«یَکفُر بِالطّاغوتِ وَ یُؤمِن بِاللهِ»؛ اولین شرط اقتدار مسلمانان
کد خبر: 3500280
تاریخ انتشار : ۰۴ خرداد ۱۳۹۵ - ۰۸:۱۴
استنادات قرآنی بیانات رهبر معظم انقلاب/

«یَکفُر بِالطّاغوتِ وَ یُؤمِن بِاللهِ»؛ اولین شرط اقتدار مسلمانان

گروه سیاسی: خدای متعال [می‌فرماید]: «فَمَن یَکفُر بِالطّاغوتِ وَ یُؤمِن بِاللهِ فَقَدِ استَمسَکَ بِالعُروَةِ الوُثقی‌ لَا انفِصامَ لَها»؛ اگر ایمان به خدا بود و اگر کفر به طاغوت بود، این تمسّک به عروه وثقی‌ است، این مایه قدرت است، مایه اقتدار است.

به گزارش خبرگزاری بین المللی قرآن(ایکنا)، رهبر معظم انقلاب چهارشنبه، 29 اردیبهشت‌ماه، در دیدار میهمانان و شرکت‌کنندگان سی‌وسومین دوره مسابقات بین‌المللی قرآن کریم جمهوری اسلامی به نکات مهمی از جمله ضرورت انس با قرآن به ویژه از سوی جوانان، سیاست‌های استکبار علیه ملت‌های مسلمان، دوری امت‌های اسلامی از قرآن، ایمان به خدا، اقتدار ملت ایران و جهاد تبیینی و تبلیغی اشاره داشتند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در بخشی از سخنانشان در این دیدار اظهار کردند: ما نباید ضعیف باشیم، ما باید قوی باشیم. قوّت فقط به سلاح نیست، قوّت فقط به پول نیست؛ مبنای اصلی قوّت، ایمان به خدا و پایداری است. خدای متعال [می‌فرماید]: «فَمَن یَکفُر بِالطّاغوتِ وَ یُؤمِن بِاللهِ فَقَدِ استَمسَکَ بِالعُروَةِ الوُثقی‌ لَا انفِصامَ لَها»؛ (سوره بقره، بخشی از آیه ۲۵۶) اگر ایمان به خدا بود و اگر کفر به طاغوت بود، این تمسّک به عروه وثقی‌ است، این مایه قدرت است، مایه اقتدار است. در دنیای اسلام، این را ما باید ترویج کنیم؛ این را باید بخواهیم. متأسّفانه در دنیای اسلام کسانی هستند که به‌جای تمسّک به قرآن، تمسّک به طاغوت می‌کنند؛ آنهایی که سیاست‌های آمریکا را در این منطقه اجرا می‌کنند و بر طبقِ میل و نظر و سیاست‌های آمریکا - که طاغوت اعظم آمریکا است، شیطان اکبر آمریکا است - عمل می‌کنند، متمسّک به طاغوتند، کفر به طاغوت ندارند. شرط اوّل: «فَمَن یَکفُر بِالطّاغوتِ وَ یُؤمِن بِاللهِ»؛ کفر به طاغوت باید [باشد].
یکی از واقعیت‌های تلخی که رهبر معظم انقلاب در این دیدار بر آن تأکید کردند، دوری امت‌های اسلامی از قرآن است؛ به همین دلیل «واقعیّت‌های زندگی ما با حقایق قرآنی خیلی فاصله دارد». از جمله مهم‌ترین عوامل ضعف ملت‌های اسلامی در برابر دشمنان به ویژه مستکبرین در این نکته نهفته شده است؛ چرا که برخی ملت‌ها به جای پیروی از ارزش‌ها و مفاهیم عمیق قرآن، به قدرت‌های دنیوی متوسل می‌شوند. بنابراین مادی می‌اندیشند و مادی عمل می‌کنند، هر چند نام اسلام را با خود یدک می‌کشند. چنین اندیشیدن و رفتاری قدرت و اقتدار مسلمانان را وابسته به ضعف و قدرت دیگر ملت‌ها و یا سیاست‌های استکباری می‌کند و این سبک زندگی مغایر با نقشه راهی است که قرآن برای مسلمانان ترسیم کرده است.
«کفر ورزیدن به طاغوت و ایمان به خدا» از جمله مفاهیمی است که مسلمانی یک امت را نمایان می‌سازد. اهمیت این مسئله به‌گونه‌ای است که رهبر معظم انقلاب آن را اولین شرط قدرت و اقتدار امت‌های اسلامی عنوان می‌کنند؛ مسیری که در مقابل ضعف و وابستگی قرار گرفته است.
