«اجَعلْتُمْ سِقایَةَ الحاجِّ وَ عِمارَةَ المَسْجِدِ الحَرامِ کَمَنْ امَنَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ وَ جاهَدَ فى سَبیلِ اللَّهِ لا یَسْتَووُنَ عِنْدَ اللَّهِ وَ اللَّهُ لا یَهْدِى القَوْمَ الظّالِمینَ. گویى آیه کریمه در همین عصر نازل شده و گویى براى آلسعود و امثال آلسعود در طول تاریخ و براى ملت مجاهد و بزرگ ایران و حجاج بیت اللَّه الحرام در عصر حاضر و امثال آنان در همه اعصار آمده است...آیا خداوند با ذکر وَاللَّهُ لایَهْدِى القَوْمَ الظّالِمینَ نمىخواهد بفرماید خداوند سعودیهاى عصر را و تمام اعصار تاریخ را ستمگرانى بیش نمىداند که قابل هدایت نیستند و خداوند آنان را هدایت نمىفرماید؟ آیا ستمکارى بر حق و خلق و بر رسول خدا و امت بزرگوار حضرت رسول خاتم، بالاتر از آنچه آل سعود با کعبه و حرم امن الهى و با زائران مجاهدان که همه چیز و همه کس خود را در راه دوست و آرمان اسلام تقدیم کردند، مىتوان تصور کرد؟...در هر صورت آلسعود براى تصدى امور کعبه و حج لیاقت نداشته و علما و مسلمانان و روشنفکران باید چارهاى بیندیشند...».این جملات بخشی از پیام بنیانگذار کبیر انقلاب، حضرت امام خمینی(ره) به مناسبت حج خونین 1366 بود که گویی با وجودگذشت 29 سال، برای چنین روزهایی صادر شده است؛ روزهای پس از فاجعه منا.
امروز نباید فراموش کرد که:آلسعود پس از فاجعه منا همان آلسعود پس از حج خونین 66 است، با همان ذات، ماهیت و هدف.
آلسعود پس از فاجعه منا همان آلسعود پس از حج خونین 66 است با همان میزان نوکری امریکا و اسرائیل.
و آلسعود پس از فاجعه منا همان آلسعود پس از حج خونین 66 است به اضافه کودککشی، داعشپروری و «فروکردن خنجر از پشت به قلب جهان اسلام».
آلسعود چه آن روز و چه امروز هیچ گاه لیاقت مدیریت امور حج را نداشته و بیشک عنوان «خادمین حرمین شریفین» دروغی آشکار برای خاندانی است که جز خیانت به امت اسلامی و لگدمال کردن آرمانها و ارزشهای آزادیخواهان جهان اسلام گام دیگری برنداشته است و به یقین «خائنین حرمین شریفین» برازنده آل سعود روبه سقوط خواهد بود.
در آستانه عید قربان، لازم است جنایات و بیکفایتی آلسعود در فاجعه منا دوباره و دوباره بازگو شود؛ یادآوری هر روزه این فاجعه تلخ دفاع از حقوق زائرانی است که تنها برای معاشقه با حضرت حق، سپردن قلب و دل و گوش و چشم و جان به انوار ملکوتی خانه الهی، تولی به پیامبر(ص) و تبری از مشرکان دیروز و امروز راهی این دیار شدند و چه مظلومانه در حریم امن خدا به سوی خدا پر کشیدند.
اما آلسعود در قبال این فاجعه چه کرد؟ پاسخ ساده است. همان کاری که پس از کشتار حج خونین 66 کرد؛ مخفیکاری، اعلام نکردن آمار شهدا، بستن دهان سران بسیاری از کشورهای اسلامی با دلارهای نفتی برای رسانهای نکردن و عدم پیگیری آن فاجعه، دفن بیاجازه پیکر حاجیان و خباثتهای بیشمار دیگر.
بیراه نیست که به فرض اگر ندانیم پیام امام(ره) برای حج خونین 66، در چه زمانی و از سوی چه کسی صادر شده باشد ناخودآگاه با خواندن آن فاجعه منا و حوادث تلخ پس از آن پیش چشمان ما زنده شود.
با این اوصاف آیا میتوان چنین فاجعه غمباری را فراموش کرد و یا صرفا براساس مصلحتسنجیها آن را پیگیری کرد؟ این همان تأکیدی است که رهبر معظم انقلاب در سخنرانی 27 مهر سال گذشته بیان کردند و فرمودند:
«این حادثه به هیچ وجه نباید فراموش شود و دستگاه دیپلماسی و سازمان حج موظف هستند که این موضوع را به صورت قاطع دنبال کنند...این مسئله، یک مسئله سیاسی نیست بلکه بحث بر سر هزاران مسلمانی است که در حال عبادت و انجام مناسک حج و با لباس احرام جان باختند و این مسئله باید به صورت جدی دنبال شود...این مسئله نباید به سکوت و فراموشی بگذرد و باید تا سالها در مجامع جهانی مطرح شود و نقطه آماج این حرکت نیز باید دولتهای غربی و سازمانهای مدعی حقوق بشر باشند».
