برنامه‌ریزی مطالعاتی میدانی؛ تحقق‌بخش مطالبه رهبری در سبک زندگی
کد خبر: 3533485
تاریخ انتشار : ۰۶ مهر ۱۳۹۵ - ۱۳:۱۷
ضیایی عنوان کرد:

برنامه‌ریزی مطالعاتی میدانی؛ تحقق‌بخش مطالبه رهبری در سبک زندگی

گروه بین‌الملل: علی‌اکبر ضیایی گفت: مسئولان کشور با کمک نخبگان جامعه، بهره‌گیری از رهنمودهای روشنگرانه و مدبرانه مقام معظم رهبری و برنامه‌ریزی مطالعاتی دقیق و میدانی به دور از شعار و سطحی‌نگری می‌توانند الگوی درستی از سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی را به جامعه معرفی کنند.

برنامه‌ریزی مطالعاتی دقیق و میدانی؛ تحقق‌بخش مطالبه رهبری در سبک زندگی
به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، سیزدهم شهریورماه، سیاست‌های کلی خانواده توسط رهبر انقلاب به سران قوه و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ابلاغ شد. این، سی‌و‌ششمین سیاست کلی نظام و نخستین سیاست کلی است که امسال توسط ایشان ابلاغ شده است.
 سیاستی که در اجرای بند یک اصل ۱۱۰ قانون اساسی ابلاغ شده و می‌توان آن را به نوعی مکمل سیاست‌های کلی جمعیتی دانست که بیش از 2 سال و چهار ماه قبل ابلاغ شد.  
خبرگزاری ایکنا با توجه به اهمیت این سیاست‌ با علی‌اکبر ضیایی، رایزن فرهنگی سابق ایران در مالزی به گفت‌و‌گو نشست و راه‌های تحقق مطالبات رهبری را از وی جویا شد که در ادامه می‌آید:
ایکنا: یکی از مؤلفه‌های مورد تأکید مقام معظم رهبری در ابلاغ سیاست‌های کلی خانواده «ارائه و ترسیم الگوی اسلامی خانواده و تقویت و ترویج سبک زندگی اسلامی ـ ایرانی» از طریق مبارزه با اشرافیت و تجمل‌گرایی و مظاهر فرهنگ غرب است. به نظر شما مهم‌ترین محوری که در این خصوص باید مدنظر واقع شود، چیست؟  
ـ یکی از معضلات ما در حوزه علوم انسانی و تعاریف واژه‌ها و اصطلاحات، نبودن معیارهای قابل قبول و ثابت در تعریف اشرافیت، تجمل‌گرایی و حتی مظاهر غربی است، بدین معنی که وقتی سخن از مبارزه با مظاهر غربی مطرح می‌شود، باید مصادیق آن را برای افکار عمومی روشن کرد و پس از آن راهبردهای لازم برای عملیاتی‌کردن آن تدوین و اجرا شود. به نظر می‌رسد حتی در میان نخبگان جامعه از طیف‌های مختلف نیز تعریف مشخص و قابل قبولی از مظاهر فرهنگ غربی وجود نداشته باشد؛ به عنوان مثال آیا پوشیدن لباس کت و شلوار و مدهای لباس و مو و مبلمان منزل و نقشه‌های ساخت منازل به سبک غربی که هم اکنون در تمامی کشور متداول است، جزو مظاهر غربی است و آیا سبک زندگی کنونی ما که زمانی جزو مصادیق فرهنگ غربی به شمار می‌آمده و هم اکنون به عنوان سبک معمول و عادی و قابل قبول مردم مورد تبعیت قرار می‌گیرد نیز باید متحول و سبک ایرانی اسلامی جایگزین آنها شود، بنابراین اگر پاسخ به این سؤال مثبت باشد در آن صورت کیفیت ساخت منازل مسکونی، ادارات دولتی، لباس و پوشش مردم، تزئینات منازل، مصرف‌گرایی که حقیقتی غیر قابل انکار در جامعه کنونی انسان مدرن است و هزاران مورد دیگر نیز باید مورد تغییر و تحول قرار گیرد و اصولا معیار تجمل‌گرایی در زندگی چیست و تا چه اندازه از زندگی ما را تجملات غیر ضروری تشکیل می‌دهد و اگر یک لامپ ساده می‌تواند فضای منزل را نورانی سازد، آیا خریدن یک لوستر زیبای پر زرق و برق جزو تجملات به شمار می‌آید؟ همه این سؤالات باید به گونه‌ای دقیق و کارشناسانه پاسخ داده شود تا منویات مقام معظم رهبری اجرایی شود و بتوانیم به هدف مورد نظر معظم له نزدیک شویم. اگر بخواهیم پاسخ روشن‌تری به سؤال شما بدهم باید بگویم که تشکیل کارگروه‌های متعدد در حوزه‌های اجتماعی در دانشگاه‌ها، حوزه‌های علمیه و مراکز مطالعاتی کشور امری ضروری برای تعیین مصادیق تجملات و مظاهر فرهنگ غرب است.
