محقق پژوهشکده حدیث حوزه عنوان کرد:
نقد تاریخگذاری احادیث با روش صوری و پیشفرضهای حدسی
گروه حوزههای علمیه: در شیوهای که «آلبرشتنت» و شاگردان وی در بررسی حدیث به کار گرفتهاند، از نقد صوری و سنتی در تاریخگذاری بر اساس متن بهره بردهاند در حالی که این نقد عمدتا بر روی کتب مقدس انجام شده و خاستگاه آن مسیحیت است ولی صرف نظر از امکان تطبیق روش نقد صوری بر احادیث، باز هم نقد صوری و سنتی بر اساس پیشفرضهایی حدسی و نادرست بنا شدهاند.
حجتالاسلام والمسلمین احسان درویشی، محقق و پژوهشگر پژوهشکده حدیث حوزه در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) با موضوع «تاریخگذاری احادیث اهل سنت در مطالعات خاورشناسان» با بیان اینکه تاریخگذاری به معنای تعیین خاستگاه، نحوه شکلگیری و انتقال احادیث است گفت: حدیث بر خلاف نگاه مقدسی که ما به آن داریم در نگاه خاورشناسان متنی کهن و منبعی تاریخی است و هدف غربیان در تاریخگذاری احادیث، تعیین قدمت و اصالت تاریخی احادیث است تا به واسطه آن تاریخ صدر اسلام را بازسازی کنند.
درویشی بیان کرد: این در حالی است که مسلمانان حدیث را متنی مقدس و منبع دین میدانند و در حدیثپژوهی، تعیین حجیت و اعتبار شرعی حدیث مورد توجه آنان است تا به واسطه آن بتوانند عملی را انجام دهند و سبک زندگی خود را بر آن منطبق سازند.
این محقق با بیان اینکه تاکنون مطالعات خاورشناسان بر احادیث اهل سنت متمرکز بوده است تصریح کرد: اما این جریان دگراندیش به حدیث شیعه نیز روی آوردهاند از این رو شناخت مبانی و روشهای خاورشناسان در تاریخگذاری و تحلیل میزان کارآمدی روشهای آنان ضروری است.
آشنایی با سبک حدیثپژوهی غربی
درویشی با بیان اینکه تایید یا رد نتایج خاورشناسان بدون آشنایی با سبک حدیثپژوهی غربی ممکن نخواهد بود گفت: مبانی خاورشناسان در خاستگاه و سیر تطور احادیث برآمده از نظام معرفتشناسانه غربی است لذا نقد تاریخی و تاریخینگری بر مطالعات حدیثی آنان سایه افکنده است از این رو کاربرد روشهای تاریخگذاری بیرونی و درونی از سوی خاورشناسان شکاک و میانهرو، نتایج قطعی در بر نداشته است هرچند در درون خود نکات و فوائدی برای حدیثپژوهان دارد.
این محقق با اشاره به شتاب رو به رشد مطالعات اسلامی در غرب در سدههای اخیر گفت: خاورشناسان به این نتیجه رسیدهاند که در شناخت اسلام و سیره پیامبر، بدون شناخت و بررسی میراث اسلامی راه بهجایی نخواهند برد به همین دلیل اصالت و واقعنمایی منابع اسلامی به یکی از چالشهای اساسی در پژوهشهای خاورشناسان تبدیل شده است.
درویشی با بیان اینکه محققان غربی تلاش میکنند با بهرهگیری از روشهای تاریخگذاری، میزان قدمت و اصالت تاریخی احادیث اسلامی را تعیین کنند افزود: خاورشناسان با نگاه تاریخی به حدیث مینگرند و معتقدند احادیث را مانند سایر پدیدههای تاریخی باید مورد نقد قرار دارد.
این محقق تصریح کرد: بنابراین تأثیر مبانی غربی بر نگرش و روش خاورشناسان جای هیچ تردیدی ندارد؛ همچنان که تاثیر ترویج و تبلیغ یافتهها و مطالب ساختگی غربی بر جوامع اسلامی نیز مسئلهای پذیرفته شده است و برخی محققان در درون جامعه اسلامی این نظرات را بازتاب دادهاند.
شناخت عالمانه اندیشههای غرب؛ راه دفاع از باورهای اسلامی
درویشی با اشاره به رسالت محققان و جامعه علمی متعهد و پایبند به اصول اسلامی گفت: این قشر باید در کنار تعمیق و تثبیت باورهای اسلامی، به بررسی افکار و اندیشههای غربی بپردازند زیرا تنها با شناخت عالمانه میتوان از باورهای اسلامی دفاع کرد و همسویی یا تضاد افکار غربی نیز از زاویه این مسئله بارز و آشکار می شود.