این مفهوم ارزشمند در آیه 256 سوره بقره ذکر شده است؛ آیه‌ای که راه را از بی‌راهه متمایز ساخته و ایمان به خدا را دستاویزی استوار توصیف کرده که گسستی در آن نیست. با این حال این دوراهی برای مردم و ملت‌ها گذاشته شده تا یکی را برگزینند. راه ایمان یا بی‌راهه طاغوت.
خداوند در این آیه می‌فرماید: «لاَ إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَد تَّبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِن بِاللّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ/ در دين هيچ اجبارى نيست و راه از بيراهه به خوبى آشكار شده است، پس هر كس به طاغوت كفر ورزد و به خدا ايمان آورد به يقين به دستاويزى استوار كه آن را گسستن نيست چنگ زده است و خداوند شنواى داناست».
بر اساس این آیه مسیر رسیدن به ایمان، از نفی طواغیت می‌گذرد و نمی‌توان ادعای ایمان داشت، در حالی‌که همچنان وابستگی به طاغوت چه در تفکر و چه در رفتار باقی است. همانطور که علامه طباطبایی در تفسیر المیزان آورده است: تقدم کفر به طاغوت بر ایمان، برای آن بود که موافق ترتیبی ذکر کرده باشد که با فعل جزا مناسب است، چون فعل جزای شرط استمساک به عروه الوثقی است و استمساک یعنی ترک هر کار و متمسک شدن به عروه الوثقی. پس اقتضاء می کند که انسان ابتدا طاغوت را ترک کند و از غیر خدا منقطع شود، آنگاه به عروه الوثقی متمسک گردد و به خدا ایمان آورد. استمساک به معنای محکم چسبیدن و چنگ زدن به چیزی است و «عروه» به هر دستگیره یا به گیاهان ریشه‌دار و آنهایی که برگشان نمی‌ریزد نیز اطلاق می‌شود و در اصل به معنای «تعلق» می‌باشد و جمله مورد بحث استعاره است و می‌فرماید: رابطه ایمان با سعادت رابطه دستگیره ظرف با مظروف یا محتوای ظرف است، یعنی همانطور که گرفتن ظرف یا برداشتن و استفاده از محتوای آن بدون گرفتن دستگیره آن ممکن نیست، همانطور هم رسیدن به سعادت بدون ایمان به خدا و کفر به طاغوت میسر نمی‌شود.
و قطعاً ترک طاغوت و ایمان به خدا، تنها به زبان و گفتار محدود نمی‌شود، بلکه بر اساس این آیه خداوند سمیع و علیم است و به آنچه در نهان‌ها انجام می‌شود نیز آگاه است. در تفسیر نمونه نیز بر این اصل تأکید شده و آمده است: مسئله کفر و ایمان چیزى نیست که با تظاهر انجام گیرد، زیرا خداوند سخنان همه را اعم از آنچه آشکارا مى‏‌گویند یا در جلسات خصوصى و نهانى، همه را می‌شنود.
یکی از نمونه‌های بارز کفر به طواغیت و ایمان به خدا، ملت ایران است که پس از پیروزی انقلاب اسلامی و طی 37 سال گذشته این مفهوم ارزشمند قرآنی را به طور آشکار و نهان بروز داده است. همانطور که رهبر معظم انقلاب در این رابطه تصریح کردند: اینکه ملّت ایران در مقابل زیاده‌خواهی و زیاده‌گویی آمریکا ایستاده است، این نقطه اصلیِ اقتدارِ ملّت ایران است. ما امروز ملّت مقتدری هستیم. مسئله اسلام در ایران با مسئله فلان شخصیّت دینی یا فلان شخصیّت سیاسی فرق می‌کند؛ ما یک دولتیم؛ دولتی که امکانات دارد، یک ملّت هشتاد میلیونی دارد، سلاح دارد، اقتصاد دارد، سیاست دارد، علم دارد؛ امروز جمهوری اسلامی این است. دشمن از اسلام مقتدر می‌ترسد، دشمن از اسلام شجاع می‌ترسد؛ از جمهوری اسلامی به این جهت می‌ترسند و به این جهت حمله می‌کنند؛ حمله آنها به ما از ترس آنها است، چون می‌ترسند و می‌دانند که مواضع جمهوری اسلامی در دنیا مواضع اثرگذاری است؛ چون ما با ملّت‌های مسلمان صادقانه حرف می‌زنیم، صادقانه عمل می‌کنیم، آنچه می‌گوییم آن را عمل می‌کنیم و دنبالش می‌رویم، وعده‌های طواغیت نتوانسته است جمهوری اسلامی را و ملّت ایران را فریب بدهد نه وعده‌هایشان ما را فریب داد، نه تهدیدهایشان ما را ترساند؛ ما از تهدیدهایشان نمی‌ترسیم، از وعده‌هایشان هم فریب نمی‌خوریم. این لازم است، این را باید دنبال کرد؛ این آن چیزی است که امّت اسلامی به آن احتیاج دارد: کفر به طاغوت و ایمان بِالله؛ اگر این شد، فَقَدِ استَمسَکَ بِالعُروَةِ الوُثقی.