ایکنا: رسانه ملی تا چه اندازه در ارائه الگویی از خانواده اسلامی ـ ایرانی موفق بوده است؟  
ـ به نظر من رسانه ملی در ارائه الگویی اسلامی ـ ایرانی از خانواده چندان موفق نبوده است، زیرا اگر این رسانه به رسالت خویش عمل کرده بود در آن صورت پس از 38 سال از پیروزی انقلاب اسلامی شاهد رشد مظاهر غربی و دورشدن از الگوهای اسلامی نبودیم، ضمن آن که این امر تنها وظیفه رسانه ملی نیست و وزارت آموزش و پرورش، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان تبلیغات اسلامی، حوزه‌های علمیه، دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی، دبیرخانه شورای عالی اطلاع‌رسانی، شهرداری‌ها و سازمان‌های فرهنگی وابسته آن، ائمه جماعات کشور و مراکز فرهنگی و علمی کشور همگی در معرفی الگوی اسلامی ایرانی از خانواده قصور کرده‌اند و تاکنون نتوانسته‌اند به صورت عملی و نه نظری و شعاری الگوی مناسبی از آن را به جامعه معرفی و به صورت عملی اجرایی کنند.  
ایکنا: یکی از معضلات آگهی‌های تبلیغاتی نمایش سبک‌هایی از زندگی خانواده‌های مرفه است که در عین تأکید بر مصرف‌گرایی، روی تجملات و مظاهر تجمل‌گرایی نیز تأکید می‌شود. صرف نظر از بعد جذابیت بصری برای بیننده، آیا این امر در دراز مدت تبدیل به ارائه سبکی خاص از زندگی برای خانواده‌های ایرانی نمی‌شود؟
ـ سال‌های طولانی قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی چنین شعار داده‌ایم که تعریف غرب از زن کاملا مادی‌گرایانه و سودجویانه و بر اساس سوء استفاده از بانوان بوده است، اما اگر نگاه کوتاهی به تبلیغات شرکت‌های دولتی و غیر دولتی در رسانه ملی و بیلبوردهای تبلیغاتی در سراسر کشور بیندازیم خواهیم دید که مهم‌ترین نقش در این تبلیغات را صورت‌های جذاب بانوان تشکیل داده‌اند و تنها فرق آن با مصادیق غربی آن وجود حجاب است. به کارگیری جلوه‌های زنانه و سودجویانه و ابزاری از زن در فیلم‌های سینمایی ایرانی نیز به وفور دیده می‌شود و فیلم‌های زرد بدون هیچ پیام هنری به صرف بازی‌کردن چند چهره زن معروف با نمایش چند ماشین اسپورت گران‌قیمت هر روز در سراسر سینماهای کشور به نمایش در می‌آید و مسئولان نظارتی نیز با چنین فیلم‌هایی کنار آمده‌اند. همه این نابسامانی‌ها برای این است که تعریف درستی از مظاهر غربی نداریم، همچنان‌که الگوی مشخصی از خانواده اسلامی ـ ایرانی نیز در دست نداریم.
