قلب جایگزین تخته کلاس می‌شود
کد خبر: 3493623
تاریخ انتشار : ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۰۹:۵۳
در مرام این معلمان؛

قلب جایگزین تخته کلاس می‌شود

گروه جامعه: منتخب ویژه هیئت داوران جشنواره جلوه‌های معلمی برای اینکه ایثار را به دانش‌آموزانش بیاموزد آن را بر روی تخته کلاس دیکته نمی‌کند بلکه تلاش می‌کند با رفتارش ایثار را در قلب و ذهن آنان نهادینه کند.

 به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، ثریا مطهرنیا، منتخب ویژه هیئت داوران جشنواره جلوه‌های معلمی است که در کارنامه فعالیت خود موارد درخشانی همچون شناسایی و حمایت از 90 دانش‌آموز و تأمین هزینه درمان، شناسایی 220 دانش‌آموز بی‌بضاعت و پرداخت 60 مورد کمک هزینه، پیگیری 42 مورد جراحی فوق تخصصی برای دانش‌آموزان تا انجام کامل و تحت پوشش قرار دادن دانش‌آموزان نیازمند جراحی‌های ترمیمی استان کردستان در سال 95 را دارد.

دیدن و شنیدن چنین فعالیت‌های بزرگی این گمان را به ذهن می‌رساند که شاید سن و سالی از مطهرنیا گذشته باشد اما او 38 سال بیشتر ندارد و 24 سال است که به تدریس می‌پردازد. فعالیت‌های خیرخواهانه او چنان امتیازات او را بالا برده که می‌تواند به راحتی محل تدریس خود را انتخاب کند اما 20 سال است که انتخاب مطهرنیا تدریس در روستا است. پیشترها در روستاها بیتوته می‌کرد و پایان هفته همراه با دو فرزندش به خانه بازمی‌گشت اما در حال حاضر که فرزندان او نیز بزرگ تر شده‌اند باید مسیری یک ساعت و 40 دقیقه‌ای را سپری کند تا به مدرسه برسد.

باخت مفتضحانه پول در برابر انسانیت/ قلب جایگزین تخته کلاس می‌شود

اولین فرزندم؛ سارا

وی در گفت‌وگو با ایکنا آغاز ورود به جریان‌های امداد رسانی و حمایت از دانش‌آموزان را مرتبط با سوختگی دختری به نام سارا دانست و گفت: در روستاها خانواده‌ها با مشکلات فراوانی از جمله بیکاری، خشکسالی روبرو هستند و نبود اشتغال برای والدین دانش‌آموزان، سفره‌های آنان را تنگ و مختصر کرده است. پیشتر در منازل روستایی شیر آب جداگانه وجود نداشت و اهالی روستا باید از شیر آب محلی استفاده می‌کردند. مادر سارا وقتی دختر هفت ماهه خود را خواب می‌بیند برای شستن ظرف‌ها بیرون می‌رود و هنگام بازگشت با سارای سوخته شده با آب جوش و آتش چراغ مواجه می‌شود.

مطهرنیا سارا را اولین فرزند خود خواند و گفت: با دیدن سارا عزم خود را جزم کردم که به او کمک کنم. در آن زمان من در مقطع کارشناسی ارشد تحصیل می‌کردم و مشغله فراوانی در تهران داشتم اما از خانواده سارا خواستم تا او را به من بسپارند تا برای درمان به تهران ببرم. تا کنون 26 مورد جراحی فوق تخصصی برای سارا صورت گرفته است. هزینه‌های درمان را از طریق خیرین تأمین کردم و همواره درصدد جلب مشارکت آنان بودم، به طوری که چهار صبح شروع به فعالیت می‌کنم و تقریبا ساعت پایانی شب دست از کار برمی‌دارم.

سونامی سرطان در خانواده‌ام مرا از یاد شاگردانم بازنداشت

وی با بیان اینکه تلاش زیادی برای جلب کمک‌‌های مادی از سوی دولتمردان داشته که کمتر به سرانجام رسیده است گفت: همزمان با تلاش برای مداوای سارا، مادرم نیز از سرطان رنج می‌برد و فوت کرد. پس از آن برادر و خواهرم نیز به این درد گرفتار شدند و من برادرم را نیز از دست دادم اما این جریان دردناک نتوانست ذهن مرا از بچه‌های مریضم دور کند چرا که احساس می‌کردم خانواده خودم با مشکل روبرو شده‌اند.