وی تاکید کرد: این سخن به معنای ستیزهجویی با دستاوردهای غربی در مطالعات اسلامی نیست بلکه بهرهگیری و نقد عالمانه آن و هشداری در جهت آمادگی علمی برای مواجهه با افکاری است که از دنیای غرب بهسوی جهان اسلام روانه شده و میشود.
درویشی با بیان اینکه شناخت پدیده خاورشناسی فهم ما را از مطالعات آنان بیشتر خواهد کرد ادامه داد: پدیده خاورشناسی سابقهای دیرینه دارد؛ با این وجود به دلایلی مانند نبود تعریفی روشن از این پدیده، نمیتوان تاریخ آغاز آن را تعیین کرد.
وی بیان کرد: قرن نوزدهم میلادی زمان شکوفایی و رونق مطالعات اسلامی خاورشناسان است و محققان غربی کوشیدند بر پایه میراث اسلامی تاریخ صدر اسلام را بازسازی کنند و گام نخست آنان در بازسازی تاریخ صدر اسلام، تاریخگذاری مدارک و اسنادی بود که بخش عمده آنها را احادیث تشکیل میدادند.
وی افزود: خاورشناسان با تجربهای که از تاریخگذاری کتاب مقدس به دست آورده بودند این بار به تاریخگذاری احادیث اهل سنت روی آوردند و این تاریخگذاری تنها بهمنزله دروازهای برای ورود خاورشناسان به میراث اسلامی بوده است البته آنان به میراث حدیث شیعه نیز توجه نشان دادهاند اما مبنای کارشان همان احادیث اهل سنت بوده است.
وی ادامه داد: نگاه متفاوت محققان غربی به میراث اسلامی، مطالعه انتقادی مبانی و روشهای خاورشناسان در تاریخگذاری احادیث اهل سنت را ضروری میسازد.
این محقق با اشاره به مهمترین ویژگیهای اندیشهای محققان غربی در مطالعات اسلامی از جمله روایات و احادیث بیان کرد: بسیاری از خاورشناسان در وحیانی بودن قرآن تردید داشتند؛ در نتیجه خاستگاه وحیانی حدیث را نیز نفی کردند بنابراین در دیدگاه آنان حدیث فاقد جایگاه الهی و قدسی است و در ردیف متون کهن به شمار میآید.
درویشی اظهار کرد: به همین دلیل تحقیقات خاورشناسان بر اساس الگوهای برآمده از گفتمانهای مختلف علمی، فلسفی و روششناختی غرب، سامان یافته است و ما هم که در صدد نقد آنان هستیم باید به این نکته واقف باشیم که نقد اساسی مبانی خاورشناسی نیز از همین گفتمانها سرچشمه میگیرد.
وی ادامه داد: خاورشناسان همچنین در اصالت تاریخی حدیث تشکیک کردند و برای راستیآزمایی احادیث، معیارهای تاریخی غربی یعنی همان روشهای مطالعه متون کهن را انتخاب کردند حال آنکه خود خاورشناسان به قطعی نبودن نتایج این روشها اقرار داشتند از سوی دیگر آنان با تعمیم نتایج دلخواه و انتخاب گزینشی احادیث، دچار خطای روششناختی شدهاند که نوعی تعارض فکری در علمی بودن نتایج مطالعات آنان ایجاد میکند.
پژوهشگر پژوهشکده حدیث حوزه با بیان اینکه تاریخ حدیث در صدر اسلام به خاطر محدودیتها و ممنوعیتهای ایجاد شده بیشتر شفاهی است گفت: خاورشناسان هم چون عمدتا در بررسی سیر تطور حدیث، شیوههای نقل احادیث در اهل سنت را مورد توجه قرار دادهاند لذا به عقیده برخی خاورشناسان نقل شفاهی و کتابت دیرهنگام احادیث اهل سنت، اصالت احادیث را مخدوش کرده است که البته این مسئله مورد پذیرش نیست.
بهانه برای نفی حجیت حدیث
وی تاکید کرد: نقل شفاهی که خاورشناسان بر آن متمرکز شدهاند بیشتر بهانهای در دست آنان است تا اصالت تاریخی احادیث را انکار کنند؛ زیرا در نظام آموزشی اسلامی، نقل شفاهی هیچ تلازمی با جعل و تحریف ندارد و این طور نیست که چون ممنوعیت کتابت حدیث وجود داشته پس یقینا همه احادیث جعلی هستند ضمن اینکه تاریخ حدیث تنها نباید در اهل سنت مورد مطالعه قرار گیرد.
