به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، رهبر معظم انقلاب یکشنبه، 31 مردادماه، در دیدار هزاران نفر از ائمه جماعات مساجد استان تهران به موضوعات مهمی در رابطه با اهمیت جایگاه و کارکردهای مساجد، نقش ائمه جماعات، اهمیت نماز، نقش فرهنگ در سیاست، نفود فرهنگی و توجه به جوانان اشاره کردند.
ایشان در بخشی از بیاناتشان با اشاره به اهمیت نماز اظهار کردند: خود ماها بِاَشخاصِنا، احتیاج داریم به اینکه به نماز با یک نگاه دیگری نگاه کنیم. البتّه خب، بحمدالله شماها همه از فکر برخوردارید، از منطق، از آشنایی با معارف الهی و دینی؛ بنده برای تذکّر به خودم عرض میکنم؛ ماها، عموم مردم، آنچنانکه باید و شاید، همچنان قدر نماز را نمیدانیم. نماز به معنای واقعی کلمه عمود دین است؛ معنای عمود این است که اگر نبود، سقف فرو میریزد؛ بنا شکل بناییِ خود را از دست میدهد؛ نماز این است. بنابراین پیکره عظیم دین متوقّف است به نماز. کدام نماز میتواند این پیکره را حفظ کند؟ آن نمازی که دارای خصوصیّات مطلوب خود باشد: قُربانُ کُلِّ تَقیّ، ناهی از فحشا و منکر، نمازی که با ذکر همراه باشد؛ «وَ لَذِکرُاللهِ اَکبَر»(سوره عنکبوت، بخشی از آیه ۴۵)؛ این ذکری را که در درون نماز است، هم باید عمل کنیم، هم باید ترویج کنیم.
رهبر معظم انقلاب در این فراز از سخنانشان به بخشی از آیه 45 سوره مبارکه «عنکبوت» اشاره می کنند؛ آیهای که مؤمنان را به انجام کارهای پسندیده و اقامه نماز توصیه میکند؛ نماز در این آیه عاملی برای یاد خدا و دوری از زشتیها عنوان شده است.
در آیه 45 سوره عنکوب آمده است: «اتْلُ مَا أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنَ الْكِتَابِ وَأَقِمِ الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَلَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا تَصْنَعُونَ/ آنچه از كتاب به سوى تو وحى شده است بخوان و نماز را برپا دار كه نماز از كار زشت و ناپسند باز مىدارد و قطعا ياد خدا بالاتر است و خدا مى داند چه مى كنيد»
همانطور که در تفسیر المیزان آمده، خداوند در این آیه رسول گرامی خود را دستور میدهد تا آنچه را به او وحی شده بر مردم تلاوت کند چون خواندن قرآن بهترین مانع از شرک و ارتکاب فحشاء و منکرات است زیرا در آن آیات روشنی وجود دارد که متضمن حجتهای روشنگر حق و نیز داستانهای عبرتآموز و موعظهها و بشارات و انذار است. آنگاه امر به بهترین اعمال یعنی نماز مینماید، چون نماز انسان را از ارتکاب هر گناه کبیره مانع میشود و او را از انجام هر عمل زشت و ناپسندی منع میکند؛ البته این منع به نحو اقتضاء است نه علیت تامه، یعنی چنین نیست که هر کس نماز بخواند نتواند گناه کند، بلکه نماز نوعی توجه عبادی است که در آن، اگر بنده نهایت توجه را مبذول دارد و متذکر به ذکر وحدانیت خدا و رسالت پیامبر و مسئله معاد باشد و در برابر پروردگارش با اخلاص بایستد و تنها او را بخواند و از او کمک بخواهد و از خداوند درخواست کند که او را به راه مستقیم خود هدایت کند و با تمام روح و بدنش متوجه ساحت کبریایی و عظمت خداوند باشد، بعد از آنکه خود را از هرگونه آلودگی روحی و جسمی مطهر نموده، هر آینه چنین نمازی باعث میشود که ملکه تقوا و پرهیز از گناهان در انسان ایجاد شود و انسان به واسطه درک معنای عبودیت هرگز به خود اجازه ندهد که پروردگار و مولایش را نافرمانی کند.
بنابراین هدف از نماز، ذکر و یاد خداست که بزرگترین ذکرهاست؛ از همین رو در این آیه ذکر خداوند بالاترین و بزرگترین یادها عنوان شده است که به موجب خواندن کتاب و اقامه نماز به دست میآید.
