به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، دقایقی پیش نمایندگان جامعه قرآنی شامل رحیم قربانی، رئیس سازمان قرآن و عترت بسیج تهران بزرگ، مهدی قربانعلی از قاریان کشور و جمعی از اصحاب رسانه به دیدار مادر شهید «حمیدرضا نظام» از شهدای قرآنی و هنرمند کشور رفتند.
پس از تلاوت آیاتی از کلام الله مجید، رئیس سازمان قرآن و عترت بسیج تهران بزرگ در سخنانی گفت: از سه سال پیش ستاد شهدای قرآنی با هدف معرفی شهدا به جامعه کار خود را آغاز کرده و در کنار فعالیتهای چون برگزاری یادواره شهدای قرآنی، چاپ کتاب و تهیه نرمافزار و فیلمهای مستند از زندگی شهدای قرآنی هر هفته به دیدار خانواده شهدای قرآنی میرود که این دیدار دهمین، دیدار امسال به شمار میرود.
سپس مادر شهید نظام که خود از شاعران انقلاب و دفاع مقدس است در سخنانی عنوان کرد: حمیدرضا سال 1339 در همین خانه به دنیا آمد و سال 1366 در عملیات مرصاد به شهادت رسید.
وی توضیح داد: پس از شهادتش با خواندن وصیتنامه او آرام شدم و با اینکه بارها گفته بودم اگر شهید بشود تمام خانه را آتش میزنم و دیوانه میشوم، وصیتنامهاش را که خواندم آرام شدم و با لباس سیاه در عزای او شرکت کردم و با نظر توجه پسر شهیدم، تاکنون صد قطعه شعر در مدح انقلاب، رهبری و دفاع مقدس سرودهام و سعی کردهام که پیروی واقعی او باشم.
مادر شهید نظام با بیان اینکه به وصیت پسرم که برایم صبر زینبی را آرزو کرده بود بعد از شهادتش گریه نکردم توضیح داد: حمیدرضا، عقاید مذهبی محکمی داشت و از کودکی در محفلهای قرآن و زیارت عاشورا شرکت میکرد. صدای خوشی داشت و از هنر خود برای انقلاب استفاده کرد و سرود «روح منی خمینی» یادگار وی است.
وی ادامه داد: قبل از مدرسه در کلاسهای مکتب قرآن حاج آقا احمدی در مسجد نظامآباد شرکت میکرد و بسیاری از سورههای قرآن را حفظ کرده بود. دوم دبیرستان بود که در امتحانات ورودی هنرستان موسیقی پذیرفته شد و به عالم هنر وارد شد و توانست از هنر خود برای اسلام و انقلاب استفاده کند. به طوری که سه سال کارگردان برنامه تلویزیونی ایران در جنگ بود و تیتراژ برنامه سپاه پاسداران را ساخت.
مادر شهید نظام همچنین گفت: وقتی در عملیات کربلای 5 جانباز شد و پا و گردنش ترکش خورد و پردههای گوشش آسیب دید به او گفتم دیگر به جبهه نرو و او در پاسخ گفت: مادر آیه 17 سوره انعام را بخوان که میگوید اگر تمام جن و انس برای انسان ضرری بخواهند، اگر خدا نخواهد آسیبی وارد نمیشود. میگفت آرزوی شهادت دارم و بسیار معتقد به قرآن بود حتی در جبهه در مسابقات قرآن شرکت میکرد و جایزهاش را به عنوان یادگاری به دیگران میداد.
وی افزود: او را بعد از شهادت شناختم، اخیرا یکی از دوستانش با من تماس گرفت و گفت، کمک کار حمیدرضا در جبهه بوده و یکبار در سرمای زمستان، لباس گرم حمید را پوشیده و هنوز آن را دارد میخواهد به من پس بدهد.
وی ادامه داد: حمیدرضا، مؤذن مسجد نظامآباد بود ولی به ما نگفته بود از ریا میترسید و کارهای دینیاش را مخفی میکرد با اینکه در جبهه فرمانده گروهان بود به من میگفت سرباز آشپزخانه هستم.
وی همچنین گفت: حمیدرضا، علاقه زیادی به قرآن داشت و در مراسم عروسی خود به نیت 30 جز قرآن، فقط 30 نفر مومن را دعوت کرده بود. به او به خاطر سرود روح منی خمینی، لقب «بلبل امام» را داده بودند و خوشحالم که مادر چنین انسان بزرگی هستم.
این دیدار با اهدای لوح تقدیر سازمان قرآن و
عترت بسیج تهران بزرگ به مادر شهید «نظام» خاتمه یافت.