همچنین رهبر معظم انقلاب اخیر در پیام مهمی به مسلمانان سراسر جهان و حجاج بیتالله الحرام، حج ابراهیمی
را مظهر عزت و عظمت امت اسلامی در مقابل زورگویان بینالمللی خواندند و با
اشاره به حوادث تلخ فاجعه منا، خطاب به دولتها و ملتهای اسلامی تأکید
کردند:
جهان اسلام، اعم از دولتها و ملّتهای مسلمان باید حاکمان سعودی را
به درستی بشناسند و بهخاطر جنایاتی که در گستره جهان اسلام به بار
آوردهاند، گریبان آنها را رها نکنند و فکری اساسی برای مدیریّت حرمین
شریفین و مسئله حج بکنند.
ایشان تصریح کردند:
اکنون قریب یک سال از حوادث مُدهش منا میگذرد که در آن، چند هزار نفر
در روز عید و در لباس احرام، در زیر آفتاب و با لب تشنه، مظلومانه جان
باختند؛ اندکی پیش از آن در مسجدالحرام نیز جمعی در حال عبادت و در طواف و
نماز به خاک و خون کشیده شدند. حکّام سعودی در هر دو حادثه مقصّرند؛ این
چیزی است که همه حاضران و ناظران و تحلیلگران فنّی بر آن اتّفاقِنظر
دارند؛ و گمانِ عمدی بودن حادثه نیز از سوی برخی صاحبنظران مطرح شد. تعلّل
و کوتاهی در نجات مجروحان نیمهجانی که جان شیفته و دل مشتاق آنان در عید
قربان با زبان ذاکر و ترنّم آیات الهی همراه بود، نیز قطعی و مسلّم است.
مردان قسیّالقلب و جنایتکار سعودی آنان را با جانباختگان، در کانتینرهای
دربسته محبوس ساختند و به جای درمان و کمک یا حتّی رساندن آب به لبان
تشنه آنان، آنها را به شهادت رساندند. چند هزار خانواده از کشورهای
گوناگون عزیزان خود را از دست دادند و ملّتهای آنان داغدار شدند. از
جمهوری اسلامی نزدیک به پانصد نفر در میان شهدا بودند. دل خانوادهها
همچنان مجروح و داغدار است و ملّت همچنان غمگین و خشمگین است.
امروز در حالی به اولین سالگرد این فاجعه تلخ میرسیم که در طی این یکسال مهر سکوت بر لبهای سازمان ملل و انواع و اقسام نهادهای بینالمللی حقوق بشری در قبال پیگیری این فاجعه زده شده و کوچکترین صدایی از مدعیان حقوق بشر که برای کشتن یک حیوان یا اعدام جنایتکاران سروصدا برپا میکنند، بلند نشده است. دردمندانهتر آنکه سران کشورهای اسلامی نیز در این مدت تنها نظارهگر این فاجعه بودند و با تهدید و تطمیع سران آل سعود به راحتی از پیگیری خون زائران کشورهای خود چشمپوشی کردند و همگام با حاکمان آلسعود تلاش وافری در به بوته فراموشی سپردن این جنایت حقوق بشری انجام دادند.
در این میان جمهوری اسلامی ایران تنها کشور اسلامی است که از ابتدا پرچمدار پیگیری این فاجعه بوده و با وجود برخی کمکاریهای داخلی و مانعتراشیهای آلسعود، تا آنجا که توان داشته در مجامع و رسانههای داخلی و بینالمللی و از سوی بالاترین مقامات کشور از جمله رهبر معظم انقلاب، رئیس جمهور، رئیس مجلس و رئیس دستگاه قضا بر بازخوانی این فاجعه، بیکفایتی آل سعود در اداره امور حج و ضرورت پیگیری حقوقی آن در سازمانهای بینالمللی تأکید کرده است به نحوی که امسال به دلیل عدم تأمین عزت و امنیت زائران، اعزام حجاج را متوقف کرد و تن به برگزاری حج باذلت نداد.
اما در طی این یکسال، خیانت، خباثت و ددمنشی آلسعود برای همگان بیش از پیش آشکار شد؛ افزایش کشتار مردم بیدفاع یمن، علنی شدن ارتباط مقامات سعودی با سران رژیم صهیونیستی، حمایت بیپرده از منافقین و دعوت از مریم رجوی به مراسم حج امسال مشتی از خروارها جنایتکاری آل سعود بود؛ گویا کودککشها و تروریستها با هر مرام و مسلکی، زود به هم پیوند میخورند.
مهدی مخبری