علامه طباطبایی در این رابطه میگوید: غایت و مقصد اصلی نماز ذکر خداست که همان تذکر قلبی و استحضار در مقام عبودیت باشد، و این ذکر زبانی و قلبی افضل اعمالی است که صدور آن از انسان متصور است و از همه اعمال خیر با ارزشتر میباشد چون یاد خدا آخرین مرحله سعادتی است که برای انسان در نظر گرفته شد و نیز کلید همه خیرات است.
یاد خدا ریشه تمام خوبیها و نیکیهاست از همین رو برترین یادها قلمداد شده است؛ در تفسیر نمونه در این رابطه آمده است: ياد خدا ريشه و مايه اصلى هر خير و سعادت است، و حتى عامل اصلى نهى از فحشا و منكر نيز همين «ذكر اللّه» مىباشد، در واقع برترى آن به خاطر آن است كه علت و ريشه محسوب مىشود.
نکته مهمی که در مسئله نماز مورد تأکید قرار گرفته حضور قلب است اما گاه نمازگزاران در این رابطه دقت و توجه لازم را ندارند؛ رهبر معظم انقلاب نیز در سخنانشان به این نکته اشاره داشتند و اظهار کردند: «وقتی ما میگوییم «سُبحانَ رَبِّیَ العَظیمِ وَ بِحَمدِه»، این عظمت را چه [میدانیم]؟ چه تصوّری از این عظمت در دل ما است؟ این عظمتی که در مقابل او تعظیم میکنیم و او را تسبیح میکنیم و تقدیس میکنیم، چیست؟ آن معدن عظمتی که در این دعا مورد توجّه قرار میگیرد که «هَب لی کَمالَ الاِنقِطاع اِلَیک» تا برسد به «اِلی مَعدِنِ العَظَمَة»، کجاست؟ چیست؟ سُبحانَ رَبِّیَ العَظیم، سُبحانَ رَبِّیَ الاَعلی، اِیّاکَ نَعبُدُ وَ اِیّاکَ نَستَعین؛ ما هیچ توجّهی به این معانی و این مفاهیم عمیق، عبودیّت انحصاری خداوند، استعانت انحصاری از خداوند، دل را با این معارف آشنا کردن، نماز را با این کیفیّت به جا آوردن داریم؟ خب ما یک مقداری باید تمرین کنیم تا به این جاها برسیم.
رهبر معظم انقلاب در بیان بخشی از ارکان نظام همچون قرائت حمد و سوره، رکوع و سجده، به یکی از آیات سوره حمد اشاره کردند؛ آیهای که عبادت و استعانت را از آن خداوند میداند و همانطور که رهبر معظم انقلاب اشاره کردند، به «عبادت انحصاری» و «استعانت انحصاری» خداوند تأکید دارد.
این عبارت در عین سادگی ظاهری، معنای عمیق و گستردهای دارد. در این آیه انسان تمام توان و نیرو و هستی خود را در گروی توجهات باریتعالی عنوان میکند و از سوی دیگر استعانت و استمداد از غیر را نفی میکند. در تفسیر نمونه بر این اصل تأکید شده و آمده است: اینجا سخن از توحید عبادت و توحید افعال است. توحید عبادت آن است که هیچکس و هیچ چیز را شایسته پرستش جز ذات خدا ندانیم تنها به فرمان او گردن نهیم، تنها قوانین او را به رسمیت بشناسیم و از هر نوع بندگى و تسلیم در برابر غیر ذات پاک او بپرهیزیم.
تعبیر دیگری نیز در تفسیر راهنما آمده که رهایی از خود را یکی از آداب پرستش عنوان کرده و به تعبیر دیگر «نادیده انگاشتن خویش در محضر خدا» و «احساس حضور در پیشگاه خداوند» از آداب پرستش اوست.
این نادیده انگاشتن و خود را در محضر پروردگار دیدن تنها مختص به ظرفیت و جایگاه نماز نمیشود، بلکه حسی مستمر است که این استمرار حالت بندگی واقعی را نمایان میسازد. همانطور که در پرتویی از قرآن آمده است؛ «عبادت، چنان که بعضى تفسیر کردهاند، تنها خضوع نیست، معناى فارسى عبادت بندگى است - یعنى خود را در بند نهادن و این بند را پیوسته بر گردن خود استوار داشتن، تسلیم شدن براى هر چه در برابر هر که همان بندگى آنست، خواه از جهت احتیاج یا رغبت و محبت یا بزرگى و عظمت باشد، لازم این چنین تسلیم خضوع است، پس نخست بنده کمال و عظمتى را در محبوب احساس می نماید تا آنجا که خود را تسلیم بدون شرط می گرداند و در برابرش سربندگى فرود می آورد چون باین حد رسید محبوب معبود می گردد».
