سید علی صافی، مدرس دانشكده اصول دين دزفول در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از خوزستان، رذايل اخلاقی را نمود فاصله گرفتن از تعاليم مكتب قرآن دانست و گفت: فضایل و کمالات اخلاقی امور وجودی و حقایق عینی هستند که قابل دستیابی و به عبارتی اکتسابی هستند. اما رذایل اخلاقی امور عدمی هستند؛ به این معنا که همین که ذات انسان فاقد یک کمال و فضیلتی باشد کافی است تا رذیلتی در وجود او شكل بگيرد.
وی توضيح داد: اگر انسان خود را به ملکه صداقت آراسته نسازد، خود به خود گرفتار رذيلت دروغ میشود. اگر خود را به یقین و باور قلبی آراسته نکند خودبخود همیشه دچار شک و تردید است. یعنی در نبود فضایل، رذایل امکان ظهور و بروز پیدا میکنند.
اين مدرس دانشگاه با اشاره به اكتسابی بودن فضايل اخلاقی خاطرنشان كرد: انسان، عالم و عادل و راستگو متولد نمیشود؛ بلکه باید اینها را در خود پرورش دهد و به سمت کمال برود. کمال هم در اعمال انسان و هم در مقام نظر و نیت و انگیزه میتواند بروز پیدا کند؛ به این معنا ممکن است فعل انسان به ظاهر اخلاقی باشد، اما انگیزههای غیراخلاقی داشته باشد؛ در این بحث نفاق و ريا مطرح میشود.
ضرر و زیان وارد کردن به ديگران، ظلم و يك رذيلت اخلاقی است
صافی در ادامه سخنان خود در بيان رذايل اخلاقی رايج در جامعه اظهار كرد: از جمله رذایل اخلاقی که ممکن است میان برخی افراد جامعه رایج باشد، ضرر و زیان وارد کردن به دیگران است؛ مصداق کلی این رذیلت ظلم است. در اسلام اصلی وجود دارد به نام «لاضرر ولاضرار فیالاسلام» نه ضرر زدن و نه ضرر پذیرفتن از دیگران در اسلام مجاز شمرده نمیشود.
دایره ضرر زدن به دیگران بسیار گسترده است
وی با بیان اینکه دایره ضرر زدن به دیگران بسیار گسترده است، گفت: آیه 2 سوره مائده میفرماید: «تَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ»؛ در زمینه دشمنی و گناه به همدیگر کمک نکنید. دایره ضرر به مردم بسیار گسترده است؛ از ضرر مالی، جانی، سلب امنیت و آسایش افراد، آلودگی صوتی، آلودگی محیط زیست و هوا و ... همه مصادیق آسیب به مردم، ضرر رساندن به آنها و حقالناس است.
اين كارشناس دينی تصريح كرد: کسی که نیمه شب با صدای بلند در مراسمات دینی یا غیردینی(صرفنظر از اذان که بانگ مسلمانی است) موجب آزار همسایگان شود، رفتار او مصداق ضرر رساندن به ديگران است. مراسم جشن و یا عزا نباید به گونهای باشد که آرامش ديگران را سلب کند.
اين مدرس دانشگاه با ابيان نمونههای ديگری از ضرر رساندن به مردم در فضای جامعه گفت: بد رانندگی کردن که باعث میشود افراد در مسیر دچار مشکل و حتی حادثه شوند، پارک کردن در مقابل منازل مردم، بوق زدنهای ناهنجار که باعث سلب آسایش مردم میشود، برخی رسوم مثل چهارشنبه سوری که بگاه با انجام کارهای نابهنجار مخل آرامش و امنیت عمومی میشود و ... این رفتارها نوعی اضرار به مردم و مورد نهی شدید قرآن است.
صافی ادامه داد: قرآن كريم از ضررزدن به همسر نیز نهی کرده ست: «وَلَا تُضَارُّوهُنَّ؛ و به آنها زيان نرسانيد»(طلاق، 6). پدر و مادر نیز حق ندارند به فرزند خود ضرری برسانند؛ «لَا تُضَارَّ وَالِدَةٌ بِوَلَدِهَا وَلَا مَوْلُودٌ لَهُ بِوَلَدِهِ» (بقره، 233). همچنين قرآن میفرمايد ورثه نباید به یکدیگر آسیب برسانند؛ معمولاً بخشی از اختلافات حقوقی ناظر این قضیه است که کسی در میان ورثه وجود دارد که میخواهد حق دیگران ضایع کند قرآن کریم در آیه 12 سوره نساء از اين موضوع نهی میفرماید.
