رضا رسولی، کارشناس فرهنگی و معاون سابق سازمان بسیج هنرمندان در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) گفت: با توجه به ابلاغ سیاستهای کلان خانواده از سوی مقام معظم رهبری که در آن بر تحکیم بنیان خانواده به عنوان یک اصل تاکید شده است، ابتدا باید به این نکته ظریف و ضروری توجه کرد که در راستای تحقق یک خانواده آرمانی با تکیه بر باور ایرانی و بینش اسلامی، رعایت پیشنیازهایی لازم و ضروری است.
وی ادامه داد: مهمترین پیشنیازها، توجه به عواملی است که موجب تخریب بنیان خانواده و تضییع پایههای استوار آن میشود که نتیجه آن دوری از اقامه سلسله اصولی است که خانواده را به عنوان یک نهاد دینی و ارزشی و خاستگاه همه تحولات و نیل انسان به سوی کمال معرفی میکند و این عوامل قطعاً از دو منظر لایه بیرونی و لایه درونی پیکره خانواده را مورد تهاجم خود قرار میدهد.
این کارشناس فرهنگی تصریح کرد: در لایه بیرونی که آشکار و عیان است و منتج به فروپاشی و تزلزل خانواده میشود بحث تهاجم فرهنگی به معنای عام آن مطرح است که مظاهر آن را میتوان در هجمه رسانهای و در قالب شبکههای ماهوارهای و رسانههای مجازی مشاهده کرد و اما لایه درونی و پنهان این ماجرا مباحث اقتصادی، آموزشی و فراگیر شدن مسائلی اجتماعی است که متأسفانه به غلط در جامعه و در کوچکترین جزء آن یعنی خانواده مصطلح میشود.
رسولی افزود: در هجمه به رکن خانواده از لایههای بیرونی و آشکار آن که رسانه و شبکههای ماهوارهای را به عنوان یکی از مظاهر آشنا مورد توجه قرار دادهایم این انتظار و توقع از تلویزیون کشورمان و اساساً صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران میرود که به شکل جدی نسبت به برنامهسازی و الگوسازی بر مدار باور و اندیشه ایرانی و اسلامی کوشا باشد و همچنین زمینه مساعدی را فراهم آورد تا آنچه به عنوان فرهنگسازی قرار است از طریق این برنامهسازی به جامعه تسری پیدا کند، باورپذیری مضاعفی داشته باشد.
وی گفت: متأسفانه برنامهسازان تلویزیونی از قالب و مدیومی برای برنامهسازی خود استفاده میکنند که قالبی بومی نیست و به تقلید از شبکههای ماهوارهای ظرفی را برای برنامهسازی خود برمیگزینند که حداقل به لحاظ ساختاری چندان سنخیتی با نظرگاه و نگرش خانواده ایرانی به زندگی ندارد که البته در این ظرف چه مظروفی مورد استفاده میگیرد که آن هم با الگوی ایرانی و اسلامی معمولاً در تضاد است جای بحث و بررسی کارشناسی دارد.
عضو هیئت مدیره انجمن قلم ایران تأکید کرد: اینکه از نظر ادبی چقدر مناسب است که ادبیات رایج در محاورات رسانهای اقتباسی از فرهنگ قوی و غنی ایرانی باشد و به جای آن که تقلید کورکورانه از رسانههای غربی داشته باشیم به بازنمایی تاریخ تمدنی خود در نوع مکالمات، محاورات موجود در یک برنامه تلویزیونی که اتفاقاً مخاطب هدف آنها نیز اعضای خانواده هستند بپردازیم.
رسولی در ادامه گفت: با بررسی اجمالی غالب برنامههای تلویزیونی که خانواده را محور خود قرار میدهند به روشنی میتوان دریافت که این برنامهها مجریمحور هستند و اغلب در اجرا، تولیدکنندگان این برنامهها از مجریان زن استفاده میکنند که معمولاً باید از ظاهر و پوششی موجه و در عین حال با جذابیتهای بصری در نظرگاه مخاطب برخوردار باشند؛ البته نه در آن حد که در عین آراستگی به تبرج و خودنمایی زنانه منجر شود که معمولاً آسیب جدی چنین برنامههایی است و میتوان آن را یکی از مصادیق هجوم فرهنگی به شمار آورد.
معاون سابق ارتباطات و امور بینالملل سازمان بسیج هنرمندان کشور اظهار کرد: نکته دیگری که در زمینه انتخاب مجری به ویژه بانوان در تولید و پخش برنامههای خانوادهمحور تلویزیون باید مورد نظر داشت اینکه باید تفکیکی میان زندگی حرفهای و شخصی مجری قائل شد و البته این گونه نیست که در عصر رسانه، بیننده تلویزیونی تنها به سیمای ظاهری شخص مجری که بر روی صفحه تلویزیون نقش میبندد بسنده کند و هر آنچه که او میگوید بپذیرد، بلکه با پیشرفت ابزار رسانهای و پرداخت دنیای مجازی به زندگی شخصی و خصوصی اشخاص مطرح و مشهور ممکن است مخاطب تلویزیونی نسبت به زندگی خصوصی یک مجری محبوب تلویزیونی کنجکاو شود.
وی در پایان گفت: حال اگر ظاهر بروز یافته و موجه مجری در صفحه تلویزیون با آنچه در زندگی شخصی او در جریان است مغایر باشد، باورپذیری حرفی که او در تلویزیون میزند برای مخاطب سخت جلوه خواهد کرد، به طور مثال مجری فلان برنامه خانواده از تشکیل خانواده به عنوان یک رکن برای سلامت و سعادت در زندگی دم میزند، حال آنکه او هنوز خود زندگی مشترک اختیار نکرده است و با دانستن این موضوع از سوی مخاطب، سخنش چندان نافذ نبوده و برای مخاطب تلویزیونی آن هم با موضوع الگوسازی خانواده، تأثیری خنثی خواهد داشت.
امیرسجاد دبیریان