به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از خراسان رضوی، حسن هادیزاده، قاری پیشکسوت مشهدی متنی که در خصوص گلهمندی نسبت به تقسیم جامعه به سرخ و آبی و حقوقهای کلان بازیکنان ورزشی و همچنین اختصاص پاداشهای کلان بعضی از مسئولان به این قشر را به نگارش درآورده در اختیار
ایکنا قرار داده است، متن این یادداشت در ادامه میآید:
یکی از معضلات و مشکلاتی که جامعه ما با آن دست به گریبان است، تقسیمکردن مردم به سرخ یا آبی است. آنها تیمهایی هستند که تبلورشان در تیم ملی دیده میشود، تیمی که ثبات نسبی نداشته و دائما عنوان میکنند ما تو آسیا حرف اول را میزنیم، در حالی که در رقابت با یک تیم عربی که بسیار ضعیفتر است، بازی را میبازند، بعد از آن نیز عنوان میشود که هیچ چیز از ارزشهای این دو تیم کم نشده است.
بنده از دوران کودکی خویش به یاد دارم که میگفتند ما تجربه کسب میکنیم. این در حالی است که هماکنون مسؤلان در پولدادن به این بازیکنان، حرفهای عمل میکنند، علیرغم اینکه بازی آنها حرفهای نیست اما برای ارائه دستمزد بازیکنان خود را با کشورهای اروپایی مقایسه میکنند. این در حالی است که اینجا ایران است و شرایط و موقعیت خودش را دارد.
بودجهها باید صرف تعالی دینی و اخلاقی مردم شود دین ما دستوراتی دارد مبنی بر رسیدگی به نیازمندان، همچنین از جهاتی اولویتهای ما متفاوت است. کشوری که دشمن دارد و باید بودجهها صرف تعالی دینی و اخلاقی مردم شود.
عزیزان من، دو تیم استقلال و پرسپولیس به هم باجی نمیدهند، بالاخره یک بار این تیم میبرد یک بار یک تیم دیگر، که این مطلب برای هر تیمی متصور است. اما هدف از اینکه مردم را سرگرم کردند فقط برای این است که عدهای از کنار این ورزش خوب پول بگیرند، در نتیجه بازار را داغ میکنند که بگویند چون طرفداران این تیمها زیادند، پس باید بودجه خوبی داده شود و از کنار این بودجههای کلان همه به نوایی میرسند.
سرگرم کردن مردم با تبلیغات برای سرخ و آبیهااز همین رو برای اینکه این منافع به خطر نیفتد سر من و شما را گرم کردند، بدین شکل که همیشه تبلیغ سرخ و آبی میکنند و ما را هم با طرفداری از این تیم و آن تیم فریب دادند. مواظب باشید گول نخورید.
کدام یک از سرگرمیها سعادت انسان را تضمین میکند؟حال سوال اینجاست مگر نظام ما اسلامی نیست؟ مگر ما نمیگوییم قرآن برای هدایت بشر است؟ آیا قرآن واجب است یا فوتبال؟ که البته هر کدام در جای خودش بجاست. ولی چرا به قرآن آنطور که باید و شایسته است بها داده نشده و هزینه نمیکنند؟ کدام یک از آنها سعادت انسان را تضمین میکند؟ فوتبال یا قرآن؟ چرا اهم و مهم نمیکنیم، یا حداقل یکسان نگاه کرده و سرمایهگذاری کنیم، مسلم است هرچه نظام به امری بها دهد و تبلیغ کند، گرایش مردم بدان سو خواهد رفت. تبلیغ خیلی تاثیرگذار است، تبلیغ رسانهها را ملاحظه کنید. قبل از مسابقه فوتبال دائم از شبکه تلویزیونی زیرنویس میشود، چند روز قبل کارشناسان یکییکی میآیند تحلیل میکنند که احتمالا از کدام بازیکنان استفاده میشود، کی مصدوم است کی نیست؟
سپس مسابقه پیامکی برگزار کرده که پیشبینی کنید کدام یک برنده و کدام بازنده نمیشود؟ در پایان مسابقه هم کارشناس، بازی را تحلیل میکند. روز دوشنبه هر هفته نیز در برنامه نود بحث و جدل و اینکه کی قاصر بود کی مقصر، انجام میشود. روز جمعه هم ورزش و مردم و باز ورزش از شبکه دو تحلیل و شرح ماوقع فوتبال و ... را صورت میدهند.
حالا در مباحث قرآنی، قضاوت کنید که تا یکی دو سال قبل حتی نمیدانستیم نماینده قاری از جمهوری اسلامی ایران در مسابقات بینالمللی چه کسی است.
