وی که شش سال است در روستای دولاب تدریس میکند از نحوه رفت و آمد به مدرسه گفت و اظهار کرد: سالهای اول به صورت هفتگی در روستا ساکن میشدم و پایان هفته به خانه میآمدم اما طی سالهای گذشته هر روز مسیر 90 کیلومتری از خانه تا مدرسه را طی میکنم.
هادینژاد شاگردی به اسم ابوالفضل دارد که پاهای وی از زانو بیحس هستند و رفت و آمد وی به مدرسه برای خانواده ابوالفضل بسیار دشوار بود. معلم بنا به شرافت انسانی، حس نوع دوستی و یا غلبه روحیه معلمی، مسئولیت رفت و آمد و امور شخصی و بهداشتی وی در مدرسه را بر عهده گرفت تا هم خانواده ابوالفضل از این جهت آسوده خاطر باشند و هم این دانشاموز برای رفت و آمد به مدرسه و حضور در کنار دوستان مشقت کمتری ببیند.
پر واضح است که هیچ معلمی وظیفهای برای حاضر کردن شاگردانش در کلاس درس و قبول مسئولیتهای فردی و بهداشتی او در مدرسه را ندارد ولی آنچه باعث چنین حمایتی از سوی یک معلم میشود چیزی فراتر از وظیفه است که میتوان آن را وجدان نامید، وجدان انسانی که هرگاه برافروخته شود محیط پیرامون خود را منور میکند.
هادینژاد خدمت به ابوالفضل و خانواده وی برای آسان کردن زمینههای تحصیل را وظیفهای دانست که بنا به مسلمان بودن بر عهده وی گذاشته شده است و اظهار کرد: این کاری بود که از دست من بر میآمد و کوتاهی در انجام آن به فکر و ذهن خودم لطمه وارد میکرد.
این معلم فداکار بر ضرورت آموزش همراه با عمل تأکید و تصریح کرد: اگر من از موازین اخلاقی و انسانی برای دانشآموزان سخن بگویم اما در عمل به آن پایبند نباشم در آموزش شاگردانم راه به جایی نخواهم برد اما حتی اگر در سخن نیز حرفی بر زبان نیاورم اما در عمل پایبند به امور اخلاقی و انسانی باشم توانستهام به رسالت معلمی خود عمل کنم.
وی با بیان اینکه حرفه معلمی وظیفه وی را در خدمت رسانی به سایرین دو چندان کرده است گفت: ایثار و از خودگذشتگی جزئی از رسالت معلمی محسوب میشود که در ابعاد مختلف از سوی معلمان در کلاسهای درس تجلی مییابد.
هادینژاد ایثار و از خود گذشتگی را لازمه ایفای نقش معلمی دانست و گفت: اگر این صفات در معلم وجود نداشته باشد با توجه به کمبودهایی که به لحاظ اقتصادی، معیشیتی و رفاهی در آموزش و پرورش وجود دارد توان کار کردن برای معلم باقی نمیماند، آنچه با توجه به کمبوها معلمان را پای کار نگه داشته است روحیه ایثار و از خودگذشتگی است.
خداکنه مسولین هم به فکر باشند