من به خودم کمک می‌کنم

مطهرنیا هیچ انتظاری در برابر فعالیت‌هایی که برای دانش‌آموزان خود که آنان را فرزندانش می‌نامد، ندارد و می‌گوید: من در حال کمک به خودم هستم، بهبودی و لبخند رضایت فرزندانم بعد از مداوا آرامشی است که در هیچ امر دیگری نمی‌توانم بیایم. رسالت معلمی این اجازه را به من نداد که صرفا به ارائه محفوظات به دانش‌آموزان بپردازم. آموزش دانستی‌ها امری نیست که صرفا به حضور معلم نیاز داشته باشد بلکه افراد خود نیز با مراجعه به متون و منابع می‌توانند تا حدی در این زمینه پیشرفت کنند اما آنچه در این میان نیاز جدی به حضور معلم دارد تربیت است.

وی به تأثیر مثبتی که یک معلم در دوران کودکی بر شکل‌گیری اعتقادات دینی وی داشته است اشاره کرد و گفت: وسایل کمک آموزشی امروز به حدی پیشرفت کرده است که می‌تواند جای معلمان را در تدریس بگیرد اما روحی که در این میان باید به دانش‌آموز انتقال داده شود صرفا با وجود معلم میسر می‌شود.

مطهرنیا با بیان اینکه بعد از گذشت سال‌ها هنوز چهره شاگردان خود را به یاد دارد اظهار کرد: من با شاگردانم زندگی می‌کنم و شادی و غم آنان بر لحظه لحظه زندگی من تأثیرگذار است، بدین جهت است که برای نشستن لبخند رضایت بر لب آنان از هیچ کوششی دریغ نمی‌کنم.

وی در بخش دیگری از سخنان خود دست یاری به سوی مسئولان و خیران دراز کرد و گفت: هزینه‌های درمان دانش‌آموزان بیمار بسیار بالا است، این کودکان سرمایه‌های جامعه ما محسوب می‌شوند و برای نجات آنان نباید از هیچ کوششی فروگذار کرد، ضمن اینکه کودک حمایت شده خود نیز معنای حمایت و امداد را از محبتی که در حق او شده است درک می‌کند و خود نیز به نیرویی برای گام نهادن در مسیر مهربانی‌ها تبدیل می‌شود.

دیکته ایثار در قلب دانش‌آموز بهتر از تخته کلاس است

مطهرنیا فعالیت‌های حمایتگرانه و امدادی خود از دانش‌آموزان را نوعی تدریس عملی انسانیت خواند و گفت: من برای اینکه ایثار را به دانش‌آموزانم بیاموزم آن را بر روی تخته کلاس دیکته نمی‌کنم بلکه تلاش می‌کنم با رفتارم ایثار را در قلب و ذهن آنان نهادینه کنم.

باخت مفتضحانه پول در برابر انسانیت/ قلب جایگزین تخته کلاس می‌شود

این معلم نمونه ادامه داد: پیشترها وقتی به سارا می‌گفتم میخواهی در آینده چه شغلی داشته باشی اظهار بی‌اطلاعی می‌کرد، اما از زمانی که دکتر به او گفت که انگشتان قطع شده او رشد خواهد کرد تصمیم گرفت دکتر بشود چرا که درد محرومیت و طعم درمان را چشید و علاقه‌مند شد تا او نیز یاری رسان دیگران باشد.

وی ادامه داد: من هرگز نمی‌توانستم سارا را مجبور کنم که دکتر شود اما عملکرد و تأثیری که یک دکتر بر زندگی سارا داشت او را به خدمت رسانی دعوت کرد. ما نمی‌توانیم مفاهیم انسانی را به زور به دانش‌آموز القا کنیم اما با عملیاتی کردن آن به طور ملموس در رفتارمان می‌توانیم بهترین انتقال دهنده معنا شویم. اگر خواستار تربیت نسلی مجاهد هستیم باید به رفتارهای خود بیشتر بیاندیشیم.

captcha