مدرس دانشكده اصول دين دزفول ادامه داد: در معاملات و بدهیها، بهر حال مردم در جامعه خرید و فروش میکنند، این دادوستد نباید آسیبی به دو طرف وارد کند. در بحث آموزشهای مضر، سایتها، آموزشگاهای درسی، غیردرسی، صدا و سیما، رسانههای مکتوب، مجازی و ... گاهی مطالبی را به افراد منتقل میکنند که علاوه بر اینکه سودی برای آنها ندارد، ضرر هم دارد. قرآن کریم این موضوع را نهی کرده است: «وَيَتَعَلَّمُونَ مَا يَضُرُّهُمْ وَلَا يَنْفَعُهُمْ» (بقره، 102)چیزی را یاد میگیرند كه به آنها ضرر میرساند و نفعی ندارد.
رفتارهای تفرقهافكن در ميان مردم از مصاديق ضرر زدن به مردم است
صافی رفتارهای تفرقهافكن در ميان مردم را نيز از مصاديق ضرر زدن به مردم دانست و گفت: آسیبهایی که به مکتب و وحدت جامعه میرسد، هر رفتاری که زمینهساز اختلاف میان مردم شود، از اين قبيل است؛ «الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَكَانُوا شِيَعًا»(روم، 32) کسانی که در دین و مکتب و صفوف یکپارچه جامع اسلامی شکاف ایجاد میکنند، این تفرقه برای جامعه خطرناک است.
آثار و نتايج رفتارهای ظالمانه در دنيا و آخرت
اين مدرس دانشگاه در ادامه به آثار ضرر و ظلم رساندن به ديگران از نگاه قرآن پرداخت و اظهار كرد: قرآن کریم برای ظلم آثاری ذکر کرده است، مثلاً کسانی که اهل ظلم و ستم هستند، به فلاح نمیرسند. از الطاف خداوند محروم میشوند. اینها دچار عذاب اخروی میشوند و در قیامت عذر آنها پذیرفته نمیشود. اینها آثار ضرر و زیان رساندن به دیگران در همه شکلهای ممکن است. لذا توصیه کلی که از قرآن میتوان استخراج کرد این است که ما باید تلاشمان این باشد که به دیگران ضرر وارد نکنیم و زمینه ظلم(فردی یا اجتماعی) را فراهم نکنیم؛ پارتیبازی، رشوه دادن و رشوه گرفتن و ... سایر ضرر و زیانها تحت هر عنوان مصداق ظلم است.
درستكاری افراد را در جايگاه حفظ امانت بشناسيد
وی افزود: يك رذيلت اخلاقی ديگر، خیانت در امانت است. قرآن کریم دستور میفرماید: «إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا؛ خداوند به شما فرمان ميدهد كه امانتها را به صاحبان آن برسانيد »(نساء، 59) همچنین دستور میدهد در امانت خیانت نکنید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَخُونُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ وَتَخُونُوا أَمَانَاتِكُمْ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ»(انفال، 27) به خدا، رسول خدا(ص) و امانات خود آگاهانه خیانت نکنید. خیانت در امانت دایره وسیعی دارد، اگر ما مفهوم وسیع امانت را متوجه شویم، خیانت در هر کدام از آنها مصداق خیانت در امانت میشود. پیامبر اکرم(ص) فرمود: کسی که در امانت خیانت کند، منافق است؛ هر چند نماز بخواند، روزه بگیرد و خود را مسلمان بداند. در بحث رعایت امانت، گفتهاند فريب نمازخواندن و روزه گرفتن افراد را نخورید، چرا که گاهی از روی عادت چنین میکنند؛ بلكه شما مردم را با راستگویی و امانتداری (یا عمل به وعده) امتحان کنید و بشناسید.
مفهوم امانت دربرگیرنده تمام نعمتهای مادی و معنوی است
صافی با بيان اينكه مفهوم امانت دربرگیرنده همه شؤون اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و به طور کلی تمام نعمتهای مادی و معنوی است، گفت: مکتب، قرآن کریم، اهلبین(ع)، رهبر، فرزند، آب و خاک ... همه امانت هستند. خودمان برای خودمان نیز امانت است، جامعه نیز برای ما امانت است. بیتالمال و اموال و وسایل آن امانت هستند و نباید در آنها خیانت کرد. احکام دین، فرائض و واجبات، حکومت و مسئولیت امانت الهی هستند. پیشی گرفتن افراد ناصالح بر صالحان نیز از مصادیق خیانت در امانت است. یعنی به ما گفتهاند در مسئولیتهای اجتماعی خود را جلو قرار ندهید در حالیکه فرد صالحتری در این زمینه وجود دارد.