درویشی با بیان اینکه خاورشناسان پیدایش اسناد را متأخر از متن حدیث میدانند که پس از مدتی به دلیل ضرورت به وجود آمده است و به همین دلیل به عقیده آنان نظام اسناد در اثبات اصالت تاریخی حدیث کارایی ندارد تصریح کرد: تحلیل آرای خاورشناسان درباره پیدایش نظام اسناد نشان میدهد که آنان از تکامل تدریجی نظام اسناد، غفلت کردهاند و حتی تصویر گستردهای که برخی در جعل حدیث ایجاد کرده و نشان دادهاند با مخالفت دیگر خاورشناسان مواجه شده است.
وی افزود: اینان معتقدند که حدیث اول وجود داشته و بعدا سند به آن ملحق شده است لذا تاریخ دقیق به ما ارایه نمی دهد در حالی که در پاسخ به این مسئله باید گفت وقتی پیامبر(ص) حضور داشتند همچنین در دوره صحابه نیازی به ارایه سند نبوده است و نیاز به سند با فاصله گرفتن از صدر اسلام ضروری شد به همین دلیل ابن سیرین گفته است مردم از ما طلب سند حدیث نمی کردند مگر از زمان فتنه که برای فتنه نیز حوادث مختلف تاریخی مانند قتل خلیفه سوم، درگیری معاویه با امام علی(ع) و دوره حکومت عبدالله بن زبیر ذکر شده است.
این محقق با بیان اینکه روش تاریخگذاری بیرونی مورد استفاده خاورشناسان که بر پایه شواهد خارج از متن یا سند حدیث استوار بود و در تاریخگذاری تاریخ اسلام نیز قابل استفاده بوده است اظهار کرد: در این روش از شواهد بیرونی مانند باستانشناسی، سکه شناسی و دادههای تاریخی بهره برده میشود ولی کمبود این منابع از یکسو و شیوه خوانش و چینش آنها از سوی دیگر، کاربرد این شواهد را با مشکل مواجه ساخته است لذا خاورشناسان شکاک با استفاده صرف از این روش راه بهجایی نمیبرند چون این محدودیت ها برای آنان نیز وجود دارد.
نقد روش گلدزیهر
درویشی با بیان اینکه گلدزیهر در تاریخگذاری بر اساس متن، نقد محتوایی را معیار قرار داده است عنوان کرد: تعمیم نتایج و تناقض در روش از جمله اشکالات وارد بر گلدزیهر است زیرا افرادی همانند وی یک یا دو حدیث را به لحاظ متنی بررسی کرده و نتیجه به دست آمده را بر تمامی احادیث تعمیم داده است و در واقع با استقرای ناقص به استقرای تام رسیده و این مسئله درست نیست.
وی «آلبرشتنت» و شاگردان وی را نمونه دیگری از خاورشناسان در بررسی حدیث دانست و گفت: این افراد از نقد صوری و سنتی در تاریخگذاری بر اساس متن بهره بردهاند؛ در این روش تغییرات احادیث در مسیر نقل از راوی تا جامع حدیثی بررسی و بر این اساس زمان تقریبی پیدایش حدیث تعیین میشود در حالی که نقد صوری و سنتی عمدتا بر روی کتب مقدس انجام شده و خاستگاه آن مسیحیت است ولی صرف نظر از امکان تطبیق روش نقد صوری بر احادیث، باز هم نقد صوری و سنتی بر اساس پیشفرضهایی حدسی و نادرست بنا شدهاند.
درویشی با اشاره به نظرات «ونزبرو» که تنها گزینه در تاریخگذاری را نقد ادبی میداند عنوان کرد: وی معتقد بود، شرایط و موقعیتی را که متون در آن شکل گرفته است، با بررسی ساختارهای ادبی متون کهن میتوان ترسیم کرد در حالی که پیشفرض نادرست روش ونزبرو تأثیرپذیری اسلام از سنت یهودی است همچنین نقد ادبی بهتنهایی هیچگونه اطلاعات تاریخی ارایه نمیدهد.
وی تاکید کرد: پیشنهاد خاورشناسان معتدل در تاریخگذاری حدیث، روش تحلیل ترکیبی اسناد و متن است البته پیشفرض این روش یعنی همبستگی میان تحریرهای مختلف متن حدیث و اسناد مورد قبول خاورشناسان شکاک نیست ولی این روش با وجود امتیازاتی که بر روشهای دیگر دارد، در احادیثی که متن کوتاهی دارند یا تعداد سندهای آنها کم است، کارایی ندارد.
درویشی با بیان اینکه اعتبارسنجی در اهل سنت و شیعه تفاوتهایی با یکدیگر دارند و عمده مطالعات خاورشناسان بر روی احادیث اهل سنت بوده است گفت: در شیعه اعتبارسنجی مشهور بر روی وثاقت متنی و سندی است؛ برخی قایل به وثوق صدوری و برخی وثوق راوی و رجالی هستند که البته در هر روش متن و محتوای حدیث و مجموعه قرائن نیز در نظر گرفته می شود و حتی شهرت روایی و ... نیز در آن موثر است.
l