موضوع دیگری که در این رابطه از جایگاه خاصی برخوردار است، ارتباط مردم با مسجد به عنوان محل تجمع نمازگزاران و بندگان است. با این حال مسجد در طول تاریخ اسلام محلی برای قیام حقمداران و آزادیخواهان علیه ظلم و جور بوده است؛ مسلمانان برای اعزام به جنگ حق علیه باطل از مسجد حرکت خود را آغاز میکردند. در پیروزی انقلاب اسلامی مساجد نقش تأثیرگذاری داشتند. پس از آن نیز، مساجد توانستند در حفظ و حراست از انقلاب اسلامی و ارزشهای نظام جمهوری اسلامی به ایفای نقش بپردازند.
از جمله مهمترین عرصههای ظهور و بروز تأثیرگذاری مساجد، اعزام نیرو به جبهههای هشت سال دفاع مقدس بود به طوری که آمار قابل توجهی از رزمندگان از مساجد به جبههها اعزام شدند. رهبر معظم انقلاب نیز به این آمار توجه داشته و اظهار کردند: «آماری که جناب آقای حاجعلیاکبری گفتند، خیلی آمار مهمّی است؛ اینکه ایشان گفتند که ۹۷ درصد از شهدای ما مسجدی بودهاند - اگر تحقیق بشود - این خیلی حرف مهمّی است. از هر صنفی: دانشجو است مسجدی است، کاسب است مسجدی است، دانشآموز دبیرستانی است مسجدی است. از مسجد حرکت کردن و راه افتادن و رفتن به میدانهای جنگ و جان خودشان را کف دست گرفتن، به زبان آسان است؛ جان در کف دست گرفتن، جان فدا کردن به زبان [آسان است]؛ «وَ لَقَد کُنتُم تَمَنَّونَ المَوتَ مِن قَبلِ اَن تَلقَوهُ فَقَد رَاَیتُموهُ وَ اَنتُم تَنظُرون»، (سوره آلعمران، آیه ۱۴۳) انسان خب میگوید که بله ما جانمان [را میدهیم]؛ آنوقتی که در مقام عمل مواجه میشود با مرگ، جور دیگری است، خیلی سخت است. این جوانها از مسجد رفتهاند و جان خودشان را در راه خدا دادهاند؛ نقطه عزیمت عبارت است از مسجد؛ خیلی حرف بزرگی است، حرف مهمّی است.
این آیه بیان حال افرادی است که در عرصه سخن پیشگام و پیشتاز هستند اما زمان اقدام و حرکت و زمان فرارسیدن لحظه های خطر، ارادهای برای مقابله و ایستادگی ندارند. در آيه 143 سوره آل عمران آمده است: وَلَقَدْ كُنْتُمْ تَمَنَّوْنَ الْمَوْتَ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَلْقَوْهُ فَقَدْ رَأَيْتُمُوهُ وَأَنْتُمْ تَنْظُرُونَ/ و شما مرگ را پيش از آنكه با آن روبرو شويد سخت آرزو میکرديد پس آن را ديديد و [همچنان] نگاه میکرديد».
افراد سست بنیه چنین ویژگیای دارند. کسانی که قدرت ایستادگی بر گفتهها و قولهای خود را ندارند و در لحظات سخت صحنه را خالی میکنند. علامه طباطبایی در رابطه با چنین افرادی میگوید: قبل از جنگ ظاهرا آرزوی شهادت کردند، اما هنگام وقوع جنگ بسوی آرزویشان نمیشتابند و جان خود را در راه خدا بذل نمیکنند و پیش قدم برای جهاد نمیشوند، بلکه سستی و تعلل مینمایند و ازجنگ اعراض میکنند.