عوامل انحراف و گمراهی فرد و جامعه
مدرس دانشكده اصول دين دزفول یکی دیگر از رذایل اخلاقی را گمراهی و انحراف عنوان كرد و درباه عوامل گمراهی گفت: قرآن کریم رفیق بد را عامل گمراهی میداند. دانشمندان منحرف نيز یکی ديگر از عوامل انحراف در جامعه هستند؛ فرد دانش دارد اما در کنار آن تقوی و تهذیب نفس وجود ندارد که بتواند برای جامعه مفید باشد. رهبران گمراه نیز موجب گمراهی ملتها میشوند، چنانکه فرعون ملت خود را به گمراهی کشاند و این نشان میدهد یک رهبر صالح چقدر ارزش دارد.
وی افزود: شیطان در قرآن کریم دشمنی گمراه کننده معرفی شده است. حتی جایی میفرماید: اگر از اکثریت مردم در جامعه پیروی کنی تو را از راه خداوند منحرف میکنند. والدین گمراه نیز میتوانند فرزندان گمراه به جامعه تحول دهند در قرآن میفرماید: «إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَى أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَى آثَارِهِمْ مُهْتَدُونَ»(زخرف، 22). مورد مهم و اساسی در این عوامل انحراف و گمراهی، پيروی از هوی و هوس است. هویپرستی زمینهساز انحراف فرد و جامعه است و این هویپرستی منحصر به افرادی بیایمان نیست، گاهی افراد باایمان نیز، به جهت عدم تهذیب نفس و طهارت روح این شرایط برای آنها فراهم میآید.
غفلت و كفر؛ سرچشمههای هوی پرستی
اين مدرس دانشگاه با طرح اين پرسش كه چرا انسان هویپرست میشود و سرچشمههای آن چیست، گفت: یکی از عوامل هوی پرستی غفلت است: «وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ؛ و از كساني كه قلبشان را از ياد خود غافل ساختيم اطاعت مكن، همانها كه پيروي هوای نفس كردند» (كهف، 28) ديگری کفر است: «فَلَا يَصُدَّنَّكَ عَنْهَا مَنْ لَا يُؤْمِنُ بِهَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ فَتَرْدَى؛ و هرگز نبايد افرادي كه ايمان به قيامت ندارند و از هوسهای خويش پيروی كردند تو را از آن باز دارند كه هلاك خواهي شد»(طه، 16).
صافی اظهار كرد: هویپرستی مانع از قضاوت عادلانه میشود، یعنی نوع نگاه انسان را دچار انحراف میکند: «فَاحْكُمْ بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعِ الْهَوَى فَيُضِلَّكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ»(ص، 26) هویپرستی سرچشمه فساد است. در نهجالبلاغه نيز عامل آغاز فتنه دانسته شده است. اینکه خداوند انسان منحرف و اسیر هویپرستی را از چهارپایان گمراهتر میداند ناظر به این قضیه است که چنين فردی عقل ندارد و به خاطر هوس عقل را زیر پا میگذارد. انسان منحرف هم خود کج میرود و هم کجروی خود را به دیگران توسعه میدهد به همین جهت گمراهتر از حیوان است.
مدرس دانشكده اصول دين دزفول فساد را رذيلت اخلاقی ديگر دانست و توضيح داد: فساد شامل فساد مالی، اخلاقی، اجتماعی، خانوادگی و ... است. قرآن کریم روی این موضوع بسیار تأکید دارد که با عوامل فساد و فسادزا باید برخورد شود. ما شاهد عوامل فسادزا از طریق شبکههای ماهوارهای و ابزارهای جدید در برخی از خانوادهها هستیم. برخی افراد در اثر این عوامل به جهت ضعف ایمان متأثر از این عوامل میشوند و در روز قیامت وقتی از آنها سؤال میشود، میگویند: «كُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخَائِضِينَ؛ پيوسته با اهل باطل همنشين و همصدا بوديم»(مدثر، 45) بنابراین یکی از راههای جلوگیری از عوامل فساد تقویت ایمان است.
اين مدرس دانشگاه با بيان اينكه افراد در برابر فساد حالتها و نقشهای متفاوتی ايفا میكنند، گفت: برخی تلاش میکنند خود را حفظ کنند که موج فساد آنها را با خود نبرد که مصداق آنها در قرآن كريم، اصحاب کهف هستند. گروهی هستند که جامعه فساد را اصلاح میکنند؛ اینها انبیاء و اولیاء الهی هستند که به دنبال درمان این درد هستند. گروهی دیگر عامل خلاف دیگران و زمینهساز انتقال امواج فساد از گروه فاسد به انبوه جامعه هستند. گروهی نيز نه فساد میکنند و نه عامل انتقال فساد میشوند اما به فساد دیگران خشنود هستند، اینها با وجود اینکه نقششان متفاوت است، در یک گروه قرار میگیرند و سرنوشت واحد دارند.