با این حال نمی‌توان ورود استکبار به مرزهای اسلامی را نادیده گرفت. مسلمان‌ها با بیش از یک و نیم میلیارد جمعیت در جهان هنوز نتوانستند قدرتی که در شأن امت اسلامی باشد را به دست بیاورند و این مسئله به دلیل همین نفوذ بوده است. هر چند برخی حاکمان و دولتمردان کشورهای اسلامی در مسئله نفوذ نقش مؤثر داشته‌اند، اما نقش ملت‌ها در مقابله با این نفوذ قابل توجه خواهد بود.
بر اساس این اصل که هر مسلمانی در برابر مسائل مختلف مسئول است و باید رفتاری مسئولانه داشته باشد، از همین رو مسلمانان به حسب توانی که دارند، می‌توانند در جهت روشنگری و تبیین حقایق دنیای اسلام و اهداف دشمنان گام بردارند. این وظیفه‌ای است که بر دوش همه امت اسلامی قرار گرفته است.
رهبر معظم انقلاب در رابطه با این وظیفه اظهار می‌کنند: «آنچه وظیفه همه ملّت اسلام و همه امّت اسلام است، مبارزه برای روشنگری است؛ این در درجه اوّل. هم علما مسئولند، هم روشنفکران مسئولند، هم تحصیل‌کرده‌ها مسئولند، هم همه کسانی که منبری دارند، تریبونی دارند مسئولند که روشنگری کنند و حقایق دنیای اسلام را برای مردمی که نمی‌دانند بیان کنند؛ این روشنگری جهاد است. جهاد فقط شمشیر گرفتن و جنگ کردن در میدان قتال نیست؛ جهاد شامل جهاد فکری، جهاد عملی، جهاد تبیینی و تبلیغی، و جهاد مالی است. امروز به‌خاطر اینکه این فریضه را -فریضه تبیین را- ما درست انجام ندادیم، یک عدّه‌ای دچار گمراهی‌اند و به خیال اینکه برای اسلام دارند کار می‌کنند، علیه اسلام دارند کار می‌کنند؛ این گروه‌های تروریستی در منطقه ما که امنیّت را از ملّت‌های مسلمان سلب کرده‌اند، آسایش را از ملّت‌های مسلمان گرفته‌اند؛ به جای دشمن، اینها دارند با مسلمان‌ها می‌جنگند. این گروه‌های تکفیری، گروه‌های نزدیک به وهّابی‌ها کسانی هستند که زحمت دشمن را اینها به عهده گرفته‌اند، آن کاری که دشمن می‌خواهد بکند اینها دارند برای او انجام می‌دهند؛ بین مسلمان‌ها اختلاف ایجاد کرده‌اند. وقتی مسلمان‌ها با هم سرگرم جنگ شدند قضیّه فلسطین فراموش می‌شود؛ کمااینکه دارند قضیّه فلسطین را به فراموشی می‌سپرند. باید تبیین کرد، باید روشنگری کرد، باید کار کرد؛ از این محافل قرآنی استفاده کنید، از این اجتماعات قرآنی استفاده کنید. شماها که از کشورهای مختلف آمده‌اید، ملّت‌های خودتان را ارشاد کنید، آگاه کنید؛ آنها را به تعلیم قرآن، به جهاد قرآنی، به تبیینی که قرآن خواسته است [هدایت کنید]؛ «لَتُبَیِّنُنَّه‌ و لِلنّاسِ وَ لا تَکتُمونَه»؛ (سوره آل‌عمران، بخشی از آیه ۱۸۷) اینها را برایشان بیان کنید، روشن کنید.
