و اعلام کنید ولی رسالههایی که به
نام دیگران است را بشمرید، وحشتناک است یک نفر اینقدر رساله گذرانده باشد. یک
مقدار باید حواسمان جمع باشد. همه دست به دست هم بدهند و مشکل مملکت را حل کنند، امروز
تربیت از مشکلات ملی ماست. این همه پرونده در دنیا بیسابقه است از آنجا
ناشی میشود که نظام دادرسی درستی نداریم و باید روی آن فکر کنیم، نظام دادرسی
درست در این حجم پرونده جمعآوری نمیکند. امیدوارم سیاستگذاران به شخصیت و شرایط
اساتید و شرایط جامعه و آموزش و پرورش فکر کنند. تبعیض در جامعه حداقل در قسمتهایی
برداشته شود، همه کودکان به پیشدبستانیهایی با شرایط مساوی بروند. مردم بر ضد
تبعیض و ستم انقلاب کردند اما الان تبعیض از مهد کودک تا قبرستان و عزاداریهایمان
گلوی ما را گرفته است. دور تا دور مسجد تاج گل چیدهاند و در کوچه و خیابان هم
ادامه پیدا کرده است، لعنت خدا بر چنین رفتاری! با پول هر دو سه تاج گل مشکل یک
جوان بیکار حل میشود، چه کسی گفته این کار را کنید؟ چرا علمای ما اعتراض نمیکنند؟
چرا مردم را تحقیر میکنید؟ در این شرایط اخلاق میماند؟ استاد بیچاره چکار کند؟