ایکنا: با هجمه سنگین تهاجم فرهنگی غرب از طریق ماهواره چگونه باید برخورد کنیم؟
ـ سرمایه‌گذاری بر امر آموزش همگانی بهترین روش مبارزه با تأثیرگذاری ماهواره‌ها است و البته نباید از این حقیقت نیز غافل باشیم که به هر حال سازمان‌های مختلف فرهنگی و سیاسی و امنیتی با هدف ضربه‌زدن به اسلام و ارزش‌های دینی در حال فعالیت هستند و امکان فیلتر‌کردن و حذف آنها از افکار عمومی به علت فراگیر بودن اینترنت پرسرعت وجود ندارد، بنابراین اگر بتوانیم الگوی درستی از جامعه سالم اسلامی و ایرانی را ارائه دهیم در آن صورت تبلیغات رسانه‌های معاند بی‌تأثیر خواهد شد.
ایکنا: مسئولین در این خصوص(مقابله با تهاجم فرهنگی) تا چه اندازه موفق عمل کرده‌اند؟
ـ تا زمانی که ما تصمیم‌سازی‌ها را برعهده مسئولان اجرایی کشور می‌گذاریم و نقشی برای مراکز مطالعاتی و پژوهشی و بررسی واقع‌بینانه و به دور از شعار مسائل مختلف قائل نیستیم نباید سخن از موفقیت گفت، زیرا اگر در این حوزه هم مطالعاتی انجام شده باشد به نظر نمی‌رسد که کارایی لازم را داشته باشد. بیشترین فعالیتی که تاکنون در این زمینه انجام شده است، سخنرانی و انجام همایش‌های تشریفاتی بوده است. مقام معظم رهبری همواره بر عمل‌گرایی و دوری از فعالیت‌های سطحی و شعاری تأکید ورزیده‌اند. اگر در کلان شهری چون تهران از شمال به جنوب نگاهی بیفکنیم هیچ نمادی اسلامی و ایرانی در سبک زندگی و معماری شهری مشاهده نمی‌کنیم.
در کشوری چون «عمان» قوانین مشخصی برای اجرایی‌کردن میراث ملی و اسلامی در معماری وجود دارد که تخلف از آنها امکان‌پذیر نیست، بنابراین اگر در هر شهری از شهرهای آن کشور قدم بزنید نمادهای اسلامی و میراث ملی عمانی را در ساختمان‌ها و منازل شخصی و حتی لباس مردم می‌بینیم و بدین ترتیب باید بگوییم که عمان در نهادینه‌کردن معیارهای اسلامی ـ عمانی در زندگی مردم موفق بوده است.
بررسی ابعاد مختلف این امر در کشورهای اسلامی می‌تواند الگوی مناسبی برای ما باشد، بدین معنی که اگر تاکنون نتوانسته‌ایم الگوی موفقی از سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی ارائه کنیم، بهتر است تجارب دیگر کشورهای موفق را مورد بررسی قرار دهیم و به جای سبک غربی از الگوهای درست کشورهای اسلامی بهره بگیریم و این امر نیازمند یک برنامه‌ریزی دقیق با بودجه مناسب برای تشکیل کارگروه‌های تخصصی است. چند سال قبل از یکی از علمای عمان این سؤال را پرسیدم که چرا تعداد بی‌حجابان و بد حجابان در سلطنت عمان بسیار اندک است؟ پاسخ داد که گرایش به حجاب در بانوان عمان پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران افزایش یافته است و اکنون باید این سؤال را از خودمان بپرسیم که کدام سیاست ما در نهادینه‌‌کردن ارزش‌های اسلامی در نسل‌های دوم و سوم و چهارم پس از انقلاب اشتباه بوده است که اکنون رهبر معظم انقلاب نارضایتی خود را از وضعیت فرهنگی کشورمان بارها اعلام و مسئولان کشور را به مبارزه با مظاهر غربی امر کرده‌اند؟ امیدوارم این بار برخلاف گذشته همه مسئولان کشور با کمک نخبگان جامعه با بهره‌گیری از رهنمودهای روشنگرانه و مدبرانه مقام معظم رهبری با برنامه‌ریزی مطالعاتی دقیق و میدانی به دور از شعار و سطحی‌نگری بتوانند الگوی درستی از سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی را به جامعه معرفی و آن را برای نسل‌های آینده اجرایی کنند.
captcha