به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، مسلمانان
میانمار، سالهاست که در ایالت «راخین» این کشور روی آسایش را ندیدهاند. البته
مسلمانستیزی در میانمار تنها محدود به این ایالت نیست و مسلمانان در سراسر این
کشور با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم میکنند.
شناخته شدهترین قوم مسلمان در میانمار یعنی مسلمانان
روهینگیا، در قرن اول هجری و توسط برخی از تجار مسلمان اسلام آوردهاند. اما با
این وجود دولت میانمار برای مسلمانان این کشور هیچگونه حقوقی قائل نیست و آنان را
مهاجرانی میداند که بهصورت غیر قانونی در این کشور ساکن شدهاند.
شکنجه و آزار مسلمانان در میانمار اگر چه برخی از آنان
را به مهاجرت به بنگلادش و یا دیگر کشورهای همسایه میانمار واداشته است، اما تاکنون
هیچ یک از کشورهای جنوب شرق آسیا به مسلمانان میانمار کمک نکردهاند.
خودداری کشورهای آسیای جنوب شرقی از پذیرش مهاجران
مسلمان میانماری موجب کشته شدن و سرگردانی بسیاری از آنان در میان دریاها شده
است.
عدم حمایت کشورهایی نظیر بنگلادش از مسلمانان رنج و
زحمتهای زیادی را به آنان تحمیل کرده است. جمعی از مسلمانان میانمار هم که به هر
نحوی وارد بنگلادش شدهاند، در اردوگاههای سازمان ملل تحت بدترین شرایط ممکن بهسر
میبرند. آنان در بنگلادش نه تغذیه سالمی دارند و نه از بهداشت و درمان مناسبی
برخوردارند.
پیش از آنکه به مسئله کشتار مسلمانان در میانمار
پرداخته شود، بهتر است اطلاعاتی را در خصوص میانمار و ساختار حکومتی این کشور ارائه
دهیم.
میانمار، کشوری است در جنوب شرق آسیا که بیش از 60
میلیون نفر جمعیت دارد. زبان رسمی این کشور برمهای و واحد پول آن کیات است.
اطلاعات دقیقی از جمعیت مسلمانان این کشور در دست نیست، اما منابع رسمی جمیعت
آنان را در حدود 4 درصد و برخی از منابع غیر رسمی نیز جمعیت مسلمانان ساکن در کشور
میانمار را بیش از 10 درصد میدانند.
این کشور که از سال 1842 بخشی از مستعمره بریتانیا بهشمار میرفت، در قدیم «برمه» نام داشت. این نامی است که انگلیسیها بر آن نهاده
بودند و پس از آن که در سال 1948 استقلال خود را به دست آورد، به میانمار تغییر
نام داد.
میانمار از زمان استقلال تا کنون صحنه حوادث بسیاری
بوده و جنگهای داخلی زیادی در آن رخ داده است. اما یکی از اقوامی که بیش از دیگر
قومیتها در این کشور مورد ظلم و ستم قرار گرفته است، مسلمانان روهینگیا هستند.
دولتهایی که در میانمار روی کار آمدهاند، همواره حقوق
مسلمانان این کشور را نادیده گرفته و آنان را مورد ظلم قرار دادهاند. ممنوعیت
ازدواج و تولید مثل، محرومیت از کار، آموزش، خدمات بهداشتی و غیره... تنها بخشی از
سیاستهایی است که علیه مسلمانان این کشور اتخاذ شده است.
میانمار، از سال ۱۹۶۲ تا ۲۰۱۱ میلادی تحت یک رژیم نظامی اداره
میشد، اما از پس از برگزاری انتخابات، این رژیم نظامی در سال ۲۰۱۱ در ظاهر پایان
یافت و حکومتی نیمهنظامی جایگزین آن شد که این حکومت دست به یک رشته اصلاحات
دموکراتیک زده است. اما با این حال ارتش و یا به عبارتی
دیگر نظامیان نفوذ چشمگیری را در دستگاههای دولتی دارند.
در سال 1982 میلادی، قانونی با عنوان «حق شهروندی» در
میانمار به تصویب رسید که به موجب آن مسلمانان روهینگیا به عنوان مهاجران غیر
قانونی شناخته شدند. تصویب این قانون درحالی بود که برخی از تاریخدانان، مسلمانان
روهینگیا را اولین ساکنان ایالت راخین میدانند.
مسلمانان میانمار که در زمان «آنگ سن»، یکی از مذاکرهکنندگان استقلال میانمار از انگلستان در سال 1948 میلادی به مراتب وضعیت بهتری داشتند،
امروز قربانی عدم توجه «آنگ سان سو چی»،
دختر وی شدهاند.
آنگ سان سو چی، رئیس «اتحادیه ملی دموکراسی میانمار» و
از مخالفان حکومت نظامی این کشور است که در سال 14 اکتبر 1991 به عنوان برنده
جایزه صلح نوبل به جهانیان معرفی شد. این در حالی است که وی تا کنون در قبال کشتار
مسلمانان سکوت اختیار کرده و مبارزات سیاسی وی تنها در چارچوب شعارهایی مانند
دموکراسی و اتحاد ملی بوده است.
در این میان حتی سازمانهای بینالمللی نیز نخواسته و
یا نتوانستهاند حقوق مسلمانان میانمار را احیاء کنند. سالها است که یک نسلکشی
خاموش در میان مسلمانان میانمار صورت میگیرد و مجامع بینالمللی به شکلی فرمالیته
با این موضوع برخورد میکنند.