با این حال جامعه اسلامی از نظر نیروی انسانی ظرفیتهای بسیار بالایی دارد؛ ظرفیتهایی که میتواند جامعه را در سختیها و مشکلات یاری کند. اما لازمه این کار جذب حداکثری و تربیت آنهاست؛ این امر به ویژه در مواجهه با نسل جوان ضروری است چرا که دلها و ذهنهای آمادهتری برای پذیرش دارند. فطرت پاک و آماده جوانان مهیای پذیرش واقعیتهاست اما این امر نیازمند بهرهگیری از روشی است که مناسب حال و اقتضای سن جوانان باشد. به دلیل شرایط و ویژگی خاص و حساس جوانان، شیوهها و ابزارهای جذب آنان نیز باید متفاوت و خاص باشد. رهبر معظم انقلاب راه جذب جوانان را تصرف دل آنها میدانند و میافزایند: دل جوان یک قیامتی است، اوضاعی است. گرایش جوان به معنویّت یکی از آن رازهای بزرگ الهی است. یک حرف معنوی را برای امثال بنده که بگویند، خب گوش میکنم، حدّاکثر اندکی تأثّر پیدا میکنم، [امّا] همان حرف را به یک جوان بزنند، منقلب میشود، از این رو به آن رو میشود. دل جوان حقیقتپذیر است، دل جوان به فطرت الهی نزدیک است؛ «فِطرَتَ اللهِ الَّتی فَطَرَ النّاسَ عَلَیها».(سوره روم، بخشی از آیه ۳۰) دل جوان با نصایح و مطالب معنوی و سلوکی و عرفانی اُنس پیدا میکند، زود اُنس پیدا میکند، زود دلباخته و دلبسته میشود؛ جاذبه جوانها اینها است. شما سخن را، حرف را، اقدام را با معنویّت، با عرفان واقعی، نه عرفانهای تخیّلی و توهّمی و صوری، یک مقداری آمیخته بکنید، خواهید دید جوان چطور مجذوب میشود و میآید. جاذبه جوان در مسجد اینها است. وَالّا حالا یک وسیله بازی هم آنجا فراهم کردیم، گذاشتیم، خب اگر بنا است برای بازی بیاید، برود در باشگاه بازی کند».
عبارتی که رهبر معظم انقلاب در این فراز از سخنانشان مطرح کردند، بخشی از آیه 30 سوره مبارکه «روم» است که بر این اصل تکیه میکند که فطرت انسان از فطرت الهی سرچشمه گرفته است؛ چنین فطرتی قطعا کمال جو و سعادت طلب است.
در این صورت با جامعهای رو برو خواهیم بود که علی رغم دشمنیها و سختیها و مشکلات همچنان ایستاده و نه تنها خمیده و تکیده نشده، بلکه روز به روز به استحکامش افزوده میشود. نظام جمهوری اسلامی ایران نمونهای از این وضعیت است. رهبر معظم انقلاب در اینباره میفرمایند: «علیرغم همه دشمنیهایی که امروز دارد میشود -که ما طبعاً آگاهیهای خیلی وسیعی داریم نسبت به آنچه امروز دارد انجام میگیرد؛ چه در زمینههای سخت و چه در زمینههای نیمهسخت و چه در زمینههای نرم؛ چه در زمینههای آشکار و چه در زمینههای پنهان؛ خیلی کار دارد انجام میگیرد علیه نظام جمهوری اسلامی به شکلهای مختلف- این کلمه طیّبه که واقعاً «کَشَجَرَةٍ طَیِّبَةٍ اَصلُها ثابِتٌ وَ فَرعُها فِی السَّمآء»(سوره ابراهیم، بخشی از آیه ۲۴) [یعنی] نظام جمهوری اسلامی روزبهروز در حال استحکام بیشتر است. بحمدالله خدای متعال تفضّلات خودش را بر ماها تمام کرده؛ ما بایستی شاکر باشیم، قدر نعمت الهی را بدانیم و با امید انشاءالله در این راه پیش برویم. من نگاه که میکنم به جمع شما برادران عزیزی که اینجا تشریف دارید، احساس میکنم انشاءالله آینده مساجد ما هم از گذشته آن به مراتب بهتر خواهد بود. امیدواریم خداوند شما را مشمول لطف خود و هدایت خود و رحمت قرار بدهد.
جمهوری اسلامی مصداقی از آیه 24 سوره مبارکه «ابراهیم» است که بارها مورد استفاده امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب قرار گرفته است. این دو بزرگوار همواره جمهوری اسلامی را به درختی استوار تشبیه کردهاند که در برابر تندبادها نه تنها شکسته و خمیده نشده، بلکه توانسته به شاخ و برگهای خود نیز بیفزاید. پیشرفتهای مختلف این نظام در عرصههای داخلی، منطقهای و بینالمللی شاهدی بر این مدعاست. امروزه حتی دشمنان نظام هم اقرار کردهاند که حرکت پرشتاب جمهوری اسلامی علی رغم تهدیدها، تحریمها و فشارهای مختلف همچنان ادامه دارد.