ناتوانی مؤسسات قرآنی از پرداخت حتی هدایای اندک به مخاطبان خودهر چند هماکنون اوضاع بهتر شده است، اما باز هم کاستیهایی وجود دارد، متأسفانه باید بگویم مؤسسات قرآنی ما برای اهدای اندک جوایز خود ماندهاند. این در حالی است که در مسابقات فوتبال غیر از پولهای کلان که بازیکنان میگیرند، هدیه آنها صدمیلیون تومان از جانب دولت به هر بازیکن است، البته به غیر شرکتهای مختلف که خودرو و غیره اهدا میکنند. آیا این در شرایطی است که بازیکنانمان در جهان اول بشوند؟ نه این در شرایطی است که به جام جهانی راه یابند حالا در جامجهانی چگونه عملکردی دارند؟
اهدای هدایای میلیونی تنها برای عبور از مرحله مقدماتی مسابقات فوتبالدر واقع این هدایا به بازیکنانی تعلق میگیرد که از پله اول یعنی مرحله مقدماتی گذر کنند. تاکنون با خود فکر کردهاید چرا به والیبالیستهای ما که در جهان رتبه میآورند به اندازه فوتبال بها داده نمیشود؟ زیرا از قبل، در فوتبال سرمایهگذاری کردند و هماکنون از این راه منافعشان را تأمین میکنند و حاضر نیستند، ذهن مردم را به سمت و سویی دیگر ببرند که جایگاه بدست آمده را خدشهدار کنند.
خب حالا میپردازیم به بحث قرآنی خودمان. جای بسی تأسف است در اختتامیه مسابقات قرآنی آموزش و پرورش در سطح استان مجری کلی از مستمعان صلوات گرفت و گفت میخوام مژده بدم که امسال جوایز زیاد شده. نفر اول هفتادهزار تومان، نفر دوم پنجاه هزار و نفر سوم چهل هزار تومان.
انتظار تأمین هزینه فعالیتهای فرهنگی از مردم!خب وقتی این کوتهبینیها در زمینه قرآن دیده میشود، آیا توقع دارید جوانهای ما جذب قرآن شوند؟ آیا ما با این کارها میخواهیم نسل آینده را بسازیم؟ ما چقدر بها میدهیم که توقع داریم جوانهای ما نیز به این امر بها بدهند. از طرفی توقع داریم جامعه ما بری از ناپاکیها باشد. الان در اصل اینگونه است که تأمین منابع ورزشی توسط دولت صورت میگیرد و تأمین منابع فرهنگی و قرآنی با توجه به اندک مبلغ اختصاصی دولت، در اصل بدوش مردم است.
این در حالی است که چون نظام ما اسلامی است باید تمام هم و غم مسئولان ما مانند رهبر معظم انقلاب در این راه معطوف شود که دین مردم حفظ شود. ممکن است با خود بگویید که سرمایهگذاری در ورزش هم این خواسته را اجابت میکند، بله درست است؛ ولی آیا نباید یک تناسبی هم داشته باشد؟ آیا نباید عملکرد گذشته را مورد ارزیابی قرار دهیم و ببینیم آنقدر که برای ورزش سرمایهگذاری کردیم به کجا رسیدیم؟ آیا تعداد بزهکاری در جامعه ما کم شد؟ آیا تخلفات اداری ما کاهش یافت؟ آیا بیانصافیهای و کم کاریهای ما کم شد؟ آیا دروغ، کبر و حسد از بین رفت؟ آیا اعتیاد خانمانسوز کم شده است؟
خروجی توجه به ورزش فوتبال برای جامعه چه بوده است؟آیا طلاق کم شد؟ یا نه، بلکه بیشتر هم شده است! آیا نباید از خودمان بپرسیم که چرا با تبلیغات و بهای بیاندازه به فوتبال مسیر زندگی یک جوان را عوض کردیم؟ به جای اینکه دغدغهاش به خدا رسیدن و آرامش روحی ـ روانی باشد در میدان مسابقه فوتبال برای یک گل و یک خطا در بازی سینه چاک میدهد و بعضا برای باخت تیم محبوش سکته میکند یا حتی خودکشی، که چرا تیم محبوب ما برنده بازی نشده است. گاهی هم پس از مسابقه به اموال بیتالمال خسارت وارد میکند. این در حالی است که باید آموزههای دینی جوان، دغدغه حفظ جان و اموال دیگران باشد.
یادتان هست مردم قدیم چقدر صاف و بیآلایش بودند؟ چقدر انصاف داشتند، چقدر پاک زندگی میکردند؟ چه شده که به اینجا رسیدیم؟ آیا غیر از این است که عملکرد مسؤلان ما اشتباه بوده، حالا چرا بر اشتباه خودمان پافشاری میکنیم و درس عبرت نمیشود؟ آیا به نظر شما این راه میتواند بشر را به سوی کمال و سعادت سوق دهد؟ چون مسؤلان امر این بلا را به تدریج بر سر ما آوردند برایمان امری طبیعی شده و فکر میکنیم باید اینطور باشد و لذا هزینههای بیتالمال را افراطی صرف امورات غیر ضروری میکنیم.
در حالی که مردم مذهبی و با خدای ما باید از مسؤلان خود مطالبه کنند تا خط مشی عوض شود و آنها به زمینههای فرهنگی و قرآنی به دید یک واجب و مهم نگاه کنند و بیشترین بودجهها را صرف این امور کنند. امیدوارم مردم مؤمن به فکر باشند و مسؤلان امر هم چارهای بیندیشند.
والسلام ومن الله التوفیق
البته اینها به خود ما مردم بر می گردد.
چرا که اگر ما مردم به این فوتبال و ... بها ندهیم و سر و دست نشکنیم و خلاصه اینکه توسط خود ما مردم فوتبال از کانون توجه خارج شود و به قرآن توجه بیشتر کنیم ، لاجرم مسئولین هم راحت تر می توانند از فوتبال عبور کنند.