در این میان یکی از بدترین اتفاقاتی که برای مسلمانان
روهینگیا رخ داد، مربوط به سال 2012 میلادی بود. در آن هنگام بودیستهای افراطی با
بهانههایی واهی یک اتوبوس حامل مسلمانان را مورد حمله قرار داده و چند تن از
سرنشینان آن را به قتل رساندند.
هنگامی که درگیریها در ایالت راخین واقع در غرب
میانمار شدت گرفت، بودائیان افراطی با یورش به شهرها و روستاهای این ایالت مناطقی را
که مسلمانان روهینگیا در آن ساکن بودند، به آتش کشیدند. در این درگیریها صرف
نظر از پیر و جوان و زن و کودک تعداد زیادی از مسلمانان در سایه سکوت مجامع بینالمللی و برخی کشورهای اسلامی قتل عام شد.
بیشتر این جنایات که با حمایت جریان نظامی «9- 6 - 9»
انجام میشد، طولی نکشید که نه تنها در ایالت راخین، بلکه در سراسر میانمار موجی از
اسلامستیزی را شکل داد.
شاید یکی از دلایلی که مجامع بینالمللی آن طور که باید
و شاید به مسئله کشتار مسلمانان میانمار نمیپردازند، وجود منابع طبیعی غنی در این
کشور است. منابع طبیعی موجود در میانمار و طمع برخی از کشورهای جهان برای دستیابی
به آن موجب اتخاذ سیاست سکوت نسبت به نسلکشی مسلمانان میشود.
تلاش کشورهایی نظیر ایالت متحده آمریکا برای سرمایهگذاری
در میانمار و بهرهبرداری از منابع طبیعی این کشور از دیدگاه آنان با سیاست دفاع
از مسلمانان روهینگیا همخوانی ندارد.
دردناکتر از نادیده گرفته شدن این قتل عام در عرصه
بینالملل، سکوت کشورهای اسلامی است که دست دولت میانمار و بودائیان افراطی را در
این کشتار جمعی بازتر نگه میدارد؛ کشورهایی نظیر عربستان سعودی که این قدر برای
نفوذ در شرق آسیا هزینه کردهاند، چگونه است که در قبال مسئله میانمار از کوچکترین
کمکی نیز دریغ میکنند؟!
ادامه نسلکشی در میانمار میتواند تبعات بسیار زیادی
را برای جهان اسلام داشته باشد که این موضوع هوشیاری کشورهای اسلامی را میطلبد.
اگر کشورهای اسلامی قتل عام مسلمان میانمار را نادیده
بگیرند، این نسلکشی میتواند حکام دیگر کشورها را نسبت به مسلمانان گستاختر کند. به عبارت دیگر
در کشورهایی که مسلمانان در آن اقلیت هستند، شرایط نامساعدی پدید خواهد آمد.
شاید اگر کشورهای اسلامی با همکاری یکدیگر در اولین
فرصت شورای ویژهای را با هدف احیای حقوق حقه مسلمانان میانمار تشکیل دهند، ممکن
است گامهای مثبتی در این راه برداشته شود. این شورا باید در اولین اقدام به مسئله
حق شهروندی مسلمانان روهینگیا بپردازد و برای احیای حقوق اجتماعی آنان در میانمار
تلاش کند.
خودداری رسانههای کشورهای اسلامی از انتشار اخبار
مسلمانان میانمار نیز امری قابل قبول نیست. در جهانی که رسانهها قتل عام
مسلمانان را نادیده میگیرند، این وظیفه رسانههای کشورهای اسلامی است که دین خود
را در این خصوص ادا کنند. بهراستی شاید اگر کشتار مسلمانان در سال 2012 به خوبی
بازتاب داده میشد، امروز شاهد کشتار مسلمانان در کشورهایی مثل نیجریه نبودیم. متأسفانه برخی از
رسانههای جهان اسلام این گونه وقایع را همچون یک اختلاف سیاسی میان مسلمانان و
دولت آن کشور جلوه میدهند، حال آنکه مسلمانان در آن کشورها از کمترین حقوق
انسانی نیز محروم هستند.
موضوع دیگری که بیش از هر چیز میتواند تهدید بزرگی
برای جهان اسلام باشد، فرصتطلبی گروههای تروریستی است که ممکن است از مسلمانان
میانمار به عنوان طعمه استفاده کنند. اگر جامعه جهانی و بهویژه کشورهای اسلامی به
مسئله میانمار رسیدگی نکنند، گروههای افراطی این خلأ را فرصت شمرده و به ترویج
افراطگرایی در میان آنان خواهند پرداخت. با توجه به اینکه گروههایی تروریستی
نظیر داعش در خاورمیانه مورد تنگنا قرار گرفتهاند و هر روز نیروهای خود را از دست
میدهد، این احتمال وجود دارد که فعالیت خود را در جنوب شرق آسیا افزایش دهند. گروههای
تروریستی ممکن است با بهانه دفاع از آنان احساسات مسلمانان میانمار را تحریک و آنان
را جذب خود کنند. اینجاست که این موضوع میتواند به بهانهای برای فراموشی کامل
مسلمانان میانمار تبدیل شود.
کشورهای اسلامی باید این واقعیت را درک کنند که
مسلمانان در هر نقطهای از جهان که باشند، پاره تن جهان اسلام هستند و تنها چشم
امید آنان به کشورهای اسلامی است. لذا پیش از آن که اتفاقات
ناگوارتری در جهان اسلام رخ دهد، باید به این مسائل به طور اساسی رسیدگی شود.
مرتضی کریمی