با توجه به رفتار دشمنان اسلام و تبعیت برخی حاکمان کشورهای اسلامی از طواغیت امروزی، روشنگری در رابطه با واقعیت‌های جهان اسلام نیاز به یک جهاد دارد. اگر جهاد را به معنای کوشش و مبارزه بدانیم، این روشنگری قطعاً موانع سختی را پیش رو خواهد داشت. این موانع محصول تلاش عده‌ای است که می‌خواهند این واقعیات را کتمان کنند. این اقدام یا از روی نادانی و یا رعایت منافع و مصالح دنیوی صورت می‌گیرد که آفتی برای جهان اسلام شده است. آفتی که پیش از این دامن ادیان الهی پیشین را گرفت. همانطور که در آیه 187 سوره آل عمران آمده است: «وَإِذَ أَخَذَ اللّهُ مِيثَاقَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ لَتُبَيِّنُنَّهُ لِلنَّاسِ وَلاَ تَكْتُمُونَهُ فَنَبَذُوهُ وَرَاء ظُهُورِهِمْ وَاشْتَرَوْاْ بِهِ ثَمَنًا قَلِيلًا فَبِئْسَ مَا يَشْتَرُونَ/ و [ياد كن] هنگامى را كه خداوند از كسانى كه به آنان كتاب داده شده پيمان گرفت كه حتما بايد آن را [به وضوح] براى مردم بيان نماييد و كتمانش مكنيد پس آن [عهد] را پشت‏ سر خود انداختند و در برابر آن بهايى ناچيز به دست آوردند و چه بد معامله‏‌اى كردند».
بر اساس این آیه و آنچه در تفسیر المیزان ذیل این آیه ذکر شده، پیروان دیگر ادیان، عهد الهی را پشت سر انداختند و به بهای اندک دنیوی کتاب خدا را تحریف کردند، تا بعضی از منافع مادی را برای خود کسب کنند و بر مردم مسلط شوند، لذا در مقابل نقض میثاق الهی تنها بهره اندک دنیوی را کسب کردند و این بد معامله ای است.
در تفسیر نمونه نیز آنچه به عنوان عامل کتمان حقایق مطرح می‌شود، فراموشی انسان‌هاست؛ آنگونه که آمده است: این جمله کنایه جالبى است از عمل نکردن و بدست فراموشى سپردن، زیرا انسان هر برنامه‌اى را می‌خواهد ملاک عمل قرار دهد پیش روى خود می‌گذارد و پى در پى به آن نگاه می‌کند، ولى هر گاه نخواهد به آن عمل کند، و به کلى بدست فراموشى بسپارد آن را از پیش رو برداشته پشت سر می‌افکند. این جمله اشاره به دنیاپرستى شدید و انحطاط فکرى آنها می‌کند.
با این حال جبهه اسلام پیروز است. حتی اگر تمام استکبار با عوامل خارجی و داخلی خود در برابر جبهه اسلام بایستد، پیروزی از آن مسلمانان است؛ چرا که این وعده قطعی خداوند است. وعده‌ای که در جای جای قرآن کریم می‌توان آن را به وضوح مشاهده کرد.
رهبر معظم انقلاب نیز با استناد به همین وعده‌های قطعی فرمودند: «و شکّی نداریم که پیروزی از آنِ اسلام است؛ این جبهه کفر با همه وسعت، با همه زرق و برق، با همه توپ و تشری که می‌زنند، بالاخره در مقابل امّت اسلامی و جبهه اسلامیِ مبارز و مجاهد وادار به عقب‌نشینی خواهد شد. «وَ لَو قاتَلَکُمُ الَّذینَ کَفَروا لَوَلَّوُا الاَدبارَ ثُمَّ لا یَجِدونَ وَلِیًّا وَ لا نَصیرًا/ و اگر کسانی که کافر شدند، به جنگ با شما برخیزند، قطعاً پشت خواهند کرد و دیگر یار و یاوری نخواهند یافت» ( سوره فتح، آیه‌ ۲۲).
اما شرط اتصال به این وعده الهی تلاش و کوشش و یا می‌توان گفت، جهادی است که امت اسلامی باید در عرصه‌های مختلف از سوی مسلمانان پیگیری شود. همانطور که رهبر معظم انقلاب نیز در ادامه سخنان خود بر این اصل تأکید کردند که «این سنّت الهی است و تردیدی در این وجود ندارد. شرطش فقط این است که ما تلاش کنیم، ما حرکت کنیم، ما راه بیفتیم، ما کار کنیم؛ اگر ما کار کردیم، این سنّت الهی است که دشمن باید عقب‌نشینی کند و عقب‌نشینی هم می‌کند».
captcha