به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) نمایش «آن سیب سرخ» به کارگردانی شهاب راحله و در قالب ویژهبرنامه «عاشورا تا اربعین» که از سوی کانون نمایش دینی به مناسبت ایام سوگواری حضرت امام حسین(ع) تدارک دیده شده است، این شبها در خانه نمایش اداره تئاتر به روی صحنه میرود.
«آن سیب سرخ» قصه آشنایی را دستمایه روایت خود قرار داده است؛ ماجرای آن جوان پاک طینتی که از روی غفلت سیبی غلتان در آب نهری را میخورد اما در ادامه با این پرسش که شاید صاحب باغی که درخت سیب متعلق به اوست رضایت نداشته باشد به دنبال کسب رضایت از صاحب باغ پرسان، پرسان به راه میافتد و در مواجهه با پیرمرد صاحب باغ با خواستی عجیب که شرط باغبان برای رضایت است مواجه میشود...
در بخش دوم نمایش فرازی از زندگی مقدس اردبیلی از علمای نامی ایران مورد نظر روایت نمایشی است؛ عالم وارسته و مستجابالدعوهای که باید این تصور را در ذهنیت مخاطب متبادر سازد که بروز چنین شخصیتهایی در طول تاریخ که سرآمد پاکی، خشوع و بندگی خالص الهی هستند شاید ثمره همان منش والایی باشند که چنین به کسب لقمه حلال و زندگی سالم منطبق با فرامین الهی و اسلامی توجه نشان داده و به آن تن میدهند.
در مواجهه مخاطب با یک اثر نمایشی که قصه آن آشناست و بارها و بارها در جریان روایت داستانی آن قرار گرفتهایم این توقع میرود که روایت نمایشی ساختار و منظری متفاوت با آنچه را که در روایت داستانی وجود دارد به بیننده منتقل نماید حتی اگر قرار باشد به اصل داستان نیز وفادار مانده و به دنبال اقتباس و برداشت نباشد و روایت خطی اصل ماجرا را فرض کند باید شکل عرضه، فضاسازی و نحوه اجرای قراردادهای نمایشی در آن به گونهای باشد که منجر به آشناییزدایی از مخاطب شود.
«آن سیب سرخ» در این زمینه و تحقق مضامین و مختصات نمایشی خود برای روایتی وفادارانه داستان به مخاطب تا حدود زیادی موفق عمل کرده است و از همان ابتدا فارغ از ارائه یک نمایش در شکل رئال و واقعگرایانه که البته با حدود زیادی پایبند به شیوه نمایشهای سنتی ایرانی است توانسته است به لحاظ ساختار روایتی، به روندی مثبت و منطقی در ارتباط با مخاطب دست پیدا کند.
با این وجود مشکل اصلی نمایش «آن سیب سرخ» به ویژه در بخش نخست آن شتابزدگی در روایت نقل معروفی است که پیشتر به آن اشاره شد و نویسنده و کارگردان از همان آغاز به سراغ اصل واقعه رفته و اصطلاحاً مجالی آنچنانی را برای تحول شخصیت نمایشی خود فراهم نکردهاست در حالیکه با استفاده از تعلیقهای نمایشی به ویژه در آغاز نمایش و پرهیز از روایت خطی «آن سیب سرخ» می توانست توفیق بیشتری در ارتباط با مخاطب داشته باشد.
اساساً روایت نمایشی به دنبال پرداختن به نقاط مجهول و مغفول روایات آشنای داستانی است وگرنه که اگر قرار بر وفادار ماندن به همان روایت داستانی در تولید یک نمایش باشیم که نیازی به تولید تئاتر نیست و مخاطب میتواند با خواندن متون داستانی، هر تصویری که بدان علاقهمند است را در ذهن خود تداعی کرده و دیگر نیازی به محدود کردن ذهن سیال او در قالبی محدود و چارچوب قاب صحنه نیست.
با فرض اینکه جوان پاک طینت نمایش که به دنبال حلالیت جستن از صاحب باغ به راه میافتد انسانی عادی اما روشن ضمیر باشد که به فکر حلال و حرام است، باشد در نتیجه نیروهای خیر و شر قطعاً در کشمکشی قادر به ایجاد تردید در او به ویژه در صحنههای نخستین نمایش خواهند بود و اینکه او با فائق آمدن بر نیروی شر و امیال شیطانی پای در راه و مسیر صلاح می گذارد که اتفاقاً در رسیدن به نتیجه در آن نیز راسخ است.
البته آنچه که در بالا به آن اشاره شد نه یک امر محتوم بلکه تنها پیشنهادی است که میتواند تعلیق نمایش را بیشتر کرده و آن را از شکل خطی و بدون انعطاف آن خارج، و ذهن بیننده را بیش از پیش با خود درگیر نماید با این وجود باید گفت «آن سیب سرخ» در ارائه یک تصویر بدیع به مدد بازیهای روان بازیگران و طراحی صحنه موجز اما خلاقانه خود، توانسته است نمایشی آبرومند از یک روایت دینی را ارائه نماید.
یادآور میشود، نمایش «آن سیب سرخ» دو روز دیگر ساعت 18 در خانه نمایش اداره تئاتر اجرا خواهد داشت و فردا جمعه 7 آبان اجراهای آن به پایان خواهد رسید.