خسرو معتضد، پژوهشگر تاریخ ایران در گفتوگو با
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از قزوین اظهار کرد: در آغاز سال 1357 به فکر کسی نمیرسید که دی ماه، شاه از ایران خارج شود و همه معتقد بودند حوادثی مانند سال 1339 و 1340 رخ داده و دوباره فرو می نشیند، این در حالی است که در ذهنیت پهلوی نیز نمی گنجید که این وقایع مانند آن سال نیست.
وی با اشاره به اینکه در طول سال 57 به دلیل نارضایتی شدید همه مردم، به ثمر نرسیدن آثار انقلاب سفید، فساد اداری گسترده، شدت عمل ساواک که تحت فشار دولت آمریکا یک مقدار تعدیل ایجاد شده بود تاکید کرد: این امر یک گشایش قطرهای بود تا مردم سکوت کنند اما فضا ملتهب شده بود.
این پژوهشگر تاریخ ایران با بیان اینکه مظفر فیروز یکی از سیاستگذاران دوره رضا شاه در زمان قوام السلطنه نخست وزیر بود عنوان کرد: طی چندین نامه به کارتر گفته بود که شما از حکومت دیکتاتوری حمایت میکنید که مردم را تحت خفقان شدید قرار داده است و مردم در نارضایتی شدید به سر می برند همین امر سبب بی اعتمادی مردم به آمریکا شده است.
وی با اشاره به اینکه عده زیادی از ایرانیان در آمریکا نیز انتقاداتی به شاه داشتند و مطبوعات آمریکا نیز شاه را مورد انتقاد قرار می دادند، اظهار کرد: حکومت شاه تمام منافذ را در ایران بسته بود و تعداد مطبوعات را در سال 1353 به 133 روزنامه، مجله و ماهنامه تقلیل داده بود و آزادی بیان وجود نداشت.
معتضد افزود: دانشگاه مرکز مبارزه شدید با شاه بود و سخنان شریعتی بر روی دانشجویان تاثیرگذاشته بود چرا که اصول شاه نتوانسته بود انقلاب سفید را به ثمر برساند، روستاییان به علت شکست اصطلاحات ارضی به حواشی شهرها پناه آورده بودند.
وی با اشاره به اینکه جشن هنر شیراز نیز یکی از عوامل سقوط شاه است، بیان کرد: بی پردگیهایی انجام گرفت که باعث شد احساسات مذهبی مردم تحریک شود، دولت به مردم توضیح نمی داد و برای مردم احترامی قائل نمیشد بنابراین مردم از حکومت بری شدند.
این پژوهشگر تاریخ ایران با بیان اینکه در این میان امام خمینی (ره) در اردیبهشت 1357 در سخنرانی، شاه را مورد توبیخ قرار داده و گفتند انقلاب سفید مردم را بدبخت کرده است که در شناخت شاه تاثیر بسزایی داشت،عنوان کرد: مسئله دیگر حزب رستاخیز بود که مردم ایران را مجبور به عضویت در این حزب می کردند که همین امر نارضایتی زیادی به وجود آورد.
وی افزود: از خرداد 57 مردم تظاهرات را از مساجد شروع کردند و اکثر طبقههای اجتماعی با شاه مخالف بودند، در نهایت شاه غافلگیر شد و سیاستمدارانی که حتی به آن ها علاقه نداشت را فراخواند ولی وقت گذشته بود و دیگر نمی توانست کاری انجام دهد.