به گزارش کانون خبرنگاران
ایکنا،
نبأ؛ با کمی تأمل در محیط پیرامون مشاهده میشود بر خلاف شعارهای بسیاری که از جانب سردمداران و مسئولان دولتی مبنی بر تحقق عدالت اجتماعی در جامعه اسلامی ایران سر داده میشود، هنوز شاهد حلقه مفقودهای در برقراری این عدالت اجتماعی و همسانسازی میان اعضای جامعه اسلامی هستیم.
جامعهای بر پایه ارکان و آموزههای ناب اسلامی، باید به سمتی سوق داده شود که در آن، اختلاف میان طبقات به جهت میزان تمول مالی نباید دیده شود و بر اساس آنچه از بزرگان دین مبین اسلام به ما رسیده است، باید به سمت یکسانسازی افراد و برتریجویی بر اساس میزان علم و آگاهی و آزادگی حرکت کند و نه اینکه میزان تمول مالی، میزان درآمد، پست و مقام، مدل خودرو و محل زندگی ملاکهای برتری افراد در آن باشد!
برتریجویی بر اساس تمول مالی!متاسفانه شاهدیم که در کشور ما، در شهر و محل زندگی ما این برتریجویی به شیوه غلطی به چشم میخورد و در حال رشد نیز است؛ برتریجویی بر پایه مدل خودرو، محل زندگی، پست و مقام و ... چیزی است که مانع تحقق عدالت اجتماعی میشود و در این میان علاوه بر دستگاههای حکومتی و دولت، خود مردم نیز نقش ویژه و برجستهای دارند! در واقع این خود اعضای یک جامعه هستند، که یک جامعه را به سوی میل به سرمایهداری و حمایت از سرمایهداران با درونمایههای همان سیستم ارباب و رعیتی سابق پیش میبرند و این خطری است که ارکان یک جامعه را مورد تهدید قرار میدهد.
تعریف قانون بر اساس محل زندگی؟به عنوان مثال در خیابانی در محلههای شمال تهران(الهیه) مشغول رانندگی هستیم، خیابانی یک طرفه و مسیر حرکتی که درست است اما از جهت مقابل و خلاف جهت خیابان یک طرفه، خودرویی چند صد میلیونی به سمت ما میآید، به سختی دو خودرو در کنار هم میایستند، از خودرو و سرنشینانش میخواهیم که به قوانین احترام بگذارند؛ راننده خودرو دختری جوان به همراه دوستانش هستند که با صدای بلند خطاب به ما میگویند: «محله خودمان است و هر کاری دوست داریم میکنیم»! در پاسخ به این حرکات تنها میتوان تأسف خورد.
جوانی که با زیر پا گذاشتن قانون، محل زندگی خود را به رخ میکشد، چه آیندهای برای تربیت فرزندانی قانونمدار میتواند ترسیم کند؟ دختر جوانی که خود در آیندهای شاید نزدیک نقش مادری و رکن یک خانواده را خواهد داشت، چه تعریفی از برابری انسانها برای فرزند خود متصور میشود؟ و اینجاست که به نقش خود، به عنوان اعضای یک جامعه برای تحقق عدالت اجتماعی میتوان پی برد.
تحقق عدالت ابتدا از متن جامعهچگونه در شرایطی که ارکان یک حکومت و یک جامعه، خود به روند برقراری عدالت اجتماعی در سطحی کوچک تن نمیدهند، میتوان انتظار تحقق این شعار را از دولتمردان داشت؟ ریشه این بیتوجهی به برابری انسانها را در کجا باید جست؟ مدرسه، خانواده، دانشگاه و ....؟!
در ادامه روند مشاهده این بیتوجهیها، با ذکر مثالی دیگر از جمله مثالهایی که همه ما در طول زندگی روزمره خود بارها با آن مواجهیم و از کنار آن شاید با بیتوجهی و شاید با افسوس میگذریم، اشاره میشود.
در بازار میوه و ترهبار که زیر نظر شهرداریها اداره میشود، میوههای نوبرانه برای مشتریان در معرض دید قرار دارد، یکی از نوبرانهها هنوز نرسیده و خوشرنگ و لعاب نیست اما از آنجا که همان یک نوع تنها در بازار میوه و ترهبار موجود است به خرید آن تن میدهیم؛ بعد از مدتی مردی با خودرویی باز از همان دست چند صد میلیونی و یا شاید چند میلیاردی از دربهای اصلی بازار به سمت داخل میآید و ماشین را مقابل یکی از بخشها پارک میکند(حال آنکه در محیط داخلی فضای بازار جای پارک کردن خودروهای شخصی افراد نیست و این کار ممنوع است و مردم، خودروهای خود را خارج از دربها و در خیابان پارک میکنند)؛با ورود وی، بدون اینکه از خودروی خود پیاده شود، از پشت یکی از بخشها برایش نوبرانههای رسیده و خوش رنگ و لعابی آورده و در داخل ماشینش قرار میدهند.
زمینههای ارباب و رعیتی در جامعهبا مشاهده این تصاویر به شخصی که نوبرانهها را تا خودرو شخص میبرد معترض میشویم که چرا از همان نوع میوه برای دیگر مشتریان در نظر گرفته نمیشود که پاسخ میدهد: «از قبل خریده کرده و الان از آن جنس، تمام شده است»! و زمینه دیگری از بیتوجهی به عدالت اجتماعی توسط خود ما، اعضای جامعه رقم میخورد.
سوال دیگری که مطرح میشود این است که تمامی این بیتوجهیها در حال حاضراز جانب کسانی حمایت میشود که خود، از قشر آسیبدیده جامعه هستند و به صورت ناآگاهانهای درحال رقمزدن، تصاویر نا مناسب و غیر اسلامی ارباب و رعیتی هستند.
پولدارها بدون نوبت!اینها همه زمانی به اوج میرسد که با ورود به یکی از شعب یکی از بانکهای دولتی شاهد ایجاد بخشی با عنوان vip هستیم؛ بخشی که برای برخی از مشتریان درنظرگرفته شده تا بدون نوبت و با راحتی بیشتری فعالیتهای بانکی خود را انجام دهند.
گرچه پیش از این نیز در برخی از بانکها شاهد بودهایم که برخی از مشتریان خاص بدون نوبت کارهایشان انجام میشد اما علنی کردن آن، به این صورت، تصاویری باز دور از شأن یک جامعه اسلامی معتقد به برابری میان انسانها رقم میزند.
از حقوقهای چند ده میلیونی برخی از مدیران و ایجاد اختلاف طبقاتی بسیار زیادی که در جامعه رواج یافته است که بگذریم، مشاهده میشود این خود ما، به عنوان اعضای یک جامعه اسلامی هستیم که این روند را آغاز کرده و به آن دامن میزنیم و چه بسا اگر با برخورد با دختر جوانی که به دلیل زندگی در محلهای متمول، قانون را زیر پا میگذارد، با برخورد با افرادی که نوبت و حق و حقوق دیگران را صرفا برای شخصی متمول، از بین میبرند و با اعتراض در مقابل بانکی که جایگاه ویژه برای برخی از افراد صرفا به دلیل تمول مالی بالاتر، جلوی هر حرکتی از این دست را بگیریم، حداقل در سطحی مردمی شاهد مبارزه با بیعدالتی اجتماعی خواهیم بود.
*طاهره رفعت